صبر جمیل
حضرت یعقوب یکی از چندین پیامبر بنی اسرائیل هستند که درباره زندگیشان؛ بسیاری روایات خلاف واقع از یهودیان نقل شده است! مانند داستانهای ]چگونگی به پیامبری رسیدن ایشان یا کشتی گرفتن ایشان با خداوند بلند مرتبه و بسیاری داستانهای دروغ دیگر. اما در اینجا میخواهیم نقل شیرین قرآن که همانا بیان کننده حقیقت ناب و نابترین حقیقت است را از زندگی این پیامبر الهی بررسی کنیم.
حضرت یعقوب پسر حضرت اسحاق و نوه حضرت ابراهیم علیهاسلام است. ایشان پدر حضرت یوسف و جد بزرگ یهودیان است، حضرت یعقوب دوازده پسر داشتند که در میان این ۱۲ پسر، یوسف مورد توجه بیشتر پدر بود و همین فرزند و ماجرای فقدان و دوریاش، عامل محک خوردن صبر این پیامبر شد؛ و از موارد بارز صبر در زندگی ایشان، صبر وی در فراق فرزندشان یوسف (ع) میباشد.
داستان از این قرار بود که برادران یوسف (ع) پس از آنکه از روی حسادت وی را به چاه انداختند، پیراهن خونین وی را نزد پدر آوردند، حضرت یعقوب گفت: چنین نیست. «و جاؤ على قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم أنفسکم أمرا فصبر جمیل و الله المستعان على ما تصفون» «بلکه دلهای شما کارى بزرگ را در نظرتان نیکو جلوه نموده، صبرى نیکو باید و خداست که در این باب از او کمک باید خواست» (یوسف؛۱۸).
توصیف «صبر» با لفظ «جمیل» از اینرو به کار میرود که ممکن است صبر جمیل و شایسته نباشد و وقتی صبر جمیل است که براى رضاى خدا باشد. به معنای دیگر مقصود صبرى است که شکوه و بیتابى همراه آن نباشد. شکیبایى در برابر حوادث سخت و طوفانهای سنگین نشانه شخصیت و وسعت روح آدمى است، گاه انسان به ظاهر شکیبایى میکند ولى چهره این شکیبایى را با گفتن سخنان زننده که نشانه ناسپاسى و عدم تحمل حادثههاست زشت و بدنما میسازد. اما افراد با ایمان و قوى الاراده کسانى هستند که در این گونه حوادث هرگز پیمانه صبرشان لبریز نمیگردد و سخنى که نشان دهنده ناسپاسى و کفران و بى تابى و جزع باشد بر زبان جارى نمیسازند، صبر آنها، «صبر زیبا» و «صبر جمیل» است.
با توجه به آیات دیگر این سوره که میخوانیم یعقوب آنقدر گریه کرد و غصه خورد که چشمانش را از دست داد، این سؤال پیش میآید که آیا این منافات با صبر جمیل ندارد!؟
پاسخ این سؤال یک جمله است و آن اینکه قلب مردان خدا کانون عواطف است، جاى تعجب نیست که در فراق فرزند، اشکهایشان همچون سیلاب جارى شود، این یک امر عاطفى است، مهم آن است که کنترل خویشتن را از دست ندهند؛ یعنى سخن و حرکتى بر خلاف رضاى خدا نگویند و نکنند. از احادیث اسلامى استفاده میشود که اتفاقاً همین ایراد را به هنگامى که پیامبر اکرم (ص) بر مرگ فرزندش ابراهیم اشک میریخت به او گفتند که شما ما را از گریه کردن نهى کردى اما خود شما اشک میریزید؟ پیامبر در جواب فرمودند: «تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الرب» «چشم میگرید و قلب اندوهناک میشود ولى چیزى که خدا را به خشم آورد نمیگویم.»
در جاى دیگر میخوانیم که فرمود: «لیس هذا بکاء ان هذا رحمة» «این گریه بى تابى نیست، این رحمت (گریه عاطفى) است.»
گذشته از رابطه عاطفی پدر و فرزندی یوسف و یعقوب علیهاسلام، آنچه تحمل فراق یوسف را سختتر میکرد؛ این بود که یعقوب به مقام پیامبری یوسف واقف بود و میدانست او بهترین خلق روی زمین در زمان خودش است.
یوسف محبوبترین مردم در دل او بود و وقتی خبر میدهند که چنین محبوبى طعمه گرگ شده، و براى گواهى خود پیراهن خونآلودش را آوردهاند. ثانیا او خود به طور یقین میداند که اینان در آنچه که میگویند دروغگویند و در نابود کردن یوسف دست داشتهاند، از طرف دیگر راهى براى تحقیق مطلب و فهمیدن اینکه بر سر یوسف چه آمده و در چه حالى است، در دست ندارد. او براى چنین پیشامدهاى ناگوارى جز فرزندانش چه کسى را دارد که براى دفع اندوهش به این سو و آن سو روانه کند؟ و حال اینکه این مصیبت به دست همین فرزندان رخ داده، نزدیکتر از ایشان چه کسى را دارد که با کمک وى از ایشان انتقام بگیرد؟ و به فرضى هم که داشته باشد چگونه میتواند فرزندان خود را طرد نماید. پس چاره کار در صبر است و صبر بهترین راه است.
قرآن کریم این ویژگی حضرت یعقوب را در آیه ۱۸ سوره یوسف، این چنین به تصویر میکشد که:
وَ جَاءُو عَلىَ قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِب قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًاا َصَبرٌْ جَمِیل وَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلىَ مَا تَصِفُون (۱۸ یوسف)
البته جدای از صبر ایشان، مقام و منزلت حضرت یعقوب در آیات دیگری از قرآن نیز بیان شده است از جمله در آیه ۷۲ سوره انبیاء، ایشان در زمره صالحین یاد شده است:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ نَافِلَةً وَ کلاًُّ جَعَلْنَا صَالِحِین» (۷۲ انبیاء)
از این دست آیات که بیان کننده مقام و منزلت پیامبران الهی است در قران کریم به وفور بیان شده است؛ و تدبر در سیره و زندگی نورانی این آیات است که میتواند بهترین برنامه زندگی برای مراحل گوناگون زندگیمان باشد.
سبک زندگی اسلامی