0

كجا گذشت، كجا انتقام؟

 
iran313
iran313
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 1561
محل سکونت : اصفهان

كجا گذشت، كجا انتقام؟

عنوان  :  كجا گذشت، كجا انتقام؟
 روزنامه رسالت، شماره 7633 به تاريخ 18/6/91، صفحه 6
 
نویسنده: مصطفی یاسینی
 
درباره اخلاق اجتماعی
در زندگی اجتماعی انسان، گاهی اوقات شرایطی پیش می‌آید كه انسان در عالم رفاقت و معاشرت با بی وفایی و یا حتی ظلم از جانب دوستش مواجه می‌شود. حال در این شرایط چه باید كرد؟ وظیفه انسانی و اسلامی در این موقعیت چیست؟ در حالت طبیعی، آدمی نسبت به كسی كه می‌خواهد حق او را پایمال كند، حساس است. اصل وجود این روحیه در انسان نه تنها اشكالی ندارد، بلكه مفید هم هست. اگر آدمی نسبت به ظلمی كه در حق او می‌شود بی اعتنا باشد و هر كسی به خود اجازه دهد تا هر نوع ظلمی در حق او روا دارد، در زندگی دنیا و در امور اخروی موفقیتی نخواهد داشت. بی تردید انسان نباید ظلم پذیر باشد. اما در عالم رفاقت، ظلم پذیر بودن یا نبودن، شكل دیگری دارد. اگر شخص بیگانه ای به انسان ظلم كرد باید به او پاسخی مناسب و درخور داد؛ ولی اگر دوستی در حق دوست خود ظلم روا بدارد، جواب دیگری می‌طلبد. ‏
 
به طور كلی یكی از مسائلی كه در اخلاق اجتماعی مطرح است، پاسخ به تعدی و ظلمی است كه گاه در محیط دوستانه رخ می‌دهد. آیا باید در مقابل این نوع رفتارها مقابله به مثل نمود؟ آیا سختگیری، ترشرویی و انتقامجویی لازم است؟ یا اینكه می‌باید چشم پوشی و اغماض كرد و با بی اعتنایی از كنار آن گذشت؟ در دستورات شرع مقدس هر دو نوع رفتار مطرح شده است؛ ولی هركدام جایگاه و مقام خاص خود را دارد. در فضای دوستی و مقام رفاقت، به عفو و اغماض و گذشت سفارش شده است:
«فاعف عنهم واصفح ان الله یحب المحسنین؛
از آنها بگذر و صرف نظر كن مگر دوست نمی‌دارید كه خداوند از شما درگذرد؟!»(مائده: 13).
 
این آیه به روشنی اهمیت عفو و گذشت و اغماض را بیان می‌كند؛ ولی در برخی موارد، مقابله به مثل و انتقام تجویز و حتی سفارش شده است، كه شما هم در برابر ظلم و تعدی دیگران مقابله به مثل كنید و انتقام بگیرید، بخصوص در برابر دشمنان دین هرگز كوتاه نیایید.
 
به هرحال در این مقام جای بحث فراوانی وجود دارد كه در كجا عفو بهتر است و در كجا مقابله به مثل و انتقام؟ آیا به محض اینكه كسی ظلم كرد باید درصدد قصاص برآمد؟ آیا وظیفه ما و بهترین كار این است كه اگر كسی مرتكب ظلم شده و نسبت به اموال و اعراض دیگران تعدی نمود، او را از عملكرد زشتش آگاه نسازیم و چشم پوشی كنیم یا اینكه همه جا درصدد مقابله به مثل و انتقام و ستاندن حق خود باشیم؟ شاید از بررسی آیات و روایات در این زمینه بتوان به این نتیجه رسید كه قاعده كلی از نظر حقوقی و قانونی این است كه اگر كسی مرتكب ظلم شد، طرف مقابل و فرد مظلوم حق دارد مقابله به مثل نماید؛ ولی این سخن، بیان یك مسئله قانونی است و در مسائل اخلاقی چنین دستورالعملی وجود ندارد؛ بلكه از نظر اخلاقی و برحسب موارد، وظیفه انسان تغییر می‌كند.
 
در برخی موارد اگر كسی مرتكب ظلم شود باید چشم پوشی كرد و نباید درصدد احقاق آن برآمد. چه بسا با این عمل، طرف مقابل جَری شود و نسبت به همان شخص و همچنین دیگران دوباره ظلم روا دارد. از طرفی نیز گاهی گذشت باعث جرات یافتن طرف مقابل می‌شود؛ یعنی اگر در برابر ظلم او مقابله به مثل نشود، وی جرات پیدا می‌كند و باز هم مرتكب این عمل زشت می‌شود. پس در اینجا به عنوان نهی از منكر یا تادیب، لازم است انسان عكس‌العمل نشان دهد.
 
درست است كه انسان می‌تواند اهل گذشت باشد و از حق خود بگذرد؛ اما این كار صحیح نیست؛ چراكه او را در تكرار گناه جَری می‌كند. باید عكس العملی مناسب نشان داد تا دیگر این كار را تكرار نكند و به خود اجازه ندهد كه در حق دیگران چنین رفتاری داشته باشد. از طرف دیگر باید توجه داشت كه وقتی حقی تضییع شود در واقع حقی از خداوند متعال فرو گذارده می‌شود؛ یعنی در حقیقت فرد گنهكار ظلم بزرگتری در حق خودش روا داشته است. لذا نباید راضی شد كه وی گناهكار تربیت شود. اخلاق اسلامی اقتضا می‌كند كه انسان در محیط زندگی خویش نگران گنهكاری دیگران باشد چرا كه اگر با چنین افرادی برخورد لازم و مناسب نشود، نه تنها حق دیگران تضییع می‌گردد و به دیگران ظلم می‌شود، بلكه خود فرد نیز متضرر شده و شخصیتش فاسد می‌گردد. برای جلوگیری از ارتكاب گناه و تكرار كار زشت باید عكس العمل نشان داد تا گنهكار تنبیه شود. در چنین مواردی قصاص و مقابله به مثل بهتر از گذشت است؛ چراكه چشم پوشی باعث جرات او در تكرار گناهش می‌شود.‏
 
در مواردی نیز مقابله به مثل و انتقام، نه تنها فرد را اصلاح نمی‌كند بلكه موجب آن می‌شود كه بر رفتار بد و زشت خود اصرار ورزد و به كمیت و كیفیت آن بیفزاید؛ خشونتش افزوده، بدبینی وی مضاعف و دشمنی او دو چندان گردد و لذا چشم پوشی كردن بهتر است؛ چه به هرحال او اصلاح نمی‌شود، پس بهتر آن است كه ما بر بار خصومت او نیفزاییم. نتیجه آنكه در برخی موارد انسان باید حق خود را بازستاند تا جلوی مفسده ای را بگیرد و مانع رشد و توسعه فساد گردد. چه بسا استیفای حق موجب تادیب شخص گردد و روش صحیح رفتار با دیگران را به او بیاموزد. همچنین در برخی موارد اگر آدمی عفو كند، موجب اصلاح طرف مقابل خواهد شد؛ به این ترتیب كه او از زشتی رفتار خویش آگاه و شرمنده می‌شود. اگر انسان در مقابل كار بدی كه آن شخص مرتكب شده، خوبی كند باعث تنبه وی می‌گردد.

 

 

امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/

 

شنبه 24 فروردین 1392  8:47 AM
تشکرات از این پست
abdo_61 salma57 mina_k_h
دسترسی سریع به انجمن ها