پاسخ به:♥♥♥♥_ مشاعره مهدوی _♥♥♥♥
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد
دلم گر سبز مانده در زمستان از بهار توست ....... تمام باغهای سبز ساحل یادگار توست از اقیانوس میپرسم نشان خانهی سبزت ....... که دریا قسمتی از شعرهای انتظار توست
تمام جاده را رفتم غباری از سواری نيست
بيابان تا بيابان جسته ام رد نشانت را
امشب که بین خلق، لیل الرغائب است؛
دانی چه چیز آرزوى قلب صاحب است؟
ای کاش روز جمعه که از راه می رسد
دلداده ی روی پر فروغت هستم عاشق به جمال ماه رویت هستم مست خم طاق ابروانت شده ام من معتکف وصال رویت هستم
مقدر کن خدایا انس و جان را.......... ظهور مهدی (عج) صاحب زمان را رسان امشببداد خلق عالم.......... یگانه منجی خلق جهان را . . .
اگر مرا رها کنی تو را رها نمیکنم
سر از تنم جدا کنی چون و چرا نمیکنم
ما شبي دست برآريم و دعايي بكنيم
غم هجران تو را چاره ز جايي بكنيم
می ترسم از رسیدن آن جمعه ای كه من جای سلام، روی بگردانم از شما رویی نمانده است به چشمت نظر كنم پس بی دلیل نیست گریزانم از شما من اصل انتظار تو را برده ام ز یاد با انتظارهای فراوانم از شما من نان به نرخ نام تو خوردم، حلال كن محض رضای ذائقه می خوانم از شما
ای جان جهان بسته به یک نیم نگاهت........ دل گشته چو گل سبز به خاک سر راهت هم بام فلک پایگه قدر و جلالت........ هم چشم ملک خاک قدم های سپاهت
ترا من زیر باران می شناسم چنان خورشید تابان می شناسم ترا من با تمام هست و بودم میان خیل یاران می شناسم همان طعم نگاهت در دلم هست ترا اینگونه آسان می شناسم
مــظــــهـــــر آیــــات حـــی دادگــر مــخــزن سـر نـهان آید همی حـــامــی اســلام و یــار مـسلمین ملک دین را پاسبان آید همی
روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه می خورد روزه ی خود را به گمانی که شب است
تو ای عشقو ای تمام وجودم ، تو بود و نبودم در این عالم
بیا بنگر بر دل غمدیده ، که لیلی ندیده در این عالم
یک دم بنگر حال زار مرا ، بی قرار مرا
ای تو صبح سپیدم ، ز نرگس چشمت ، ببین چه کشیدم
یا علی