بدون تردید آموزش چگونگی برقراری ارتباط فرد با فرد دیگر و حضور در جمع را باید از دوران كودكی برایفرزندان خود در نظر بگیریم. نكته مهم و اساسی آن است كه، آنچه موجب بقای فرد در گروه میشود،برقراری روابط بین آنهاست. كودك انواع روابطی را كه در یك گروه اجتماعی ابداع شده است، میآموزد. زبانیكی از مهمترین راههای ارتباطی است. انسان به كمك زبان توانسته است به تفكری پیچیده دسترسی پیدا كند.
در شرایطی كه پیامهای كلامی و غیركلامی هر دو یك محتوا را منتقل كنند، بخش مهمی از قصد فرستنده،توسط فرد گیرنده دریافت خواهد شد. مواردی وجود دارد كه پیامهای غیركلامی نشانگر قصد واقعی فرستندهپیام نیست. مانند كسی كه غمگین است، ولی لبخند میزند. علاوه بر این، قدرت تشخیص گیرنده در میزاندریافت پیام از طرف فرستنده نیز حائز اهمیت است.
در تحقیقی كه در دانشگاه زنان ژاپن انجام پذیرفت، انواع روابط كلامی و غیركلامی بین چهار زوج مادر ــكودك مورد بررسی قرار گرفت. سن كودكان بین ۲ تا ۴ سال و مدت بازی مادر با كودك بیست دقیقه بود. دراین تحقیق برای مادر توضیح داده شده بود كه در بازی مكعبها بهطور آزادانه با كودك رفتار كند. حاصل اینتحقیق این بود كه روابط بین مادر و كودك در گروههای زیر قرار میگیرد:
۱) زوج مادر ــ كودكH
در این زوج وضعیت مسلط همیشه در اختیار كودك است. مادر همان عملی را كه كودك میخواهد، انجاممیدهد. كودك مجبور به انجام كاری نمیشود، ولی كمكهای مادر موجب میگردد كه برای انجام كار، انگیزهپیدا كند. در این شرایط كودك آزادانه و بهتنهایی بازی را به اتمام میرساند.
۲) زوج مادر ــ كودكI
مادر همیشه قویتر است. در پنج دقیقه اول بازی، كودك رفتارهای خودمختارانهای انجام میدهد، ولی وقتینمیتواند دستورهای مادر را رد كند، در رفتار و حركات از مادر تبعیت میكند. مادر هرچند كه تلاش میكند پیشنهادهای كلامی كودك را قبول كند، لكن در عمل مكعبها را آنطور كه خود میخواهد جابجا میكند. درچنین شرایطی قبل از آنكه كودك فرصت پیدا كند كه افكارش را به منصه ظهور برساند، مادر با عمل خویش،یعنی رابطه غیركلامی خود بر رفتار و حركات او تسلط پیدا میكند، و از این طریق عمل آزادانه كودك رامحدود میسازد. برخی مواقع آشفتگیهایی نیز در رفتار كودك به وجود میآید كه ناشی از تعارض بین كلامو عمل مادر است.
۳) زوج مادر ــ كودكA
در این زوج، كودك تحت فشار مادر شروع به بازی میكند، ولی چون هنوز برداشت درستی از بازی ندارد، لذارفتارش به شكل كوشش و خطا انجام میگیرد. وقتی مادر تلاشهای ناموفق كودك را مشاهده میكند، موقعیترا در اختیار میگیرد و وضعیت برتر را از آن خود میكند. مواردی كه كودك آزادانه رفتار میكند، رفتار مادرشكل مكمل با رفتار او را پیدا میكند. در چنین مواردی مادر بهندرت بازی كودك را محدود یا رد میكند، بلكهسعی میكند كه به كودك در انجام كار یاری كند.
۴) زوج مادر ــ كودكT
در این زوج رفتار مادر و كودك به اشكال مختلف انجام میگیرد. در مواردی شبیه به زوج I میشود. تعدادرفتارهای آزاد در زوج A و T تقریبا مساوی است، ولی نسبت رفتار آزاد دو گروه متفاوت است. تفاوت مهمبین دو گروه این است كه رفتار مادر A در تایید رفتار كودك است، در صورتی كه مادر T رفتار كودك رانمیپذیرد و این عدم پذیرش بیشتر زبانی است. كودك T به بازی خودش ادامه میدهد و میخواهد خود بهتنهایی به انجام بازی بپردازد، ولی مادر بهدقت در صدد انجام تكلیفی است كه فكر میكند در بازی باید به دقتانجام گیرد. در مقابل، كودك بازی كاملا منحصربهفرد و آزادی را انجام میدهد و مستقل از مادر عمل میكند.
مشخصه این كودك و مادر آن است كه هر دو متقابلا طرف مقابل را از نظر زبانی رد میكنند، ولی از نظرحركات با یكدیگر همكاری دارند.
بعد از یك سال بررسی كودكان نامبرده در بالا نتایج زیر به دست آمد:
كودك H مستقل از مادر، توانایی لازم برای لذت بردن از بازی را داشت. او در بازی، مستقل بود و توانایی تنهابازی كردن را داشت. در عین حال قادر بود رفتارش را آزادانه و همراه با صداقت در گروه بروز دهد. گاهی نیزرفتاری همراه با ملاحظهكاری نسبت به دوستانش نشان میداد.
رفتار كودك I از روزی به روز دیگر فرق میكرد. مواقعی كه كار برای او دقیقا مشخص نبود، صبر و حوصلهكمی از خود نشان میداد. او در بازی جمعی راحت نبود. صحبت و رفتار او به گونهای بود كه او را در جمعمشخص و متمایز میكرد. او مدت زمان زیادی نمیتوانست از مادرش جدا باشد.
كودك A خجول بود و اغلب مستقلا به بازی نمیپرداخت و تا حدود زیادی به دوستانش وابسته بود. در جمعتنش داشت و در بیان درخواستهایش از دیگران بهطور واضح دچار مشكل بود. سعی میكرد كه پیام را تازمانی كه قابل درك برای دیگران بود، از طریق حالات صورت منتقل كند.
كودكT ، كودك كنایهزن و بذلهگویی بود و تمایل داشت كه خودنمایی كند. او نقشههای زیادی برای بازیداشت، ولی نمیتوانست با دیگران همبازی شود و درنتیجه تنها بازی میكرد.
به این ترتیب این بررسی نشان میدهد كه درجه هماهنگی یا ناهماهنگی بین رابطه كلامی و غیركلامی مادر،تاثیر زیادی در رفتار اجتماعی كودك دارد. در هر نوع رابطه انسانی ارتباط كلامی و غیركلامی همزمان رخمیدهد. عواملی ازقبیل مقدار موافقت و مخالفت بین كلام و عمل، توان و یا قدرت لازم برای درك قصد طرفمقابل و نقطه برتری اجتماعی، انواع مختلف روابط بین انسانها را تشكیل میدهد.
پس بهتر است از امروز به هنگام برخورد با كودك دلبند خود همه مواردی كه ذكر شد را، مد نظر قرار داده و او را برای آینده و زندگی در جامعه تربیت کنید.