0

طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

 
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 71

(آيه 51)- و در اين آيه چهارمين پاسخ را به آنها چنين مى‏گويد: «يا اين كه آنگاه كه واقع شد، به آن ايمان مى‏آوريد» و گمان مى‏كنيد كه ايمان شما پذيرفته مى‏شود، اين خيال باطلى است (أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ).
 
چرا كه پس از نزول عذاب، درهاى توبه به روى شما بسته مى‏شود و ايمان كمترين اثرى ندارد، بلكه به شما گفته مى‏شود: «حالا ايمان مى‏آوريد، در حالى كه قبلا (از روى استهزاء و انكار) براى عذاب عجله مى‏كرديد»؟ (آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ).
 
 (آيه 52)- اين مجازات دنياى آنهاست، «سپس در روز رستاخيز به كسانى كه ستم كردند، گفته مى‏شود بچشيد عذاب ابدى را!» (ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ).
 
 «آيا جز بدانچه انجام داديد كيفر داده مى‏شويد»؟ (هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ).
 
اين در واقع اعمال خود شماست كه دامانتان را گرفته است، همانهاست كه در برابرتان مجسم شده و شما را براى هميشه آزار مى‏دهد.
 
 (آيه 53)- در مجازات الهى ترديد نكنيد! در آيات گذشته سخن از كيفر و مجازات و عذاب مجرمان در اين جهان و جهان ديگر بود. اين آيه نيز موضوع را دنبال مى‏كند.
 
نخست مى‏گويد: مجرمان و مشركان از روى تعجب و استفهام «از تو سؤال مى‏كنند كه آيا اين وعده مجازات الهى در اين جهان و جهان ديگر حق است»؟                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏2، ص: 297
 
 (وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ).
 
خداوند به پيامبرش دستور مى‏دهد كه در برابر اين سؤال با تأكيد هر چه بيشتر «بگو: آرى! به پروردگارم سوگند اين يك واقعيت است» و هيچ شك و ترديدى در آن نيست (قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ).
 
و اگر فكر مى‏كنيد، مى‏توانيد از چنگال مجازات الهى فرار كنيد اشتباه بزرگى كرده‏ايد، زيرا «هرگز شما نمى‏توانيد (از آن جلوگيرى كنيد و) او را با قدرت خود ناتوان سازيد» (وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ).
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/yunes-51-109.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  4:20 AM
تشکرات از این پست
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 72

 (آيه 71)- گوشه‏اى از مبارزات نوح: در اين آيه خداوند به پيامبرش دستور مى‏دهد گفتارى را كه با مشركان داشت با شرح تاريخ عبرت انگيز پيشينيان تكميل كند.
 
نخست سرگذشت «نوح» را عنوان كرده، مى‏گويد: «سرگذشت نوح را بر آنها تلاوت كن، هنگامى كه به قومش گفت: اى قوم من! اگر توقفم در ميان شما و يادآورى كردن آيات الهى برايتان سخت و غير قابل تحمل است» هر كار از دستتان ساخته است انجام دهيد و كوتاهى نكنيد (وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ).
 
 «چرا كه من بر خدا تكيه كرده‏ام» و به همين دليل از غير او نمى‏ترسم و نمى‏هراسم! (فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ).                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏2، ص: 305
 
 سپس تأكيد مى‏كند: «اكنون كه چنين است فكر خود را جمع كنيد و از بتهاى خود نيز دعوت به عمل آوريد» تا در تصميم گيرى به شما كمك كنند (فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ).
 
 «آن چنان كه هيچ چيز بر شما مكتوم نماند و غم و اندوهى از اين نظر بر خاطر شما نباشد»، بلكه با نهايت روشنى تصميم خود را در باره من بگيريد (ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً).
 
سپس مى‏گويد: اگر مى‏توانيد «برخيزيد، و به زندگى من پايان دهيد، و لحظه‏اى مرا مهلت ندهيد» (ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ).
 
اين يك درس است براى همه رهبران اسلامى كه در برابر انبوه دشمنان هرگز نهراسند، بلكه با اتكاء و توكل بر پروردگار با قاطعيت هر چه بيشتر آنها را به ميدان فرا خوانند، و قدرتشان را تحقير كنند كه اين عامل مهمى براى تقويت روحى پيروان و شكست روحيه دشمنان خواهد بود.
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/yunes-51-109.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  4:20 AM
تشکرات از این پست
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 73

سوره هود [11]
 
اين سوره در «مكّه» نازل شده و 123 آيه است‏
 
محتواى سوره:
 
اين سوره چهل و نهمين سوره‏اى است كه بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نازل گرديد و نيز در اواخر سالهايى بود كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در مكّه به سر مى‏برد يعنى بعد از مرگ «ابو طالب» و «خديجه» و طبعا در يكى از سخت‏ترين دورانهاى زندگانى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به همين جهت در آغاز اين سوره، تعبيراتى كه جنبه دلدارى و تسلّى نسبت به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان دارد ديده مى‏شود.
 
قسمت عمده آيات سوره را سرگذشت پيامبران پيشين مخصوصا «نوح» كه با وجود نفرات كم بر دشمنان بسيار پيروز شدند تشكيل مى‏دهد.
 
و به هر حال آيات اين سوره، همانند ساير سوره‏هاى مكّى، اصول معارف اسلام مخصوصا «مبارزه با شرك و بت پرستى» و توجه به «معاد و جهان پس از مرگ» و «صدق دعوت پيامبر» را تشريح مى‏كند.
 
در اين سوره علاوه بر حالات نوح پيامبر به سرگذشت «هود» و «صالح» و «ابراهيم» و «لوط» و «موسى» و مبارزات دامنه دارشان بر ضد شرك و كفر و انحراف و ستمگرى اشاره شده.
 
اين سوره مرا پير كرد
 
- آيات اين سوره به روشنى اين امر را اثبات مى‏كند كه مسلمانان هرگز نبايد به خاطر كثرت دشمنان ميدان را خالى كنند، بلكه بايد هر روز بر «استقامت» خويش بيفزايند.                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏2، ص: 322
 
 به همين دليل در حديث معروفى مى‏خوانيم كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
 
شيّبتنى سورة هود «سوره هود مرا پير كرد»! اين سوره آيات تكان دهنده‏اى مربوط به قيامت و بازپرسى در آن دادگاه عدل الهى و آياتى پيرامون مجازات اقوام پيشين و دستوراتى در باره مبارزه با فساد دارد كه همگى مسؤوليت آفرين است، و جاى تعجب نيست كه انديشه در اين مسؤوليتها آدمى را پير مى‏كند.
 
تأثير معنوى اين سوره:
 
اما در مورد فضيلت اين سوره، در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آمده است: «كسى كه اين سوره را بخواند، پاداش و ثوابى به تعداد كسانى كه به هود و ساير پيامبران ايمان آوردند و كسانى كه آنها را انكار نمودند خواهد داشت، و روز قيامت در مقام شهدا قرار مى‏گيرد، و حساب آسانى خواهد داشت.
 
روشن است كه تنها تلاوت خشك و خالى اين اثر را ندارد بلكه تلاوت اين سوره توأم با انديشه، و سپس عمل است كه، انسان را به مؤمنان پيشين نزديك، و از منكران پيامبران دور مى‏سازد.
 
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
 
 (آيه 1)- چهار اصل مهم در دعوت انبياء: اين سوره با بيان اهميت اين كتاب بزرگ آسمانى شروع مى‏شود، تا مردم به محتويات آن بيشتر توجه كنند.
 
ذكر حروف مقطعه خود دليلى است بر اهميت اين كتاب بزرگ آسمانى كه با تمام اعجاز و عظمتش از حروف مقطعه ساده‏اى كه در اختيار همگان است همچون «الف، لام، راء» تشكيل شده است (الر).
 
و به دنبال اين حروف مقطعه يكى از ويژگيهاى قرآن مجيد را با دو جمله بيان مى‏كند، نخست اين كه: «كتابى است كه تمام آياتش متقن و مستحكم است» (كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ).
 
و «سپس شرح و تفصيل (تمام نيازمنديهاى انسان در زمينه زندگى فردى                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏2، ص: 323
 
 و اجتماعى، مادى و معنوى، در آن) بيان شده است» (ثُمَّ فُصِّلَتْ).
 
اين كتاب بزرگ با اين ويژگى از سوى چه كسى نازل شده است؟ «از نزد خدايى كه هم حكيم است و هم آگاه» (مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ).
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/hood-1-50.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  2:04 PM
تشکرات از این پست
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 181

سوره حشر [59]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 24 آيه است‏
محتواى سوره:
اين سوره- كه بيشتر ناظر به داستان مبارزه مسلمانان با جمعى از يهود به نام «يهود بنى نضير» است- از سوره‏هاى مهم و بيدارگر و تكان دهنده قرآن مجيد است، و تناسب بسيار نزديكى با آخرين آيات سوره قبل دارد كه وعده پيروزى در آن به «حزب اللّه» داده شده است.
محتواى اين سوره را مى‏توان در شش بخش خلاصه كرد:
در بخش اول كه تنها يك آيه است سخن از تسبيح و تنزيه عمومى موجودات در برابر خداوند عظيم و حكيم است.
در بخش دوم كه از آيه 2 تا 10 مى‏باشد ماجراى درگيرى مسلمانان را با يهود پيمان شكن مدينه بازگو مى‏كند.
در بخش سوم كه از آيه 11 تا 17 را تشكيل مى‏دهد داستان منافقان مدينه آمده است كه با يهود در اين برنامه همكارى نزديك داشتند.
بخش چهارم مشتمل بر يك سلسله اندرزها و نصايح كلى نسبت به عموم مسلمانان است.
بخش پنجم كه فقط يك آيه است، توصيف بليغى است از قرآن.
و بالاخره در بخش ششم قسمت مهمى از اوصاف جمال و جلال خدا و اسماء حسناى او را بر مى‏شمرد كه به انسان در طريق معرفة اللّه كمك شايان مى‏كند.                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 134
 ضمنا نام اين سوره از آيه دوم آن گرفته شده كه سخن از «حشر» يعنى اجتماع يهود براى كوچ كردن از مدينه، و يا حشر مسلمين براى بيرون راندن آنها به ميان آمده است.
و بالاخره اين سوره نيز يكى از سوره‏هاى «مسبّحات» است، كه با تسبيح خداوند شروع شده، و اتفاقا پايان آن نيز با تسبيح الهى است.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از پيغمبر گرامى صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم: «هر كس سوره حشر را بخواند تمام بهشت و دوزخ و عرش و كرسى و حجاب و آسمانها و زمينهاى هفتگانه و حشرات و بادها و پرندگان و درختان و جنبندگان و خورشيد و ماه و فرشتگان همگى بر او رحمت مى‏فرستند، و براى او استغفار مى‏كنند، و اگر در آن روز يا در آن شب بميرد شهيد مرده است».
بدون شك اينها همه آثار انديشه در محتواى سوره است كه از قرائت آن ناشى مى‏شود و در زندگى انسان پرتو افكن مى‏گردد.
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
 (آيه 1)-
شأن نزول:
در مورد نزول پنج آيه اول اين سوره شأن نزول مفصلى ذكر كرده‏اند كه فشرده آن چنين است:
در سرزمين مدينه سه گروه از يهود زندگى مى‏كردند «بنى نضير» و «بنى قريظه» و «بنى قينقاع» و گفته مى‏شود كه آنها اصلا اهل حجاز نبودند ولى چون در كتب مذهبى خود خوانده بودند كه پيامبرى از سرزمين مدينه ظهور مى‏كند به اين سرزمين كوچ كردند، و در انتظار اين ظهور بزرگ بودند.
هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به مدينه هجرت فرمود با آنها پيمان عدم تعرض بست، ولى آنها هر زمان فرصتى يافتند از نقض اين پيمان فروگذار نكردند.
از جمله اين كه بعد از جنگ «احد»- غزوه احد در سال سوم هجرت واقع شد- «كعب بن اشرف» با چهل مرد سوار از يهود به مكّه آمدند و يكسر به سراغ                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 135
 قريش رفتند و با آنها عهد و پيمان بستند كه همگى متحدا بر ضد محمّد صلّى اللّه عليه و آله پيكار كنند.
اين خبر از طريق وحى به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيد.
ديگر اين كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله روزى با چند نفر از بزرگان و يارانش به سوى قبيله بنى نضير كه در نزديكى مدينه زندگى مى‏كردند آمد و مى‏خواست از آنها كمك يا وامى بگيرد، و شايد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و يارانش مى‏خواستند در زير اين پوشش وضع «بنى نضير» را از نزديك بررسى كنند، مبادا مسلمانان غافلگير شوند.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در بيرون قلعه يهود بود و با «كعب بن اشرف» در اين زمينه صحبت كرد، در اين هنگام در ميان يهوديان بذر توطئه‏اى پاشيده شد، و با يكديگر گفتند:
يك نفر پشت بام رود و سنگ عظيمى بر او بيفكند و ما را از دست اين مرد راحت كند! يكى از يهود اعلام آمادگى كرد و به پشت بام رفت.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از طريق وحى آگاه شد برخاست و به مدينه آمد، و اينجا بود كه پيمان شكنى يهود بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مسلم شد، و دستور آماده باش براى جنگ به مسلمانان داد.
در بعضى از روايات نيز آمده كه يكى از شعراى بنى نضير به هجو و بدگوئى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله پرداخت و اين خود دليل ديگرى بر پيمان شكنى آنها بود.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله براى اين كه ضربه كارى قبلا به آنها بزند به «محمّد بن مسلمه» كه با «كعب بن اشرف» بزرگ يهود آشنائى داشت دستور داد او را به هر نحو بتواند به قتل برساند و او با مقدماتى اين كار را كرد.
كشته شدن «كعب بن اشرف» تزلزلى در يهود ايجاد كرد. به دنبال آن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد مسلمانان براى جنگ با اين قوم پيمان شكن حركت كنند، هنگامى كه آنها با خبر شدند، به قلعه‏هاى مستحكم و دژهاى نيرومند خود پناه بردند، و درها را محكم بستند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور داد بعضى درختان نخل را كه نزديك قلعه‏ها بود بكنند يا بسوزانند.                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 136
 اين كار فرياد يهود را بلند كرد گفتند: اى محمّد! تو پيوسته از اين گونه كارها نهى مى‏كردى، پس اين چه برنامه‏اى است؟
آيه پنجم اين سوره نازل شد و به آنها پاسخ گفت كه اين يك دستور خاص الهى بود.
محاصره چند روز طول كشيد و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله براى پرهيز از خونريزى به آنها پيشنهاد كرد كه سرزمين مدينه را ترك گويند آنها نيز پذيرفتند، مقدارى از اموال خود را برداشته و بقيه را رها كردند باقيمانده اموال و اراضى و باغات و خانه‏هاى آنها به دست مسلمانان افتاد.
تفسير:
اين سوره با تسبيح و تنزيه خداوند و بيان عزت و حكمت او شروع مى‏شود، مى‏فرمايد: «آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مى‏گويد، و او عزيز و حكيم است» (سبح لله ما فى السماوات و ما فى الارض و هو العزيز الحكيم).
و اين در حقيقت مقدمه‏اى است براى بيان سرگذشت يهود «بنى نضير» همانها كه در شناخت خدا و صفاتش گرفتار انواع انحرافات بودند.
تسبيح عمومى موجودات زمين و آسمان اعم از فرشتگان و انسانها و حيوانات و گياهان و جمادات ممكن است با زبان قال باشد يا با زبان حال، چرا كه نظام شگفت انگيزى كه در آفرينش هر ذره‏اى به كار رفته با زبان حال بيانگر علم و قدرت و عظمت و حكمت خداست.
و از سوى ديگر به عقيده جمعى از دانشمندان هر موجودى در عالم خود سهمى از عقل و درك و شعور دارد هر چند ما از آن آگاه نيستيم، و به همين دليل با زبان خود تسبيح خدا مى‏گويد، هر چند گوش ما توانايى شنوائى آن را ندارد.
 
 
 
منبع  :
http://qurangloss.blogfa.com/page/hashr.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  2:08 PM
تشکرات از این پست
parseman_110
parseman_110
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 10829
محل سکونت : فارس

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 158 و 159      سوره:فصلت


سوره مبارکه فصلت

 
نام سوره
فصلت
معنی
بخش بخش و فصل فصل شده
محل نزول
مکه
شماره سوره
۴۱
شروع در جزء
۲۴
تعداد آیه
۵۴
تعداد کلمه
۷۹۶
تعداد حروف
۳۳۵۰
نامهای دیگر
مصابيح ـ حم سجده
علت نامگذاری
آيه سوم مي باشد كه مي فرمايد آيات قرآن، بخش بخش نازل شده است.
ترتیب سوره
به ترتيب جمع آوري، چهل و يكمين سوره است و به ترتيب نزول، هفتاد و چهارمين سوره است كه بعد از سوره «مؤمنون» و قبل از سوره «طور» نازل شده است.
داستان های سوره
ندارد
فضیلت سوره
امام صادق (ع) فرمود: «:كسي كه سوره فصلت را تلاوت كند اين سوره در قيامت نوري در برابر او مي شود تا آنجا چشمش كار مي كند و مايه سرور و خوشحالي او خواهد بود.»
اولین آیه
حم
آخرین آیه
أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ
محتوای سوره
اهميت قرآن، بقاي حاكميت قرآن و تسلط آن در تمام ادوار (آيه 41 و 42: كتابي است شكست ناپذير كه باطل هرگز بر آن غلبه نخواهد كرد.»
عدم تحريف قرآن در طول تاريخ.
موضعگيري هاي سر سختانه دشمنان در مقابل اين كتاب آسماني تا جاييكه مردم را از شنيدن آيات قرآن نهي مي كردند.
آفرينش آسمان و زمين، آغاز آفرينش جهان از ماده گازي شكل (دخان)، مراحل پيدايش كره زمين و كوهها و گياهان و حيوانات.
آراستن آسمان توسط ستاره ها كه چراغهاي آسمان هستند. (آيه 12 - مصابيح).
سرگذشت اقوام مغرور سركش از جمله قوم عاد و ثمود و سرنوشت دردناك آنها، و اشاره اي به داستان موسي (ع).
انذار و تهديد مشركان و كافران، با ذكر آيات تكان دهنده درباره قيامت و گواهي اعضاي بدن حتي پوست تن انسان و توبيخ شديد پروردگار نسبت به آنها به هنگام عذاب الهي.
آيه 37 اين سوره سجده واجب دارد.
دلايل رستاخيز و قيامت و ويژگيهاي آن.
مواعظ و اندرزها، دعوت به استقامت در راه حق و روش برخورد با دشمنان و طرز راهنمايي آنها به آيين خداوند.
آيات آفاقي و انفسي پروردگار.

 

 

 

که با این درد اگر در بند در مانند درمانند
aseman_parvaz10@yahoo.com
جمعه 21 تیر 1392  2:24 PM
تشکرات از این پست
parseman_110
parseman_110
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 10829
محل سکونت : فارس

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 160 و 161        سوره: شوری

 

سوره مبارکه شوری

 
نام سوره
شوری
معنی
مشورت و همفكري
محل نزول
مکه
شماره سوره
۴۲
شروع در جزء
۲۵
تعداد آیه
۵۳
تعداد کلمه
۸۶۶
تعداد حروف
۳۵۷۷
نامهای دیگر
حم عسق
علت نامگذاری
آيه 38 اين سوره مي باشد كه مسلمانان را دعوت به مشورت در امور اين اصل اجتماعي در امور اجرايي مي كند كه از صفات مؤمنان همانهايي كه اهل تقوا و نماز و انفاق و همياري هستند مي باشد
ترتیب سوره
به ترتيب جمع آوري، چهل و دومين سوره است و به ترتيب نزول، شصت و يكمين سوره است كه بعد از سوره «سجده» و قبل از سوره «زخرف» نازل شده است.
داستان های سوره
ندارد
فضیلت سوره
پيامبر اسلام (ص) فرمود: «كسي كه سوره شوري را تلاوت كند از كساني است كه فرشتگان بر او رحمت مي فرستند و براي او طلب آمرزش مي كنند.»
اولین آیه
حم
آخرین آیه
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأمُورُ
محتوای سوره
وحي، ارتباط خدا با پيامبران.
قرآن، نبوت پيامبر اسلام (ص) و آغاز شروع رسالت از زمان نوح (ع).
اشارات پرمعني به دلايل توحيد، آيات خداوند در آفاق و انفس.
مسأله معاد و سرنوشت كفار در قيامت.
مباحث اخلاقي با ظرافت مخصوص از جمله استقامت و توبه و عفو و گذشت و شكيبايي و فرونشاندن آتش خشم.
رذايلي همچون طغيان به هنگام رو آوردن نعمتهاي الهي، لجاجت، دنيا پرستي، جزع و فزع به هنگام بروز مشكلات.
نتايج اعمال و راه مستقيم الهي.

 

 

که با این درد اگر در بند در مانند درمانند
aseman_parvaz10@yahoo.com
جمعه 21 تیر 1392  2:25 PM
تشکرات از این پست
parseman_110
parseman_110
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 10829
محل سکونت : فارس

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف های : 162 و 163 و 164

 

سوره مبارکه زخف

 
نام سوره
زخف
معنی
زينت و زيور
محل نزول
مکه
شماره سوره
۴۳
شروع در جزء
۲۵
تعداد آیه
۸۹
تعداد کلمه
۸۳۳
تعداد حروف
۳۴۰۰
نامهای دیگر
ندارد
علت نامگذاری
نام سوره از آيه 35 گرفته شده كه ارزشهاي مادي و جلوه هاي مادي و فريبنده دنيا و زخرف (طلا و مانند آن) سخن مي گويد.
ترتیب سوره
به ترتيب جمع آوري، چهل و سومين سوره است و به ترتيب نزول، شصت و دومين سوره است كه بعد از سوره «شوري» و قبل از سوره «دخان» نازل شده است.
داستان های سوره
ابراهيم: 26 تا 28، موسي: 46 تا 56، عيسي: 57 تا 64.
فضیلت سوره
پيامبر اسلام (ص) فرمود: «كسي كه سوره زخرف را تلاوت كند از كسانيست كه روز قيامت به اين خطاب مخاطب مي شوند:‌ اي بندگان من! امروز نه ترسي بر شماست و نه غمي، بدون حساب وارد بهشت شويد.»
اولین آیه
حم
آخرین آیه
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
محتوای سوره
اهميت قرآن، نبوت پيامبر اسلام (ص) برخورد نامطلوب افراد نادان در برابر اين كتاب آسماني.
دلايل توحيد در آفاق و نعمتهاي گوناگون خداوند بر انسانها.
مبارزه با شرك، نفي نسبتهاي ناروا به خداوند، مبارزه با تقليدهاي كوركورانه و خرافاتي همچون تنفر از دختران يا ملائكه را دختران خدا پنداشتن و تصحيح اعتقادات خرافي.
سرگذشت پيامبران و اقوام پيشين، مخصوصاً زندگي ابراهيم (ع) و موسي (ع) و عيسي (ع).
مسأله معاد و پاداش مؤمنين و سرنوشت شوم كفار.
تهديدها و انذارهاي قوي براي مجرمان.
درهم كوبيدن ارزشهاي باطل و حاكم بر جامعه و افراد بي ايمان و بيان ارزشهاي والاي اسلامي و انساني.
اندرزها و پندها.

 

 

که با این درد اگر در بند در مانند درمانند
aseman_parvaz10@yahoo.com
جمعه 21 تیر 1392  2:27 PM
تشکرات از این پست
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 149

سوره ص [38]
اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 88 آيه است‏
محتواى سوره:
اين سوره در حقيقت مكملى براى سوره «صافات» است، و استخوان بندى مطالبش شباهت زيادى با استخوان بندى سوره «صافات» دارد.
محتواى اين سوره را در پنج بخش مى‏توان خلاصه كرد:
بخش اول: از مسأله توحيد و مبارزه با شرك و مسأله نبوت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سرسختى و لجاجت دشمنان مشرك در برابر اين دو امر سخن مى‏گويد.
بخش دوم: گوشه‏هائى از تاريخ نه نفر از پيامبران خدا را منعكس ساخته، و بالخصوص از «داود» و «سليمان» و «ايوب» بحث بيشترى دارد.
بخش سوم: از سرنوشت كفار طاغى و ياغى در قيامت و تخاصم و جنگ و جدال آنها در دوزخ سخن مى‏گويد، و به مشركان و افراد بى‏ايمان نشان مى‏دهد كه پايان كار آنها به كجا خواهد رسيد.
چهارمين بخش: از آفرينش انسان و مقام والاى او و سجده كردن فرشتگان براى آدم سخن مى‏گويد.
پنجمين بخش تهديدى است براى همه دشمنان لجوج، و تسلى خاطرى است براى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و بيان اين واقعيت كه او در دعوت خود هيچ گونه اجر و مزدى از كسى نمى‏طلبد.
                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏4، ص: 172
فضيلت تلاوت سوره:
در فضيلت اين سوره- كه به خاطر آغازش به نام سوره «ص» ناميده شده- در روايتى از پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و اله مى‏خوانيم: «كسى كه سوره «ص» را بخواند به اندازه هركوهى كه خدا مسخر داود فرموده بود حسنه به او مى‏دهد، و از آلوده شدن و اصرار بر گناه صغير و كبير حفظ مى‏كند».
و در حديث ديگرى از امام باقر عليه السّلام چنين آمده: «كسى كه سوره «ص» را در شب جمعه بخواند از خير دنيا و آخرت آنقدر (از سوى خداوند) به او بخشيده مى‏شود كه به هيچ كس داده نشده، جز پيامبران مرسل، و فرشتگان مقرب، و خدا او و تمام كسانى را كه از خانواده‏اش مورد علاقه او هستند وارد بهشت مى‏كند، حتّى خدمتگذارى كه به او خدمت مى‏كرده».
البته منظور تلاوتى است انديشه برانگيز، و تصميم آفرين، انديشه و تصميمى كه انگيزه عمل گردد، و محتواى سوره را در زندگى انسان پياده كند.
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
 (آيه 1)-
شأن نزول:
از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه: «ابو جهل» و جماعتى از قريش نزد ابو طالب عموى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله آمدند و گفتند: فرزند برادرت ما را آزار داده، و خدايان ما را نيز ناراحت ساخته است! او را بخوان و به او دستور ده دست از خدايان ما بردارد تا ما هم ناسزا به خداى او نگوئيم! ابو طالب كسى را خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرستاد، هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله وارد خانه شد ابو طالب سخنان آنها را براى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله شرح داد.
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله در جواب فرمود: «آيا آنها حاضرند جمله‏اى را با من موافقت كنند و در سايه آن بر تمام عرب پيشى گيرند و حكومت كنند»؟! ابو جهل گفت: بله موافقيم، منظورت كدام جمله است؟
پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله فرمود: «تقولون لا اله الّا اللّه بگوئيد معبودى جز اللّه نيست»! و اين بتها را كه مايه بدبختى و ننگ و عقب افتادگى شماست دور بريزيد.
هنگامى كه حضار اين جمله را شنيدند آن چنان وحشت كردند كه انگشتها در                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏4، ص: 173
 گوش گذاردند و با سرعت خارج شدند، و مى‏گفتند: چنين چيزى را تا كنون نشنيده‏ايم، اين يك دروغ است.
اينجا بود كه آيات آغاز سوره «ص» نازل شد.
تفسير:
باز در نخستين آيه اين سوره به يكى از حروف مقطعه برخورد مى‏كنيم «ص» (ص). و همان گفتگوهاى پيشين در تفسير اين حروف مقطعه مطرح مى‏شود.
اما جمعى از مفسران در اينجا مخصوصا روى علامت اختصارى بودن «ص» نسبت به «اسماء اللّه» يا غير آن تكيه كرده‏اند، چرا كه بسيارى از اسماء اللّه با «ص» شروع مى‏شود مانند «صادق» و «صمد» و «صانع» و يا اشاره به جمله «صدق اللّه» است كه در يك حرف خلاصه شده است.
سپس مى‏فرمايد: «سوگند به قرآنى كه داراى ذكر است» كه تو بر حقى و اين كتاب، معجزه الهى است (وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ). قرآن هم خودش ذكر است و هم داراى ذكر.
 «ذكر» به معنى يادآورى و زدودن زنگار غفلت از صفحه دل، ياد خدا، ياد نعمتهاى او، ياد دادگاه بزرگ رستاخيز، و ياد هدف خلقت انسان است.
 (آيه 2)- در اين آيه مى‏گويد: اگر مى‏بينى آنها در برابر اين آيات روشنگر و قرآن بيدار كننده تسليم نمى‏شوند نه به خاطر اين است كه پرده‏اى بر اين كلام حق افتاده «بلكه كافران گرفتار غرور و اختلافند» (بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ).
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/sad-1-50.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  5:16 PM
تشکرات از این پست
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 150

 (آيه 50)- بعد از اين جمله كوتاه و سر بسته كه خوبى حال آنها را اجمالا ترسيم مى‏كند، با استفاده از روش اجمال و تفصيل- كه روش قرآن است- به شرح آن پرداخته، مى‏گويد: بازگشت آنها به «باغهاى جاويدان بهشت كه درهايش به روى آنان گشوده است» (جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ).
تعبير به «مفتّحة لهم الابواب» اشاره به آن است حتى زحمت گشودن درها براى بهشتيان وجود ندارد، گوئى بهشت در انتظار آنهاست، و هنگامى كه چشمشان به آنان مى‏افتد آغوش باز مى‏كند و آنها را به درون دعوت مى‏كند!
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/sad-1-50.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  5:16 PM
تشکرات از این پست
parseman_110
parseman_110
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 10829
محل سکونت : فارس

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف های : 112 و 113 و 114

 

سوره مبارکه مومنون

 
نام سوره
مومنون
معنی
ايمان آورندگان
محل نزول
مکه
شماره سوره
۲۳
شروع در جزء
۱۸
تعداد آیه
۱۱۸
تعداد کلمه
۱۸۴۰
تعداد حروف
۴۸۰۲
نامهای دیگر
ندارد
علت نامگذاری
به علت ذكر اوصاف مؤمنين و آثار و نشانه هاي ايمان در 11 آيه اول سوره به اين نام معروف و ناميده شده است.
ترتیب سوره
به ترتيب جمع آوري، بيست و سومين سوره است به ترتيب نزول، هفتاد و سومين سوره است كه بعد از سوره « انبياء» و قبل از سوره «فصّلت» نازل شده است.
داستان های سوره
نوح: 23 تا 29،موسي: 45 تا 49.
فضیلت سوره
امام صادق(ع) فرمود: «هر كسي سوره مؤمنون را بخواند و در هر جمعه آن را ادامه دهد خداوند پايان زندگي او را با سعادت قرار مي دهد و جايگاه او فردوس اعلي ( بهشت برين) است، همراه با پيامبران و رسولان.»
اولین آیه
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ
آخرین آیه
وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
محتوای سوره
ذكر صفات و ويژگيهاي مؤمنين و صفاتي كه مايه رستگاري است از جمله: خشوع در نماز، اعراض از لغو، پرداخت زكات، حفظ عفت و امانتداري.
نشانه هاي خدا شناسي و آيات آفاقي و انفسي، آفرينش انسان و نعمتهاي خدا.
سرگذشت عبرت انگيز نوح، هود، موسي و عيسي (ع).
عكس العمل اقوام در برابر دعوت پيامبران.
هشدارهاي تند و كوبنده به مستكبران با دلايل منطقي براي بازگشت به سوي خدا.
بحث هاي فشرده دنيا و معاد، حساب وجزا و پاداش نيكوكاران و كيفر بد كاران.
حاكميت خدا بر عالم هستي و نفوذ فرمانش در همه جهان.
هدف آفرينش انسان.

 

 

که با این درد اگر در بند در مانند درمانند
aseman_parvaz10@yahoo.com
جمعه 21 تیر 1392  6:26 PM
تشکرات از این پست
parseman_110
parseman_110
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 10829
محل سکونت : فارس

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف های :115 و 116 و 117

 

سوره مبارکه نور

 
نام سوره
نور
معنی
نور- روشني.
محل نزول
مدینه
شماره سوره
۲۴
شروع در جزء
۱۸
تعداد آیه
۶۴
تعداد کلمه
۱۳۱۶
تعداد حروف
۵۶۸۰
نامهای دیگر
ندارد
علت نامگذاری
آيه 35 اين سوره، آيه: الله نور السموات و الارض معروف به آيه نور:«خداوند نور و اسمانها و زمين و تجلي بخش هستي مي باشد» در اين سوره است(در حقيقت مي توان اين سوره را سوره پاكدامني و عفت و مبارزه با آلودگيهاي اخلاقي دانست) ضمناً كلمه «نور» در قرآن 43 بار به كار رفته كه 7 بار آن تنها در اين سوره است. و5 بار آن در آيه نور آمده است
ترتیب سوره
به ترتيب جمع آوري، بيست وچهارمين سوره است. به ترتيب نزول، صد و دومين سوره است كه قبل از سوره« حج» و بعد از سئره«نصر» نازل شده است.
داستان های سوره
موسي: 35 تا 36، داستان افك: 11 تا21.
فضیلت سوره
امام صادق(ع) فرمود: «اموال خود را از تلف شدن و دامان را از ننگ بي عفتي حفظ كنيد بوسيله تلاوت سوره نور، و زنانتان را در پرتو دستوراتش از انحرافات مصون داريد كه هر كس قرائت اين سوره را در هر شبانه روز ادامه دهد كسي از خانواده او هرگز تا پايان عمر گرفتار عمل منافي عفت بخواهد شد.»
اولین آیه
سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
آخرین آیه
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ وَيَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
محتوای سوره
حكم مجازات شديد زن و مرد زناكار.
حديث معروف« افك» و تهمتي كه به يكي از همسران پيامبر(ع) زدند.
گناه سنگين شايعه سازي درباره افراد پاك.
دستور نهي از چشم چراني زن ومرد نسبت به همديگر و كنترل چشم از گناه.
حجاب زنان مسلمان، رعايت عفت وترك خود آرايي و خود نمايي زنان در خارج از خانه ها.
نكوهش بي حجابي.
ازدواج راهي براي جلوگيري از انحرافات و حفظ عفت جامعه.
آداب معاشرت و ا صول تربيت فرزندان.
آداب زندگي خانوادگي و ورود به خانه ها.
توحيد و مبدأ و معاد و تسليم بودن در برابر فرمان پيامبر (ع) كه پشتوانه همه برنامه هاي عملي و اخلاقي است.( گردن نهادن به دين خدا و اطاعت از فرستاده او).
حكومت جهاني مؤمنان صالح.

 

 

که با این درد اگر در بند در مانند درمانند
aseman_parvaz10@yahoo.com
جمعه 21 تیر 1392  6:28 PM
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 182

سوره صف [61]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 14 آيه است‏
محتواى سوره:
اين سوره در حقيقت بر دو محور اساسى دور مى‏زند:
يكى برترى اسلام بر تمام آئينهاى آسمانى، و تضمين بقاء و جاودانگى آن از سوى خداوند، و ديگر لزوم جهاد در طريق حفظ و پيشرفت اين آئين.
اما در يك نظر مى‏توان به سه بخش ديگر نيز اشاره كرد.
1- دعوت به هماهنگى گفتار و كردار و پرهيز از سخنان بى‏عمل.
2- يادآورى از پيمان شكنى بنى اسرائيل و بشارت مسيح به ظهور اسلام.
3- اشاره فشرده‏اى به زندگى حواريين مسيح و الهام از آنها.
انتخاب نام «صف» براى سوره به خاطر تعبيرى است كه در آيه چهارم اين سوره آمده، گاهى نيز به عنوان سوره «عيسى» و يا سوره «حواريين» ناميده شده است.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم:
 «هر كس سوره عيسى (سوره صف) را بخواند حضرت مسيح بر او درود مى‏فرستد و تا در دنيا زنده است براى او استغفار مى‏كند و در قيامت رفيق او است».
                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 170
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
 (آيه 1)- آغاز اين سوره نيز تسبيح خداوند است و به همين جهت آن را جزء سوره‏هاى «مسبّحات» (سوره‏هائى كه با تسبيح خدا شروع مى‏شود) شمرده‏اند.
مى‏فرمايد: «آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، همه تسبيح خدا مى‏گويند» (سبح لله ما فى السماوات و ما فى الارض).
چرا تسبيح او نگويند و از هر عيب و نقصى منزهش نشمرند با اين كه «او شكست ناپذير، و حكيم است» (و هو العزيز الحكيم).
 (آيه 2)-
شأن نزول:
جمعى از مؤمنان پيش از آنكه حكم جهاد نازل شود مى‏گفتند: اى كاش خداوند بهترين اعمال را به ما نشان مى‏داد تا عمل كنيم، چيزى نگذشت كه خداوند به آنها خبر داد كه «افضل اعمال، ايمان خالص و جهاد است» اما اين خبر آنها را ناخوشايند آمد و تعلل ورزيدند، آيه نازل شد و آنها را ملامت كرد.
تفسير:
اين آيه به عنوان ملامت و سرزنش از كسانى كه به گفته‏هاى خود عمل نمى‏كنند، مى‏فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چرا سخنى مى‏گوئيد كه عمل نمى‏كنيد»؟! (يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون).
 (آيه 3)- سپس در ادامه همين سخن مى‏افزايد: «نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوئيد كه عمل نمى‏كنيد» (كبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون).
آيه فوق هرگونه تخلف از عهد و پيمان و وعده، و حتى به گفته بعضى نذر را نيز شامل مى‏شود.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم: «وعده مؤمن به برادرش نوعى نذر است، هر چند كفاره ندارد، و هر كس تخلف وعده كند با خدا مخالفت كرده، و خويش را در معرض خشم او قرار داده، و اين همان است كه قرآن مى‏گويد:                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 171
 «يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون».
 (آيه 4)- در اين آيه مسأله اصلى را كه مسأله جهاد است پيش كشيده، مى‏فرمايد: «خداوند كسانى را دوست مى‏دارد كه در راه او پيكار مى‏كنند گوئى بنائى آهنين‏اند» (ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص).
بنابر اين نفس پيكار مطرح نيست، آنچه مهم است اين كه پيكار «فى سبيل اللّه» باشد و آن هم با اتحاد و انسجام كامل همانند سدّى فولادين.
از مهمترين عوامل پيروزى در برابر دشمنان انسجام و به هم پيوستگى صفوف در ميدان نبرد است، نه تنها در نبردهاى نظامى كه در نبرد سياسى و اقتصادى نيز جز از طريق وحدت كارى ساخته نيست.
 (آيه 5)- در تعقيب دو دستورى كه در آيات قبل در باره «هماهنگى گفتار و كردار» و «وحدت صفوف» آمده بود در اين آيه براى تكميل اين معنى به گوشه‏اى از زندگى دو پيامبر موسى و عيسى عليهما السّلام اشاره مى‏كند كه متأسفانه نمونه‏هاى روشنى از «جدائى گفتار و عمل» و «عدم انسجام صفوف» در زندگى پيروان آن دو ديده مى‏شود، با سرنوشت شومى كه به دنبال آن پيدا كردند.
نخست مى‏فرمايد: «به ياد آوريد هنگامى را كه موسى به قومش گفت: اى قوم من! چرا مرا آزار مى‏دهيد با اين كه مى‏دانيد من فرستاده خدا به سوى شما هستم»؟! (و اذ قال موسى لقومه يا قوم لم تؤذوننى و قد تعلمون انى رسول الله اليكم).
اين آزار اشاره به نسبتهاى ناروائى است كه به موسى مى‏دادند و خداوند موسى را از آن مبرا ساخت، در آيه 69 سوره احزاب مى‏خوانيم: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند و خداوند او را (از آنچه در حق او مى‏گفتند) مبرا ساخت».
ولى اين عمل بدون مجازات نماند چنانكه در پايان آيه مورد بحث مى‏خوانيم: «هنگامى كه آنها از حق منحرف شدند خداوند قلوبشان را منحرف ساخت، و خدا فاسقان را هدايت نمى‏كند» (فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم و الله                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 172
 لا يهدى القوم الفاسقين)
.
از اين تعبير استفاده مى‏شود كه هدايت و ضلالت، هر چند از ناحيه خداوند است اما زمينه‏ها و مقدمات و عوامل آن، از ناحيه خود انسان است.
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/saf.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  8:58 PM
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 183

 (آيه 6)- من بشارت ظهور «احمد» را آورده‏ام! در اين آيه به مسأله رسالت حضرت عيسى (ع) و كارشكنى و تكذيب بنى اسرائيل در مقابل او اشاره كرده، مى‏افزايد «و (به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت: اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم، اين در حالى است كه تصديق كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده [- تورات‏] مى‏باشم» (و اذ قال عيسى ابن مريم يا بنى اسرائيل انى رسول الله اليكم مصدقا لما بين يدى من التوراة).
 «و بشارت دهنده به رسولى كه بعد از من مى‏آيد و نام او احمد است» (و مبشرا برسول يأتى من بعدى اسمه احمد).
بنابر اين من حلقه اتّصالى هستم كه امت موسى و كتاب او را به امت پيامبر آينده (پيامبر اسلام) و كتاب او، پيوند مى‏دهم.
گرچه جمعى از بنى اسرائيل به اين پيامبر موعود ايمان آوردند، اما گروه عظيمى سرسختانه در برابر او ايستادند، و حتّى معجزات آشكار او را انكار كردند و لذا در پايان آيه مى‏افزايد: «هنگامى كه او [- احمد] با معجزات و دلائل روشن به سراغ آنان آمد گفتند: اين سحرى است آشكار»! (فلما جاءهم بالبينات قالوا هذا سحر مبين).
عجب اين كه: طايفه يهود، قبل از مشركان عرب، اين پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را شناخته بودند، اما با اين همه بسيارى از بت‏پرستان، ايمان آوردند ولى بسيارى از يهود بر لجاج و عناد و انكار باقى ماندند.
 (آيه 7)- در آيه قبل خوانديم كه چگونه گروهى معاند و لجوج على رغم بشارت پيامبر پيشين حضرت مسيح (ع) در باره ظهور پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله، و على رغم توأم بودن دعوت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله با «بينات» و دلائل روشن و معجزات، چگونه                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 173
 به مقابله و انكار برخاستند، در اينجا عاقبت كار اين افراد، و سرنوشت آنها را تشريح مى‏كند.
نخست مى‏فرمايد: «چه كسى ظالمتر است از آن كس كه بر خدا دروغ بسته در حالى كه دعوت به اسلام مى‏شود» (و من اظلم ممن افترى على الله الكذب و هو يدعى الى الاسلام).
آرى! چنين كسى كه دعوت پيامبر الهى را دروغ، معجزه او را سحر و آئين او را باطل مى‏شمرد ستمكارترين مردم است، چرا كه راه هدايت و نجات را به روى خود و ساير بندگان خدا مى‏بندد.
در پايان آيه مى‏افزايد: «و خداوند گروه ستمكاران را هدايت نمى‏كند» (و الله لا يهدى القوم الظالمين).
 (آيه 8)- مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند! سپس براى اين كه نشان دهد دشمنان حق قادر نيستند آئين او را برچينند ضمن تشبيه جالبى مى‏فرمايد: «آنان مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولى خداوند نور خود را كامل مى‏كند هر چند كافران خوش نداشته باشند»! (يريدون ليطفؤا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون).
آرى! همان گونه كه خداوند اراده كرده بود اين نور الهى روز به روز در گسترش است و دامنه اسلام هر زمان نسبت به گذشته وسيعتر مى‏شود، و آمارها نشان مى‏دهد كه جمعيت مسلمانان جهان على رغم تلاشهاى مشترك «صهيونيستها»، «صليبيها» و ديگر دشمنان اسلام رو به افزايش است.
 (آيه 9)- در اين آيه براى تأكيد بيشتر با صراحت مى‏گويد: «او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاده تا او را بر همه اديان غالب سازد هر چند مشركان كراهت داشته باشند» (هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون).
و سر انجام اسلام هم از نظر منطق، و هم از نظر پيشرفت عملى بر مذاهب ديگر غالب شد، و دشمنان را از قسمتهاى وسيعى از جهان عقب زد و جاى آنها را                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 174
 گرفت و هم اكنون نيز در حال پيشروى است.
البته مرحله نهائى اين پيشروى به عقيده ما با ظهور حضرت مهدى- عج- تحقق مى‏يابد كه اين آيات خود دليلى بر آن ظهور عظيم است.
 (آيه 10)- تجارتى پرسود و بى‏نظير! يكى از اهداف مهم اين سوره، دعوت به ايمان و جهاد است، اين آيه و سه آيه بعد نيز تأكيدى است به اين دو اصل، با مثال لطيفى كه انگيزه حركت الهى را در جان انسان به وجود مى‏آورد.
نخست مى‏فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! آيا شما را به تجارتى راهنمائى كنم كه شما را از عذاب دردناك رهائى مى‏بخشد»؟ (يا ايها الذين آمنوا هل ادلكم على تجارة تنجيكم من عذاب اليم).
 (آيه 11)- سپس به شرح آن تجارت پرسود پرداخته، مى‏افزايد: «و آن اين كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد» (تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبيل الله باموالكم و انفسكم).
بدون شك خدا نيازى به اين تجارت پرسود ندارد، بلكه تمام منافع آن دربست به مؤمنان تعلق مى‏گيرد، لذا در پايان آيه مى‏فرمايد: «اين براى شما (از هر چيز) بهتر است اگر بدانيد» (ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون).
ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از ايمان به خدا جدا نيست، همان گونه كه جهاد با جان، از جهاد با مال نمى‏تواند جدا باشد، و اگر مى‏بينيم جهاد با مال مقدم داشته شده نه به خاطر آن است كه از جهاد با جان مهمتر مى‏باشد، بلكه به خاطر اين است كه مقدمه آن محسوب مى‏شود چرا كه ابزار جهاد از طريق كمكهاى مالى فراهم مى‏گردد.
 (آيه 12)- تا اينجا سه ركن اساسى از اركان اين تجارت بزرگ مشخص شد «خريدار» خداست و «فروشنده» انسانهاى با ايمان، «و متاع» جانها و اموالشان، اكنون نوبت به ركن چهارم مى‏رسد كه بهاى اين معامله عظيم است.
مى‏فرمايد: اگر چنين كنيد «گناهانتان را مى‏بخشد و شما را در باغهائى از بهشت داخل مى‏كند كه نهرها از زير درختانش جارى است و در مسكنهاى پاكيزه در بهشت جاويدان جاى مى‏دهد، و اين پيروزى عظيم است» (يغفر لكم ذنوبكم                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 175
 و يدخلكم جنات تجرى من تحتها الانهار و مساكن طيبة فى جنات عدن ذلك الفوز العظيم)
.
در مرحله پاداش اخروى نخست به سراغ آمرزش گناهان مى‏رود چرا كه بيشترين ناراحتى فكر انسان از گناهان خويش است، همچنين اين تعبير نشان مى‏دهد كه نخستين هديه الهى به شهيدان راهش اين است كه تمام گناهانشان را مى‏بخشد.
 (آيه 13)- در اين آيه به دو شاخه از مواهب الهى در دنيا نيز اشاره كرده، مى‏فرمايد: «و (نعمت) ديگرى كه آن را دوست داريد به شما مى‏بخشد، و آن يارى خداوند، و پيروزى نزديك است» (و اخرى تحبونها نصر من الله و فتح قريب).
چه تجارت پرسود و پربركتى؟ كه سراسرش فتح و پيروزى و نعمت و رحمت است.
سپس به همين دليل به مؤمنان در مورد اين تجارت بزرگ تبريك مى‏گويد و مى‏افزايد: «و مؤمنان را بشارت ده» به اين پيروزى بزرگ (و بشر المؤمنين).
 (آيه 14)- همچون حواريون باشيد! در اين آيه كه آخرين آيه سوره صف مى‏باشد باز تكيه و تأكيد روى امر «جهاد» است كه محور اصلى سوره را تشكيل مى‏دهد، منتهى از طريقى ديگر اين مسأله را تعقيب مى‏كند، و مطلبى مهمتر از عنوان بهشت و نعمتهاى بهشتى ارائه داده، مى‏فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ياوران خدا باشيد» (يا ايها الذين آمنوا كونوا انصار الله).
خدائى كه تمام قدرتها از او سر چشمه مى‏گيرد و به او باز مى‏گردد.
سپس به يك نمونه تاريخى اشاره مى‏كند تا بدانند اين راه بدون رهرو نبوده و نيست، مى‏افزايد: «همان گونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت: چه كسانى در راه خدا ياوران من هستند»؟! (كما قال عيسى ابن مريم للحواريين من انصارى الى الله).
و «حواريون (در پاسخ با نهايت افتخار) گفتند: ما ياوران خدائيم» (قال الحواريون نحن انصار الله).                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 176
 و در همين مسير با دشمنان حق به مبارزه برخاستند «در اين هنگام گروهى از بنى اسرائيل ايمان آوردند (و به حواريون پيوستند) و گروهى كافر شدند» (فآمنت طائفة من بنى اسرائيل و كفرت طائفة).
اينجا بود كه نصرت و يارى ما به كمك آنها شتافت «ما كسانى را كه ايمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأييد كرديم، و سر انجام بر آنان پيروز شدند» (فايدنا الذين آمنوا على عدوهم فاصبحوا ظاهرين).
شما نيز حواريون محمد صلّى اللّه عليه و آله هستيد، و به اين افتخار مفتخريد كه ياوران اللّه و رسول خدا مى‏باشيد، و همان گونه كه حواريون بر دشمنان غلبه كردند شما نيز پيروز خواهيد شد.
حواريّون كيانند؟
در قرآن مجيد پنج بار از حواريون مسيح (ع) ياد شده كه دو بار در همين سوره است، اين تعبير اشاره به دوازده نفر از ياران خاص حضرت مسيح است كه نام آنها در انجيلهاى كنونى (انجيل متّى و لوقا باب 6) ذكر شده است.
در حديثى آمده است كه پيغمبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله هنگامى كه در «عقبه» با جمعى از اهل مدينه كه براى بيعت آمده بودند رو به رو شد فرمود: دوازده نفر از خودتان را انتخاب و به من معرفى كنيد كه اينها نماينده قوم خود باشند، همان گونه كه حواريون نسبت به عيسى بن مريم بوده‏اند و اين نيز اهميت مقام آن بزرگواران را نشان مى‏دهد.
 «پايان سوره صف»
 
 
منبع  : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/saf.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  8:59 PM
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 102

سوره طه [20]
 
اين سوره در «مكّه» نازل شده و 135 آيه است‏
 
محتواى سوره:
 
اين سوره نيز همانند ساير سوره‏هاى «مكّى» بيشتر سخن از «مبدأ» و «معاد» مى‏گويد.
 
بخش اول: اشاره كوتاهى به عظمت قرآن و بخشى از صفات جلال و جمال پروردگار است.
 
و در بخش دوم: كه بيش از هشتاد آيه را در بر مى‏گيرد از داستان موسى (ع) سخن مى‏گويد.
 
در سومين بخش: در باره معاد و قسمتى از خصوصيات رستاخيز سخن مى‏گويد.
 
در بخش چهارم: سخن از قرآن و عظمت آن است.
 
و در بخش پنجم: سر گذشت آدم و حوّا را در بهشت و سپس ماجراى وسوسه ابليس و سر انجام هبوط آنها را در زمين، توصيف مى‏كند.
 
و بالاخره در آخرين قسمت، نصيحت و اندرزهاى بيدار كننده‏اى، براى همه مؤمنان بيان مى‏دارد.
 
فضيلت تلاوت سوره:
 
در حديثى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم: «تلاوت سوره طه را ترك نكنيد چرا كه خدا آن را دوست مى‏دارد و دوست مى‏دارد كسانى را كه آن را تلاوت كنند، هر كس تلاوت آن را ادامه دهد خداوند در روز قيامت نامه اعمالش را به دست راستش مى‏سپارد، و بدون حساب به بهشت مى‏رود، و در                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏3، ص: 110
 
 آخرت آنقدر پاداش به او مى‏دهد كه راضى شود».
 
البته منظور تلاوتى است كه مقدمه انديشه باشد انديشه‏اى كه آثارش در تمام اعمال و گفتار انسان متجلّى شود.
 
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
 
 (آيه 1)- باز در آغاز اين سوره با حروف مقطعه، رو برو مى‏شويم، كه حسّ كنجكاوى انسان را بر مى‏انگيزد «ط، ه» (طه).
 
در حديثى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم «طه» از اسامى پيامبر است و معنى آن يا طالب الحقّ، الهادى اليه «اى كسى كه طالب حقى، و هدايت كننده به سوى آنى» است.
 
 «طه» مركب از دو حرف رمزى است «طا» اشاره به «طالب الحقّ» و «ها» اشاره به «هادى اليه» مى‏باشد، مى‏دانيم استفاده از حروف رمزى و علايم اختصارى در زمان گذشته و حال، فراوان بوده است، مخصوصا در عصر ما بسيار مورد استفاده است.
 
و كلمه «طه» مانند «يس» بر اثر گذشت زمان، تدريجا به صورت «اسم خاص» براى پيامبر اسلام (ص) در آمده است، تا آنجا كه آل پيامبر (ص) را نيز «آل طه» مى‏گويند، و از حضرت مهدى- عج- در دعاى ندبه «يابن طه» تعبير شده است.
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/taha-1-50.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  11:14 PM
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

ردیف 103

 (آيه 39)- فرعون براى جلوگيرى از به وجود آمدن فرزندى كه پيش بينى كرده بودند از بنى اسرائيل بر مى‏خيزد و دستگاه فرعون را در هم مى‏كوبد، دستور داده بود پسران آنها را به قتل برسانند، و دختران را براى كنيزى و خدمتگزارى زنده نگهدارند.
 
به هر حال مادر احساس مى‏كند كه جان نوزادش در خطر است. در اين هنگام خدايى كه اين كودك را براى قيامى بزرگ نامزد كرده است، به قلب مادر موسى چنين الهام كرد: «او را در صندوقى بيفكن، سپس آن صندوق را به دريا بينداز»! (أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ).
 
كلمه «تابوت» به معنى صندوق چوبى است و به عكس آنچه بعضى مى‏پندارند هميشه به معنى صندوقى كه مردگان را در آن مى‏نهند نيست.
 
سپس اضافه مى‏كند: «دريا مأمور است كه آن را به ساحل بيفكند، تا سر انجام دشمن من و دشمن او وى را بر گيرد» و در دامان خويش پرورش دهد! (فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَ عَدُوٌّ لَهُ).
 
و از آنجا كه موسى (ع) بايد در اين راه پر فراز و نشيب كه در پيش دارد در يك سپر حفاظتى قرار گيرد، خداوند پرتوى از محبت خود را بر او مى‏افكند آن چنان كه هر كس وى را ببيند دلباخته او مى‏شود، نه تنها به كشتن او راضى نخواهد بود بلكه راضى نمى‏شود كه مويى از سرش كم شود! آن چنانكه قرآن مى‏گويد: «و من محبتى از خودم بر تو افكندم» (وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي).                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏3، ص: 119
 
 مى‏گويند: قابله موسى از فرعونيان بود و تصميم داشت گزارش تولد او را به دستگاه جبّار فرعون بدهد، اما نخستين بار كه چشمش در چشم نوزاد افتاد گويى برقى از چشم او جستن كرد كه اعماق قلب قابله را روشن ساخت، و رشته محبت او را در گردنش افكند و هر گونه فكر بدى را از مغز او دور ساخت! در پايان اين آيه مى‏فرمايد: «هدف اين بود كه در پيشگاه من و در برابر ديدگان (علم) من پرورش يابى» (وَ لِتُصْنَعَ عَلى‏ عَيْنِي).
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/taha-1-50.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
جمعه 21 تیر 1392  11:15 PM
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
دسترسی سریع به انجمن ها