0

چرا باید خدا را بشناسیم؟

 
iran313
iran313
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 1561
محل سکونت : اصفهان

چرا باید خدا را بشناسیم؟

  • چرا باید خدا را بشناسیم؟

درباره فلسفه بحث پیرامون وجود خداوند دو پرسش مطرح شده است: یکی این که چه چیز انسان را به بحث درباره‎ وجود خداوند بر می‌‎انگیزد و دیگری این که شناخت خداوند و ایمان به او چه فایده‎ای به دنبال خواهد داشت؟

 
متکلمان اسلامی در پاسخ به چرایی گرایش انسان به بحث وجود خداوند دلابل ذیل را برشمرده‌اند:
 
۱. لزوم جلوگیری از زیان‌های مهم
هیچ انسان عاقلی در لزوم جلوگیری از زیان‌های مهم تردید نمی‌کند. اصل «لزوم دفع ضرر» یکی از پایدارترین اصول زندگی بشر به شما می‌رود و تجربه قرن‌ها زندگی انسان، استواری آن را تأیید می‌کند. هرگاه ضرر و زیان از اهمیت ویژه ‎ای برخوردار باشد، اصل یاد شده قاطع‌تر و نمایان‌تر خواهد بود. در این صورت، احتمال ضرر نیز کافی است تا انسان را به چاره اندیشی برای پیش گیری از آن بر انگیزد. 
 
از سوی دیگر، در طول تاریخ افراد برجسته ‎ای به نام پیامبران و رهبران الهی ظهور کرده و از وجود خداوند، احکام و قوانین الهی، پاداش‌های و کیفرهای اخروی سخن گفته و بشر را به ایمان به این آموزه‌ها دعوت کرده‌اند؛ و خود نیز در عین پای‎ بندی سرسختانه به گفتار خویش، دین ورزانی ثابت قدم و کوشا بوده‌اند. بدون شک، اگر از گفتار و رفتار آنان یقین به وجود خداوند، ‌دین و آئین الهی حاصل نشود، حداقل احتمال وجود او قوت می‌یابد. بدیهی است اگر چنین احتمالی درست باشد، نادیده گرفتن آن، منشأ زیانی بس بزرگ و اندوه بار خواهد بود. بدین جهت به حکم عقل و قضاوت فطرت، نباید در برابر این احتمال بی ‎تفاوت بود. بلکه باید درباره آن به بحث و تحقیق پرداخت. بر این اساس بحث و بررسی درباره وجود خداوند و آیین آسمانی، لازم و حتمی است. 
 
محقق بحرانی درباره این دلیل می‌گوید: «جلوگیری از ضرر احتمالی که به واسطه ناآگاهی از معرفت خداوند ایجاد می‌شود، به حکم عقل واجب است، و وجوب جلوگیری از این ضرر، مستلزم وجوب شناخت خداوند است.(۱)
 
 
۲. لزوم شکر مُنعِم
از نظر عقل شکرگزاری از کسی که به انسان نعمتی می‌بخشد، کاری است پسندیده و لازم، و ترک آن نکوهیده و ناروا است. از سوی دیگر، انسان در زندگی دنیوی خود از نعمت‌های فراوان بهره‌مند است. اگر چه احتمال داده می‌شود که این نعمت‌ها بخشنده ‎ای نداشته و مُنعمی وجود ندارد، ولی وجود بخشنده نعمت‌ها و ولی نعمت نیز محتمل است. بنابراین لازم است این احتمال را جدی گرفت، و درباره وجود یا عدم وجود منعم بحث کرد، تا اگر وجود دارد از او شکرگزاری شود. 
 
 
به گفته محقق بحرانی: «انسان عاقل اگر در آفرینش خود بیندیشد، نشانه‎ های نعمت را بر خود آشکار می‌یابد، و وجوب شکر منعم، مقتضای عقل اوست، پس باید شکر منعم را به جای آورد، بنابراین معرفت او واجب است.»(۲)
 
 
۳. فطرت علت شناسی
حس کنجکاوی یکی از حس‌های نیرومند آدمی است، بحث و جستجو از علت حوادث و پدیده‌ها از مظاهر آشکار این حس فطری است. به مقتضای این تمایل فطری، انسان هر حادثه‎ ای را که می‌بیند، از علل اسباب و پیدایش آن می‌پرسد. این حس فطری انسان را بر می‌انگیزد تا درباره علت یا علل مجموعه حوادث هستی نیز به جستجو بپردازد. آیا همان گونه که هر یک از حوادث و پدیده‎ های طبیعی یا غیرطبیعی دارای علت یا علت‌هایی است، مجموعه حوادث و پدیده‎ های هستی نیز علت یا علت‌های ماوراء طبیعی دارند؟ از این جهت بحث از وجود آفریدگار جهان، پاسخگویی به یک نیاز و احساس فطری، یعنی فطرت علت شناسی است. 
 
 
علامه طباطبایی در این باره می‌گوید: «اگر اثبات این موضوع را فطری بشر ندانیم (با این که فطری است) اصل بحث از آفریدگار جهان فطری است، زیرا بشر، جهان را در حال اجتماع دیده، و به صورت یک واحد مشاهده می‌نماید، و می‌خواهد بفهمد که آیا علتی که با غریزه فطری خود در مورد هر پدیده‎ ای از پدیده‎ های جهان اثبات می‌کند، در مورد مجموعه جهان نیز ثابت می‌باشد؟»(۳)
 
 
فواید خداشناسی
اما در پاسخ به پرسش دوم یعنی فواید بحث از وجود خدا باید یادآور شویم:
وقتی که یک بحث در قلمرو کاوش‌های عقلانی و فطری بشر قرار گرفت، پرسش از فایده درباره آن روا نیست، زیرا چنین بحثی، خود فایده است، بشر در جهانی زندگی می‌کند که نه از ابتدای آن آگاه است، نه از انتهای آن و نه از منشأ آن. طبعاً مایل است از ابتدا و انتها و منشأ آن آگاه گردد، خود این آگاهی قطع نظر از هر فایده دیگر برای او مطلوب است. لزومی ندارد که هر مسئله علمی و نظری یک فایده علمی داشته باشد. 
 
دیگر اینکه اعتقاد و ایمان به خدا از مفیدترین و لازم‌ترین معتقدات بشر در زندگی است. اعتقاد و ایمان به خدا از نظر فردی آرامش دهنده روح و روان و پشتوانه فضایل اخلاقی است. از نظر اجتماعی نیز اعتقاد به وجود خدا ضامن قدرت قانون و عدالت و حقوق افراد در برابر یکدیگر است. (۴)
 
 
 
__________________________________________________________
پی نوشت‌ها:
[۱] . ابن میثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص ۲۸.
[۲] . همان، ص ۲۹.
[۳] . اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۵، ص ۴.
[۴] . همان، ص ۸ (پاورقی).
 

امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/

 

دوشنبه 12 فروردین 1392  9:53 AM
تشکرات از این پست
abdo_61
دسترسی سریع به انجمن ها