« به قرنجیک پورآمان خوش آمدید »
![](http://dc501.4shared.com/img/zKyF9qAA/s7/vroodi-roosta.JPG)
ورودی روستا (میدان وحدت)
نمای روستا
موقعیت جغرافیایی:
اگر از روی نقشه به مرکز استان گلستان نظری بیندازید، شهرستان « آق قلا » را مشاهده خواهید نمود.روستای قرنجیک پورآمان در 7 کیلومتری شمال شرقی آق قلا ، در صحرایی صاف و هموار در کنار رودگرگان واقع شده است. این روستا طبق تقسیمات استانی در بخش وشمگیر ( انبارالوم ) با جمعیتی بالغ بر 1200 نفر در200 خانوار و دارای دو مسجد، یک حوزه علمیه، دو مسجد دیگر در حال احداث، یک مدرسه ابتدائی، پایگاه بسیج، دفتر خدمات ارتباطی (پست بانک) میباشد.
حدود چهارگانه آن بدین شرح است:
از سوی شمال، جنوب و غرب به زمین زراعی و از سوی شرق به رودخانه گرگان منتهی است. در شمال شرق، روستای « آقدگش علیا » با فاصله 2 کیلومتر در مجاور این روستا قرار دارد.
قرنجیک پورآمان و ترکمن صحرا
![](http://gharinjik-e-puraman.persiangig.com/image/gadim%20jadid.JPG)
ساختمان قدیم و جدید
نمای هوایی روستا
نژاد و مذهب:
از لحاظ نژاد تمامی ساکنین روستا ترکمن هستند و دین آنها اسلام با مذهب حنفی اهلالسنة والجماعة ، پیرو ابوحنیفه هستند.
شغل و فعالیت اقتصادی:
شغل اصلی اهالی روستا دامداری و کشاورزی است و در کنار آن به صنایع دستی از جمله « قالیبافی » و « پشتی دوزی » نیز میپردازند.
پرورش گاو، گوسفند، بز و شتر از فعالیتهای عمده دامداری میباشد. مهمترین محصولات کشاورزی گندم و جو بوده که اکثراً به صورت دیم کشت میگردد و در صورت وجود آب (که از طریق چاه عمیق و رودخانه باید تأمین می شود) گندم، جو، برنج، پنبه، کلزا، آفتابگردان و در پارهای از مواقع صیفیجات و زیره نیز به زیرکشت میرود. کشت مزارع گندم و جو اواسط پائیز شروع شده و اواخر بهار درو میگردد. لازم به ذکر است که با حمایت و ترویج مسئولین جهاد کشاورزی و شرکت تعاونی روستائی ، محصولات دیگری همچون درخت زیتون واکالیپتوس نیز کاشته میشود.
( صنایع دستی )
آب و هوا:
از نظر آب و هوا ، تابستانی بسیار گرم و زمستانی سرد حاکم است که در فصول گرم سال دمای هوا در گرمترین ساعات از 40 درجه سانتیگراد تجاوز میکند و بارش نیز اندک است. در فصول پائیز و زمستان بارش باران بیشتر دیده میشود و در سردترین ماهها زمین به ندرت بوسیله برف سفیدپوش میگردد. در همه فصول سال رطوبت هوا بالاست و بیشتر بادهای مرطوب محلی از جانب شمال غربی میوزد و ا ز سمت شمال شرقی نیز از بادهای سرد و خشک (که منشأ آن مناطق سیبری و صحرای قرهقوم است) برخوردار است که با نام محلی « سورتک » میشناسند.
لازم به ذکر است که در این منطقه دو هوای متضاد بیابانی و معتدل خزری درهم آمیخته است چون با توجه بهپرورش شتر و رویش گیاهان بیابانی مانند خار و گیاهان شبیه کاکتوس، گویای نفوذ هوای بیابانی یا استپی و با توجه به وجود مزارع وسیع گندم، جو، پنبه و رویش گیاهانی مانند مرکبات، انجیر و توت مبیّن استقرار هوایمعتدل خزری میباشد.
<<باغ اکالیبتوس>>
طوایف و پیشینه تاریخی:
در این روستا طوایف زیادی از جمله: قرنجیک ، کلته ، قزل ، توماج ، کم و خوجه در کنار هم زندگی میکنند.قرنجیک های ساکن این روستا منشعب از گروههای قرنجیک آنّه قربانلی ، گوگجلی قرنجیک ، کوسلی قرنجیک هستند.
نام فعلی روستا بدین دلیل است که اکثر جمعیت روستا را طایفه قرنجیک تشکیل میدهند. قرنجیک (قرینجک) نام یکی از اجداد قدیمی بوده و ترکیب پسوند « پورآمان » نیز به دلیل احترام و حرمت خاصّی که اهالی روستا به استاد الحاج آق محمّد آخوند پورآمان دارند، میباشد. ایشان نهتنها کدخدا و ریشسفید روستا بوده که از اساتید و روحانیون برجسته مذهبی ترکمن صحرا میباشند.
![](http://dc369.4shared.com/img/XPLz_246/s7/aghmad_akhon.jpg)
( استاد الحاج آق محمدآخوند پورآمان )
نام قبلی روستا «قرنجيك چاروا» و "قرنجيك تاشلي حاجي" بوده.
مرحوم تاشلي حاجي زماني از كدخداها و از حاذق ترين طبيبان سنتي تركمن صحرابوده وبه علّت شهرت وي اين روستا با نام وي مي شناختند. نخستين بار سازمان ثبت احوال بانام تاشلي حاجي به ثبت رساند. امّا ساير ارگان ها مانند بخشداري از نام قرنجيك چاروا به كار مي برده است و اداره ي آموزش و پرورش نيز از نام آقدگش سفلي استفاده كرده است ، امّا نهايتاً باشور و مشورت شوراهاي آن زمان نام كنوني ( قرنجيك پورآمان) برمي گزينند و رسماً دربخشداري و فرمانداري به ثبت مي رسانند.
![](http://dc369.4shared.com/img/7LhYk9UD/s7/IMG_0139.JPG)
( روستا و رود گرگان )
چندین روستای دیگر نیز با روستای فرنجیک پورآمان همنام میباشند از جمله روستای قرنجیک نظرآخوند - قرنجیک قربان آخوند - قرنجیک خوجه خان - گوگجلی قرنجیک - قرنجیک مختومقلی که همگی به عکس روستای قرنجیک پورآمان، در غرب شهرستان آققلا واقعند. این روستاها حاکی از آن دارد که تاریخ و گذشته و نظام خویشاوندی یکسانی داشتهاند.
طوایف این روستا (روستای قرنجیک پورآمان) طبق شجرنامههای موجود زیرمجموعه « جعفربای » بوده که از قوم « یموت » میباشند.
کجاوه عروس
یموتها یکی از چندین گروه بزرگی از ترکمنها همچون گوکلان ، تکه ، سالور ، ساریق ، چاودر ، قره ، ارساری ، نخورلی ، علی-ایلی هستند. یموتها ناحیه وسیعی را در بخش جنوب غربی آسیای مرکزی و شوروی سابق و نواحی مجاور ایران و افغانستان را تشکیل میدهند.
یموتها به دو گروه « خیوه یموت » و « گرگان یموت » تقسیم میشوند. بیشتر ترکمنهای استان گلستان « گرگان یموت » هستند و قوم « گوکلان » و تکه و ساریق نیز وجود دارد.
طبق منابع تاریخی موجود ، قوم یموت با شغل دامداری به کوچنشینی میپرداختند یعنی با زندگی در آغاج اوی ( آلاچیق ) در فصول گرم و سرد سال به کوچ نشینی و رمهداری میپرداختند و با حرکت ییلاقی و قشلاقی خود بر نقطه خاصی ساکن نبودند. این سبک زندگی (کوچ نشینی) در مقایسه با عشایر دیگر صرفاً یک پدیده محیطی یا اقتصادی نبوده بلکه نوعی کوچ نشینی سیاسی بوده است. به این معنی که چون یموت ها مکان مشخصی نداشتند از سوی متجاوزین و سایر قبایل منطقه ، غیرقابل شناسایی و پیشبینی بوده و از هجوم قبایل و حکومتهای اطراف بویژه روسها و ایرانیان در امان بودند.
ترکمنها براساس اعتقادات و شجرهنامههای کتبی و شفاهی موجود، خود را از اخلاف یک شخصیت اسطورهای واحد یعنی << اوغوزخان >> به حساب میآورند که در کتابهای درسی با واژه « غز » ها ذکر شده است.
ترکمنها در مقایسه با قبایلی مانند بومیهای قاره آمریکا و استرالیا ( سرخپوستها ) صاحب تمدن، فرهنگ، ادبیات و تاریخ هستند و با سایر تمدنهای بزرگ در ارتباط بودهاند. زبان ترکمنی را زبانشناسان جزو زبانهای گروه اغوز (گروه جنوب غربی از زبانهای ترکی) میشناسند و به زبان آذربایجانی و ترکی جدید ( استانبولی و ترکیه ) شباهت نزدیکی دارد. به عبارت دیگر ترکمنها با آنکه از نظر زبانشناختی به ترکی استانبولی و آذربایجانی نزدیکند اما از نظر فرهنگی و نظام خویشاوندی به ترکهای آسیای میانه به ویژه قزاق ، قرقیز ها و ازبک ها شباهت وافری دارند زیرا نظام خویشاوندی یموتها شباهت بیشتری با قزاقها و قرقیزها و حتی سایر گروهای مختلف مغولی دارد تا با آذربایجانیها و ترکهای ترکیه (استانبولی).
به علاوه زبان ترکمنی یموتها از 1200 سال قبل تاکنون بدون هیچ تغییر و تحولی پابرجا مانده است و این زبان همان زبان ادبیات کهن آذریها و استانبولی ها میباشد یعنی اگر یک شخص آذربایجانی یا استانبولی قصد تکلّم به زبان ادبیات کهن خویش نماید زبان وی به زبان ترکمنی كنونی یموتها نزدیک خواهد بود.
![](http://upcity.ir/images/09378449718345101547.jpg)
استادالحاج آق محمدآخوند (ایستاده وسط) زنده یاد تاشلی حاجی (نشسته سمت راست)
جمعبندی و نتیجهگیری:
گذشتگان و اجداد ما در سال های نه چندان دور، سالیان متمادی در سرزمینهای آزاد بین حاشیه رودگرگانتا منطقه بالکان و مانقشلاق (مونگ قشلاق = هزار قشلاق) و اطراف شهر قوم داغ و نفت داغ (که امروزه در ترکمنستان واقع است) با زندگی در آغاجاوی (آلاچیق ترکمن) در فصول گرم و سرد سال به کوچ نشینی و رمه داری میپرداختند اما در اواخر قرن نوزدهم با هجوم پی در پی حکومت روس در سالهای متوالی و بسته شدن مرز بر روی رود اترک، طوایف و خویشاوندان گذشته ما بین دو کشور روسیه و ایران از هم جدا میشوند و طوایفی که در داخل مرز ایران ماندهاند چارهای نداشتند جز اینکه کوچ نشینی خود را در مسافتی کم بین دورود گرگان و اترک محدود کنند و با گذشت سالهای بعد با فشار حکومت رضاشاه و اسکان اجباری عشایر، کم کم با ایجاد اوبه (روستا) در منطقه کوچ ییلاقی خود به یکجا نشینی پرداخته و دامهای خود را در مسافتی کم به مناطق اطراف روستا موقتاً میبردهاند و با سپری شدن سالیان متوالی به کشاورزی نیز روی آوردند.
لازم به ذکر است که به دلیل آنکه پیشینیان ما دامداران کوچ نشین بودهاند ما را « چاروا » میخوانند، چاروا به معنی دامدار کوچ نشین میباشد ( چاروادار = چهارپا دار = دامدار ) که برخلاف چومر ها که کشاورز و یکجانشین بودند.
در عصر حاضر آثاری از دوران گذشته به یادگار مانده به طور مثال در منطقه مانقشلاق ترکمنستان مقبره آنّه قربان مونگ باشی واقع است (که طوایف قرنجیک آنه قربانلی از اخلاف وی میباشد) از شخصیتهای مذهبی و از سرداران جنگ فتحعلی خان در استرآباد بوده حدوداً سال 1118 هجری قمری یا شمسی اکنون مورد ارادت و زیارت اهالی آن منطقه میباشد. به همین دلیل طایفه قرنجیک آنه قربانلی از دیرباز شتران خود را با تمغا کردن (داغ کردن پوست) عدد 1118 بر پوست ران شتر علامتگذاری میکنند.
همچنین در روستای بوغدایلی شهر قوم داغ ترکمنستان آثاری از قویی هایی (چاه) وجود دارد که منبع آب شرب و آبدهی دامها بوده با نام « الله یارینگ قويی » متعلق به پدران یکی از سالخوردگان روستا در زمان گذشته بوده که به همین نام در نزدیکی دریاچه آلاگل (در ایران) وجود دارد که بیانگر ارتباط این دو منطقه میباشد.
دریاچه یا تالاب آلاگل منطقه کوچ قشلاقی پیشینیان بعد از بسته شدن مرز اترک بوده که در نزدیکی مرز ترکمنستان واقع است.
در سالهای اخیر معدود خانوادهای از این روستا (قرنجیک پورآمان) بوسیله ماشین آلات کشاورزی مانند تراکتور و تانکر آب با ایجاد و ساخت « کومه » (کلبه کاهگلی) و آلاچیق در فصل سرما قسمتی از دامهای خود را به اطراف دریاچه آلاگل میبرند که در حال حاضر تنها یک یا دو واحد از آنها باقی مانده که برای اسکان دامهای خود با جلوگیری و دخالت سازمان حفظ منابع طبیعی یا مرتع داری مواجه هستند.
![](http://upcity.ir/images/76791133269153452875.jpg)
آلاگل _ قره قر (منطقه قشلاقي)
با استقلال جمهوری ترکمنستان در سال 1370 مردمان روستا بعد از سالها دوری از خویشاوندان دور و نزدیک خود توانستند با اخذ مجوز و گذرنامه مسافرت و دیدار نمایند.
منابع و مآخذ:
*مطلعین و سالخوردگان محل
*کتاب: ترکمنهای یموت ، مؤلف: ویلیام آیرونز ـ ترجمه دکتر محمد امین کنعانی
* کتاب: ترکستان در تاریخ ، نوشته ارازمحمد سارلی
* نشریه دهیاری روستای قرنجیک پورآمان
در پایان از کسانی که در ایجاد این وبلاگ و در تدوین و جمع آوری مطالب این متن یاری نمودند تشکر فراوان خود را ابراز میدارم. لازم به یادآوری است که چون مطالب این متن مدتها قبل تهیه شده، عاری از ایراد نخواهد بود، اگر نقصانی به نظر میرسد امید است به دیده اغماض نگریسته شود لذا خواهشمندم با ارسال نظرات خود، مرا مورد الطاف قرار دهید.
http://gharanjikporaman.blogfa.com/