آیا می توانیم نسبت به نوجوان هایمان و بیرون ماندن شان از خانه بی تفاوت باشیم؟ سه سوال کلیدی در این زمینه وجود دارد که با یکی از اعضای هیات مدیره انجمن جامعه شناسی ایران در میان گذاشته ایم به این امید که پاسخ شما در این میان باشد...
مراقب باشید که قانون هایی که برای نوجوان هایتان وضع می کنید، از شناخت واقعی شما از عناصری که در این گفت وگو درباره شان صحبت شده، ریشه بگیرند و نه از ترس شما از اجتماع.
آیا برای بازگشت نوجوان ها به خانه باید محدودیت هایی وضع شود؟ و این محدودیت ها بر چه اساسی ایجاد می شود؟
ایجاد محدودیت در ساعت غیبت از خانه مختص خانواده های ایرانی نیست و در کشورهای دیگر نیز والدین بر رفت و آمد و بازگشت فرزندانشان به خانه در ساعاتی که مقرر کرده اند اعمال نظر می کنند، و این توجه و نظارت بخشی از وظایف فرزندپروری به حساب می آید. چنانچه در این امر کوتاهی صورت بگیرد، حتی ممکن است والدین در همه جای جهان متهم شوند به این که در تربیت کودکانشان «غفلت» ورزیده اند و کوتاهی کرده اند.
در کشورهای غربی، این نظارت تا زمانی که فرزندان نوجوان هستند تداوم می یابد و از سنین جوانی، فرزندان این اختیار عمل را پیدا می کنند که حتی منزل محل سکونت خود را از منزل والدین شان جدا کنند چرا که این باور به وجود می آید که در چنین سنی، فرزندان صلاحیت لازم برای محافظت از خویش را پیدا کرده اند و می توانند مستقل زندگی کنند. در ایران نظارت والدین بر فرزندان تا دوره ای طولانی تر، یعنی تا پیش از پذیرفته شدن دردانشگاه یا ازدواج فرزندان تداوم می یابد.
عملا ساعت معمول و مشخصی برای بازگشت فرزندان به منزل وجود ندارد و این ساعت های قراردادی (میان والدین و فرزندان) می تواند بر حسب دختر یا پسر بودن فرزندان، پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین، منطقه مسکونی اعم از شهری یا روستایی بودن، یا بالا یا پایین شهر بودن از نظر موقعیت رفاهی منطقه، ویژگی های مذهبی یا قومیتی خانواده های مربوطه تفاوت های آشکار داشته باشد. در این زمینه استاندارد مشخصی وجود ندارد و تنوع زیادی مشاهده می شود.
با نبودن زمان مشخص در میان خانواده ها، این مشکل پیش می آید که دوستان فرزندشان زمان بیشتری اجازه بیرون ماندن دارند و نوجوان موردنظر با محدودیت متفاوتی روبرو شده است.
تعیین مرزهای زمانی باید با توافق فرزندان با والدین صورت بگیرد و زمانی که فرزندان با استدلال والدین مواجه باشند و ارزش های والدین با فرزندان نزدیک باشد، فشارهای بیرونی مانند این که رویه های رفتاری در سایر خانواده ها چگونه است، نمی تواند تاثیر زیادی بر تغییر رفتار و رویه مرسوم داشته باشد. مهم این است که میان والدین و فرزندان درک متقابل و پذیرش توام با رضایت در خصوص زمان های مورد توافق با رعایت احترام متقابل شکل گرفته باشد.
خانواده ها چه راهکارهایی می توانند به نوجوانشان آموزش بدهند تا با امنیت بیشتر در ساعت های بیشتری بیرون از خانه بمانند؟
به نظر من مهم ترین مساله در ارتباط صحیح میان والدین و فرزندان این است که گفت وگوی منطقی و بالغانه میانشان شکل بگیرد و مسوولیت پذیری را در فرزندان تقویت کنند و اعمال محدودیت ها یا قرارهای زمانی به شکلی جا بیفتد که فرزندان اهمیت تامین امنیت و مخاطرات احتمالی که تهدیدشان می کند دریابند و در خصوص محافظت از خویش، مشتاقانه با نگرانی های منطقی والدینشان و هشدارهایی که می دهند همدلی داشته باشند.
دستیابی به این همدلی به زبان زور و فشار حاصل نمی شود و مستلزم ایجاد فضای اعتماد و اطمینان و صداقت متقابل است. نوجوانان لازم است دریابند که والدینشان در جبهه ای مشترک با ایشان برای حمایت و محافظت از ایشان ایستاده اند و به همین خاطر است که تذکراتی می دهند و مرزهایی مشخص می کنند. نباید والدینشان را در جبهه مقابل تصور کنند تا فضای مفاهمه و دوستی والدین و فرزندان تقویت شود و همکاری و همدلی بهتری فراهم شود.
شیرین احمدنیا
مدیر گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت
عضو هیات مدیره انجمن جامعهشناسی
منبع: آفتاب