شاید خدا نخواسته تا دربدر شویم
بعد از غروب فاطمه ، ما بی پدر شویم
یعنی علی بدون تو ؟ هیهات!...می شود؟
شاید خدا نخواسته شرمنده تر شویم
شاید خدا نخواسته همراهی علی
آری خدا نخواسته ، بی راهبر شویم
یاسی کجا تاب کبودی داشت، فاطمه
خون جگر نهفته ای ! ما خون جگر شویم ؟
بانو وداع تلخ تو داغی همیشگی است
این داغ شعله می زند، تا شعله ور شویم
دنیای بعد تو شده دنیای بی فروغ
چیزی نمانده بعد تو بی بال و پر شویم
بانو نبودی ! خانه از جبریل بی اثر
«قرآن » گرنبود ... مفقود الاثر شویم !