العجل ای آخرین دُرٌ زمان...
ای غروب غیبت تو, نوبهار عمر من
آفتاب العجل در کوچه های عصر من
ای قنوتت هم دعا بهر غریب
تو بخوان این آخرین امن یجیب
قبله راز و نیاز من تویی
“مستجبات نماز من تویی“
صبح هر جمعه دعای ندبه ام
می ترواد از دل پر غصه ام
تا به کی ای آفتاب پشت ابر
گریه, ناله, صبح جمعه, هر سحر
مادرت در پشت در خواند تو را
جد عطشان تو هم خواند تو را
العجل ای مهدی صاحب زمان
العجل ای آخرین دُرٌ زمان
نیره مختاری
|
|
قوم من ترنج را با پوست می خورند
راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟
دوشنبه 26 فروردین 1392 12:27 AM
تشکرات از این پست