اين نوشتار سزاوار میبيند، نظرى به ديدگاه امام خمينى درباره شخصيت فاطمه زهرا(س) داشته باشد؛ گذشته از آنكه حضرت امام، از فرزندان حضرت زهرا(س) است و در مكتب او پرورش يافته و عمر شريف خويش را در راه اهداف والاى اسلام و اهل بيت(ع(سپرى فرموده است، همزمانى ميلاد امام خمينى (بيستم جمادىالثانى سال 1320 ه .ق) و ميلاد فاطمه زهرا(س) بر اين مناسبت دو چندان افزوده است. حضرت امام، در برخى از پيامها و سخنرانيهاى خود به ترسيم و توصيف شخصيت جاودانه فاطمه زهرا(س) پرداختهاند، اما به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه آنچه بيان كردهاند، تنها اشاره به بخشى از فضايل بیپايان و وصف ناشدنى زهراى مرضيه(س) است، نه تبيين همه آن، كه اصولا از قدرت بشر خارج است، و به كلام امام نيز در اين باره خواهيم پرداخت.
اينك سخنان حضرت امام را تحت عناوينى چند به شما خواننده گرامى تقديم مىداريم:
دانلود
فاطمه(س) تجلى كمال انسان
امام: تمام هویت انسانى در او جلوهگر است
تمام ابعادى که براى زن و براى یک انسان متصور است در فاطمه زهرا (س) جلوه کرده و بوده است.
یک انسان به تمام معنى انسان، تمام نسخه انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان،... تمام حیثیت زن، تمام شخصیت زن فردا [روز میلاد] موجود شد.
تمام هویتهاى کمالى که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام، در این زن است.
نکته: حضرت امام، در بیان اینکه چرا در آیه (انا انزلناه) به شکل جمع ذکر شده است فرمودهاند: بدانکه نکته آن تفخیم مقام حق تعالى به مبدئیت تنزیل این کتاب شریف است... بعبارت دیگر این صحیفه نورانیه [قرآن کریم] صورت اسم اعظم است؛ چنانچه انسان کامل نیز صورت اسم اعظم است، بلکه حقیقت این دو در حضرت غیب یکى است و در عالم تفرقه از هم بحسب صورت متفرق هستند.
نتیجه: با توجه به اینکه حضرت امام، حضرت زهرا را انسان کامل معرفى نمودهاند و از سویى انسان کامل را صورت اسم اعظم میدانند، نتیجه مىگیریم که:
حضرت زهرا (س) صورت اسم اعظم الهى است.
د) حقیقت لیلة القدر
امام: دلالت بر آنچه احتمال دادیم از حقیقت لیلةالقدر مىکند حدیث شریف طولانى که در تفسیر برهان از کافى شریف نقل فرموده و در آن حدیث است که نصرانى گفت به حضرت موسى بنجعفر که تفسیر باطن (حم، والکتاب المبین، انا انزلناه فى لیلة مبارکة، انا کنا منذرین فیها یفرق کل امر حکیم) چیست، فرمود:
اما «حم» محمد ـ صلى الله علیه و آله ـ و اما «کتاب مبین» امیرالمؤمنین (ع) است و اما اللیلة، فاطمه (س) است.
و در روایتى لیالى عشر به ائمه طاهرین از حسن تا حسن تفسیر شده و این یکى از مراتب لیلة القدر است که حضرت موسى بنجعفر (ع) ذکر فرموده و شهادت داده بر آنکه لیلةالقدر تمام دوره محمدیه است روایتى که در تفسیر برهان از حضرت باقر (ع) نقل میکند و این روایت چون روایت شریفى است و به معارف چندى اشاره فرموده و از اسرار مهمه کشف فرموده ما تیمنا عین آن حدیث را نقل میکنیم:
قال (رحمتالله) و عن الشیخ ابى جعفر الطوسى عن رجاله عن عبدالله بنعجلان السکونى قال سمعت اباجعفر (ع) یقول:
بیت على و فاطمة حجرة رسول الله (ص) و سقف بیتهم عرش رب العالمین و فى قعر بیوتهم فرجة مکشوطة الى العرش معراج الوحى والملائکة تنزل علیهم بالوحى صباحا و مسائا و کل ساعة و طرفة عین، و الملائکة لا تنقطع فوجهم، فوج ینزل و فوج یصعد و ان الله تبارک و تعالى کشف لابراهیم (ع) عن السموات حتى ابصر العرش و زاد فى قوة ناظره، و ان الله زاد فى قوة ناظر محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسین (ع) و کانوا یبصرون العرش و لایجدون لبیوتهم سقفا غیر العرش، فبیوتهم مسقفة بعرش الرحمن و معارج الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام، قال قلت: من کل امر سلام؟
قال: بکل امر
فقلت: هذا التنزیل؟
قال: نعم
و تدبر در این حدیث شریف، ابوابى از معرفت به روى اهلش باز کند و شمهاى از حقیقت ولایت و باطن لیلة القدر به آن مکشوف شود. (۱۷)
تسبیحات فاطمه زهرا بهترین تعقیبات نماز
امام: و از جمله تعقیبات شریفه، تسبیحات صدیقه طاهره (س) است که رسول خدا (ص) آن را به فاطمه (س) عطا فرمود. از حضرت صادق (ع) مروی است که این تسبیحات در هر روز، در تعقیبات هر نمازى پیش من محبوبتر است از هزار رکعت نماز در هر روز.
مراوده با جبرئیل، بالاترین فضیلت زهرا (س)
امام: من راجع به حضرت صدیقه (س) خودم را قاصر میدانم ذکرى بکنم، فقط اکتفا میکنم به یک روایت که در کافى شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق (ع) میفرماید:
فاطمه (س) بعد از پدرش ۷۵ روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدت برایشان غلبه داشت و جبرئیل امین میآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض میکرد و مسائلى از آینده نقل میکرد.
ظاهر روایت این است که در این ۷۵ روز مراودهاى بوده است؛ یعنى رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیاء عظام درباره کسى این طور وارد شده باشد.... مسأله آمدن جبرئیل براى کسى یک مسأله ساده نیست، خیال نشود که جبرئیل براى هر کسى میآید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم استبین روح آن کسى که جبرئیل میخواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است، چه ما قائل بشویم به اینکه قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، به واسطه روح اعظم خود این ولى است یا پیغمبر است، او تنزیل میدهد او را و وارد میکند تا مرتبه پایین، یا بگوییم که خیر، حق تعالى او را مامور میکند که برو و این مسایل را بگو... تا تناسب ما بین روح این کسى که جبرئیل میآید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا، و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیاء درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عیسى و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است... در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلى که براى حضرت زهرا ذکر کردهاند، با اینکه آنها هم فضایل بزرگى است، این فضیلت را من بالاتر از همه میدانم،... و این از فضایلى است که مختصات حضرت صدیقه (س) است.
صحیفه فاطمیة
نتیجه رفت و آمدهاى بسیار جبرئیل و گفتوگوى با فاطمه زهرا، جمع مطالبى در مجموعهاى شد که صحیفه فاطمیه خوانده میشد. حضرت امام:
ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را قرآن صاعد میخوانند از ائمه معصومین ما است، مناجات شعبانیه امامان و دعاى عرفات حسین بنعلى ـ علیهما السلام ـ و صحیفه سجادیه این زبور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضیه است، از ما است.
در ظرف ۷۵ روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیهاى که واقع میشده است، مسائل را ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است، کاتب وحى بوده است حضرت امیر، همان طورى که کاتب وحى رسول خدا بوده است ـ و البته وحى به معناى آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم ـ کاتب وحى حضرت صدیقه در این ۷۵ روز بوده است.
و شاید یکى از مسائلى که گفته است راجع به مسائلى است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب (عج) است، براى او ذکر کرده است، که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمى دانیم، ممکن است.
لزوم تشکیل حکومت اسلامى
حضرت امام: ما براى اینکه وحدت امت اسلام را تأمین کنیم، براى اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دستنشانده آنها خارج و آزاد کنیم راهى نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم... چنانکه حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ در خطبه خود مىفرماید که امامت براى حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است.