0

رخ تو دخلی به مه ندارد-بهار

 
shokoofeh
shokoofeh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1389 
تعداد پست ها : 952
محل سکونت : البرز

رخ تو دخلی به مه ندارد-بهار

رخ تو دخلی به مه ندارد

که مه دو زلف سیه ندارد

به هیچ وجهت قمر نخوانم

که هیچ وجه شبه ندارد

بیا و بنشین به کنج چشمم

که کس در این گوشه ره ندارد

نکو ستاند دل از حریفان

ولی چه حاصل؟ نگه ندارد

بیا به ملک دل ار توانی

که ملک دل پادشه ندارد

عداوتی نیست، قضاوتی نیست

عسس نخواهد، سپه ندارد

یکی بگوید به آن ستمگر :

« بهار مسکین گنه ندارد؟»

 

گنجور

 

قوم من ترنج را با پوست می خورند

 راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟

یک شنبه 8 اردیبهشت 1392  12:08 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها