0

بعد از غروب فاطمه - رضا محمد صالحی

 
shokoofeh
shokoofeh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1389 
تعداد پست ها : 952
محل سکونت : البرز

بعد از غروب فاطمه - رضا محمد صالحی

شاید خدا نخواسته تا دربدر شویم
بعد از غروب فاطمه ، ما بی پدر شویم

یعنی علی بدون تو ؟ هیهات!...می شود؟
شاید خدا نخواسته شرمنده تر شویم

شاید خدا نخواسته همراهی علی
آری خدا نخواسته ، بی راهبر شویم

یاسی کجا تاب کبودی داشت، فاطمه
خون جگر نهفته ای ! ما خون جگر شویم ؟

بانو وداع تلخ تو داغی همیشگی است
این داغ شعله می زند، تا شعله ور شویم

دنیای بعد تو شده دنیای بی فروغ
چیزی نمانده بعد تو بی بال و پر شویم

بانو نبودی ! خانه از جبریل بی اثر
«قرآن » گرنبود ... مفقود الاثر شویم !

قوم من ترنج را با پوست می خورند

 راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟

دوشنبه 26 فروردین 1392  12:33 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها