دکتر کوين بَرِت ، اسلامشناس و تحليلگر مسايل آمريکا و خاورميانه، طی مقاله ای به بررسی ادعای آمریکا مبنی بر آزادترین کشور جهان پرداخت.
به گزارش پرس تی وی، این پژوهشگر آمریکایی نوشت:
حدود ۱۰۰۰ پايگاه نظامي آمريکا اقصي نقاط کره خاکي را اشغال کردهاند. نيروهاي آمريکا بيش از يک ميليون انسان را در کشورهاي مختلف طي دهه گذشته کشتهاند. به طور رسمي، همه اينها به نام "آزادي" انجام شده است.
در عين حال، آمريکا که زماني آزادترين کشور جهان بود، ديگر کشوري آزاد محسوب نميشود. اين کشور به سرعت در حال تبديل شدن به يک جامعه شبه گولاگ (اشاره به نظام زندانهاي اتحاد جماهير شوروي) و نظامي زده است - يک زندان عظيم بدون سقف.
با همان سرعتي که مردم آمريکا در حال از دست دادن آزادي خود هستند، صداي رهبران آنها در سر دادن شعارهاي توخالي در مورد آزادي بلندتر ميشود. رساترين و اوروليترين (اشاره به درونمایه کتابهاي جرج اورول، نويسنده انگليسي) نماد عدم آزادي در آمريکا، آسمانخراش جديد مرکز تجارت جهاني است که "برج آزادي" ناميده ميشود؛ آسمانخراشي که بهتر و مناسبتتر بود برج اسارت نام بگيرد.
برج جديد اسارت، به شکل درخوري در محاصره تشکيلاتي امنيتي به ارزش ۴۰ ميليون دلار قرار خواهد گرفت؛ اين سازوکار امنيتي شامل خطرنماها، موانع دوگانه، حصارهاي خياباني و کابينهاي طويل امنيتي ۱۱ فوتي ميشود. مجله نيويورک بيزینس در سرتيتر اخير خود از اين وضعيت به شدت ابراز نگراني و تاسف کرده است: "مرکز تجاري جهاني يا اردوگاه نيروهاي مسلح؟". بنابر گزارش نيويورک تايمز، منطقه منهتن پاييني تبديل به "محيطي سنگر مانند" خواهد شد که در برگيرنده حصاري مستحکم از کابينهاي امنيتي، موانع وسایل نقلیه و موانع عابرپياده ميشود. نيويورک مگزين به نقل از يکي از برنامه ريزان گزارش داد ايستگاههاي امنيتي اين منطقه را بيشتر شبيه يک اردوگاه مسلح يا يک محله تحت حفاظت ميکند.
يا به عبارت ديگر، تبديل به يک قلمرو تحت اشغال اسرائيل ميکند.
برج اسارت نماد معماري جهان جديد و دوران بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر است. تناقض موجود بين معناي لغوي آن - آزادي - و وضعيت موجود يک تصادف و حادثه نيست.
جرج اورول به شکل خوبي توضيح داده است که چگونه دشمنان آزادي، بواسطه نقض منطق و ادبيات، آزادي مردم را سلب ميکنند. دولت تماميت گراي برادر بزرگ که در رمان ۱۹۸۴ جرج اورول به تصوير کشيده شده است، با سر دادن شعارهايي مانند "آزادي، بردگي است" قابليت و توانايي مردم در انديشيدن به صورت منطقي و شفاف را فلج کرده و از بين ميبرد. به محض اينکه قابليت شفاف و درست انديشيدن از بين برود، برادر بزرگ (اشاره به ديکتاتور) ميتواند هر کاري که دوست دارد انجام دهد. اورول اينگونه به اين موضوع اشاره ميکند: «آزادي يعني آزادي در بيان اينکه دو بعلاوه دو ميشود چهار. اگر چنين آزادي سلب نشود، آزاديهاي بعدي متعاقبا فراهم ميشود.»
معماران جهان کاملا جديد و پس از ۱۱ سپتامبر ِفيليپ زليکوف با ساخت يک برج آزادي در محاصره اردوگاهي مسلح که نمادي از پايان آزادي است، به صورت قاعدهمند و عامدانه در حال از بين بردن توانايي مردم آمريکا در انديشيدن هستند.
زليکوف، ولفوويتز و ديگر معماران اين جهان کاملا جديد ِاورولي با شعارهايي از قبيل "آزادي همان بردگي است" از رسانههاي شرکتي تحت کنترل خود به منظور حمله به افکار و ذهن مردم آمريکا استفاده کرده و ميکنند و اين روند تنها دقايقي بعد از انهدام برجهاي دو قلو در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شد. عملا دقايقي قبل از اينکه برج شمالي سقوط آزاد خود را آغاز کند، شبکههاي تلويزيوني فرياد سر دادند که بن لادن و دوستان وي اين کار را به اين دليل انجام دادند که "از آزاديهاي ما بيزار هستند". پوچي محض در اين سخن به ندرت مورد اشاره قرار گرفته است.
بدين ترتيب شبکههاي تلويزيوني به طور مکرر به مردم آمريکا ميگفتند که به منظور حفاظت از آزاديشان، بايد از برخي حقوق خود صرفنظر کنند. اين واقعيت که آزادي و حقوق در عمل معناي يکساني دارند، پوچي اين سخن را به خوبي نشان ميدهد. کنترل کنندگان ذهن بواسطه وادار کردن مردم آمريکا جهت پذيرش چنين چرندياتي، ملتي متشکل از آدمهاي مکانيکي و بياراده ايجاد کردند؛ ملتي که آماده است بر اساس پيش انگارههاي کاملا مضحک وارد جنگ شود...ملتي که قادر است به صورت نظاممند دست به کشتار غيرنظاميان، تجاوز به کودکان در مقابل پدر و مادران آنها به عنوان يک روش بازجويي بزند؛ ملتي که ميتواند در ابوغريب و جاهاي ديگر دست به جنايات جنسي ناگفتني بزند؛ خاورميانه و آسياي مرکزي را با اورانيوم ضعيف شده مسموم کند، هزاران انسان بيگناه را با روش ناجوانمردانه حملات پهپادي به قتل برساند و به صورت روزانه دست به اعمال غيرقابل بيان بزند.
همانطور که ولتر، فيلسوف فرانسوي اشاره ميکند "آنان که ميتوانند تو را وادار به باور چرنديات کنند، ميتوانند تو را مجاب به انجام اعمال وحشيانه هم بکنند." اگر ولتر امروز زنده بود، به ما ميگفت مردمي که باور ميکنند دو آسمانخراش در پي آتش سوزي بوجود آمده از برخورد تنها دو هواپيما، با سقوطي آزاد و سريع ناپديد ميشوند، قادر به انجام وحشيانهترين و بيرحمانهترين اعمالي هستند که ميتوان تصور کرد.
برج اسارت اکنون در سرزميني غير آزاد سربلند ميکند.
در آمريکاي امروز، هيات اجرايي شوراهاي ترور ناظر يک پايگاه داده است که در آن رايانهها تصميم ميگيرند چه افرادي توسط دولت کشته شوند، چه کساني بدون روبرو بودن با هيچ اتهامي در شکنجهگاههاي جنسي انداخته شوند و چه افرادي دستگير و در دادگاه محاکمه شوند. اين کاملا در تضاد با قانون اساسي آمريکاست که ميگويد هيچ کس نبايد بدون محاکمه عادلانه قانوني، از حق زندگي، آزادي و مالکيت محروم شود. محاکمه عادلانه قانوني به روشني تعريف شده است: يک دادگاه عمومي با حضور هيات منصفه و بر اساس اصل برائت و با وجود تدابير حفاظتي متهمين را محاکمه کند.
بهانه و دستاويز نابودي و اضمحلال چنين حقي "جنگ با تروريسم" است. برادر بزرگ به ما ميگويد که تروريستها هر لحظه ممکن است به ما حمله کنند و به همين جهت به کار بستن تدابير و اقدامات اضطراري، ضروري است. اما در حقيقت، موجوديت پديدهاي به نام تروريسم خود به شدت مورد ترديد است. احتمال اينکه مردم آمريکا در وان حمام غرق شوند يا صاعقه آنها را بزند، بيشتر از اين است که توسط تروريستها کشته شوند. تمام اين هراس افکني از تروريسم، توهم و خيالي بيش نيست؛ توهمي که توسط فاسدترين و شيطاني ترين کنترل کنندگان ذهن با دقت ساخته و پرداخته شده و به مردم آمريکا تزريق شده است.
هر کسي که ميتواند درک کند دو بعلاوه دو ميشود چهار و نه پنج، ميتواند بفهمد که حاکمان فعلي آمريکا قانوني و بر اساس قانون اساسي روي کار نيامدهاند. آنها غاصباني خيانتکار هستند.
چه زماني مردم آمريکا ايستگاههاي امنيتي را در هم ميشکنند، کابينهاي حفاظت را اشغال ميکنند، موانع و حصارها بر ميچينند و شيطانهايي انسان نما را که ذهن آنها را فلج کرده و آزادي آنها را سلب کردهاند، سرنگون ميکنند؟
* دکتر کوين بَرِت ، اسلامشناس و تحليلگر مسايل آمريکا و خاورميانه است. برت بارها در فاکس نيوز، سي ان ان، پي بي اس و ساير شبکههاي خبري حضور يافته و براي نيويورک تايمز، کريستين ساينس مانيتور، شيکاگو تريبيون و ساير روزنامهها و مجلات نيز سر مقاله و مقالاتي نوشته است. برت در دانشکدهها و دانشگاههايي در سن فرانسيسکو، پاريس و ويسکانسين تدريس کرده است و سال 2008 نيز به عنوان نماينده اين ايالت در کنگره آمريکا پذيرفته شد. وي نويسنده کتابهاي "جهاد حقيقي: مبارزه حماسي من بر ضد دروغ بزرگ 11 سپتامبر" (در سال 2007) و "زير سوال بردن جنگ با تروريسم: مقدمهاي براي رايدهندگان به اوباما" است. کوين برت، داراي مدرک دکتراي در زمينه اسلامشناسي-عرب شناسي است.