قبل از بحث در مورد رژیم مناسب برای چمن ، ممكن است آزمایش اینكه گیاهان چگونه برای بقا سازمان دهی شده اند قبل از مداخله انسان، ارزشمند است، هیچ بحثی نیست كه چمن نیاز به بارور كردن دارد، اما با كمان تعجب نیتروژن ، فسفر ، پتاسیم، كلسیم، منزیم، سولفور، عناصر سازمان دهندة دیگر تنها 5 درصد كل رژیم گیاه را شامل می شوند. بقیه95 درصد از آب و اتمسفر تأمین می شود. همانطور كه نسبتاً مواد معدنی مورد نیاز به نظر كم می اید این سئوال باقی می ماند كه گیاه چگونه مادة مغذی را كه نیاز دارد به دست می آورد اگر هیچ كس این كار را برای او نمی كند؟ شخصاً ع گیاهان با تكیه بر خودشان در طی میلیونها سال به بقا ادامه داده اند ، و قبل از بشر یا هر موجود زنده ای كه حاصلخیزی را متشر كند در زمین ظاهر شدند.
كربن و اكسیژن از دی اكسید كربن در هوا و هیدروژن از اب با هم تركیب می شوند تا ساختاری متحد با همة چند جزئی جای ارگانیك كه توسط نور خاست تولید شده اند. همه بقیه مواد مغذی لازم از منابع ارگانیك و ؟ درخاك بدست می آید، توسط بسیاری از ارگانیسم های خاك قابل دسترس به گیاهان می شود. پروتئین ، كربوهیدارات، چربیها، موم، سلولزع و دیگر چند جزئی های ارگانیك كه در گیاهان و حیوانات یافت می شود. در خاك ارگانیك، و در هوموس، و مواد معدنی كه در خاك یافت می شود همه از مواد مغذی ضروری برای گیاه تشكیل شده است. اما ارگانیزم خاك ابتدا باید این مواد مغذی را به گونة قابل دسترس تبدیل كند، شما می توانید این عملیات ارگانیزم را سیستم گوارشی گیاهان بخوانید.بیشتر دی اكسید كربن در اتمسفر در خاك وجود دارد از طریق فعالیتهای زیستی. دقیقاً همانطور كه بشر و حیوان دی اكسید كربن را رها می كنند،به همین ترتیب نیز ارگانیسم خاك عمل می كند، ابتدا از طح خاك ریشة گیاهان برای جذب دی اكسید كربن زمانی است كه ابتدا از سطح خاك پدیدار شود – قبل از اینكه تلاطم اتمسفر نتواند آنرا رقیق كند با دیگر گازها. این سیستم تحویل ، بیش از هزاران ، بهبود آن را دشوار ، لازم و تأثیر گذار اثبات می كند.
متاسفانه این سیستم در كنار رأس اجرایی در بیشتر مناطق بسیاری از زمینهای ورزشی عمل نمی كند.اصولاً ، خاك شامل ذرات ارگانیك كوچك است، كه جمعیت ارگانیزم خاك و خلق هوموس را محدود می كند، و زیاد طبق روش ارگانیك به كاربده نمی شود. اگر چسبندگی ریشه از زمین از بین رفت ، موقعیت وخیم تر می شود. ارگانیزم خاك منابع را محدود كرده است، كه توانایی آنها را در قابل دسترس ساختن مواد مغذی به گیاه را محدود می كند، و خلق دی اكسید كربن بستگی به سطح فعالیت آنها دارد. حقیقتاً ، وقتی از حاصلخیزی صحبت می شود، ما باید به نیازهای كل سیستم های در حال رشد گیاهی توجه كنیم – كه شامل ارگانیزم های خاك می شود.
به طور نرمال ، حاصلخیز كنندگان بر اساس تحلیلات N-P-1 انتخاب شده اند كه توسط وزن كل نیتروژن ، فسفات قابل دسترس و پتاس حل شدنی درصد بندی می شود.مدیران ممكن است از ؟ ثانویه استفاده كنند. كلسیم ع منیزیم، سولفور و ذرات دیگر –اگر قسمت خاك بر كمبود دلالت كنند. بسیار نادر است كه ؟ كسی كه به دنبال یك بارورنده ای است كه كربن قابل گوارش را برای ارگانیزم های خاك فراهم می كند و حتی نادرتر آنجا است كه می پرسد آیا بارورنده كربنی به جمعیت باكتری توجه دارد. این ها سئوالهای مهمی برای پرسیدن هستند. تعادل و تناسب درست ارگانیزمی كه در خاك زندگی می كندد گیاهان ریشه ای را با هر دوی حمایت و تغزیه تأمین می كند، و همانطور كه كربن ته نشین گوارش می شده است ، این ارگانیزم نیز دی اكسید كربنی را كه ریشة گیاهان می توانند بگیرند همانطور كه در حال گذشتن از سطح خاك است. جمعیتهای مساوی این ارگانیسم نمی توانند باقی بمانند تا وقتی كه منابع مناسب قابل دسترس باشند
علف هرز، حشره و مشكلات بیماری و عملكرد ضعیف ریشه اغلب نشانة یك سیستم خاكی ناقص است. آفت اصولاً با حشره كشی چك می شود، و عملكرد ضعیف ریشه به طور نرمال با اضافه كردن ماده مغذی شیمیایی مرتبط است. اما مشكلات به درستی بیولوژیكی هستند. در زمین های ورزشی ، عدم تعاادل بیولوژیكی كلاً كمتر شكل ساز است تا سطح نامساوی فعالیت های زیستی.
كربن:
كربن در خاك در بیومس های زنده یافت می شود، رسوبات ارگانیك ، گیاخاك ناپایدار و گیاخاك پایدار.این منابع برای ارگانیزم های خاك انرژی فراهم می كند. كربن خاك توسط ارگانیزم های اتوتروفیك از قبیل گیاهان و جلبكی كه می تواند كربن را از اتمسفر با انرژی خورشید بگیرد برای تولید ماه ارگانیك تركیبات كربن كه توسط اتوتروف تولید می شوند نهایتاً به قستی از انرژی تلف شده و پروتئینی كه به نام ماده ارگانیك خاك نامیده می شود تبدیل می شود. این عملیات در هزاران راه صورت می پذیرد. دو هدف اصلی برای تأمین انرژی زندگی خاكی و دی اكسید كربن برای گیاهان وجود دارد.
وقتی رسوبات تازه ارگانیك با خاك تماس پیدا می كنند ، تخریب ناگهان آغاز می شود حداقل در طی فضاهای كه ارگانیسم خاك فعال است. دما، رطوبت، هوا و تعادل كربن و نیتروژن در رسوبات سرعتی كه در آن رسوبات ارگانیك صورت می پذیرد، را تعیین می كند ، معیار كربن به نیتروژن (C:N) همیشه به عنوان قسمت Xكربن به یك قسمت نیتروژن اندازه گیری می شود. اگر میزان (C:N)وسیع باشد، از تجزیه آرام صورت می پذیرد. علاوه بر این ارگانیزم های خاك باید نیتروژن قابل دسترس را از خاك مصادره كند. همانطور كه كربن را گوارش می دهند زیرا رژیم های آنها میزان (C:N) باریكی را مطالبه می كند. این عصب دائماً نیاز نیتروژن به گیاهان را از بین می برد. اگر ؟ اصلی ارگانیك میزان (C:N) باریكی و كمی داشت، همانطور كه با چسبندگی ریشه ، هدر رفتن غذا ، هدر رفت حیوانات ، تجزیه احتمالاً با سرعت تر رخ می دهد، قابل دسترس كردن نیتروژن برای گیاهان و دیگر ارگانیزم ها. هر زمان ارگانیزم تخریب اجزا گوارشی رسوبات ارگانیك یا ارگانیزم ها توسط تغذیه كنندگان مصرف شدند، مقداری انرژی استفاده می شود و كربن به دی اكسید كربن، اكسید می شود، كه سپس به اتمسفر خاك رها می شود.
خاك ریشه دار در خاك زیستی متعادل ، سالم ترین است. آنی كه باكتری در آن برای بیش از نیمی از بیومس ها شمرده می شود. باكتری در خاكی كه شامل رسوبات بالای كربوهیدرات كه شكرهاست، رونق می یابد. سبزیجات و غذای حیوانات و كمپوست از اضافات غذا یا بیوسولفیدهایی كه شامل كربوهیدراتهای ضروری برای حفظ یك خاك باكتری است ایجاد می شود. ضافات انبار اغلب شامل مقدار بیشتری سلولز و سنین های است كه می تواند محدوده قارچی را حفظ كند. كمپوست یك حالت دهنده جذب خاك است اما احتمالاً برای خاك ریشه دار ایده آل نیست، جایی كه تعادل بیشتر بین باكتری و قارچ قابل ترجیح است. بر اساس تحقیقات دانشگاه كرنل ، كمپوست انبارهای اضافی ؟ بیشتری از كمپوست ساخته شده یا تركیبات چوبی را ایجاد می كند. اگر چه تولید كنندگان می توانند عهده دار تغییر توازن باكتری و قارچ در كمپوست انبار اضافات باشد.
تغذیه كردن خاك:ما همه این حقیقت را قبلاً شنیده ایم. گاهی اوقات از افرادی كه یك باغچه ارگانیك ، اجاق چوبی ، یا یك توالت كمپوستی دارند. هر چه نظر پیغامبر ، فلسفه شنیده می شود و این قضیه نیازهای اساسی عملكرد اكوسیستم خاك را توصیف می كند. ما معمولاً بارور كننده را بر اساس تحلیلات تضمینی بر داریم، كه به ما نیتروژن كلی را می گوید. و نیز فسفات قابل دسترس، و پتاس قابل حل. گاهی اوقات منیزیم یا مواد معدنی مثل آهن یا منگنز نیز اضافه می شوند. ما قصد تغذیه خاك را داشته باشیم، ما باید از غذاهای مانند كربوهیدرات و پروتئین ها استفاده كنیم. كه تركیبات دشواری دارد، اگر غیر ممكن نیست، دریافت بر چسبهای بارور كننده تغذیه كنندگان ضروری كه استفاده می كنیم بسیار مهم است. اما بدون یك اكوسیستم سالم، آنها احتمالاً به طور ناقص استفاده شود.
نیتروژن (N)مثال مهمی از آن است. گیاهانی كه برای بسیاری از عملیات ها از نیتروژن استفاده می كند. بدون نیتروژن ، گیاهان نمی توانند آمینواسید ، پروتئین ، آنزیم، كلروفیل و اسید نوكلئیك بسازند و این اجزا برای رشد و عملكرد گیاه ضروری است. عكس العملی كه در فوتوسینتیك نیاز دارد یك عالمه نیتروژن است. اگر نیتروژن در طی فوتو سینتیتك ناكافی می باشد، كلروفیل كمتری نیاز است، و گیاه شروع به از دست دادن رنگ سبز خود می كند. پاسخ ریشه خاك به بسیاری از موقعیتهای دسترسی توسط تولید پروتئین خاص و دیگر متابولیسم هایی كه از نظر نیتروژن بسیار غنی هستند. دسترسی نامساوی به ارائه دهنده نیتروژن به گیاه بسیار مستعد مشكلات ؟ است. گیاهان هم چنین آنزیم های خاصی تولید می كنند برای حمله حشرات. آنزیم ها مثل پروتئین نیاز به نیتروژن دارد.
از طرف دیگر ، كاربردهای افراطی نیتروژن نیز می تواند به مشكلات منتهی شود. گیاهان به نیتروژن پاسخ می دهد توسط افزایش رشد و دسترسی به رشد ریشه آمینواسید آزاد اغلب در برگ وجود دارد و هر دوی حشرات و پاتوژن های بیماری را دعوت می كند به علاوه قطرات روان كه در نیتروژن و دیگر مواد مغذی غنی است می تواند از نوك برگ تراوش شود، یك پدیدة آنالوژیكی در بالا بردن پرچم كه «خوردن با لذت» خوانده می شود. زمانیكه جریان قطرات خشك شود ، نمك باقی مانده می تواند نوك های برگ را بسوزاند، دیگر مشكل پتانسیلی كه وقتی گیاه رشد می كند با نیتروژن اضافی هل داده می شود. تولید مواد دفاعی است، آب مصرفی افزایش می یابد مانطور كه سطح نیتروژن فزایش می یابد و گیاه كنترل كمتری روی دفع رطوبت دارد به این دلیل كه روزنه به آن سرعت و سختی با آن همه نیتروژن در گیاه نمی تواند بسته شود. مداوماً در موقعیت های خشك پژمردگی زودتر اتفاق می افتد. در واقع یك رابطه خطی بین پژمردگی و سطح نیتروژن در گیاه وجود دارد.
كاربرد میزان درست و مشخص نیتروژن زیاد اهمیت ندارد اما اغلب غیر ممكن است زیرا موقعیت هایی كه تعیین می كند گیاه در یك زمان به خصوص چقدر نیاز دارد. دمای هوا و خاك ، رطوبت ، بلندی برش (HOC) و ؟ و قدرت خورشید، تولید بیولوژیكی دی اكسید كربن، و تنوع چمن همه روی سرعتی كه در آن ریشه گیاه از نیتروژن استفاده می كند تأثیر می گذارد. مقدار بالای نیتروژن امروزه می تواند افراطی باشد یا در اینده نامساوی باشد. گیاهان می توانند هم به نیتروژن اضافی و هم ناقص پاسخ دهند. اما این پاسخ همیشه برای غلبه بر مشكلات كافی نیست.زمانیكه نیتروژن نامساوی است، گیاه شكر تولید می كند در گیاه سریعاً به ریشه منتقل می شود. این شكرها ریشه ها را تغذیه می كنند و آنها را قادر به رشد بیشتر در خاك می كنند برای جستجوی بیشتر نیتروژن ، اگر نیتروژن زیادی قابل دسترس باشد، برگها آمینواسید تولید می كنند ، كه رشد را افزایش می دهد. تولید شكر همه چیز است اما متوقف شد، و رشد ریشه نیز متوقف شد. این جذب آرام نیتروژن از طریق ریشه است.
گیاه تفاوت بین نیتروژنی را كه به طور بیولوژیكی از منابع ارگانیك آزاد می شود و نوع قابل حل كه توسط مدیران مدرن خاك ریشه دار به كاربرده می شود را نمی فهمند. برای گیاهان ، نیتروژن نیتروژن است. اما آنها نیز یك زمان سخت برای درك و پذیرش سناریوهای مرتبط با بسیاری از برنامه های غذایی شیمیایی دارند.
در طول زمانكه نیتروژن نامساوی است، گیاهان توسط ریشه های پاسخ می دهند. وقتی یك موج نیتروژن قابل دسترس باشد از یك كاربرد نیتروژن حلال و یك سیستم ریشه ، بیش از نیاز گیاه جذب كند، اثرات جدی – كه شامل بیماریها، حمله حشرات، و سوختگی می تواند اتفاق بیفتد. در یك اكوسیستم خاك سالم، اگر چه ، مكانیزم ها در؟ وجود دارد و میزان نیتروژن قابل دسترس گیاهان را قانون مند می كند.
بسیاری از ارگانیزم های خاك نیاز به نیتروژن بیشتری نسبت به گیاهان دارند. اما آنها نیاز به متعادل كردن آن تعداد مشخصی از كربن دارند. این تعادل در پروتئینی رخ می دهد كه در رسوبات ارگانیك وجود دارد، گیاخاك ناپایدار و در ؟ كه بسیاری از ارگانیزم های خاك تغذیه می شود. در واقع یكی از راههای اصلی كه در آن ارگانیزم نیتروژن را قابل دسترس گیاه قرار می دهد از طریق شكار كردن دیگر اركانیزم هاست . غارتگران از قبیل نماتودهای باكتریایی، برای مثال نمی خواهند یا نیاز ندارند مقدار نیتروژنی را كه در شكار خودشان وجود دارد و مقدار بیشتری رها می كنند مانند آمونیوم كه به طور زیستی به نیترات تبدیل می شود كه ریشه گیاه می تواند جذب می كند . كاربد و درخواست كمپوست یا دورنده های ارگانیك طبیعی ، مكمل عملكرد گیاهان را تنظیم می كنند. نباید گفت كه نیتروژن قابل حل هرگز نباید استفاده شود، اما اگر آن تنها منبع كاربرد نیتروژن باشد ، فعالیتهای زیستی احتمال توقف دارند در حالیكه قانون تغذیه نامساوی باشد. كربن قابل گوارش باید قابل دسترس باشد اگر ارگانیزم های خاك قصد قانونمندی نیتروژن كاربردی را دارند.
اگر اكوسیستم ریشه خاك سالم است و به خوبی عمل می كند ، كاربرد ؟ نیتروژن قابل حل می تواند توسط ارگانیزم های خاك قانونمندی شود. نیتروژن قابل حل توسط بسیاری از ارگانیزم ها می تواند استفاده شود. كه ، در عوض مقدار قابل دسترس گیاهان را تعدیل می كند. همانطور كه تجزیه و دیگر فعالیتهای زیستی رخ می دهد نیتروژن بیشتری برای ریشه آزاد می شود كه جذب كند. سطح فعالیت های ارگانیزم هایی كه نیتروژن آزاد می كنند و دیگر مواد مغذی پاسخ دهنده به بسیاری از موقعیتهای گیاه را تحریك می كند، بنابر این دسترسی مواد مغذی با نیازها هماهنگ است. نیتروژن حلال به ندرت ایده آل است.
اگر روزهای بزرگ نیتروژن حلال استفاده شود، هم گیاهان و هم ارگانیزم ها می تواند ؟ شود. بارونده های نمك بالا می توانند مانند یك اسفنج خشك عمل كنند، و رطوبت را از مناطق اطراف دور كنند. این ممكن است یك شوك نافذ را سبب شود. كشتن ارگانیزم در مجاورت بالا.نهایتاً همانطور كه نمك درون یك محلول بزرگتر پراكنده می شود، مواد مغذی غیر قابل حل از مضربه مفید تبدیل می شوند و می تواند توسط برخی ارگانیزم های خاك جذب شود.فرماتیكه برای اولین بار در یك ارگانیزم زنده جذب شود، ماده مغذی به گونه ای ثابت است تا وقتی كه ارگانیزم بمیرد یا قربانی شود. اگر بمیرد ، نیتروژن ممكن است آزاد شود و یا نشود، بسته به ساپرومنیتی دارد كه باقیمانده ها را مصرف می كند. اگر ساپرونیت نیاز به نیتروژن كمتری داشته باشد نسبت به مقدار قابل دسترس منابع غذایی خود ، برخی ها ممكن است آزاد شود؛ اگر چه ، اگر نیاز بیشتری داشته باشد، سپس نیتروژن ممكن است از دیگر منابع جمع شود. در ریشه خاك ، سازنده سناریو بسیار شبیه تر است. اگر یك تجزیه كننده ارگانیزم را بخورد ، در آن هنگام یك رهایی نیتروژن در شكل قابل دسترس گیاهان صورت می پذیرد. نه تنها این سیستم می تواند نیتروژن كافی را آزاد می كند بلكه هم چنین می تواند آزادی نیتروژن را برای یك زمان طولانی تر حفظ كند.
متأسفانه ، كمی از این قانونمندی زیستی می تواند در زمینه تولید ماسه ، به طور سطحی ریختن ماسه، و بارور كردن خالص توسط نمك های قابل حل. یك جمعیت سالم، فعال ، و با تغذیه خوب یك ارگانیزم خاك ضروری است، حتی این امر تقرباً غیر ممكن است برای دسترسی یا بقا در یك محیط بدون منابع مساوی. محیطهایی كه بر اساس ماسه هستند در بسیاری از زمین ها به عنوان یك متوسط ساكن كه حمایتهای مكانیكی برای ریشه گیاهان را تأمین می كند ، حفظ شود. به ندرت این امر را برای گیاه یك عادت می دانند.
بهبود و توسعه یك برنامه كه نیازهای زیستی خاك را خطاب قرار می دهد ، یك قدم قانونی به سمت توسعه باروری است. استفاده كمپوست در مخلوط پراكنده ، چای كمپوست در سیستم، و بارورنده های ارگانیك طبیعی در پراكنده كنندگان نه تنها نمی تواند نیاز به نیتروژن حلال كمتری می تواند بیشتر انجام دهد. اضافه كردن چای كمپوست و بارورنده های ارگانیك طبیعی مواد مغذی بیشتری را تأمین می كند. اگر نیتروژن حلال هنوز لازم باشد دوزهای كوچك می تواند به طور ؟ با عملكرد بیولوژیكی كه نیاز كلی نیتروژن را افزایش می دهد واكنش نشان دهد. اگر چه احتمالاً نیازی به آن نیست. كمپوستهای خوب ساخته شده و بالغ هر جایی می تواند باشند از 5/0 تا 3 دصد نیتروژن، بسته به غذایی كه می سازد و متن رطوبت. بطن نیتروژن در كمپوست معمولاً بر یك اساس خشك اندازه گیری می شود و ارزش یافت نشده درصد وزن مواد است، بنابر این اگر یك كمپوست خشك شامل 1 درصد نیتروژن باشد اما رطوبت آن 50 درصد باشد، سپس بطن اصلی نیتروژن 5/0 درصد است. اگر لایة پراكنده شامل 50 درصد ماسه و 50 درصد كمپوست باشد در هر 4/1 اینچ كاربرد دارد، سپس تقریباً 8/0 یارد از مواد در هر 1000 پای مربع كاربرد دارد. اگر وزن كمپوست در هر یارد 1500 پوند باشد و شامل 5/0 درصد نیتروژن باشد ، سپس تقریباً 3پوند از نیتروژن در هر 1000 پای مربع كاربرد دارد. انتظار رشد زیادی نداشته باشید.رهایی نیتروژن از كمپوست آرام است و بستگی به عواملی از قبیل رطوبت و دما دارد.اگر ریشه در خاك سرد در حال رشد است جاییكه فعالیتهای زیستی متوقف شده است، برخی نیتروژن های حلال برای انجام نیازهای گیاه ضروری است تا زمانیكه خاك كرم شود.
نیتروژن ارگانیك طبیعی مترادف پروتئین است. دلیل اصلی كه بسیار گرانتر از پسر خالة شیمیایی خود است ، این است كه ارزش بسیار بالاتری در غذای حیوانات و حیوانات خانگی دارد تا مانند بارور كننده عمل كند. پروتئین یك غذای قابل دسترس نیست برای گیاهان. ساختار شیمیایی پروتئین بسیار وسیع و پیچیده است برای جذب مستقیم از طریق ریشة گیاهان .پروتئین ، اگر چه می تواند توسط ارگانیزم خاك جذب شود، وقتی مواد نیتروژنی در تماس با خاك قرار می گیرند ، ارگانیزم شروع به بی مصرف كردن آن به آمینواسید و پپتید .بیشتر نیتروژن و كربن مصرف شده است ، دما برخی آزاد شده است و معدنی شده است توسط دیگر ارگانیزم ها به نیتروژن ساده ای كه ریشة گیاهان می تواند جذب كند. جمعیت ساپرونیت ها كه پروتئین مصرف می كند به طور تشریحی رشد می كند، كه در یك رشد در شمارش ارگانیزم تجزیه ای كه آنها را تغذیه می كن، نتیجه می شود. نتیجة این رشد تجزیه یك افزایش در نیتروژن قابل دسترس برای ریشه های گیاه است. اما رهایی پایدار است – بر خلاف سونومی پابولوم كه اصول بارورنده های حلال است. یك مزیت اضافی در استفاده نیتروژن پروتئینی این است كه بسیار مؤثر است. درك كارایی و توانایی آن در تصفیه یك شبكه غذایی خاك فعال ارزش نیتروژن ارگانیك طبیعی به سادگی بیشتر از قیمتش می ارزد.
محققانن دریافتند كه خاك جاییكه ریشه نابارور در حال رشد است نیترات بیشتری دارد در طول تابستان گذشته. منطقی نخواهد بود كه فرض كنیم كاربرد نیتروژن حلال در این وقت از فصل بیشتر مستعد تصفیه خاك است. نیتروژن ارگانیك طبیعی ممكن است مواد مناسب تری برای استفاده در این وقت از سال باشد.
منابع طبیعی نیتروژن شامل خوراك خون، خوراك پر ، خوراك گوشت و استخوان، خوراك سم و شاخ ، خوراك چرم، كمپوست ، نارگیل ، ساقه كتان ، خاك زیستی ، ماهی ، چمن ، زمین ، قهوه ، انبه است. در واقع بیشتر رسوبات ارگانیك از گیاهان یا حیوانات شامل مقداری نیتروژن است ، اما گاهی اوقات آنقدر كافی نیست كه به عنوان یك منبع نیتروژن ارزشمند تلقی شود.كود دهی یك اصلاح خواسته شده نیست برای كاربرد در هر قسمت زمین ورزشی . تنها استثنای مناسب نزدیك ترین انبار كمپوست است. این یك كوددهی غیر معمول است كه شامل شاخة ساقه علف هرز نمی شود.
ریزش مداوم و افراطی نیترات قابل حل یا آمونیات كردن بارونده ها نه تنها می تواند آسیب بیشتری از ابزارها به خاك بزند بلكه هم چنین می تواند آب های كم عمق را آلوده كند. بیش از این یك مقدار مشخص پول ممكن است هدر رود در درصدی از این مواد كه هیچ گاه به گیاه نمی رسند. ترتیب رسیدن نیتروژن برای ریشه خاك شامل ابتلای بیشتر به بیماریها و نیش حشرات می شود. بهبود بیش از اندازه گاه ، بردباری موقعیتهای استرسی محیطی را كاهش می دهد، از قبیل: گرما، سرما، ریشه ضعیف، كاهش تولید و حفظ كربوهیدرات گیاه.
به علاوه اثبات بهبود كارآیی در چیزی كه گیاهان از نیتروژن استفاده می كند، یك شبكه غذایی خاك نیز می تواند نیتروژن آزاد را از ؟ بیاورد. باكتری آزاد و زنده نیتروژن – كه با ریشه مرتبط نیست – می تواند به عنوان نیتروژن اتمسفری فرض شود برای تولید پروتئین ، آنزیم و غیره. زمانیكه مرده یا توسط تجزیه كنندگان مصرف شوند، آن نیتروژن از طریق اكوسیستم خاك به دروان در می آید نهایتاً قابل دسترس گیاهان قرار می گیرد. اندازه گیریهایی كه در دهه 1960 انجام شد ثبات بین 20 تا 100 پوند یتروژن در هر جریب در هر سال را نشان می دهد به خاك برگشتند و مقدار نیتروژن بدست آمده از باكتریهای زنده آزاد نیز یافت كرده است. رسوبات بیشتر در دسترس ارگانیزم خاك قرار می گیرد ، ثبات نیتروژن بیشتری را باعث می شود. با تعجب ، مطالعات دریافته كه بالاترین سطح نیتروژن ثابت در چمن ریشه آبی اتفاق می افتد. هیچ جزئیاتی در مورد چگونگی مواظبت از چمن یا استفاده رایج آن نیامده است. اما یافته ها یك پتانسیل زیاد برای ریشه در تغذیه یك شبكه ارگانیزم خاك را پیشنهاد می كند.
حتی اگر موقعیت زمین های ورزش در هیچ كجای طبیعت یافت نشود ، تمرینات باروری مداوم در هیچ راهی شبیه پدید ه غذا دادن طبیعی نیست. استفاده مواد مغذی قابل حل و قابل دسترس و گذشتن آن از سیستم گوارشی گیاهان یك بیومس زنده در خاك است. برنامه باروری كه نیاز این ارگانیزم ها را انكار می كند، ارزش و اهمیت آنها را انكار می كند. فرض اینكه این ارگانیزم های خاك ارزش كمی و ارزیابی ارزشمند ممكن است دلیل اصلی این باشد كه چرا مدیران در هر دو زمینه كشاورزی و باغبانی وابسته به شیمی هستند.
فسفر:
قابلیت بیشتر مواد مغذی دیگر گیاهان نیز رابطه مستقیم و غیر مستقیم دارد با فعالیت زیستی در خاك فسفر برای مثال ، یك غذای ریشه گیاه است كه می تواند یك زمان سخت برای یافتن داشته باشد بدون كمك ارگانیزم های خاك . اغلب ریشة چمن ها به شما خواهند گفت كه چمن نیاز به فسفر زیادی ندارد به این دلیل كه آن به طور اصلی برای رویش ، گل دادن ، تولید دانه و توسعه ریشه اولیه لازم است ، فعالیتهای خمیر ضروری یا ناخواسته برای یك ریشه مانع است. در واقع كاربرد فسفر در نیازهای افراطی ریشه ممكن است تنها برای افزایش رویش دانه ها حفظ شود. اگر چه ، فسفر یك عنصر فوق العاده مهم است برای ریشه گیاهان و همه دیگر ارگانیسم های زنده.
آدنوزین تری فسفات (ATP) تركیبی است در عكس العمل هایی كه انرژی را از طریق گیاه منتقل می كند دخیل است. تركیبات اطلاعاتی ژنتیكی RNA , DNA نیز حاوی فسفر هستند. فسفرلیپیدها ساختار اصلی اعضای سلول را شكل می دهند و نقشی در حركت انتخابی مواد غذایی و دیگر مواد به درون و بیرون سلول بازی می كنند.
فعالیتهای ارگانیزم های خاك فسفر را از طریق راههایی در دسترس گیاه قرار می دهد. فسفرهایی كه با دیگر عناصر بسیار متصل اند می توانند آزاد شوند وقتی كه اسیدها یا آنزیم هایی كه تولید می شود توسط فعالیتهای زیستی ، نمك آلی كه توسط ارگانیزم های خاك تولید می شود می تواند از تثبیت فسفر توسط دیگر عناصر برای شكل دادن پیچیدگی ها با فسفات ، جلوگیری كند، با توقف سمتی كه تثبیت ممكن است رخ دهد، یا هر دو تولید اسید كربنیك كه از بیومس نتیجه شده است می تواند فسفات تثبیت شده را آزاد نماید. معرفی رسوبات تازه اغلب تخریب گیاخاك كه شامل فسفر است را سبب می شود، به علاوه محدودیت موهای ریشه كه خاكهایی كه از نظر زیستی قوی هستند مهم افرصت خوبی برای مواجه با فسفر دارد. شباهت این سناریوهای اتفاقی، اگر چه مرتبط با مقدار منابعی است كه خاك برای شبكه غذایی اعضاء خد نگه می دارد. در خاكهایی از نظر زیستی غیر فعال هستند، اغلب ضروری است كه فسفر در بالاترین كیفیت استفاده شود. در واقع گیاهان ممكن است به كمی 10 درصد از یك كاربرد فسفات را استفاده كنند. برخی فلزات از قبیل آهن ، كلسیم، یا منیزیم ، كلر توسط فسفر گرفته شده اند نیز بطور غیر قابل دسترس به ریشه تحویل داده می شوند. در خاك های آهكی دسترسی كلسیم به ندرت تأثیر گذار است به دلیل مرز و محدودة ان اما دسترسی فسفر كاهش یافت.
اكثر فسفری كه در بارورنده استفاده می شود از سنگ فسفات بدست می آید . سنگ فسفات حاوی حدود 30درصد كل فسفات است ، اما تنها 3 تا 8 درصد قابل دسترس است. بسته به تعداد استفاده شده برای تحلیلات. مقدار فسفات قابل دسترس از سنگ فسفات به طور كلی بالاتر است وقتی كه او به یك خاكی زیستی فعال معرفی می شود. نهایتاً بیش از زمان 3 تا 10 سال اكثر آنها اگر نه همة فسفات های موجود در سنگ فسفات احتمالاً آزاد می شوند، مزیت این آزادی آرام و طولانی این است كه نیازی به استفاده مجدد فسفات بیش از هر نیم دهه نیست. بارورنده های مرسوم حاوی فسفات بازیابی های سنگ فسفات است كه به سرعت به درون حلال خاك حركت می كنند قابل دسترس بودن از این مواد بسیار بالاتر است، و چیزی كه گیاه نمی تواند استفاده كند می تواند به سرعت با دیگر عناصر یا تركیبات در خاك فسفر شود و غیر قابل دسترس شود. عكس العمل خاك كه فسفات را از سنگ فسفات آزاد می كند بسیار آرام صورت می پذیرد، و در زمانی كه ریشة گیاه دریافت كوچك اما مداومی از دوزهای این عناصر ضروری دارد. اگر لازم بود، سنگ فسفات به تنهایی می تواند به كار رود یا به عنوان تركیبی از یك مخلوط سطحی استفاده شود.
وقتی فسفات برای اولین بار معدنی شود، برای دفع ناخالصی ها شسته می شود. فاضلاب این عملكرد در مرداب تجزیه می شود، وقتی كه رطوبت آن توسط خورشید تبخیر می شود. مواد باقی مانده از نظر فسفات غنی هستند. 2 تا 5 درصد قابل دسترس ، 18 درصد كل – در سنگ فسفات شسته شده، اما هم چنین حاوی خاك رس است. به این دلیل به خاك رس كلودیان می گویند كه می تواند ذرات خاك را كنار هم نگه دارد و ظرفیت تبادل خاك را افزایش دهد (CEC). برای یك مدیر ریشه غیر معمول است كه از سنگ فسفات كلودیان استفاده كند، علی الخصوص در زمین های ماسه ای ، اما تعداد كمی ؟ مقدار كمی در مخلوط پراكنده خود برای حفظ استفاده آب و افزایش CEC قرار دارد.
كمپوست معمولاً حاوی یك مقدار كم فسفات است 1%> اما مجدداً توده معمولاً بیش تر از ساختن برای تحلیلات پایین كاربرد دارد. فسفر در كمپوست به طور ارگانیك محصور است و به طور زیستی آزاد می شود . فعالیتی كه فسفر را از كمپوست می گیرد و در دسترس گیاه قرار می دهد به طور نرمال با نیاز گیاه هماهنگ است. منابع كه كمپوست نیز رهایی فسفر را از منابع غیر ارگانیك شبیه می سازد و می تواند سطح ثبات فسفر را با دیگر عناصر كاهش دهد.
اكثر خاك ها شامل سطح های مساوی فسفات برای گیاهان هستند، اما كمتر ممكن است در دسترس باشد اگر ارگانیزم خاك نسبتاً غیر فعال باشد، تحقیقات نشان داده كه قابل دسترسی بودن فسفر در راستای دیگر عناصر افزایش می یابد هر گاه رسوبات ارگانیك به درون خاك معرفی می شوند و این افزایش از میزان فسفر موجود در رسوبات تجاوز می كند، به علاوه رابطه مایكوویزال با ریشه هایی كه درخاك فعال در حال رشد هستند فسفر شده اند. مایكوریز یك بازتابی عظیم فسفر است از خاك. نه تنها ذخیره سازی مناطق دور بزرگتر خاك را بیشتر از ریشه انجام می دهد اما هم چنین اسیدها و آنزیم های سرس و قدرتمند آنها كه فسفر را در موقعیت های ثابت حل می كند.
زیبایی این سیستم اینست كه مایكوریز می تواند فسفر را تنها به ریشه هایی كه مورد حمله واقع شده اند تحویل دهد. آنها فسفر را برای جوانه زدن دانه ها تأمین می كند و ریشه های سالانه را به طور نرمال كلنی نمی كند. شكستگی ارگانیك خاك، كه حاوی گیاخاك ناپایدار و پایدار می شود. رسوبات گیاهی و حیوانی و بیومس حاوی مقدار قابل ملاحظه ای فسفر در یك فرم كانی شده بسیار آسانتر از اكثر منابع ارگانیك محدود و محصور می باشد. ارگانیزم های خاك به طور مداوم این فسفر را از طریق اكوسیستم خاك به گردش در می آورند این اگر آنها به اندازة كافی فعال باشند. گرمای زمین برای آن ریشه هایی كه به آن می رسند، ریشة گیاهان فرصتهای بیشتری برای یافت قسمتهای حاوی فسفر دارند.
پتاسیم:
مثل فسفر ، پتاسیم K نیز قانونمند است، توسط ارگانیزم های خاك.پتاسیم یك ماده مغذی بسیار مهم برای ریشه است، خصوصاً اگر گیاهان مجبور به تحكل آسیب های بیشتر ورزشها باشند. پتاسیم به گیاهان قدرت ایستادن و تحمل بیشتر و بهتر استرس های طبیعی و انسانی را می دهد. وجود بیماریها در یك سطح مشخص پتاسیم شناسایی می شود.
بر خلاف فسفر و نیتروژن ، پتاسیم با دیگر عناصر و تركیبات در گیاه تركیب نمی شود برای ساخت پرپروتئین و كربوهیدراتها یا دیگر محصولات فوتوسینیتیك، او تنها با خودش در گیاه زندگی می كند و مسئول حفظ فشار هیدرولیك صحیح درون سلولهای گیاه است و با جابجایی مواد فوتوسینیتیك همكاری می كند. بدون پتاسیم كافی ، نیتروژن نمی تواند بطور كافی توسط گیاه استفاده شود. در واقع برخی از تأثیرات نیتروژن زیادی توسط پتاسیم قانونمندی می شود. پتاسیم به افزایش جابجایی نیتروژن به گیاه كمك می كند جایكه آن می تواند به پروتئین و امینواسید تبدیل شود. پتاسیم كافی ؟ را قادر به عملیات مناسب و كاهش تبخیر در طول دوران خشك می كند. تحقیقات دریافته است كه صدمات زمستان اغلب كاهش یافته وقتی سطح پتاسیم بالا باشد. ریشة گیاهان خصوصاً آنهایی كه در ماسه رشد می كنند، بسیار حساس و شكننده هستند در پاسخ به پتاسیم.
متأسفانه موقعیت خاك در بسیاری مناطق ایده آل حفظ مقدار خوبی پتاسیم نمی باشد. پتاسیم قابل دسترس معمولا در خاك های حلال وجود دارد. تبادلات كلودیان انواع اصلی آهك و گیاخاك پایدار را شارژ می كند، پتاسیم در خاكهای حلال مستعد تصفیه منطقة ریشه است، خصوصاً در خاك هایی كه برای زهكشی های سریع طراحی شده است. لیمینگ می تواند از دست دادن از طریق زهكشی را آرام كند اما هم چنین میزان پتاسیم قابل دسترس به ریشه های گیاه را كاهش می دهد. پتاسیم نیز در سلولهای ارگانیزم خاك وجود دارد، و گردش زندگی آنها برخی را برای گیاهان قابل دسترس می كند.
اكثر خاك های معدنی مقدار زیادی از پتاسیم طبیعی دارد، اما اكثریت آن غیر قابل دسترس است برای گیاهان برخی از این پتاسیم های محدود می توانند از طریق فعالیتهای ارگانیزم های خاك آزاد شوند. پنهان سازی اسیدهای آن می تواند پتاسیم را از منابع معدنی غیر حلال رها كند. این پتاسیم های آزاد شده زیستی بطور كلی به بیومس شبیه است، اما برخی اجتناب ناپذیرها برای گیاه قابل دسترس است. پتاسیم محدود نیز بین لایه های انواع خاص آهك ثابت است. اینها كمتر محدود و حصور هستند تا منابع معدنی غیر حلال اما كمتر قابل دسترس هستند به نسبت پتاسیم.
خاك های ماسه ای به طور اصولی گیاخاك یا آهك كمی دارند. حتی اگر یك مرز و محدوده ای از پتاسیم ثابت در خاك وجود داشته باشد، فعالیتهای زیستی در آزاد سازی میزان مستمری از آن نامساوی خواهد بود. ارگانیزم های خاك چیزی بیش از آزادسازی منابع ثابت پتاسیم انجام می دهند: انها گیاخاكی خلق می كنند كه می تواند پتاسیم را در یك شكل قابل دسترس نگاه دارد و گیاهان را تشویق به رشد بهتر كند. ریشه های بهتر منطقة سطحی بهتری دارند و می توانند پتاسیم و دیگر مواد غذایی را به میزان كافی جذب كنند. تولید گیاخاك ، خاك پایدار تنها می تواند توسط ارگانیزم خاك صورت گیرد. این امر میسر نیست و اگر باشد ، راه برد و حفظ آن بسیاری از فرصتهای خوب را نابود می كند. بسیاری از تولیدات در بازارها شامل كلینوپتیلوسیت می باشد كه مدعی رشد ظرفیت تبادل و رشد ظرفیت خاك در حفظ مواد مغذی از قبیل پتاسیم است. تحقیقات بطور كلی مثبت است، اما این محصولات نسبتا برای استفاده كردن هستند و مداركی وجود دارد كه تعداد كمی از آنها فرو رفتن آب در خاك را ثابت می كند. گیاخاك ماده ای ضروری است. سطوح مساوی گیاخاك در خاك رطوبت را منع نمی كند اما مزایای خوب را به اكوسیستم خاك پیشنهاد می كند. تنها راه معرفی گیاخاك به خاك اضافه كردن رسوبات ارگانیك به ماشینهای تولید كننده زیستی و گیاخاك در پایه و اساسی قانونمند است.
همانطور كه PHخاك افزایش می یابد، ظرفیت مواد گیاخاك نیز افزایش می یابد. در PHبالا برای ریشه، CEC گیاخاك اغلب دو برابر آهك است. PHغذایی نزدیك به طور نرمل هم میزان پتاسیم در خاك حلال و پتانسیل زهكشی را كاهش می دهد، اما می تواند مقدار پتاسیم قابل دسترس ریشه را نیز كاهش دهد. خاكی كه از نظر گیاخاك غنی باشد ، اگر چه ریشه های خراب همراه با بیومس را تشویق می كند . بهترین منطقه سطحی ریشه به ریشه گیاه دسترسی بهتر به پتاسیم موجود در خاك حلال و گرفتن مواد گیاخاك را می دهد و نیز فعالیتهای زیستی در مناطق احاطه شده توسط ریشه كه PHپایین تری در ریوسفر دارد و دسترسی پتاسیم را افزایش می دهد. اثبات این سیستم طبیعی دشوار است.
پتاسیم توسط انتشار حركت می كند و از مناطق بالا به مناطق پایین حركت می كند. اگر مقدار پتاسیم در خاك حلال كم شود، تسیم سرعت از قسمت تعویضی به خاك حلال می رود یا ر عكس اگر CECخاك بسیار پایین باشد قسمت ذخیره ای نامساوی است و حركت پتاسیم از بارورنده به خاك حلال است. از آنجا ریشه مقداری ذب می كند و بقیه از محدودة ریشه دور می شود.فعالیت می تواند برخی خاك های حلال را به محدودة ریشه باز گرداند ، اما آبیاری در بالای جریان توده درهم گسیخته می شود. در خاك های ماسه ای غبار آب كه ذرات خاك را در بر گرفته لاغرتر و ظریف تر هستند و فاصله دور ذرات ماسه بیشتر است، بنابر این آبیاری در ماسه بسیار دشوارتر است . رطوبت مساوی در خاك برای آبیاری وخیم است، اما آب اضافی سودمندی را كاهش می دهد اگر سطح اكسیژن پایین تر از یك آستانه مشخص باشد.همانطور كه سطح اكسیژن در خاك كاهش می یابد ریشه مضطرب می شود و مواد مغذی كلی كاهش می یابد جذب پتاسیم بسیار تأثیر گذارتر از بقیه مواد غذایی است.
گیاهان شبیه بیشتر ؟ هستند، چون بسیار بیش تر از آنچه نیاز دارند مصرف می كنند حداقل در مورد پتاسیم . این امر یك مشكل برای ریشه در حال رشد در خاك ماسه ای را سبب می شود. از وقتی كه مواد كلودیان در ماسه كم شده پتاسیم حلال كاربردی تنها در خاك های حلال رسوب می كند، و به دلیل جریان قوی رطوبت در ماسه گیاهان با یك موقعیت استفاده یا عدم استفاده آن مواجهند. ریشه گیاهان در مورد انتخابشان تفكر نمی كنند، البته آنها به نظر ناتوان در قانونمندی مقدار پتاسیم مصرفی هستند. پتاسیم اضافی كه ریشه جذب می كند ذخیره نمی شود برای مواقع نیاز بلكه هدر می رود. CECبالاتر از حضور گیاخاك پایدار و یك جمعیت بالای ارگانیزم خاك، دسترسی پتاسیم و اجازه دسترسی بیشتر را قانونمندی و منظم می كند.
خاك هایی كه حاوی آهك هستند می توانند مقدار زیادی از پتاسیم را حفظ كنند – اگر آهك كلودیان باشد. اكثر آهك ها هستند اما برخی نیستند، و این زیاد به ظرفیت خاك مربوط نمی شود.خاك های آهكی با ظرفیت بالا می توانند پتاسیم بالایی را نگه دارند و نیاز به درخواست ؟ كمتری دارند، اگر چه وقتی پتاسیم نیاز باشد مقدارهای بیشتر مناسب است.
معمول ترین منبع های پتاسیم نمك های معدنی هستند از قبیل كلرید پتاسیم و سولفات پتاسیم و سولفات پتاسیم/ منیزیم، كه همه آنها به عنوان حلال فرض می شوند. یكبار حل نشد، پتاسیم وارد محلول خاك شد و توسط ریشه گیاه جذب شد، در قسمتهای متبادل جذب شد، یا در حلال باقی ماند و نهایتاً از محدودة ریشه خارج شد. منابع غیر قابل حل پتاسیم شامل ماسه سبز و دیگر سنگهای خاكی است، اما این مواد در شكستن آرام هستند و بر خلاف مواجه با نیاز فوری ریشه به پتاسیم هستند، مخصوصاً در یك محیط كه فعالیتهای زیستی خالی است.برخی مدیران این پودرهای سنگی یا خاكسترهای چوب یا دانه ها را به لایه كمپوست خود اضافه می كنند، جاییكه فعالیتهای زیستی محدود است.
كمپوست اصولاً2/0 تا 5/1 درصد پتاسیم بر پایه وزن خشك می باشد، كه مثل اكثر آنها به نظر نمی رسد، اما میانگین كاربرد كمپوست می تواند اضافه شود. 4/1 اینچ پراكندگی درخواست شامل 50 درصد كمپوست ممكن است 1 پوند یا پتاس بیشتری در هر 1000 پای مربع. پتاسیم در كمپوست در بیومس قرار گرفته و درساختار ارگانیك پروتئین ، اسیدهای چوب، لپییدها و دیگران واقع است. این عناصر به طور بیولوژیكی می شوند. نه تنها این سیستم تحویل كار آمدتر است از كاربرد نمك های حلال اما كمپوست نهایتاً می تواند با CECخاك همكاری كند و افزایش كارایی نمك پتاسیم را در طول زمان میسر كند.
كلسیم و منیزیم
كلسیم (Ca) و منیزیم (Mg) مثل پتاسیم هستند و در محلول خاك و قسمتهای كلودیان تبادلی موجود دارد. هم كلسیم و هم منیزیم در خاك حركت می كنند توسط آبیاری ، مانند پتاسیم اما آنها هم چنین می توانند با جریان آب در حلال آب حركت كنند. تعادل كلسیم ، منیزیم و پتاسیم در خاك بسیار مهم است ع چون آنها بر سر فضای تبادل در رقابت هستند ، محصور بودن یكی باعث كارآمدی دیگری می شود. پتاسیم بزرگترین ایون، می تواند كلسیم یا منیزیم را جابجا كند، پتاسیم اضافی احتمالا ابتدا در كارآمدی منیزیم نتیجه می دهد. مقیاس و میزان ایده آل كلسیم ، منیزیم و پتاسیم برای ریشه تقریبا 3: 11: 80 می باشد، اما به این منظور نیست كه یك گیاه نمی تواند یك موقعیت سالم ریشه ای داشته باشد اگر این میزان متفاوت باشد. از وقتی كه منیزیم ضعیف ترین این سه كاتیون است – در زمینه رقابت در قسمت تبادل – بسیاری معتقدند كه سن بالای منیزیم در خاك مشكلی را ایجاد نمی كند، مدارك بخشی اگر چه بر اهمیت حفظ میزان صحیح دلالت می كند خصوصاً بین كلسیم و منیزیم. بسیاری كشاورزان معتقدند كه میزان Ca: Mgكه كمتر از 1: 7 است می تواند در یك انتخاب نتیجه شود اما به طور غیر مستقیم گروههای نشانه مرتبط كه شامل استعداد بیماری حمله حشرات و نابردباری در مواقع استرسی است.
میزان بار یك Ca: Mg (1: 7 >) معمولاً توسط استفاده بیش از حد آهك ایجاد می شود.اكثر گیاهان كلسیم بیشتری نسبت به منیزیم مصرف می كنند و تولیدات كلسیم خاك را در سرعت بالاتری كاهش می دهند. آهك دالامتیك نسبت Ca: Mg تقریباً 1: 2 است كه در طول زمان می تواندباعث ساخت منیزیم شود.خلاف این هم می تواند از خاك های حاوی ماسه بالا اتفاق افتد. كلسیم كه از این نوع ماسه ساخته می شود و می تواند كوتاه منیزیم ، پتاسیم یا هر دو را خلق كند. در این موقعیت ، با استفاده آهك والمیتیك یا كالسیتیك غیر تضمینی است و درخواست سولفات پتاسیم و منیزیم ، سولفات پتاسیم یا سولفات منیزیم ممكن است برای بهبود نسبت Ca: Mg:K ضروری باشد.
كلسیم به گیاه كمك می كند كه استحكام ساختاری داشته باشد، كه برای بازسازی ریشه بسیار مهم است.این هم چنین ریشه و رشد و بهبودی چندین آنزیم مهم را نظم می بخشد. عملكرد منیزیم به عنوان تركیبی قاطع از كلروفیل ، بسیاری از آنزیمهای ضروری را فعال می سازد و نقشی در سینتیس پروتئین ایفا می كند و در تولید ATPدسترس مداوم كلسیم و منیزیم برای سلامت ریشه گیاه مهم است.
همانطور كه پتاسیم ، اگر چه سهولت انبار كردن در برخی خاكها زیاد ایده آل نیست.
برخلاف پتاسیم ، كلسیم و منیزیم می تواند توسط آهك زنی تدمین شود كه طبیعتاً ایونها را در خاك حلال آزاد می كند در سرعتی نسبتاً آرام . این سرعت رهایی اصولاً تأثیر گذارتر و كارامدتر است در یك محیط خاكی فعال زیستی . سیستم تبادلی كه طبیعت خلق كرده گیاهان را از ناكارامدی مواد غذایی كاتیونی زنده حفظ می نماید. بدون ظرفیت ذخیره سازی مناسب در خاك ع كمبود دوره ای كاتیون ها می تواند رخ دهد كه ممكن است نشانه هایی است كه به طور الزامی بر ناكارآمدی مواد غذایی دلالت نمی كند. اگر برای مثال یك ناكارآمدی كوتاه مدت كلسیم به قدر كافی توسعه ریشه را متوقف سازد كه گیاه را مضطرب كند اما برای نشان دادن نشانه های ناكارآمدی كلسیم كافی نیستع نتیجه ممكن است استعداد بیماری باشد، نابردباری ، یا تنها یك نزول كلی داشتن یك ذخیره مداوم و مناسب مواد غذایی قابل دسترس ریشه گیاهان مهم و دشوار است بدون داشتن ظرفیت تبادل مناسب در خاك به درخواست های منظم كمپوست در مخلوط پراكنده به آرامی می تواند یك مكانیزم تبادل مناسب را در خاك بسازد.
منابع كلسیم شامل سنگ گچ ع ؟ فسفاتی، فسفات، نیترات كلسیم، اكسید كلسیم و آهك . آهك دالامتیك نیز حاوی منیزیم است همانطور كه سنگ نمك ، سولفات پتاسیم / منیزیم، و اكسید منیزیم. موقعیتهایی وجود دارد وقتی كلسیم یا منیزیم احتمالاً لازم هستند اما بالا رفتن PH لازم نیست.
سنگ گچ یا سنگ نمك و سولفات منیزیم / پتاسیم می تواند این كاتیونها را بدون تغییر PHاضافه كند. كاربرد یا مطالبه در خاك هر یك از این سه هم چنین اضافه می كند سولفور را ، كه در برخی مناطق ، ممكن است ناكافی می باشد. فسفات كلسیم ، نیترات كلسیم ، اكسید كلسیم و اكسید منیزیم می تواند PH خاك را بالا ببرد، اما سرعت مطالبه كه برای باروری طراحی شده است، به اندازه كافی بزرگ نیست كهPHخاك را تغییر دهد. استفاده فسفات و نیترات جاییكه تنها كلسیم لازم است ممكن است فسفر یا نیتروژن اضافی را معرفی كند.
سولفور
سولفور (S) ماده مغذی گیاه است كه توجه كمتری از آنچه باید و شاید دریافت می كند. سولفور قابل دسترس گیاه است از بسیاری از منابع موارد ارگانیك حاوی سولفور مانند تركیبات معدنی برخی خاكها اما به طور اعجاز آمیزی اكثر سولفورهای قابل دسترس در گذشته نزدیك از آلودگی اعجاز آمیزی اكثر سولفورهای قابل دسترس ، در گذشته نزدیك از آلودگی هوا آمده است. دی اكسید سولفور در اتمسفر یك محصول تولیدی از سوختن سوختهای فسیلی است، خصوصاً زغال ، می تواند در مقدارهای قابل ملاحظه در زمین مستقر شود. تجزیه سولفور از آلودگی هوا معمولاً بسیار نزدیكتر به منابع آلودگی است، از كمتر از 4 پوند در هر جریب در مناطق روستایی تا بیش از 175 پوند در هر جریب زمین نزدیك صنایع دسته بندی می شود.سولفور نیز در فرمول بسیاری از حشره كش ها استفاده شده است و تركیبی از بارورنده هایی قبل پتاسیم، آمونیوم، كلسیم و سولفات منیزیم است. كمبود سولفور نسبتاً نادر است، به دلیل نامداوم بودن آنها تا نشانه هایی وجود دارد كه معمولاً دركشان دشوار است. در سالهای اخیر آزادسازی دی اكسید سولفور در اتمسفر رفع یا كم شده است و استفاده از بارورنده های سولفاتی و حشره كش های سولفوری به طور قابل ملاحظه ای كاهش یافته است. به علاوة این پدیده استفاده نسبتاً كم كمپوست یا بارورنده های ارگانیك در اكثر زمین های ورزشی، و امكان كمبود یا ناكارآمدی سولفور برای ریشه های گیاهان كاهش یافته است.
سولفور تركیبی از بسیاری آمینواسیدها است بدون آنهایی كه برخی پروتئینهای حیاتی نمی توانند شكل دهند. این هم چنین یك تدام برخی ویتامین های ضروری و آنزیم های مهمی است كه نقل و انتقلات گیاهان وخیم را متعادل می كند. برخی از این آنزیم ها یك نقش مهم در فوتوسینتتیس ایفا می كنند. ناكافی بودن سولفور در خاك می تواند در كلروسیس برگهای گیاه نتیجه شود از فوتوسینیتتس متوقف شده. بدون سولفور گیاه نمی تواند كلروفیل، لینكن ، پكتین و دیگر تركیبات مهم را تولید كند.
اكثر سولفور موجود در خاك در خاك ارگانیك رسوب می كند. خاك های غنی معدنی در ؟ نیز حاوی سولفور هستند. مثل نیتروژن ، سولفور به طرز وسیعی ذخیره و منظم می شود و توسط فعالیتهای زیستی بسته به شرایط ارگانیزم های خاك یا سولفور را برای آزاد گیاه آزاد می كنند یا جمع می كند. این پدیده معمولاً توسط نوسان داشتن نسبت كربن به سولفور (C: S) در خاك كنترل می شود. وقتی نسبت C: S بیش از 1: 400 باشد، ارگانیزم ها بطور كل سولفور بیشتری از آنهایی كه در دسترس گیاه است جمع می كنند. همانطور كه نسبت كاهش می یابد از 1: 400 به 1: 200 ، یك افزایش نسبی در آزادی سولفور و یك كاهش تجمع سولفور داریم. زیرا 1:200ارگانیزم ها سولفور بیشتری در اشكال ، پایدار گیاه آزاد می كنند تا اینكه آنها را جمع كنند.
نسبت C: S در مادة آلی خاك متفاوت است اما به طور میانگین تقریبا 1:250 است.تغییر نسبتهای C: S در رسوبات آلی كه هنوز تجزیه نشده است نیز بسیار است و آن دامنه در كود تركیبی نسبی خواهد بود. تجزیه و تحلیل نمونه های كود تركیبی ، بهر حال یك نسبت میانگین تقریباً 1:200 را نشان می دهد كه تنها برای رها سازی سولفور از خودش فراهم نخواهد آمد، بلكه نسبت كلی در خاك (بسته به میزان و تكرار استفاده از آن) را برای رهایی متداوم تر كاهش می دهد. موجودیت كافی سولفور برای گیاهان به عوامل متعددی شامل دما، رطوبت، نسبت كربن – سولفور و PHبستگی دارد، اما مؤثرترین عامل فعالیت زیستی است كه با كمكهای منظم رسوبات آلی به خاك تحریك می شود. محاسبة نسبت C: S از اطلاعات یك تجزیه و تحلیل خاك ، تقریباً غیر ممكن است. كربن قابل هضم هرگز در یك تجزیه و تحلیل استاندارد خاك ظاهر نمی شود، و اگر سولفور اندازه گیری شود، آن موجود خواهد بود – نه كل.
گیاهان سولفور را مانند سولفات (SO4) جذب می كنند. مانند پتاسیم ، سولفات در خاك توسط انتشار حركت می كند و مانند منیزیم و كلسیم توسط جریان انبوه حركت می كند(یعنی سولفات، یك كاتیون – یون مثبت شارژ شده – نمی باشد كه بتواند به مكانهای مبادلة كلوئیدی بپیوندد).
بنابر این سولفات در خطر بیشتری برای شستشو نسبت به منیزیم پتاسیم و كلسیم دارد حتی در یك خاك ماسه ای با CEC نسبتاً پائین ، یون های سولفات شانس بهتری برای شسته شدن نسبت به كاتیون ها دارند. سولفات هایی كه از خاك شسته می شوند می توانند به نقض های عنصر غذایی كم مصرف (microntrient) كمك كنند، چون آنها اغلب با یونهای مواد معدنی Trace می پیوندند.
ریز جانوران سولفات را توسط سوزاندن شكل های كاهش یافتة سولفور نظیر دی اكسید سولفور، سولفیدهای مختلف و سولفور عنصری و توسط معدنی ساختن / اكسیداسیون منابع سولفور آلی، تولید می كنند. چون سولفور توسط میكروبها در سولفات اكسیده می شود، برخی وارد محلول خاك ع جایی كه بیشترین دسترسی را به ریشه های خاك دارد ، می شوند. متاسفانه با ارائة راهی كه زمین ها برای زهكشی طرح می شوند جریان انبوه محلول خاك معمولاً پائین و دور از منطقة ریشه است. بعلاوه اگر زمین از ماسة آهكی ساخته شده باشد، فراوانی یونهای كلسیم می تواند با سولفات برای ایجاد سنگ گچ – یك مادة معدنی نسبتاً غیر قابل حل – بپیوندد. گیاهان چمنی كه در یك خاك ماسه ای – وابسته به كمتر از یك درصد مادة آلی برای تحویل سولفور كافی بدون منابع مستقیم یا غیر مستقیم دیگر– ممكن است احتمااً نقصی را متحمل می شود. نشانه های یك نقص سولفور شامل یرقان مفید، افزایش سرگیجه و ضربه های خفیف است. كاهش تركیب نوری از یك نقص سولفور نیز ممكن است رشد ریشه را متوقف سازد و تحمل خشكی را كاهش دهد.
حتی وقتی سولفور در خاك فراوان است اگر زمین در آنجا متراكم باشد، آنجا ممكن است هوا كافی در خاك برای اكسیداسیون میكروبی شكل های كاهش یافتة سولفور در سولفات موجود نباشد. چون باكتری ها و چند جاندار دیگر یونهای سولفات را تولید می كنند آنها اكسیژن خاك را مصرف می كنند. اگر سطوح اكسیژن ناكافی باشد یون های سولفات كمتری می تواند ایجاد شود و مشكلات دیگر نیز ممكن است پیش آیند. مصرف اكسیژن در جایی كه مقدار كمی موجود است می تواند به شرایط خاك ناهوازی بیانجامد و نه تنها مواد سمی گیاه را تولید می كنند بلكه به گیاه فشار وارد می آورد و عملكرد زیستی ضروری را متوقف می سازد.شرایط غیر هوازی همچنین ممكن است به ازت دهی نیترات منحل موجود در محلول خاك و كاهش سولفات در سولفید هیدروژن بیانجامد كه به آسانی با یون های فلزی و شكلهایی كه به طور معمول به عنوان لایة سیاه شناخته شده اند ، تركیب می شود. بسیاری از مدیران از سولفور عنصری برای PH پائین تر خاك استفاده می كنند، مخصوصاً در زمین هایی كه آنها سعی می كنند شرایط بهینه ای برای تنع خاص چمن فراهم آورند این عمل منابع كافی بیشتری را برای باكتری های اكسید كنندة سولفور فراهم می آورد اما ممكن است برای PHضمیمه بیهوده باشد زمین ها ساخته می شوند و سطحی ریختن دائمی با ماسة آهكی ممكن است مستلزم مقادیر غیر عملی سولفور عنصری را برای PHاساساً پائین تر خاك باشد. ماسة آهكی می تواند شامل بیش از 20 درصد از كربنات كلسیم باشد كه به این معناست كه یك اینچ واحد از ماسه شامل معادل حدود یك تن كلسیم اكسید خالص در هر 1000 feet پای مربع است. با ضرب آن در عمق ماسه در منطقة ریشه می توانید سخت بودن كاهش PHرا بفهمید. میزان سولفور عنصری مورد نیاز برای PHبه طور مؤثر پائین تر خاك باعث بسیاری از مشكلات می شود (بجای اینكه آنها را حل كند).
یك خاك غنی شامل گیاه خاك پایدار و ناپایدار است كه طبیعتاً بافرها را در PHافزایش می دهد. آن همچنین ذخیره ای برای شكل های آلی سولفور فراهم می آورد و مكانی را برای جانداران مورد نیاز بای انتقال آن به سولفات قابل استفادة گیاه فراهم می آورد. فعالیت زیستی در یك خاك غنی ذرات خاك را یكپارچه می سازد فضای روزنة دائمی مشابهی ایجاد می كند كه می تواند خاك را از ناهوازی محافظت كند. جانداران خاك این را بیشتر برای بقای خود انجام می دهند نه برای آسایش گیاه. كرم های خاكی راه هایی را ایجاد می كننددكه هوا آب و ریشه های گیاه می توانند جابجا شوند. كانال های آنها ارتباط متقابل بین خاك و اتمسفر را ایجاد و افزایش می دهد و تضمین می كند كه انتشار دی اكسید كربن برای گیاهان و جذب فراوان اكسیژن برای ریشه ها و جانداران خاك كافی است شركت منظم كود آلی خوب نه تنها می تواند سولفور زنجیره ای اصلی برای خاك فراهم آورد بلكه همچنین یك دسته از جانداران فراهم می آورد كه به طور مؤثری موجودیت آنرا تنظیم می كند.این فقط نمونة دیگری از چگونگی عمل خوب اكوسیستم طبیعی است اگر منابع فراوان موجود باشند.
* عناصر trace
نیتروژن ، فسفر ، پتاسیم، كلسیم ، منیزیم و سولفور به عنوان عنصر غذایی پر مصرف طبقه بندی می شوند، چون گیاهان از آنها در كمیت های بیشتری نسبت به 7 عنصر خاكی دیگر ضروری فرض شده استفاده می كنند این عناصر دیگر به طور ماهرانه ای عناصر نشانه مواد معدنی نشانه یا عناصر غذایی پر مصرف نامیده می شوند كه بخاطر مقادیر كم نیاز گیاهان برای بقا است. در واقع دورهای بیشتر از مقادیر نشانه می توانند برای گیاهانسمی باشند.
وقتی دانشمندان شروع به آزمایش مواد مغذی برای تعیین اینكه كدامیك برای گیاهان ضروری هستند و كدام ضروری نیستند نمودند، یافتند كه گیاهان نمی توانند باقی بمانند اگر یكی از 16 عنصر از دست بروند. این عناصر شامل : كربن، اكسیژن، هیدروژن، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، كلسیم، منیزیم، سولفور، آهن، منگنز، مس، روی، مولیبدنوم، برن و كلرین هستند. آنها به طور قانونی نتیجه گرفتند كه این عناصر تنها مواد مغذی ضروری برای بقای گیاه هستند بهر حال، عناصر دیگری ممكن است برای سلامت گیاه ضروری باشند. آزمایشها نشان داده اند كه بسیاری از عناصر رشد یا قدرت گیاه را افزایش می دهند، اما چون گیاه می تواند در غیاب آنها باقی بمان آنها ضروری فرض نمی شوند. در واقع گیاهان می توانند برخی عناصر ضروری را جانشین عناصر غیر ضروری كنند. برای مثال سدیم می تواند مانند پتاسیم در گیاهان عمل كند و در غیاب پتاسیم ، گیاهان قادرند با استفاده از سدیم(درعوض) باقی بمانند یك جانشینی مشابه از وانادیوم برای مولیبدنی مشاهده شده است.
تجزیه و تحلیل شیمیایی نمونه های بافت گیاهی، 25 عنصر را آشكار ساخته است. آنتیموان، ارسنیك، باریوم، بریلیوم، بیسموت، برم، كادمیوم، سدیم، كرومیوم، فلورین، گالیم، طلا، ید، سرب، جیوه، نیكل، سلنیم، نقره، استرونیم، تالیم، قلع، تیتانیوم، تنگستن، اورانیوم، و وانادیوم. اینكه آیا این عناصر اضافی به رفاه گیاه كمك می كنند یا نه ع ههنوز مشخص نشده استع اما ای مطلوب است فرض كنیم اگر گیاه آنها را جذب كنند، آنوقت نقش را در یك یا چند عملكرد گیاه ایفا می كند. برخی از عناصر این لیست اگر چه صرفاً مخرب به نظر می رسند اما در مقادیر نشانه می توانند اساسی و مفید باشند . كمبودهای یك یا چند تا از این مواد معدنی مبهم ممكن است باعث نشانه های شود كه شناسایی مشكل را غیر ممكن می سازد. علت اصلی بسیاری از مشمشكلات چمنی ممكن است به سادگی این باشد كه سیستم دفاعی گیاه زیر پتانسیل خود عمل می كند. این فرضیه توسط تحقیق اثبات نشده است و ممكن است اثبات آن مشكل باشد، اما این سئوالات را تقاضا كنید:
-
آیا حتی نشانه های تقریباً نیمی از عناصر ظاهر شدة طبیعی در زمین در بافت گیاه یافت می شود، آیا این مطلوب است كه فرض كنیم كه عمدة آنها به عاملیت گیاه كمك می نند، فقط چون ما قادر به تعیین چگونگی آن نیستیم.
-
آیا ممكن است كه عناصر سودمند دیگری نیز در بافت گیاه باشند اما در مقادیر اندكی كه آنها در زیر محدودیت های شناسایی تجهیزات آزمایشگاهی ما هستند؟
-
آیا این احتمال هست كه عناصر ظاهر شدة طبیعی دیگری در بافت گیاه یافت خواهد شد اگر آنها در خاك موجود باشند و در دسترس ریشه های گیاه باشنند؟
سیلیكون برای مثال، در لیست بالا ظاهر نمی شود اما دلایل زیادی موجود است كه آن برای برخی گیاهان مفید است. برنج محصولی است كه پاسخ مطلوبی در جائیكه سیلیكون موجود است می دهد. نه تنها گیاهان قائم تر می ایستند بلكه به نظر می رسد كه مقاومت قابل اندازه گیری بیشتری برای بیماری و عمل برای سمیت آن و آلومینیوم دارد. برخی محققان معتقدند كه گیاهان چمنی ، سیلیكون را (به عنوان اسید سیلسید) جذب می كنند و آن را در دیواره های سلولهای ؟ انباشته می شود، سدی را ایجاد می كند كه بافت را تقویت می كند تعرق را كاهش می دهد و در برابر عفونت بیماری زا محافظت می كند.
در زمانی در تاریخ زمین ، آن عناصر مبهم خیلی بیشتر از حال در خاك موجود بودند اساساً چون نسل های بیشماری از گیاهان كشاورزی آنها را از زمین گرفته اند و آنها جایگزین نشده اند. این حقیقت كه محصولات این عناصر را از خاك جذب كرده اند اظهار می دارد كه آنها لازم یا مطلوب بوده اند. برخی مدیران معتقدند كه خاكها باید به طور دوره ای با مواد معدنی دارای یك تنوع وسیع از عناصر طبیعی غنی باشند، جلبك ، ؟ و بسیاری از غبارهای صخره از رسوبات آتشفشانی حاوی این دامنة عناصر طبیعی در مقادیر نشانه هستند. این محصولات می توانند با سطحی ریختن مواد یا كود آلی یا بكار بردن تنهای آنها تركیب شوند.
ثبات جلبك خشك ممكن است برای كاربرد مستقیم برای برخی زمینها، خیلی درشت باشد. علف چمنی بدون baggers آنرا به ذرات كوچكتری ریز می كند، اما اگر ماسه ای در جلبك وجود داشته باشدتییغه های ماشین علف چین می تواند كند شود یا آسیب ببیند. یك روش عملی افزودن جلبك به تودة كودآلی است كه فعالیت زیستی اندازة ذره ای آنرا كاهش می دهد.جلبك تمیز ، خشك و سائیده شده می تواند به مخلوط سطحی باشیده افزوده شود. زمین های ورزشی در مناطق ساحلی ممكن است دسترسی آزاد به این منبع داشته باشند. بسیاری از خطوط ساحلی با خرده ریزه های جلبك پاشیده می شوند مخصوصاً پس از طوفان و برخی شردارها هزینه های گزافی را برای حذف آن از سواحل خود متحمل می شوند. به طور كلی این مشكل نیست كه اجازة لازم را برای برداشت جلبكی كه از ساحل شسته می شود بدست آوریم. برخی شهرداری ها ممكن است ترجیح دهند كه جلبك را از سواحل به طور مستقیم برای زمین بدست آورند نه اینكه دستمزدهایی را در زباله ریزهای محلی بپردازند. یك مدیر گلف می شناسم كه خدمة خود را با كامیون زباله برای 2 یا 3 بار جلبك ، 2 یا 3بار در سال به ساحل می فرستاد. با برگشت آنها جلبك به فعالترین توده های كود آلی با یك لودر سطلی یكی می شد. حال شهر به آنها جلبك را به طور رایگان بدوند دستمزدهای محل دفن زباله ارائه می دهد.
پودرهای صخره از رسوبات آتشفشانی معمولاً یك سازگاری غباری است و می تواند به آسانی كار كند یا از طریق یك تاج پوشش گیاه چمنی آبیاری شود اما ؟آنها می توانند به سختی از طریق تجهیزات قرار دادی بكار روند. پخش كننده های قطره ای عملی تر از پخش كننده های پراكنده كه اغلب ابرهای غبار را ایجاد می كنند، می باشند. این گروه از ذرات معلق می توانند از مناطقی كه كاربرد لازم است، جمع شوند. یك پخش كنندة قطره ای بهر حال یك روش دشوار برای پوشش مناطق وسیع چمن است و هر برداشت رطوبتی از چمن می تواند سریعاً كار را توسعه دهد.
اكثر پودرهای صخره و جلبك ها اگر برای كود آلی غنی شده یا مواد سطحی ریختة دیگر بكار روند، آسانتر كنترل می شوند برخی تولید كنندگان یك عصارة قابل حل از جلبك تولید می كنند كه به صورت مایع به كار می رود. عصارة جلبك قابل رقابت با بیشتر اسپری های دیگر است و می تواند با اثرات استرس زای برخی آفت كش ها مقابله كند. آن همچنین می تواند از طریق سیستم آبیاری اگر موجود باشد بكار رود. عصارة قابل حل درست برعكس بقایای جلبكی خشك شده شامل یك فهرست از عناصر است و چون محتویات ، منحل هستند بهره وری اغلب به طور عمده بیشتر است.
كاربردهای كودهای شیمیایی، كودآلی یا هر دو ممكن است به طور غیر مستقیم باعث افزایش موجودیت برخی عناصر مبهم شوند (توسط افزایش فعالیت زیستی در خاك) اكثر خاكها شامل بیشتر مقادیر كافی عناصر نشانه در تشكیلات زنجیرة محكم مواد معدنی هستند و اسیدها، آنزیم ها و كی لیت های ایجاد شده توسط جانداران خاك می توانند زنجیرهای كافی برای برخی عناصر را منحل سازند تا موجود شوند. آهن برای مثال در یك خاك معدنی معمولی فراوان است اما موجودیت آن بستگی به جاندارانی دارد كه می توانند آنرا از رابطة غیر قابل حلش با مواد مادر آزاد سازند.برخی جانداران در منطقة ریشه می توانند مولكولهای شیمیایی جستجو را تولید كنند كه یونهای آهن را برای گیاه پیدا و تدمین می كند.بسیاری از جانداران دیگر كی لیت هایی را تولید می كنند كه به آسانی با آهن تركیب می شوند و مو جودیت خود را برای ریشه های گیاه افزایش می دهند. برخی تلاش های mycorrhizae این مولكول را تولید می كند و یون را برای ریشه هایی كه متصلند جبران می كند. این جریان احتمال ندارد كه برای درجة زیادی در یك خاك ماسه ای ظاهر شود، چون معكوس بودن مواد معدنی در ماسه نسبتاً كم است و درجه ای كه آنها غیر قابل حل هستند و ناموجودند ، نسبتاً زیاد است. محققان یافته اند كه با افزایش سطح مادة آلی در خاك موجودیت یون منگنز ، روی ، مس ، برن و بسیاری مواد معدنی دیگر افزایش می یابد.مادة آلی نیز نقش عمده ای در ذخیره و موجودیت عناصر غذایی كم مصرف دارد. توانایی آن برای ایجاد پیچیدگی ها با یونهای فلز مشهور است.عناصر در این پیچیدگی ها خیلی آسانتر توسط عملیات های جانداران و حتی ریشه های گیاه (تا حدودی) قابل دسترسند. شركت رسوبات آلی از كودآلی ؟ و كود شیمیایی می توانند باعث افزایش تولید اسیدهای fulvic , humic شوند. این اسیدها نه تنها نمی توانند عناصر غذایی كم مصرف را از ذرات والدسشان منحل كنند، لكه بسیاری از آنها را در محلول خاك جائیكه بیشترین دسترسی را به ریشه های گیاه دارند حفظ می كنند fulvic , humic و مولكولهای دیگر اغلب با یونهای فلز پیچیده هستند و كی لیت ها را تشكیل می دهند كه از ایجاد مجدد زنجیرهای معدنی جلوگیری می كند، اما اجازة دسترسی میكروبی و گیاهی را به مواد مغذی می دهد. مهم است كه توجه كنیم كه مادة آلی خوب تجزیه شده (خاك برگ) توانایی كمی برای كی لیت عناصر غذایی كم مصرف دارد و حتی می تواند برخی عناصر را ثابت كند آنها را غیر موجد برای گیاه سازد كاربردهای دوره ای مادة آلی تجزیه شده نظیر كودآلی با عمر مناسب احتمال دارد كه موجودیت این مواد مغذی را افزایش دهد.
ماسه محیط كشت مناسبی برای مدیریت زیستی عناصر غذایی كم مصرف نمی باشد چون سطح فعالیت زیستی و منابع غیر آلی عناصر نشانه، معمولاً پائین ترند. در ماسه آهكی فراوانی كربنات های كلسیم آزاد می تواند بسیاری از عناصر غذاییی كم مصرف را از طریق یك سری واكنش های شیمیایی ثابت كند. نشر این مواد مغذی اغلب تحت عمل های مدیریت قراردادی مشكل است و كاربرهای foliar ممكن است تنها روش برای افزایش مؤثر موجودیت باشد. شركت منظم مادة آلی بهر حال ممكن است فعالیت زیستی كافی برای نشر منابع ثابت عناصر غذایی كم مصرف تحریك كند. اگر سلامت جانداران خاك مستقیماً وابسته به سلامت چمن باشد، آنوقت این منطقی است كه مواد مغذی مهم برای آنها برای گیاهان چمنی نیز مهم است . گیاهان چمنی ممكن است برخی از این عناصر را كه غیر مهم (به اشتباه) تلقی می شوند، جذب نكنند. اما عناصر ضروری برای عملكردهای جانداران مفید خاك نیز باید برای چمن مهم تلقی شوند. دانشمندان خاك در بخش كشاورزی U.S.، اهمیت اساسی عملیات های متقابل بین جانداران خاك را برای رشد و سلامت گیاه می دانند كمبودهای مواد مغذی پروری برای هر یك از این جانداران می توانند به آسانی بر توازن بوم شناختی آنها در خاك و عملیات های متقابل انها اثر بگذارد. لیست مواد مغذی پروری فرض شده برای جاناران خاك شبیه به لیست برای حیوانات است، بهر حال روش های اندازه گیری ضروریت برای حیوانات ممكن است تنها بای افزایش رشد و سود از عاملیت باشد. حیوان ممكن است بدون آنها قادر به بقا باشد. تنها یك عنصر (بور) برای گیاهان ضروری فرض شده ، نه برای حیوانات، اما بسیاری از عناصر برای حیوانات ضروری فرض شده اند اما نه برای گیاهان: كرومیوم، كبالت، فلورین، یدع نیكل، سلینیوم، سدیم ، قلع و وانادیوم. به این دلیل است كه اگر رشد و عملكرد جانداران خاك با هر یك از این عناصر افزایش یابد، آنوقت گیاهان نیز سود خواهند برد. برای مثال كبالت برای باكتری های همزی تثبیت كنندة نیتروژن ، ضروری است. بدون كبالت این جانداران ضروری قادر به بقا و جمع شدن در ریشه های گیاهان خوراكی نخواهند بود. چون كبالت برای تبدیل نیتروژن اتمسفر به پروتئین ضروری است، مطلوب است كه فرض كنید باكتری های تثبیت كنندة نیتروژن نیز به آن نیاز دارند.
پیشنهاد نمی شود كه تهیة متمركز هر عنصر نشانه، به طور دلبخواه برای خاك بكار رود. مگر اینكه یك كمبود عنصر غذایی كم مصرف، توسط آزمایش خاك با تحلیل بافت برگ تعیین شود، و گر نه آستانة بین مضر بودن و مفید بودن برای این نوع اصلاحات خیلی باریك است بعلاوه كاربردهای یك عنصر غذایی كم مصرف در آنسوی بهینه می تواند باعث كمبود دیگری شود.جلبك ، غبارهای آتشفشانی صخره یا هر دو، به هر حال می توانند یك نقص غنی از مواد مغذی به آهستگی منتشر شده را برای خاك ، بون افزایش هر یك به یك سطح سمی گیاه بیافزایند. چندین دهه تحقیق روی كاربرد غبارهای آتشفشانی و جلبك خشك، نه تنها پتانسیل را برای سودها مشخص می كند، بلكه غیر محتمل بودن ضرر را نیز آشكار می سازد.
بدون توجه به اینكه آیا پودرهای صخره یا جلبك بكار می روند، ثروت مواد مغذی كه آنها دارند ممكن است برای گیاهان غیر موجود باقی بماند اگر فعالیت زیستی در خاك برای نشر آن ناكافی باشد . جانداران خاك عناصر نشانه را از طریق تولید اسیدهای آلی آنزیم ها و عوامل كی لیت ساز بكار رفته برای استخراج مواد مغذی از گیاه پوسیده یا بقایای حیوان و از منابع معدنی غیر آلی منتشر می سازد، بسیاری از آنچه آنها استخراج می كنند، مشابه است و بنابر این زمانی برای گیاهان منتشر می شود كه جانداران are preyed upon یا زمانی كه اجساد مردة آنها توسط گندزی ها مصرف می شود. زمانهایی وجود دارد كه جانداران خاك عناصر نشانه ای می سازند كه كمتر توسط عدم تحرك یا اكسیداسیون موجودند. اگر كمبودهایی بخاطر عدم تحرك زیستی ظاهر شد، این احتمال وجود ندارد كه استخر عناصر نشانه قبل از مصرف زیستی كافی باشند. یك وفور فعالیت زیستی ممكن است منبع عناصر نشانه را در خاك برباید، اما معمولاً مسئله پومید خواهد بود. گروه شكارچیانی كه به طور معمول از یك شكوفندگی جانداران پوسده پیروی می كنند، به طور تغییر ناپذیری مقادیر فراوان مواد مغذی مصرف شده را منتشر خواهند كرد. ریشه های گیاه تركیبات آلی متنوعی را تراوش می كند كه تعداد نسبتاً معكوسی از جانداران خاكی را جذب و تغذیه می كند. اما گیاهان توانایی جذب گروه خاص تری از جانداران را دارند كه نیازهای گیاهان را بهتر پاسخ می دهد. كمبودهای یك مادة مغذی خاصممكن است باعث شود كه گیاه خوراكی را منتشر سازد كه جانداران مناسب برای تأمین آنچه گیاه نیاز دارد را جذب می كند. اكسیداسیون برخی از مواد مغذی را در شكل های گیاهی موجود تغییر می دهد و بقیه را به شكل های غیر موجود . اكسید اسیون زیستی توسط كاهش زیستی متوازن است كه به سیستم ذخیره انتشار و موجودیت بسیاری از مواد مغذی كمك می كند.
* اكوسیستم
رشد گیاه در یك محیط كشت نسبتاً خنثی نظیر ماسه، شبیه به مهربانی به یك نوزاد تازه متولد شده است.آن نمی تواند به شما بگوید كهچه می خواهدع فقط می تواند گریه كند و نیازهایش پایدار است. مدیر باید هر آنچه را كه كودك نمی تواند – از طریق یك اكوسیستم اك دایر – خدش فراهم آورد، با قاشق به او غذا دهد. و آن نیازها، نامنظم و ناپایدار هستند. امروز نیتروژن است ، بعد از ظهر ، آب دیروز آهن بود و روز قبل از آن یك نوع گل بوته دادن بنام dollarspot بود. این گفته نمی شود كه كود شیمیایی در یك زمین ورزشی از لحاظ بوم شناختی ، متداوم، لازم نیست ، اما سیستم مبادله نیتروژن و چرخة اكسید اسیون و كاهش زیستی و ذخیره و انتشار طبیعی ، ؟ در یك محیط جائیكه بسیاری از مؤلفه های مهم از دست می روند به طور ضعیفی عمل می كند. متاسفانه افزودن فقط مواد مغذی قابل حل به فرمول بچه بندرت به موقعیت كمك می كند این شیوه برای گرفتن شیشه (یا پستان) از كودك و جایگزین كردن آن با یك قطرة درون وریدی است. احتمالاً آن ارگان های قابل هضم مصرف نشده، بد كار خواهند كرد و سلامت كودك به زوال خواهد رفت. مؤلفه های بیشماری از یك اكوسیستم كامل به طور همزمان كار می كند. برای تهیة دستی تمام مزایای آن اثرات متقابلفیزیكی ، زیستی و شیمیای ، استفادة تنها از نشانه ها به عنوان راهنما كار تاریخی است.
* نكات برای یاد آوری
-
كربن ، هیدروژن و اكسیژن از آب و اتمسفر ، 95 درصد از نیاز نیتروژن گیاهان را تأمین می كنند.
-
كربن برای گیاهان تنها به صورت دی اكسید كربن موجود است و از طریق روزنه ها در تیغه های برگ بنام stomates ذب می شود.
-
نیتروژن یك مادة مغذی ضروری است، اما زیاد آن می تواند به مشكلات جدی كمك كند.
-
چمن ایجاد شده، نیاز نسبتاً كمی به فسفر دارد و آن می تواند به آسانی یك منبع مناسب از خاك را استخراج كند.
-
پتاسیم به گیاهان كمك می كند كه راست بایستند فشار ساخت بشر یا طبیعت را تحمل كند و از نیتروژن به طور مؤثر استفاده كند- و گیاهان بسته به كلوئید مانند رس و خاك برگ آن را در یك شكل قابل مبادله موجود ذخیره می كنند.
-
مدیران زمین كمی راجع به نقض سولفور نگرانند اما كاهش اخیر نشر سولفور و استفاده از سولفور در كودهای شیمیایی و افت كش ها هر دو به طور عمده سطوح سولفور را در برخی خاكها كاهش داده اند.
-
پتاسیم ، كلسیم و منیزیم به مكان های مبادلة كلوئید (ذرات رس و خاك برگ) برای ذخیرة مناسب خاك نیاز دارند.
-
مانند اكثر مواد شیمیایی عناصر نشانه برای گیاهان و جانداران خاك ضروری است.
-
یك اكوسیستم خاك دایر احتمالاً به نیتروژن ، فسفر و پتاسیم بیشتری نیاز دارد یك نقض مواد مغذی از مواد خام روش خوبی از قارد ساختن اكوسیستم خاك برای اداره خودش است.
http://poroje.org/