چاي را تلخ بنوشيد!
روزنامه كيهان را كه باز ميكنم، ميبينم با تيتر درشت زده است: طنز را جدي بگيريد! طبيعي است كه اصلاً تعجب نميكنم. خبر را كه ميخوانم متوجه ميشوم كه دولت بخشنامه داده است به تمام دواير دولتي و ادارت و نهادها كه از تاريخ ابلاغ بخشنامه همه رؤسا و مديران و سرپرستان ظرف مدت يك ماه بايد برنامه عملي خود را براي اشاعه فرهنگ طنز و شوخ طبعي در جامعه ارائه دهند و در استخدام نيرو براي طنزنويسان اولويت خاص قائل گردند و كار ارباب رجوع طناز را زودتر راه بيندازند و در برنامههاي رسمي فرهنگي از طنز استفاده بيشتري كنند و آثار طنز را بخرند و به كاركنان خود هديه دهند و خلاصه تحول اساسي در عرصه طنز صورت گيرد. به طوري كه كشورمان ظرف يكسال به رتبه اول طنز در خاورميانه و طي چهارسال به عنوان طنازترين كشور جهان معرفي شود. با خودم ميگويم مگر اين طنزپردازان چه گلي به سر جامعه زدهاند كه دولت اين قدر آنها را تحويل ميگيرد؟ جامعه امروز ما به اندوه بيشتر از شادي نياز دارد. هرجا ميرويم همه چيز مسخره شده و ملت دارند هرهر ميخندند. بجاي جواب سلام و راه انداختن كار ملت، لبخند تحويل ميدهند. جديت از ميان ملت رخت بربسته و اخمها باز شده. پيمانكاران در جواب كارفرمايان شعر طنز ميخوانند و كارپردازان، براي كارمندان لطيفه ميفرستند. در چنين آشفته بازاري، حمايت بيشتر از طنز چه معني دارد؟ مداحان و نوحهخوانان كه ستونهاي اصلي جامعه را تشكيل ميدهند، بازارشان كساد شده و برنامهسازان، بيشتر به ساخت سريالهاي طنز رو آوردهاند. بايد فكري براي انحطاط اين جامعه طنز زده كرد. اولين گام را هم خود بنده بر ميدارم و از همين نريبون مقدس، به همه ملت ايران اعلام ميكنم كه دور طنز را خط بكشيد و اگر سعادت دنيوي و اخروي را ميخواهيد، برويد جدي و عبوس باشيد. طبق اطلاع واصله، تا كنون هيچ طنزپردازي به بهشت راه پيدا نكرده است و بيشتر ساكنين بهشت آباد را آدمهاي اخمو و تلخ و محزون تشكيل ميدهند. طنزهاي مثنوي معنوي، گلستان سعدي و ديوان حافظ را از ذهن خود و جامعه بزداييد و اخلاق ناصري بخوانيد چاي را تلخ بنوشيد و سعادتمند زندگي كنيد.
ابن محمود
قوم من ترنج را با پوست می خورند
راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟
یک شنبه 1 اردیبهشت 1392 3:41 PM
تشکرات از این پست