سيد مصطفي دوازدهمين و آخرين فرزند خانواده و هفتمين پسر اين خانواده پر بركت .
مصطفي از 14 سالكي وارد بسيج شد و از 17 سالگي پا به سنگر جبهه هاي جنوب و غرب كشور گذاشت . سيد تمام هستي و زندگيش را وقف جنگ كرد . آنقدر در جبهه ماند كه دوستانش به او پير جبهه مي گفتند . مقداري از حقوقش را به حساب جنگ مي ريخت و بعد از شهادت معلوم شد كه سر پرستي چند خانواده بي بضاعت را نيز بر عهده داشته است .
او معتقد بود : « جبهه به ما نيازي ندارد اين ما هستيم كه به جبهه نياز داريم » . بر مبناي اين اعتقاد تكامل خود را در جبهه مي ديد .مسير مسؤوليت هاي سيد مصطفي از تك تير اندازي در لشكر 14 امام حسين شروع شد .
شهيد واجدي به سرعت در جبهه رشد كرد و وارد واحد اطلاعات عمليات شد و به عنوان سر تيم شناسايي تا اعماق مواضع دشمن نفوذ مي كرد . پس از آن به سمت معاون واحد و بعد مسؤول واحد اطلاعات عمليات تيپ 44 قمر بني هاشم منصوب شد و با جان و تمام وجود خدمت كرد.
عملياتهايي كه سيد مصطفي واجدي در آنها شركت داشت عبارت است از : طريق القدس ، فتح المبين ، بيت المقدس ، رمضان ، والفجر يك و چهار ، خيبر ، بدر و عمليات هاي محدود و كوچك ديگر .
در عمليات والفجر هشت اين عارف شب و شير روز پس از آنكه بارها و بارها مجروح شده ، از اينكه به فيض شهادت نائل نيامده ناراحت بود در تاريخ 27/11/64 در بهترين حالات يعني در حال نماز بر اثر اصابت تركش به تمامي بدنش رستگار شد و نزد جدش رسول الله شتافت .در اين عمليات او فرمانده گردان بود .