0

دلاویرترین شعر جهان-فریدون مشیری

 
mansfa
mansfa
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1389 
تعداد پست ها : 1216
محل سکونت : خراسان رضوی

دلاویرترین شعر جهان-فریدون مشیری

از دل افروزترین روز جهان، خاطره ای با من هست،

به شما ارزانی:

سحری بود و هنوز، گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود.

گل یاس، عشق در جان هوا ریخته بود.

من به دیدار سحر میرفتم

نفسم با نفس یاس درآمیخته بود.

میگشودم پر و میرفتم و میگفتم:های!

بسرای ای دل شیدا، بسرای.

این دل افروزترین روز جهان را بنگر!

تو دلاویزترین شعر جهان را بسرای!

آسمان، یاس، سحر، ماه، نسیم،

روح در جسم جهان ریخته اند،

شور و شوق تو برانگیخته اند،

تو هم ای مرغک تنها بسرای!

همه درهای رهایی بسته ست،

تا گشایی به نسیم سخنی، پنجره ای را بسرای! بسرای...

من به دنبال دلاویزترین شعر جهان می رفتم!

در افق، پشت سراپرده نور

باغ های گل سرخ، شاخه گسترده به مهر، غنچه آورده به ناز،

دم به دم از نفس باد سحر؛ غنچه ها میشد باز.

باغ های گل سرخ، یک گل سرخ درشت از دل دریا برخاست!

چون گل افشانی لبخند تو، در لحظه شیرین شکفتن!

خورشید! چه فروغی به جهان میبخشید! چه شکوهی...!

همه عالم به تماشا برخاست!

من به دنبال دلاویزترین شعر جهان میگشتم!

دو کبوتر در اوج، بال در بال گذر میکردند.

دو صنوبر در باغ، سر فراگوش هم آورده به نجوا غزلی می خواندند.

مرغ دریایی، با جفت خود، از ساحل دور

رونهادند به دروازه نور...

چمن خاطر من نیز زجانمایه عشق، درسراپرده دل، غنچه ای می پرورد، هدیه ای می آورد.

برگ هایش کم کم باز شدند!

یافتم ! یافتم! آن نکته که می خواستمش!

با شکوفهیی خورشید و گل افشانی لبخند تو آراستمش!

تار و پودش را از خوبی و مهر،

خوش تر از تافته یاس و سحر بافته ام!

"دوستت دارم" را

من دلاویزترین شعر جهان یافته ام!

این گل سرخ من است!

دامنی پر کن ازین گل که دهی هدیه به خلق،

که بری خانه دشمن! که فشانی بر دوست!

راز خوشبختی هرکس به پراکندن اوست!

در دل مردم عالم به خدا، نور خواهد پاشید، روح خواهد بخشید.

تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو!

این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت،

نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو!

"دوستم داری؟" را از من بسیار بپرس!

"دوستت دارم" را با من بسیار بگو!

شنبه 21 اردیبهشت 1392  11:12 PM
تشکرات از این پست
09303495228
دسترسی سریع به انجمن ها