حتما پوشش زنده نطق اصلی کنفرانس توسعه دهندگان 2013 گوگل را در نارنجی خوانده اید و شاید شما هم مثل خیلی های دیگر، از آن خسته شده باشید. نه به این خاطر که بیش از 3 ساعت طول کشید، بلکه به خاطر چیزهایی که معرفی شد. (نه، نپرسید: نارنجی منظورت "به خاطر چیزهایی که معرفی نشد" بود؟ چون نبود!)
با هر به روز رسانی محصول، با معرفی هر امکان جدید، با رونمایی از هر خدمت مجازی دیگر، بیشتر و بیشتر آشکار می شود که گوگل فقط یک شرکت جستجو که با نشان دادن تبلیغات میلیاردها دلار درآمد کسب می کند، نیست -که نیست. گوگل دارد به تمام حوزه های مجازی، فیزیکی و خصوصی زندگی ما رسوخ می کند، آن هم با شتابی سرسام آور.
شاید بخواهید لحظه ای مکث کرده و درستی بند بالا را در ذهن خودتان به پرسش بگذارید. بسیار خوب، سپس در ادامه مطلب با نارنجی همراه شوید.
یک نفس عمیق
گوگل دیگر فقط ستون فقرات اینترنت نیست، این تصویر را از ذهن خود پاک کنید. گوگل دارد تبدیل به ستون فقرات زندگی بشر می شود، و همه اش به لطف این است که بشر دارد به طور کاملا آزادانه و ارادی داده های خود را به شرکتی می دهد که آن شرکت، بر پایه نتایج جستجو، عکس ها و ایمیل های خود بشر تغذیه شده و رشد یافته.
حالا بیش از پیش قابل پیش بینی است که اگر میلیون ها (میلیاردها؟) نفر از مردم به یک باره ذهنیت شان را عوض نکرده و از ابزارهای جستجویی غیر از گوگل (مثلا چه؟) استفاده نکنند، یا اگر دولت ها پرونده های آنتی تراست را بر سر گوگل نکوبند، آنگاه زندگی ما، تاریخ ما، و حتی ثروت ما توسط یک و فقط یک شرکت، مدیریت خواهد شد -گوگل.
ادعای فوق، بیش از همه در Google Now تجلی می یابد، دستیار صوتی گوگل که سال گذشته برای تلفن های اندرویدی عرضه شد. در I/O امسال، حتی بیش از قبل آشکار شد که گوگل دیگر جستجو را تایپ کردن یک سری کلمات و ارائه یک سری لینک نمی داند و دیگر باید این را به چه زبانی بگوید؟ قبل از آن، شاید فریادی ما را از خواب بیدار کند.
Google Now چیزی است فراتر از جستجوی متنی. تجسمی است از رویای گیک وار ما برای داشتن "کامپیوتر پیشتازان فضا" یا ماشین هوشمند استاد کوبریک در "2001: یک ادیسه فضایی." چیزی که زبان طبیعی بشر را می فهمد و از مفاهیم دنیای واقعی برای کمک به شما -حتی پیش از اینکه بدانید نیاز به کمک دارید- استفاده می کند.
Google Now ایمیل شما را اسکن می کند و می داند چه موقع خریدهای تان از آمازون به در خانه خواهد رسید. از روی جستجوی های شما، می داند نتایج بازی های چه تیمی را برای تان نمایش دهد. بر اساس شرکت هایی که جستجو کرده اید، قیمت سهام آنها را جلوی چشم تان می آورد. تقویم شما را اسکن کرده و یادآوری می کند که باید زودتر راه بیفتید و گرنه با توجه به مسافت و ترافیک، دیرتان می شود. و تمام این داده ها بدون هیچ درخواستی از جانب شما، ارائه می شود.
حالا به دنبال نطق اصلی I/O دیگر می دانیم که Google Now از قبل فراگیرتر خواهد شد. گوگل اخیرا اپلیکیشن های آن برای آیفون و آیپد را ارائه کرد و اگر از گوگل کروم استفاده می کنید به زودی کامپیوتر شخصی تان هم به این ویروس خواستنی دچار خواهد شد. سال آینده، وقتی گوگل گلس بخرید (داغ دلی تازه نشود!) خواهید دید که Google Now را حتی روی صورت تان هم پوشیده اید.
و سپس می رسیم به عکس ها، یکی از خصوصی ترین چیزهایی که داریم. حالا، گوگل هر عکسی را که بر روی شبکه اجتماعی گوگل پلاس قرار بگیرد اسکن کرده و می فهمد که اعضای خانواده، فامیل یا دوستان شما چه قیافه هایی دارند. تصور کنید، سیستم می تواند بفهمد که آنها خنده بر لب دارند یا خیر. اگر لبخندشان مناسب عکس نباشد، می تواند لبخندی مناسب از عکسی دیگر را پیدا کرده و با آن، این عکس را اصلاح کند.
گوگل حالا تشخیص می دهد که در عکس شما کوه هست، یا سگ یا ساختمان و منظره ای معروف و سپس با هوش مصنوعی پشت سیستم، عکس ها را برای تان طبقه بندی هم می کند.
اینها همزمان مور مور کننده اند و جادویی.
در جریان نطق اصلی گوگل I/O، خبری از گوگل گلس نشد، ولی در جریان کنفرانس حضوری دائمی داشت. اگر در محل حاضر بودید، نمی شد به یک اتاق کنفرانس، کافه تریا یا اتاق استراحت رفت ولی یک نفر را ندید که سه چشمی (!) به شما خیره شده. در صورت خرید بلیت، به طرز ناراحت کننده ای باید در بین کسانی حاضر می بودید که قادر به گرفتن عکس یا ضبط ویدیو از شما بودند، فقط با پلک بر هم زدنی ساده!
هنوز زود است که بگوییم گلس پرواز بلندی خواهد داشت و محبوب می شود یا با مخ به زمین می خورد، ولی اگر این پرنده اوج گیرد، فقط نمونه ای دیگر خواهد بود از دست اندازی گوگل به فضای فیزیکی تا هر آنچه می بینیم و انجام می دهیم را مال خود کند.
می توان همین طور ادامه داد و ادامه داد، ولی نمی خواهیم این متن هم مثل نطق اصلی گوگل I/O خسته کننده شود. خواستیم با شما در میان بگذاریم که امروزه تقریبا هر جزئی از زندگی روزانه مان از کانال های گوگل عبور می کند و گستردگی این پدیده دنیای فناوری، مثل آبشار نیاگارا ست، غیر قابل مهار و تمام ناشدنی.
ربات سبز دست تکان می دهد. اندروید هم اکنون مرز 900 میلیون دستگاه فعال را پشت سر گذاشته و این پتانسیل را دارد که میلیون ها نفر در چهار گوشه دنیا را برای اولین بار طی سال های آینده، با اینترنت -و در نتیجه با گوگل- آشنا کند.
Google Maps که دیگر نیازی به تعریف کردن ندارد؛ جزیره های مرجانی زیر آب، پیست های اسکی بالای کوه، و کسی چه می داند دیگر کجاها را تحت پوشش دارد. خلاصه که با آن، گم شدن سخت است. جیمیل هم که از آن طرف تر سلام می رساند و حالا دیگر با آن حتی می شود پول هم جا به جا کرد.
این آقای ریشوی گلس به چشم که معرف حضورتان هست؟ همو که دارد روز به روز بیشتر شبیه تونی استارک می شود. به قیافه اش که نگاه می کنید انگار دارد با خودش می گوید: «شماها نمی دانید، ولی من دارم آینده را می بینم.» حالا دیگر خودتان خلوت کرده، کمی فکر کنید که ایشان مدیر عاملی شرکت لری و شرکا را به برادر پیج سپرده و خودش دارد در آزمایشگاه سری Google X (که واقعا محل دقیقش معلوم نیست) بر روی محصولات تخیلی آینده کار می کند. چه شود!
از شوخی که خارج شویم، سوالی که باید همه مان به طور جدی از خود بپرسیم این است که با تسخیر دنیا به دست گوگل، راحت هستیم یا نه؟ آیا منفعت جستجوی سریع تر، مسیریابی بهتر، دریافت خودکار خبرها و ... ارزش اش را دارد که تمام داده های خود را در اختیار یک شرکت سهامی عام بگذاریم یا باید فکری دیگر کرد؟
مشکلاتی در زمینه تطبیق تدریجی با این وضع جدید و خیالی وجود دارد و ما امیدواریم که سرعت پیشرفت گوگل از سرعت وفق یابی ما بیشتر نباشد. ولی راستش را بخواهید زیاد خوشبین نیستیم، چون رئیس قرمز پوش گوگل، می گوید: «سرعت کم است، گاز، گاز!»
یک بار دیگر به تصویر پس زمینه سخنرانی لری پیج در گوگل I/O سال 2013 نگاه کنید، فکر می کنید انتخاب کره زمین، روشنایی های شب، و خورشیدی که از پشت زمین می تابد اتفاقی بوده؟ ;)