0

خاصیت روانی حجاب و عفاف برای زنان

 
samanehtajafary
samanehtajafary
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 2436
محل سکونت : خراسان رضوی

خاصیت روانی حجاب و عفاف برای زنان

به تجربه- چه قبل از اسلام و چه در دنياي كنوني- ثابت شده است كه نبودن حريم ميان زنان و مردان و نيز آزادي هاي معاشرتي بين آنان؛ هيجانها و التهابات جنسي را فزوني مي بخشد و تقاضاي فحشاء را بصورت يك عطش روحي و يك خواست اشباع نشدني در مي آورد؛ چراكه غريزه ي جنسي همچون آتش است كه هر چه خوراكش دهند، شعله وري آن بيشتر مي شود.

اسلام براي كنترل اين غريزه، بطور شگرفي برنامه هاي تربيتي خاصي را در راستاي تكامل به زن و مرد، ارايه داده است؛ كه با عمل بدانها، آرامش روحي افراد تامين شده و پيامدهاي سوء اين غريزه رفع مي گردد. در اسلام تدابير مخصوصي جهت رام كردن اين غريزه انديشيده شده كه در اين زمينه، هم براي مرد و هم براي زن، تكاليفي را وضع كرده است.

 آيات و رواياتي در باب «نگاه»، خطرنا ك بودن خلوت با زن و نيز خطرنا ك بودن غريزه جنسي كه مرد و زن را به يكديگر پيوند مي دهد، وارد شده است؛ مثلا در خصوص مساله ي نگاه به زنان و مردان مي گويد: «قل للمومنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم»(نور/30.) (به مومنان بگو چشمهاي خود را- از نگاه به نامحرمان- فروگيرند و عفت خود را حفظ كنند) و نيز «قل للمومنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن»(نور/ 31.) (اي پيامبر(صلي الله عليه و آله)، به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را فروگيرند- و از نگاه به مردان نامحرم بپرهيزند- و دامان خود را حفظ كنند).

خلاصه دستور آنست كه زن و مرد نبايستي به يكديگر خيره شده و با نگاههاي شهوت آميز به يكديگر نگاه كنند. و ظيفه اي نيز براي زنان مقرر شده و آن اينكه بدن خود را از مردان بيگانه بپوشاند و در اجتماع به جلوه گري و دلربايي نپردازد.

استاد علامه، مرتضي مطهري (ره) در اين خصوص مي فرمايند: «روح بشر فوق العاده تحريك پذير است و اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيري روح بشر، محدود به حد خاصي است و ازآن پس آرام مي گيرد. همانطوركه بشر اعم از زن و مرد، در ناحيه ي ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملك جاه و مقام سير نمي شود و اشباع نمي گردد، درناحيه ي جنسي نيز چنين است.

 هيچ مردي از تصاحب زيبارويان و هيچ زني از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلي از هوس سير نمي شود. و از طرفي تقاضاي نامحدود، خواه نا خواه انجام ناشدني است و هميشه مقرون است به نوعي احساس محروميت. دست نيافتن به آرزوها به نوبه ي خود منجر به اختلالات روحي و بيماريهاي رواني مي گردد» (مساله ي حجاب، ص 87)0استاد در ادامه به بيماريهاي رواني در غرب اشاره نموده و علت ان را آزادي اخلاقي جنسي و تحريكات فراوان سكس مي دانند كه توسط جرايد، مجلات، سينماها، تياترها، محافل رسمي و غير رسمي، خيابانها و... انجام مي پذيرد.

پرسش ديگري كه مناسب است دراين بخش بدان اشاره كرد و پاسخ داد اين است كه، چرا زن مكلف شده خود را بپوشاند ولي مرد مكلف نشده است؟ چرا پوشش بعنوان وظيفه ي زن معين شده نه وظيفه ي مرد؟!

البته به نظر مي رسد پاسخ آن طي گفتارهاي گذشته معلوم باشد؛ اما جهت تبيين موضوع، به بياني ديگر پاسخ مي دهيم:

زن و مرد احساسات مشابه ندارند و از نظر خلقت جسمي نيز وضع غير مشابهي دارند. اين زن است كه مورد تهاجم چشم اعضا و جوارح، دست و همه ي بدن مرد است؛ و نه مرد مورد تهاجم زن. بطوركلي جنس نر و ماده در عالم اينچنين اند. اختصاص به زن و مرد انساني ندارد. جنس نر در عالم گيرنده خلق شده است.

به همين دليل- تفاوت اساسي زن با مرد در خلقت- است كه زن، جهت جلب مرد، خود را آرايش مي كند و مرد هرگز نمي تواند با خودآرايي نظر زن را جلب كند. زن موجودي ظريف و لطيف است. در هر جنسي حتي در غير انسان نيز، جنس ماده هميشه ظريفتر و مظهر جمال و زيبايي و آرايش است؛ و بديهي است در هنگامي كه مي خواهند فتنه اي ايجاد نشود، به آنكه مظهر جمال است، بايد بگويندكه خودت را نشان نده. به آنكه جلب نظر مي كند، مي گويندكه اسباب گمراهي را فراهم نكن. (1)

خلاصه آنكه: اولين خاصيت حجاب و عفاف براي زنان، خاصيت رواني  است. در هر جامعه اي كه روابط زن و مرد بر اساس اصول دين مبين اسلام طراحي شده بود و نيز زنان در خارج از محدوده ي ازدواج ، خودنما و خودآرا نبودند و وسيله ي تهييج مردان را فراهم نكردند، و مردان نيز در خارج از محدوده ي ازدواج - دنبال لذتجويي و كامجويي بوسيله ي چشم -دست، لامسه و... نبودند، قلبها و روحها آرام و سالم مي ماند؛ هر جامعه اي كه بر عكس اين باشد، ناراحتي هاي اجتماعي و رواني را بدنبال دارد.

عده اي نيز بر اين گمانند كه با آزاد گذاردن زن و مرد در خصوص امور جنسي و نيز محدود نكردن روابط آنان، نيازهاي آنها برآورده شده و روانهايشان آرامش مي يابد؛ و حاليكه همانطوركه پول طلبي، ملك طلبي و جاه طلبي نامحدود است- هر چه بدست آورد، بيشتر آن را مي طلبد- غريزه ي جنسي نيز چنين است؛ و دستورات وارد شده، جهت كنترل اين غريزه است كه عمل بدآنها، آرامشهاي روحي و رواني افراد جامعه را به ارمغان خواهد آورد. (2)

براي مثال دراين خصوص، بايد به پخش برخي فيلمها ازصدا و سيما، براي جلوگيري از روي آوردن به ماهوراه و فيلمهاي مبتذل، اشاره نمود كه البته چندان هم درجلوگيري از فساد جوانان موثر نيست. نهايتا اگر ازگمراهي آنان جلوگيري نمايد، مطمينا بي اثر نيز نخواهد بود؛ چراكه طبع تنوع طلب آدمي، با فراهم شدن زمينه ي ابتذال، از آن روي گردان نيست.

منبع: حجاب آنلاین

سه شنبه 10 اردیبهشت 1392  6:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها