0

ماشین من

 
samanehtajafary
samanehtajafary
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 2436
محل سکونت : خراسان رضوی

ماشین من

ماشین من

ماشین من

 

ماشین من جا ماند

زیر درخت بید

از پنجره دیدم

نوری از آن تابید

شب بود و من تنها

از ترس لرزیدم

انگار در ماشین

یک دیو می دیدم

نزدیک تر می شد

ماشین من کم کم

چشمان خود را من

از ترس آن بستم

پرسیدم از بابا

راننده ی آن کیست؟

بابای من خندید:

شب تاب زیبا نیست؟

شنبه 10 فروردین 1392  5:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها