پاسخ به:♥♥♥♥_ مشاعره مهدوی _♥♥♥♥
امروز قرار بخش دلها ،مهدي است ذكر ملكوتيان همه يا مهدي است آن روز كه از كعبه برآيد چون ماه آيات محمد و علي با مهدي است
تا کی برای دیدن رویت دعا کنم؟ تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم؟ در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم بگذار خاک پای تو را طوطیا کنم
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
مي دونم كه من نبايد بنويسم از نگاهت اوني كه ستاره هم نيس چي بگه از روي ماهت مي دونم كه من نبايد شاعر چشم تو باشم چش سفيديه اگه من بگم از چشم سياهت
ترسم آن خیره که بر شیعه ی او می خندد در سر کار تشیع کند آخر جان را ماه کنعانی من !مسند مصر آن تو شد وقت آنست که بدرود کنی زندان را
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
يک روز نسيم خوش خبر مي آيد بس مژده به هر کوي و گذر مي آيد عطر گل عشق در فضا مي پيچد مي آيي و انتظار سر مي آيد
در میان بحر هجران غوطه ور گشتم ولی
باز هم در جستجوی گوهر دردانه ام
من گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشوی وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا این بار با نگاه کریمانهات ببین شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
ای شاهد احوال دل تنگ
ای نغمه مرغان شباهنگ بیا
عمرم به سر آمددلم از هجر گرفت
در ساز دلم معنی آهنگ بیا
امشب نشسته بر دلم غم هاي عالم بي تو گذشت امروز هم آقاي عالم امروز هم مولا خبر از تو نيامد شب آمد و من ماندم و غم هاي عالم
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد وقت آنست که بدرود کنی زندان را
آتشی از عشق در جانم فکندی، خوش فکندی من که جز عشق تو آغازی و پایانی ندارم سر نهم در کوی عشقت، جان دهم در راه عشقت من چه گویم؟ من به جز عشقت سر و جانی ندارم
منم سرگشته حیرانت ای دوست
کنم یکباره جان قربانت ای دوست
تنی نا ساز از شوق وصل کویت
دهم سر بر سر پیمانت ای دوست