0

الگوی خانه داری زن مسلمان

 
samanehtajafary
samanehtajafary
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 2436
محل سکونت : خراسان رضوی

الگوی خانه داری زن مسلمان

تبیان زنجان

1-خانه داری حضرت فاطمه(س)

فاطمه زهرا(س)دختر پیامبر است. راه و رسمی را در زندگی پدید آورد که الحق، حجت را بر همه زنهای عالم تمام کرد. با شیوه ای که او در پیش گرفت، راه عذر را در انجام وظیفه ای که خداوند برای زنان مقرر داشته است، برروی آنان بست.

 اگر فاطمه(س) نبود، ما چگونه می توانستیم دریابیم وظایف متعدد برای یک زن چگونه قابل جمع است؟ چگونه می توانستیم دریابیم که زن هم درسیری به سوی کمال می تواند چنان گامی به پیش نهد که حتی از مردان هم جلو افتد؟

فاطمه(س)با عمل خود به جهانیان درس داده است؛ درس مادری، درس همسری ، درس کانون داری، درس خدمت اجتماعی و هدایت و روشنگری و ...از درسهای مهم و حیرت انگیز فاطمه(س)، درس خانه داری و مدیریت کانون است. او با این که دختر پیامبری عظیم و حاکمی قدرتمند است و می تواند چون دیگر زنان که در چنین وضع و موقعیت اند، برای خود جاه و جلالی فراهم سازد...ولی چنین نمی کند.

همانند هرزن عادی دیگری سرگرم کار و تلاش در خانه و گرم داشتن کانون می شود و در عین حال مسؤولیت اجتماعی خود را فراموش نمی کند.(1)

1-1-اهمیت خانه داری

فاطمه(س)از کسانی نبود که خانه داری را کاری کوچک شمرد و یا خانه را به شوق اداره و منصبی، ترک گوید و یا آن را محل و مرکزی برای بلند پروازی خود قرار دهد. او به این نکته آگاه بود که کانون خانوادگی و اداره آن کمتر از اداره یک کشور نیست و حتی پایه کشورداری به حساب می آید و هم می دانست و از زبان پیامبر(ص)شنیده بود که خدمت در خانه و خانه داری دارای اجر و حسنه است، حسنه ای که هیچ کاری از زن با آن برابری نمی کند.

روزی رسول اکرم(ص)از اصحاب خود پرسیدند:«زن در چه حالی به خدا نزدیک تر است؟» و اصحاب پاسخ درست آن را ندانستند. فاطمه (س)این سخن را شنید و پیام فرستاد:«ادنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها.»یعنی «زن در حالی به خدا نزدیک تر است که ملازم خانه باشد و از آن بیرون نشود».

او می دانست که خانه سنگر است؛ پایگاه اجتماعی اعضاء است؛ همانند یک نهاد اجتماعی گرانقدر است و کاری برای زن از نظر ارزشمندی، معادل خانه داری نیست. بدین سان، همّ خود را در خانه داری نهاد و اداره و مدیریت آن و نیز تربیت فرزند را در آن به وجهی نیکو پذیرا شد...(2)

2-1-گرمی و روشنایی کانون

فاطمه(س)در محیط خانه، چون ماهی درخشان بود که نور وجودش کانون خانه و دل علی (ع)را روشن می کرد. او مصداق این آیه بود:« اذا رایتهم حسبتهم لولوا مشورا».(3)او روشنی بخش خانه بود؛ دیدارش رنجها و غصه ها را از دلها می زدود. علی (ع)خود فرمود:«وقتی به خانه می آمدم و به زهرا نگاه می کردم، تمام غم و غصه ام زدوده می شد.»

فاطمه (س)کانون خانواده را گرم می داشت. علی (ع)و فرزندان را دل به این خوش بود که در کنار فاطمه(س)و در آن کانون اند. از دیدی، او چون شمعی بود که پروانه ها را به دور خود جمع کرده، به آنها گرمی و نور می داد، خانه اش کانون انس و صفا بود...اگر علی(ع)تصمیمی می گرفت، همگان همراه او بودند و اگر فاطمه (س)تصمیمی اتخاذ می کرد، دیگر افراد خانه با او همگام می شدند و نمونه روشن آن موردی است که در آن سه روز تمام اعضای خانواده، افطاری خود را به فقیران و یتیمان و مسکینان دادند و خود با آب افطار کردند.(4)

فاطمه(س)می داند که ترقی و عظمت شوهر، کوشش و تلاش ارزنده او تا حد زیادی مرهون زندگی آرام و ساکن او در محیط خانه است و خانه باید سنگر آرامش و محل تجدید قوا باشد تا شوهر بتواند بنشیند، درست نقشه بکشد و درست طراحی کند و درست تصمیم به اجرا و عمل بگیرد. خانه باید در سکون و آرامش باشد تا شوهر بتواند در آن خانه احساس آرامش کرده و مشقات بیرون را از تن به درنماید.

خانه فاطمه(س)برای علی(ع)چنین وصفی داشت. علی(ع)درکنار فاطمه(س) احساس آرامش می کرد و حتی هر آن گاه که از حوادث و مشکلات زندگی به ستوه می آمد، به سنگر خانه پناه می برد و در آن جا کمی با فاطمه(س)سخن می گفت و تجدید قوا می کرد و از نو سرگرم کار و تلاش و مبارزه می شد و این امر در سراسر زندگی علی(ع)وجود داشت و حتی پس از شهادت فاطمه(س)و در سر مزارش.(5)

3-1-مسؤولیت حضرت در خانه

حضرت زهرا(س)به فرموده رسول اکرم(ص)رئیس خانه است «والمراة سیدة اهلها». کدبانویی است مجرب که به تمام وظایف خود در بالاترین حد نیکویی آشناست. مسؤولیتش سنگین است؛ در آن روزگار دشوار، آن هم در دوره فقر خاندان پیامبر(ص)او باید به امور زیر برسد:

-امر سروسامان دادن امور خانه، آن هم خانه ای که مرکز آمد و رفت است و چند کودک خردسال درآنند.

-امر تربیت و اداره و نظافت و سرپرستی فرزندان که آن هم کاری اندک و آسان نیست.

-امر پیشه وری و صنعت گری چون یافتن پیراهن برای فرزندان و یا پشم ریسی برای کمک به امرار معاش.

-امر آسیاب کردن گندم یا جو با دستاس که رسول خدا(ص)فرموده اند:«دست فاطمه(س )دراین راه زخمی شده بود».

-امر آب آوردن از بیرون که در آن روزگار این هم مشکلی برای فاطمه (س)بود و خانه ها آب نداشتند.

-امر هدایت و سرپرستی زنان جدیدالاسلام که از برکت حضرت فاطمه(س)هدایت می شدند و یا دیگران.

-و...(6)

4-1-تقسیم کار در خانه

خانواده ای در زندگی موفق می گردد که به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از زن و شوهر از کار، گریزان نباشند، ولی باید شئوون وظایف مشخص باشد و هریک به تناسب توان و تخصص و حوصله خویش، انجام کاری را به عهده بگیرد.

حضرت علی(ع)و فاطمه(س)برای تقسیم کار به حضور پیامبرخدا(ص)رسیده و درخواست نمودند که آن حضرت تکلیف هر یک را در امور خانه مشخص فرمایند. چنانچه حضرت امام باقر(ع)می فرمایند:رسول خدا(ص)نیز چنین تقسیم کار کردند:«فقفی علی فاطمة بخدمة مادون الباب و قفی علی علی بما خلفه ...» به امیرالمومنین(ع)دستور دادند کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترشان فاطمه(س)نیز فرمودند داخل خانه را اداره نمایند و آن بانوی دو عالم از این تقسیم کار شدیدا خوشحال شدند و فرمودند: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم. زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بازداشت».(7)

امام صادق (ع)می فرمایند:«کان امیرالمومنین یحتطب و یشتقی و یکنس و کانت فاطمة تطحن و تعجن و تخیز». یعنی، جدم امیرالمومنین(ع)در کارهای خانه، هیزم جمع می کرد و آب می کشید و می آورد و خانه را جارو می کرد و مادرم زهرا(س)نیز جوها را آرد می کرد و سپس خمیر می نمود و آن گاه نان می پخت.(8)

از این دو حدیث استفاده می شود که حضرت امیرالمومنین(ع)و فاطمه زهرا (س)با انضباط خاص وظایف خانه را انجام می دادند و کار آنان مشخص بود و در عین حال مولای متقیان علاوه بر کارهای خارج از منزل، در امور داخلی خانه نیز به همسرش کمک می کرد. (کلمه یَکنِّسُ= جارو می کرد، به این دو موضوع دلالت دارد).

در حدیث داریم که روزی رسول خدا(ص)وارد خانه دخترش زهرا(س)شد و مشاهده کرد که دختر و دامادش هر دو مشغول کارند و به کمک یکدیگر در کنار آسیاب دستی نشسته و به آرد کردن می پردازند. پس از سلام و احوال پرسی فرمودند:«اَیُکما اَعیَی؟» کدامیک خسته ترید تا من به جای او بنشینم و کار را به پایان برسانم؟ علی (ع)عرض کرد:«یارسول الله،دخترت فاطمه...» (9)

این نیز می رساند که امیرالمؤمنین(ع)در کارهای مربوط به داخل خانه به فاطمه (س)کمک می کرد.حضرت زهرا(س)علاوه براین که امور مربوط به خانواده را در داخل و خارج خانه با شوهرش تقسیم کرده بود، با خادمه اهل بیت(جناب فضه)نیز کارهای خویش را به طور منظم و با تناوب انجام می دادند. اگر فضه یک روز کار می کرد، روز دیگر استراحت می نمود و حضرت، خود به کارها می پرداخت.(10)

سلمان فارسی می گوید:فاطمه زهرا(س)را دیدم که با دستان مبارک و با آسیاب دستی گندم را آرد می کند، جلو رفته پس از سلام گفتم:ای دختر رسول خدا، خود را به زحمت مینداز، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است، کار منزل را به ایشان واگذار. حضرت زهرا (س)پاسخ دادند:«او صانی رسول الله، ان تکون الخدمة لها یوما ولی یوما فکان امس یوم خدمتها و الیوم یوم خدمتی.» رسول خدا به من سفارش فرمودند که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم، یک روز او کار کند و روز دیگر من، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.(11)

2-تربیت فرزندان

1-2-دیدگاه حضرت فاطمه زهرا(س)در مورد فرزند و تربیت

فاطمه(س)درباره فرزند، این تصور و اندیشه را دارد که امانتهای خداوند در دست پدرو مادرند و والدین دربرابر حفظ و رشد این امانت مسؤولند. او فرزند را به عنوان کالایی بی ارزش نمی شناسد که او را به دست دایه ها بسپارد، بلکه آنها را وجود هایی ارزنده و درخور احترام و کرامت ذاتی می شناسد که باید شخص مادر امر رسیدگی به آنها را به عهده بگیرد..

او خانه را مرکز انسان سازی می شناسد و فرزندان را ثمره باغ وجود که در خور هرگونه اعتنا هستند. درمورد تربیت، فاطمه(س)آن را امری تحول انگیز، سازنده، نجات ده بشر از خطرات و عوارض می شناسد. او می داند که رمز پیشرفت و انحطاط فرد و جامعه در سایه تربیت قابل خلاصه شدن است. جامعه ای پیشرفته است که تربیت آن پیشرفته باشد و قومی منحط به حساب می آید که تربیت آنها منحط باشد.او معتقد است که این مادرانند که زمینه را برای بهشتی شدن فرزندان فراهم می سازند و طبعا رمز جهنمی شدن.

فاطمه(س)این دیدگاه را درباره تربیت دارد که غفلت از آن موجب صدمه ای عظیم برای فرد و جامعه است...به ویژه در دوران خردسالی که کودک همانند شاخه تری قابل انعطاف است. بدین نظر، او خود را وقف زندگی فرزندان و سازندگی و تربیت آنها می کند. همچنین او سخن پدر را به یاد دارد که فرموده بود:«فرزندان خود را بزرگ بشمارید و آنها را نیکو تربیت کنید».(12)

2-2-شیوه های تربیتی حضرت زهرا(س)

یکی از ابتدایی ترین مراحل پرورش و اثر گذاری در روح کودک، نام گذاری است. نام گذاری برای طفل اهمیت فوق العاده ای دارد، زیرا اولین چیزی که در فهم لطیف و حساس کودک، راه پیدا می کند، نام و شهرت اوست. این که این نام، چه بار فرهنگی و معنا داری را حمل می کند، تأثیر شگفتی در روح و روان او دارد. بدین جهت امیرالمومنین(ع)یکی از حقوقی را که فرزند بر عهده پدر دارد، نام نیکو و پسندیده می شمارد و می فرماید:«حق الولد علی الوالد ان یحسن اسمه». یعنی، تعیین نام مناسب حقی است که فرزند بر ذمه پدر خود دارد.(13)

با در نظر گرفتن مطلب فوق باید اذعان داشت که حضرت زهرا(س)با همکاری و همفکری پیامبر(ص)و علی(ع)زیباترین نامها را برای فرزندان خود انتخاب نمود و از این جهت، حقی که بر ذمه داشت به بهترین شکل ممکن ادا کرد.

یکی از دیگر از سنتهای جاری در زندگی صدیقه کبری(س)بود ، گفتن اذن در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند بود. آن حضرت بخوبی می دانست که باید کودک را از همان لحظات اول زندگی با کلماتی چون الله، محمد، نماز و ...آشنا کرد که این آشنایی، به یقین در جهت گیری تمایلات روحی او به ملکوت اعلی اثر خواهد گذاشت...

از جمله مواردی که در شیوه تربیت حضرت زهرا(س)جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود. این فعالیت و تکاپو به قدری برای سلامتی و رشد مناسب کودک، ضروری است که حتی برای تشویق آنها به تحریک و بازی، بزرگترها نیز باید تن به بازی و جست و خیز بدهند...

همبازی شدن رسول اکرم(ص)با فرزندان دخترش زهرا(س)بیانگر این نکته مهم است که بازی و تحرک کودک، یکی از لوازم تربیت صحیح است. حضرت علی(ع)و فاطمه(س) در خانه به بازی بچه ها توجه کافی مبذول می داشتند و همین امر، موجب شادی و نشاط روز افزون آنها می شد. علاوه براین باید درقالب بازی و شوخی، شخصیت کودک را تقویت نمود و او را به داشتن مفاخر و ارزشهای اکتسابی تحریک و تهییج کرد.

نقل شده است که حضرت زهرا(س)با فرزندش امام حسن مجتبی(ع)بازی می کرد و او را بالا می انداخت و می فرمودند:

«اشبه اباک یا حسن / والخلع عن الحق الوسن

واعبد الها ذامن / ولا توال ذا الاحن»

یعنی، پسرم حسن، مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق برکن.

خدای را بپرست که صاحب نعمتهای متعدد است و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی دوستی مکن.(14)

3-2-رعایت عدالت درباره کودکان

رفتار هماهنگ و عادلانه و بذل محبت و توجه به طور مساوی به فرزندان، اصل سازنده ای است که تا اعماق وجود کودک اثر می گذارد...نمونه هایی در زندگی خانوادگی حضرت زهرا (س)دیده می شود که نشانگر توجه و دقت نسبت به این موضوع مهم می باشد. روزی امام حسن(ع)نزد پیامبر(ص)آمد و اظهار تشنگی کرد و از پیامبر(ص)تقاضای آب نمود.

رسول خدا(ص )بی درنگ برخاسته و ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود، مقداری شیر دوشید و به امام حسن(ع)داد. در این هنگام امام حسین(ع)خواست تا ظرف شیر را از برادرش بگیرد، اما پیامبر(ص)به حمایت از امام حسن(ع)مانع گرفتن ظرف از امام حسن(ع)شد.

فاطمه زهرا (ع)که شاهد این ماجرا بود، به پیامبر(ص)گفت:«گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است». پیامبر(ص)فرمودند:«نه، هر دو برایم عزیز و محبوبند، ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد، او را مقدم داشتم...».

4-2-توجه به حضور و غیاب فرزندان

بر کسی پوشیده نیست که بی توجهی نسبت به نظارت بر فرزندان -بخصوص در رفت و آمدهای آنها- چه نتایج زیانباری به دنبال دارد...حضرت فاطمه(س) با فدارکای و محبت خاصی که نسبت به فرزندانش نشان می داد، مراقب تمام حرکات و سکنات آنها بود و بدقت رفت و برگشتهای آنها را زیر نظر داشت.

نقل شده است که روزی پیامبر(ص)عازم خانه دخترش فاطمه(س)گردید. چون به خانه رسید، دید فاطمه(س)مضطرب و ناراحت، پشت در ایستاده است. آن حضرت فرمود:« چرا این جا ایستاده ای؟» فاطمه(س)با آهنگی مضطرب عرض کرد:«فرزندانم صبح بیرون رفته اند و تاکنون از آنها هیچ خبری ندارم.» پیامبر(ص)به دنبال آنها روانه شد. چون به نزدیک غار جبل رسید، آنها را دید که در کمال سلامت و آرامش مشغول بازی اند. آنها را بر دوش گرفت و به سوی خانه فاطمه (س)روانه شد.

این واقعه خود نمونه ای گویا از توجه و اهمیت دادن حضرت زهرا(س)به حضور فرزندان خردسالش بود.

5-2-آموزش عبادت در کودکی

یکی از محورهای اساسی که حضرت زهرا(س)بدان توجه و تأکید داشتند، بُعد پرستش و گرایش فرزندان به انجام تکلیف عبادی و الهی بود. آن حضرت شوق بندگی و خضوع در برابر معبود را از همان دوران کودکی درجان فرزندان خود تقویت نموده و آنان را چنان تربیت کرد که بهترین کارها را عبادت خداوند دانسته و از آن بالاترین لذتها را می بردند.

دخت گرامی رسول اکرم(ص)بر این مطلب تأکید داشت که بچه ها را از کوچکی به انجام عبادت خدا فراخواند و آنان را به خدا پیوند دهد و بذر محبت و ارتباط با معبود را در کام آنان بیافشاند تا انجام تکلیف برای آنان نه تنها رنج و مشقتی نداشته باشد، بلکه باشوق و اشتیاق به استقبال آن بروند. براین اساس فاطمه(س)فرزندان خود را حتی به شب زنده داری عادت می داد. البته او شیوه تربیت را بخوبی می دانست و به گونه ای برخورد می کرد که در حد توان و استعداد فرزندان باشد.(15)

3-همسرداری حضرت زهرا(ع)

فاطمه زهرا(س)در تمام زمینه های عملی برای بانوان و پیروانش الگوی زندگی است از جمله شوهرداری و جلب رضایت او. می توان از سیره آن حضرت درسها گرفت و صفا و صمیمیت کانون خانواده را دو چندان کرد.(16)

1-3-ایثار و گذشت

ایثار و از خود گذشتگی، یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط و محبت میان اعضاء یک مجموعه است. نمونه های ایثار و گذشت در زندگی هر انسانی نشانگر بزرگی روح و علو همت اوست. از این موارد در زندگی امیرالمومنین(ع)و فاطمه زهرا(س)فراوان دیده می شود.(17) به این نمونه زیبا توجه فرمایید.

روزی امیرالمومنین(ع)از فاطمه(س)طعام خواست. آن حضرت جواب داد:«در نزد من چیزی نیست، جز آن که دو روز پیش آن را به تو خوراندم و من آن را برای خود و حسن و حسین نگه داشته بودم».

علی (ع)فرمودند:«چرا در طول دو روز مرا مطلع نکرده ای تا برایتان چیزی تهیه می کردم؟» فاطمه(س)گفت:«من از خدایم شرم کردم تو را به کاری بگمارم که قدرت تهیه و خرید آن را نداری». و در عبارتی دیگر این که :«پدرم به من سفارش کرده از علی چیزی درخواست مکن، هرچه او آورد استفاده کن وگرنه تحمل نما».

از این حدیث درسهای زیادی می گیریم از جمله این که فاطمه(س)خود و فرزندانش گرسنگی کشیده و غذا را به علی(ع)خورانده است و این حرکت تعجب آور، ایثار و عشق و علاقه شدید حضرت زهرا(س)به آن حضرت را می رساند، هر چند ممکن است نسبت به فرزندان کوچک نیز غذا و طعامی غیر از آن داده باشد.(18)

2-3-عشق و علاقه شدید به امیرالمؤمنین(ع)

حضرت فاطمه(س)با الهام از دستورات الهی و پدر بزرگوارش، نسبت به امیرالمؤمنین(ع) فوق العاده علاقه مند بود و هرگز برخلاف رضای او گام بر نمی داشت و برخورد و زندگی اش با مولا طوری بود که غمها و غصه های وارده دربیرون از خانه، با دیدار فاطمه (س) برطرف می شد و حضرت علی(ع)خود در این باره می فرمایند:«سوگند به خدا، من هرگز زهرا را به خشم نیاوردم و او را به کاری مجبور نساختم تا این که مرا در فراقش گرفتار ساخت و متقابلا او نیز مرا خشمگین نساخت و هیچ وقت نافرمانی نکرد و هرگاه من با او دیدار می کردم، غمها و غصه هایم از دلم برطرف می شد».

این حدیث از عشق و علاقه شدید متقابل دو همسر معصوم حکایت می کند که در طول زندگی آنان نه تنها کوچکترین اختلافی پیش نیامده است، بلکه مشکلات خارجی و اجتماعی با دیدار محبت آمیز مرتفع می گردید.(19)

3-3-رازداری

ادب و احترام زن نسبت به همسرخود، اقتضاء می کند که نه تنها از طرح و بزرگ جلوه دادن کمبود های خانه خودداری کند، بلکه در حد امکان کاستیها را نادیده گرفته، آنها را کوچک شمرد. هنگامی که اظهار ناراحتی نتیجه ای جز رنجش شوهر ندارد، نباید کلامی دراین رابطه با او بگوید. ایثار و محبت، اقتضاء می کند که او خود به ترتیبی که می داند آنها را جبران کرده و زحمت مضاعف را بر همسر خود تحمیل نکند.

روزی فاطمه(س)به حضور پدرش رسید، در حالی که آثار ضعف و گرسنگی از چهره زهرا نمایان بود. رسول خدا(س)وقتی این حالت را مشاهده کرد، دستهایش را به سوی آسمان بلند نموده و گفت:«خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن و وضع او را سامان بده». پیامبر اکرم(ص)بدون این که زهرا(س)سخنی به او بگوید، از ضعف و گرسنگی او باخبر می شود، که این خود، یکی از نمونه های پایبندی به اساس و اسرار خانواده است.(20)

4-3-سپاس از مجاهدتهای همسر

فاطمه(س)جایگاه حساس و بلند شوهرش را می داند؛ همچنین می داند که علی (ع)در محیط بیرون با چه مشکلاتی روبه روست. کوشش او ایجاد یک محیط آرام و با صفا در درون خانه بود و نه تنها سخنی که موجب پریشانی او بشود، برزبان نمی آورد، بلکه آنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار و دلاورش بود...

فاطمه(س)در تمام مبارزات همسرش اعم از مبارزات سیاسی و جنگهای نظامی، مایه امید و دلگرمی او بود. در غیاب شوهر، خانه و فرزندان او را بخوبی اداره می کرد، با اشتیاق به انتظار بازگشت شوهر از جنگ می نشست و تمام سعی و کوشش خود را در راه آسایش او به کار می برد، به طوری که وقتی علی (ع) برمی گشت و ساعاتی را در میان خانواده اش می گذراند، تمام خستگیهای حاصل از جنگهای طاقت فرسا، از تن او می رفت و با خیال آسوده، خود را آماده نبردهای آینده می نمود.

وقتی علی(ع)از جبهه باز می گردد، فاطمه(س)به استقبال او می رود و با روی گشاده و لبخند حاکی از رضایت و افتخار به او می نگرد، لباس و شمشیر خون آلود او را می شوید و از حوادث میدان جنگ از او می پرسد و بدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام و در تقویت روانی شوی مجاهدش ، ایفا می کند...(21)

5-3-توقع نداشتن از شوهر

امام علی (ع) باغ خود را به 12 هزار درهم می فروشد و همه پولها را بین فقرا و تهیدستان مدینه تقسیم کرده و به منزل باز می گردد.

فاطمه(س)می پرسد: پول باغ را چه کردی؟

امام پاسخ داد: در راه خدا انفاق کردم.

فاطمه(س)پرسید: غذای امروز ما کو؟

امام علی(ع)برای تهیه غذا بیرون رفت. اما فاطمه(ع)ناراحت بود، با خود می گوید: چرا سوال کردم و از او غذا خواستم؟ و آن گاه فرمود:

فانی استغفرالله و لا أعود ابداً.

من از خدا آمرزش می طلبم و دیگر مرتکب این رفتار نخواهم شد.(22)

6-3-هماهنگی با شوهر

پس از ماجرای تلخ سقیفه و انزوای اهل بیت(ع)، سران سقیفه برای جلب افکار عمومی مردم به فکر چاره افتادند تا به گونه ای از حضرت زهرا(س)دلجویی نمایند. اجازه ملاقات می خواستند، تظاهر به جبران اشتباهات می کردند، اما فاطمه(س) در تداوم مبارزه منفی و همه جانبه خود، هرگونه پیشنهادی را رد می نمودند و موضع اعتراض و سکوت و بیزای را ادامه داد. روزی امام علی(ع)وارد منزل شد و فرمود:

فاطمه جان، ابوبکر و عمر در پشت درب خانه منتظر اجازه ورود می باشند، تا نظر شما چه باشد؟

جضرت زهرا(س)که پای همسر خود را در میان دید، فرمود:

البیت بیتک و الحرة زوجتک افعل ما تشاء.

علی جان، خانه، خانه توست و من همسر تو می باشم، هر آنچه می خواهی انجام ده.(23)

7-3-ساده پوشی و ساده زیستی

سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه(س)را دیدم که چادری و صله دار و ساده بر سر دارد. در شگفتی ماندم و گفتم: عجبا! دختران پادشاه ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربفت به تن می کنند و این دختر رسول خداست که نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا.

فاطمه(س)پاسخ داد: یا سلمان انّ الله دخر لنا الثیاب و الکراسی لیوم آخر.

ای سلمان! خداوند بزرگ، لباسهای زینتی و تختهای طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره فرموده است.

حضرت زهرا(س)سپس به خدمت پدر رفت و شگفتی سلمان را مطرح کرد و فرمود:

ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها بر روی آن شترمان علف می خورد و شبها بر روی آن می خوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پرشده است.(24)

8-3-حجاب و پوشش

مردی نابینا پس از اجازه گرفتن وارد منزل امام علی(ع)شد. پیامبر خدا(ص)مشاهده فرمودند که حضرت زهرا(س)برخاست و فاصله گرفت و خود را پوشاند. فرمودند:دخترم این مرد نابیناست.

پاسخ داد: ان لم یکن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح.

پدر، اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم و اگرچه او نمی بیند اما بوی زن را استشمام می کند. رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن منی.(25)

سلام خدا بر این بانوی بزرگوار و فداکار.

منبع: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1389)، کارکردهای زن در خانواده، تهران، نشر مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ دوم.


چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392  11:43 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها