هلاكت هشام بن عبدالملك - سال 125هجرى قمرى
هشام بن عبدالملك، دهمين خليفه اموى، در شعبان سال 105 قمرى پس از مرگ برادرش يزيد بن عبدالملك به منصب خلافت و حكومت نايل آمد. وى ، حاكمى جاه طلب و تنگ نظر بود و براى ارضاى هواهاى نفسانى خويش بسيارى از شهرها، اقوام و ملتها را مورد تاخت و تاز سپاهيان جنايت كار خويش قرار داد و تعداد بىشمارى از مسلمانان و غير مسلمانان را با بهانه هايى غير منطقى و غير اخلاقى، از ميان برد. يعقوبى، موّرخ نامدار اهل سنّت درباره شخصيت اخلاقى و ويژگىهاى رفتارى وى نوشت: و كان هشام من أحزم بنى اميه و أرجلهم، و كان بخيلاً، حسوداً، فظّاً، غليظاً، ظلوماً، شديد القسوة، بعيد الرّحمة، طويل اللسان. (1) يعنى: هشام از افراد برجسته و از مردان نامور بنى اميه بود. او مردى بخيل، حسود، خشن، سخت گير، ستم گر، سنگ دل، بىرحم و دراز زبان بود. هشام بن عبدالملك با اهل بيت)ع( و علويان آزاد مرد، كينه و دشمنى ديرينهاى داشت و أسباب سختى و آزار آنان را فراهم مىكرد و دست حاكمان و عاملان خويش در حجاز و عراق را در اعمال فشار و سختگيرى آنان، باز مىگذاشت. امام پنجم شيعيان، حضرت امام محمدباقر (ع) از سوى اين خليفه نابكار، سختىها و فشارهاى زيادى را تحمل نمود و سرانجام در سال 114 قمرى، به دسيسه و دستور هشام و به توسط ابراهيم بن وليد بن عبدالملك، عامل خليفه در مدينه، به شهادت رسيد.(2) به خاطر طولانى بودن خلافت هشام، رويدادهاى فراوانى در عصر وى، به ثبت و ضبط رسيد و در منابع تاريخى ذكر شد. از جمله بيمارى طاعون در ميان مسلمانان شايع شد و تعداد بىشمارى از مردم و حيوانات آنان را از ميان برد.(3) به هر روى، هشام بن عبدالملك، به روايت " يعقوبى " پس از نوزده سال و هفت ماه حكومت، در روز چهارشنبه، نهم ربيع الاوّل و به روايت نويسنده " الفتوح " در ششم ربيع الاوّل و به روايت " ابن اثير " در ششم ربيع الاخر سال 125 قمرى و در 53 سالگى و به روايتى در 61 سالگى به هلاكت رسيد و پس از وى، برادرزادهاش وليد بن يزيد به خلافت نايل آمد و مأموران وليد، بىدرنگ خزانههاى حكومتى و دارايىهاى دربار را تصاحب كرده و از هزينه كردن مخارج كفن و دفن هشام، جلوگيرى نمودند. بدين جهت، بدن هشام بدون كفن ماند و كسى حاضر به كفن دادن وى نشد، تا اين كه يكى از غلامان وى ،كفنى تهيه كرد و بدنش را با آن پوشاند.سپس بدن وى را در رصافه شام، در همان شهرى كه در آن به هلات رسيد، به خاك سپردند. (4) 1- تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 328 2- منتهىالآمال، ج2، ص 118؛ روز شمار تاريخ اسلام )ماه صفر(، ص 64 3- تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 328 4- تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 328؛ الفتوح، ج 8، ص 129 و الكامل فى التاريخ، ج 5، ص 261