سوزوكی رئیس لیگ قهرمانان آسیا پس از اعلام استانداردهای جدید میزبانی و كسب سهمیه كشورهای حاضر در این لیگ، با اشاره به امتیاز ده برابر شده ورزشگاه ها و نحوه برگزاری و میزبانی بازی های لیگ قهرمانان آسیا به مسئولان فوتبال ایران هشدارهای لازم را داد.
با توجه به استانداردهای جدید كنفدارسیون فوتبال آسیا برای برگزاری دوره جدید لیگ قهرمانان و تخصیص سهمیه های ملی به كشورها. نحوه میزبانی، ارگانیزم اجرایی برگزاری بازی ها توسط باشگاه، تجهیزات ورزشگاه ها، امكانات ویژه خبری و رسانه ای، استودیوهای تلویزیونی، امكانات رفاهی و فرهنگی برای تماشاگران شامل ۱۰۰ امتیاز شده است.
در این میان بخش فنی لیگ قهرمانان در بررسی های مقدماتی نتوانسته است به بهترین ورزشگاه ایران بیشتر از ۱۰ امتیاز بدهد و این یعنی عدم امكان برگزاری مسابقه های لیگ قهرمانان در ایران و از سوی دیگر به دست نیاوردن این امتیاز مشترك برای همه تیم های حاضر به معنی كاهش سهمیه فوتبال ایران در لیگ ۲۰۱۱-۲۰۱۲ است.
در این بررسی مقدماتی بخش فنی لیگ قهرمانان آسیا، به عنوان نمونه ورزشگاه آزادی تهران را به دلیل مدیریت دولتی غیر هماهنگ با باشگاه ها، عدم مدیریت و میزبانی باشگاه های فوتبال، حضور دستگاه های متعدد موازی با میزبانی مسابقه فوتبال، بیشترین امتیاز منفی را در نظر گرفته و در بخش امكانات ورزشگاه فرسودگی شدید در سیستم های خدماتی، رفاهی، بهداشتی و مدیریتی، نداشتن صندلی كامل، نداشتن سقف، نورپردازی غیر استاندارد، سیستم صوتی ناتوان، اسكوربرد معیوب، ساختار غیرمكانیزه فروش و كنترل بلیت، حضور پلیس در داخل ورزشگاه، طراحی نشدن نیروهای ویژه حفاظتی ورزشگاه، زمان ورود نامحدود به ورزشگاه، ناتوانی در تخلیه سریع ورزشگاه، نبود استودیوهای تلویزیونی ایزوله، نبود جایگاه ویژه خبرنگاران با امكانات مدرن، طراحی نشدن جایگاه ویژه میهمانان ورزشی مناسب، ناتوانی در برگزاری برنامه های فرهنگی و هنری در حاشیه مسابقه ها و عدم راهنمایی و نورپردازی مناسب معابر ورزشگاه آزادی را یكی از فرسوده و ناتوان ترین ورزشگاه های آسیا معرفی كرده است.
البته در این بررسی پخش تلویزیونی بسیار ضعیف با ۶ دوربین از سوی كارشناسان رسانه ای لیگ قهرمانان برای مخاطب حرفه ای زجرآور تلقی شده، همچنین كارشناسان فنی این مسابقه های مهم از استقرار امكانات پخش این بازیها در كنار تونل ورزشگاه و نصب سیستم های حرفه ای ارسال تصاویر در پشت دروازه ها به عنوان منفی ترین نكته تكنیكی پخش این بازیها در ایران نام برده اند.
در ادامه این بررسی به عمل آمده برخی امكانات شهرستانی مانند ورزشگاه ذوب آهن، ورزشگاه مس، ورزشگاه صباباتری و حتی ورزشگاه تختی تهران امتیازی به مراتب بیشتر از ورزشگاه پیر و فرسوده آزادی دارند.
به نظر می رسد، در این میان ورزشگاه تختی تهران با در اختیار داشتن بخش زیادی از امكانات مناسب رفاهی و با رفع نواقص تلویزیونی شاید راه نجات كوتاه مدتی برای فوتبال ملی و باشگاهی ایران در سال آینده میلادی باشد.
در این باره مهندس سعید آشتیانی مدیر اجرایی ایرانی ساخت پروژه ورزشگاه های جام ملت های اروپا ۲۰۱۲ در اوكراین به خبرنگار یوفا فارسی گفت: متاسفانه ورزشگاه هایی كه در ایران است، استانداردهای ۴۵ سال پیش دنیا را دارد. حتی ورزشگاه هایی كه در ۴ سال گذشته ساخته شده از نقشه های ۳۰ سال پیش یك شركت هندی كپی زده شده است.
برای ساخت ورزشگاه های جدید امكانات بیش از ظرفیت در موقعیت ویژه ای قرار گرفته است، حتی این موضوع برای فیفا هم مورد توجه قرار گرفته و هدف خود را از ورزشگاه پرجمعیت ناتوان به ورزشگاه های مدرن ولی متوسط تغییر داده است.
وی با اشاره به تجربه شركت مطبوعش در ساخت ورزشگاه های فوتبال مدرن گفت: ما پیشتر ورزشگاه فوتبال دوحه كه یكی از ورزشگاه های شیك و كلاسیك جهان است را ساخته ایم و در حال حاضر یكی از تیپیك ترین ورزشگاه های اختصاصی فوتبال اروپا را در كیف به مرحله نهایی نزدیك كرده ایم.
در ورزشگاه های نامبرده بیش از ۲۰ استودیو تلویزیونی، سیستم های نورپردازی حرفه ای ۳۶۰ درجه، سیستم صوتی فراگیر سه بعدی، امكانات كنترل امنیتی و حفاظتی ویژه، ساختار حرفه ای سیستم پیش فروش، فروش، هدایت، ورود، كنترل، جانمایی، كنترل جانمایی، فلاگ گذاری تماشاگران ویژه، راهنمایی خروج، كنترل خروج و پایان برگزاری را اجرا كرده ایم.
مهندس آشتیانی در خصوص علت ضعف ساخته نشدن این امكانات در ایران گفت: متاسفانه در ایران هم پول هست و هم امكانات خوب! ولی متاسفانه مدیران ورزشی اغلب آدم های بی اطلاع و به شدت علاقه مند كار كردن با برخی پیمانكاران سنتی در داخل كشور هستند.
وقتی سطح فعالیت ها به چند شركت ناتوان محدود می شود، باید هم روز به روز ایران از ساخت مجموعه های مدرن و حرفه ای ورزشی دور بماند، من با سرافرازی می گویم شركت ها و مهندسان توانمند ایرانی بسیاری در سراسر جهان وجود دارند كه می توانند مدرن ترین سالن ها و ورزشگاه های جهان را در ایران بسازند، ولی متاسفانه مدیریت حاكم به ورزش ایران احساس نیاز نمی كند و بودجه را در روش های سنتی و شركت های اقماری هزینه می كند.
به نظر می رسد با اشكالات برشمرده، فوتبال ایران یا باید تحول شگرفی در نحوه بازسازی، مدیریت ورزشگاه ها و واگذاری میزبانی به باشگاه ها جستجو كند یا قید فوتبال بین المللی را در رده های باشگاهی و تیم ملی بزند.