پاسخ به:♥♥♥♥_ مشاعره مهدوی _♥♥♥♥
دلم برای تو تنگ است ای سرا پاخوب
دلم برای تو تنگ است مثل تنگ غروب
چه لحظه های غریبی که بی تو میگذرند
چه روزگارعجیبی است بی تو ای محبوب
غلامرضا محمدی
( الهم عجل لولیک الفرج )
بی قرارم گرچه می دانم می آئی عاقبت حلقه های بسته راخودمی گشائی عاقبت باوجودتیرگی هادرشبستانی خموش ماه رویت رابه عالم می نمائی عاقبت
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
مگر به مقصد ِ خورشید رو بگرداند در ایستگاه ِ تغزّل ، قطار منتظر است کویر شد دل عشّاق و آسمان خشکید بیا که عشق ببارد ، بهار منتظر است
سلیمی
تیرمان بر سنگ خورد و خونمان بر خاک ریخت سهم مان دنیای پر نخجیر شد مارا ببخش مدتی گر عاشقی از یاد رفت از ما مرنج اندکی گر مثنوی تاخیر شد ما را ببخش
من غصه ام گرفته برای غریبی ات حالا شما بگو کمی از غصه هایتان یک روز زیر پای شما خاک میشوم من زاده میشوم که بمیرم برایتان
حسین کردی
در لابه لای غربت خود غوطه میخورد در سیل اشک، دار و ندار دوازده ساعت هنوز عاشق وقت رسیدن است افتاده باز دورِ مدار دوازده
مرضیه عاطفی
در نیل نگون گشت به فرمان تو فرعون از طور گذر کرد به دستور تو موسا ای روح لغتنامهی اسما! کجایی؟ هر آیهی قرآن شده هفتاد و دو معنا ما غایب گمگشتهی خویشیم و تو حاضر بر ما چه نرفته است در این غیبت کبرا
عقیق
تا یار دو دست خویش بر پرده زند ما شاهد آن طلیعه مشهودیم یا رب نکند چشم ز ما بردارد گر یار ز ما دور شود نابودیم
آرانی