آقای زلزله سلام!
قانون: آقای زلزله این چه اوضاعیه که درست کردی؟ این چه وضعیه که راه انداختی؟ آخه چرا این مملکت رو بردی رو ویبره؟ ما مگه کمربند لاغری تو هستیم؟ زلزله جان مگه میخواهی کاندیدای ریاست جمهوری بشی که سفرهای استانی خودت رو از الان شروع کردی؟ هی از این شهر به اون شهر! از این منطقه محروم به اون منطقه محروم! برای دلخوشی این بندگان خدا لااقل چهار تا وعده دست نیافتنی هم نمیدی.
نه سیبزمینیای نه کارت هدیهای، اصلن هیچی! این انصافه؟حالا درسته ما مردم نجیبی هستیم و انواع بلایای غیرطبیعی رو تحمل میکنیم ولی این دلیل نمیشه که فکر کنی مقابل بلایای طبیعی هم همون مقاومت رو داریم! من از منابع آگاه شنیدم که قبل اومدنت یه سر اومدی اینجا و یه برآورد کردی و به این نتیجه رسیدی که اینا رو هرکاری کنی تکون نمیخورن، بعد خودتو نازل کردی رو سر ما! این حرکت درستی نیست برادر.
زلزله محترم!
الان دنیا دیگه خیلی فرق کرده، دیگه مثل قبل نمیشه اوضاع رو راست و ریس کرد. من از خودت نشنیدم ولی میگن گاهی اوقات به خاطر بدحجابی نازل میشی! حقیقت داره زلزله؟ یعنی روی این همه سرزمین بیحجاب هیچ حساسیتی نداری عدل چسبیدی به بدحجابها؟ اصلن تا حالا وگاس رفتی؟! حتم دارم اگه بری اونجاها اینقدر پابند میشی که 10 سال به 10سال هم به ما سر نمیزنی! بعضیها هم میگن تو هم توی این یکی دوماهه مونده به انتخابات هی واسه اومدن احساس تکلیف میکنی. خب من مطمئنم هیچکی بهت رای نمیده، حداقل من که نمیدم، چون اگه بنا بر ویران شدنه به شخصه نوع تدریجیاش رو بیشتر ترجیح میدم!
زلزله جان!
رسیدیم به آخرای نامه، پریشب بعد از سر زدن به آذربایجان و بوشهر و یزد و شیراز رسیدی به اصفهان. آخه مرد حسابی درسته گفتن «به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی»، ولی با شما که نبودن! چرا همهچی رو به خودت میگیری؟ یه کم مراعات حال و روز ما رو بکن! خدا رو خوش نمیاد هی نازل بشی رو سر این مملکت. ما که به اندازه کافی هر روز داریم میلرزیم، تو دیگه درجهاش رو بیشتر نکن. لطف میکنی.