اين نوشته گوشه اي از نطرات امام در مورد بهاييت است.
=-=-=-=-=
صحيفه امام، ج1، ص: 237
پاسخ استفتاء [: استفتاء آقاى محمد على گرامى در مورد فرقه بهائيت]
زمان: خرداد 1342/ محرّم 1383
مكان: قم
موضوع: پاسخ استفتاء در مورد فرقه بهائيت
سؤالكننده: گرامى، محمد على
[پيشگاه مبارك جناب مستطاب حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج آقا روح اللَّه خمينى- متّع اللَّه المسلمين بطول بقائه
مستدعى است حكم فرقه بهاييه را از نظر شرع انور در جهت ازدواج با مسلمانان- زن دادن و زن گرفتن- و همچنين در جهت طهارت و نجاست و خصوصاً وارد شدن آنها به حمامهاى مسلمانان روشن فرماييد. ممنون مىشويم. الداعى محمد على «گرامى» القمي]
بسمه تعالى
اين طايفه ضالّه، كافر و نجس هستند و ازدواج با آنها جايز نيست و به حمام مسلمين نبايد وارد شوند.
روح اللَّه الموسوي الخمينى
صحيفه امام، ج2، ص: 299
پاسخ استفتاء [به انجمن حجتيه (اجازه استفاده از وجوهات)]
زمان: 15 مهر 1349/ 5 شعبان 1390
مكان: نجف
موضوع: انجمن حجتيه، اجازه استفاده از وجوهات جهت مبارزه با بهائيت
توضيح: اين اجازه نامه بعداً از سوى امام خمينى لغو گرديد
[حضرت آيت اللَّه العظمى جناب آقاى حاج آقا روح اللَّه خمينى- دام ظلّه العالى
سلام عليكم شايد خاطر مبارك مستحضر باشد كه چند سالى است عدهاى از افراد متدين و با ايمان تحت رهبرى حضرت حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمود حلبى براى مبارزه اصولى با مرام ساختگى بهائيت جلسات منظمى تشكيل داده و در اين جلسات مطالب آموزندهاى تدريس و افراد را با مقام شامخ حضرت ولى عصر- ارواحنا و ارواح العالمين له الفداء- آشنا مىسازند. اخيراً دامنه فعاليت اين جلسات از تهران و اصفهان و مشهد و شيراز و مراكز مهم گذشته و حتى به دهات دوردست كشانيده شده و در اثر عنايات خاصه حضرت بقية اللَّه الاعظم امام زمان- صلوات اللَّه و سلامه عليه- توانستهاند در اين مدت حدود پانصد نفر از افراد فرقه ضاله بهاييه را به صراط مستقيم توحيد هدايت و به ديانت مقدسه اسلام مشرف نموده و عده كثيرى از افراد متزلزل را كه در خطر سقوط به دامان آن گروه قرار گرفته بودند از پرتگاه نجات دهند. اولًا نظر مبارك حضرت آيت اللَّه درباره اين عده و اقدام آنان چيست؟ ثانياً همكارى با آنها و تقويت آنان چه صورتى دارد؟ ثالثاً آيا مىتوان در صورت لزوم از وجوه شرعيه در اين راه مصرف نمود يا نه؟ استدعا آنكه نظر مبارك را صريحاً امر به ابلاغ فرمايند. و السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته.]
بسمه تعالى
در فرض مذكور هم اقدامات آقايان مورد تقدير و رضاى خداوند متعال است و نيز همكارى و همراهى با آنها مرضى ولى عصر- عجل اللَّه فرجه- است. و هم مجازند
صحيفه امام، ج2، ص: 300
مؤمنين از وجوه شرعيه از قبيل زكوات و شرعيات به آنها بدهند. در صورت لزوم مجازند از ثلث سهم مبارك امام- عليه السلام- به آنها كمك كنند؛ البته تحت نظارت اشخاص متعهد و اگر جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حلبى- دامت بركاته- مىتوانند، تحت نظارت ايشان وجوه داده شود. «1» از خداوند تعالى موفقيت آنها را خواستار است.
5 شهر شعبان المعظم 1390
روح اللَّه الموسوي الخمينى
برنامههاى نمايشى رژيم در 17 دى
دستگاه تبليغاتى تلويزيون متعلق به يك دسته اقليت منفور «( 1)- منظور از« اقليت منفور»، بهاييت ايران است. تلويزيون توسط ثابت پاسال( يهودى بهايى شده) اداره مىشد.» است و گويا قرار است در تمام كشور توسعه پيدا كند. صاحب آن، علاوه بر اينكه اقتصاد مملكت ما را در دست گرفته، كارخانه پپسى كولا يك كانون جاسوسى است. در تلويزيون قصد دارند نمايش زنان سابق و امروزى را در 17 دى «( 2)- سالروز كشف حجابِ رضا خانى در 1314 ه. ش.» بدهند و روز مزبور، زنان نيز در مقابل عدم اجراى لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى تظاهراتى بنمايند. از همين حالا عدهاى از اهالى تهران و شهرستانها به ما مراجعه نمودهاند كه اگر چنين عملى صورت گيرد، ما هم در همان روز عكس العمل نشان خواهيم داد و مجلس يادبودى براى كشتهشدگان مسجد گوهرشاد مىگيريم. آيا چنانچه در مقابل 22 دسته از جنس لطيف، دستجات اوباش و چاقوكش راه بيفتند، تصور نماييد چه پيشامدهايى خواهد شد؟! روى اين فكر، جواب اين اشخاص را ما داديم كه معلوم نيست چنين عملى انجام شود
خوب است آقايان به ادارات مركزى خود گزارش دهند كه مراسم روز 17 دى را بيش از آنچه كه هست جلوه ندهند و مردمى را كه اعصابشان تحريك شده، [به] وسيله دستگاه تلويزيون بهاييها تهييج ننمايند. دستگاه بهاييت و كارخانه پپسى كولا دستگاه جاسوسى يهود فلسطين است.
خطر صهيونيسم صحيفه امام ج1 216 خطر صهيونيسم ..... ص : 216
خوب بگوييد آقا حرف را؛ [مگر] چه مىكنند؟ اگر همه علماى اسلام يك مطلبى را بگويند، حالا كه خطر بر اسلام وارد شده و آن خطر يهود است و حزب يهود- كه همين حزب بهاييت است- اين خطر كه حالا نزديك شده، اگر آقايان، علماى اعلام، خطبا، طلاب، همه با هم هم صدا بگويند كه آقا ما نمىخواهيم كه يهود بر مقدرات مملكت ما حكومت كند، ما نمىخواهيم كه مملكت ما با مملكت يهود هم پيمان بشود در مقابل پيمان اسلامى؛ آنها- مسلمين- با هم هم پيمان مىشوند، آقايان با يهود هم پيمان مىشوند! خوب، چه وضعى است اين مملكت؟ اگر نوكر هم هستيد چرا اين قدر نوكر؟! من سرم درد مىكند؛ و من براى خواندن يك فاتحه لازم مىدانم بروم به مدرسه فيضيه؛ و از خداى تبارك و تعالى، مىخواهم كه در اين سال و سالهاى بعد، همه سالم باشيد، اسلام مؤيد باشد، اسلام مؤيد باشد.
صحيفه امام، ج1، ص: 346
بيانات [در جمع روحانيون و طلاب تهران جهت افشاى دينزدايى]
زمان: 8 تير 1343/ 18 صفر 1384
مكان: قم
موضوع: افشاى سياست دينزدايى رژيم شاه
حضار: روحانيون و طلاب تهران «1»
«امروز روزى نيست كه در خانه نشست و دعا خواند؛ روز مبارزه است. روزى است كه دشمن به دين حمله مىكند و ما بايد در مقابل بايستيم؛ و من تا آخرين قطره خونم مىايستم؛ و شما هم بايد به همه بگوييد و در منابر به مردم برسانيد كه خطر، دين را تهديد مىكند. اگر ما كارى به دولتيها نداشته باشيم، آنها كار دارند. چنانكه من در آخرين جلسه ملاقات دكتر صدر «2»، وزير كشور، گفتم: «ما كارى به شما نداريم؛ مشروط بر آنكه شما هم كارى به دين ما نداشته باشيد.» ولى نه؛ اينها كار دارند، منتها كم كم، امروز بهاييت را در ادارات راه مىدهند، و با يهوديها ارتباط برقرار مىكنند؛ و فردا مىگويند اصلًا دين بايد از قانون الغا شود.
خطر نفوذ صهيونيسم و بهاييت صحيفه امام ج1 389 خطر نفوذ صهيونيسم و بهاييت ..... ص : 389
آقا بترسيد شما از اينها؛ يك جانورهايىاند اينها. در وزارتخانه موجود است؛ من انگشت رويش گذاشتم پيش يكى از وزرا، گفت نيست اين طور. بعد شاهد برايش فرستادم؛ شاهد برايش فرستادم كه با سند نوشته بود كه اين جورى است. الآن هم موجود است و من اسم كثيفش را نمىبرم. در وزارتخانه موجود است؛ در عرض مىكنم كه ارتش موجود است. خوب، اى ارتش محترم! توى دهن اينها بزن؛ تو مسلمانى. صاحب منصبان ارتش، خوب بسيارشان مردم خوبى هستند؛ با من هم گاهى رابطه دارند؛ يعنى رابطهاى كه پيغام مىدهند. اينها بعضىشان خوبند؛ خوب، جلو بگيرند از اينها؛ جلو بگيرند از يك اشخاصى كه با مذهبشان مخالفند؛ با تخت و تاجشان مخالفند؛ با مملكتشان مخالفند؛ با استقلالشان مخالفند؛ با اقتصادشان مخالفند. خوب، شما جلو بگيريد؛ برويد خواهش كنيد كه اينها را بيرون كنند؛ از بزرگترها خواهش كنيد
و اللَّه من خير شما را مىخواهم. من مىترسم يك روزى چشمهايتان را باز كنيد هستى شما را از بين ببرند اينها؛ من از اين مىترسم. يا بگذاريد ما آنها را از بين ببريم. من يك روز از بين مىبرم؛ من نمىخواهم تشنج بشود. شما كه ميل داريد آرامش باشد، خودتان از بين ببريد. اگر نبريد يك روزى مىبينيد كه يكجورى، يك ورق ديگر پيش مىآيد؛ يكوقت يك طور ديگر مىشود. آن وقت نه من مىتوانم جلويش را بگيرم نه شما مىتوانيد جلويش را بگيريد. اين اوضاعى است كه ما مواجه با آن هستيم؛ و مىبينيد و مىبينيم؛ و نمىدانم كه چه بكنيم، نمىدانم كه راه اصلاح چه است
ولايت فقيه، متن، ص: 129
صهيونيسم و بهاييت به وجود آمده، كه مردم را گمراه مىكند و از احكام و تعاليم اسلام دور مىسازد. آيا هدم اين مراكز كه به اسلام لطمه مىزند وظيفه ما نيست. آيا براى ما كافى است كه فقط نجف را داشته باشيم؟ كه آن را هم نداريم. آيا بايد در قم بنشينيم و عزا بگيريم، يا بعكس بايد مردم زنده و فعالى باشيم؟
شما نسل جوان حوزههاى روحانيت بايد زنده باشيد، و امر خدا را زنده نگهداريد.
شما نسل جوانيد؛ فكرتان را رشد و تكامل دهيد. افكارى را كه همه در اطراف حقايق و دقايق علوم دور مىزند كنار بگذاريد؛ چون اين ريزبينيها بسيارى از ما را از انجام مسئوليتهاى خطيرمان دور نگهداشته است. به داد اسلام برسيد، و مسلمانان را از خطر نجات دهيد. اسلام را دارند از بين مىبرند. به اسم احكام اسلام به اسم رسول اكرم (ص) اسلام را نابود مىكنند. مبلغين همه جوره داخلى و خارجى، چه آنهايى كه تبعه استعمارند و
ولايت فقيه، متن، ص: 130
چه مبلغين داخلى و بومى آنها، به تمام دهات و بخشهاى ايران رفتهاند؛ و بچهها و نوجوانان ما را، آنهايى را كه به درد اسلام مىخورند، منحرف مىكنند. به داد آنها برسيد.
شما موظفيد آنچه را تفقه كردهايد بين مردم منتشر كنيد؛ و مردم را با مسائلى كه ياد گرفتهايد آشنا سازيد. آن همه تعريف و تمجيدى كه در اخبار از اهل علم و فقيه آمده براى همين است كه احكام و عقايد و نظامات اسلام را معرفى مىكند و سنت رسول اكرم (ص) را به مردم مىآموزد. شما بايد به تبليغات و تعليمات در جهت معرفى و بسط اسلام همت بگماريد.
دفاع امريكا از جاسوسان و متجاوزين به جمهورى اسلامى
صحيفه امام ج17 460 دفاع امريكا از جاسوسان و متجاوزين به جمهورى اسلامى ..... ص : 459
و من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى اين ملتى كه امروز قيام كرده است، نهضت كرده است و براى او قيام كرده است، و براى او نهضت كرده است، شرّ مفسدين و جبارين را از سرش كوتاه كند تا برسد به مسائلى كه بايد برسد. لكن تا اين قدرتهاى بزرگ به اريكه قدرت خودشان نشستهاند، اين امرى است كه يك قدرى به نظر مشكل مىآيد.
نمىدانم كه در بعضى از راديوها كه پخش كردند صحبت رئيس جمهور امريكا را ملاحظه كرديد كه ايشان از همه دنيا استمداد كردند براى اينكه، اين بهايىهايى «1» كه در ايران هستند و مظلوماند و جاسوس هم نيستند، و به جز مراسم مذهبى به كار ديگر اشتغال ندارند، و ايران براى همين كه اينها مراسم مذهبيشان را بجا مىآورند 22 نفرشان را محكوم به قتل كردهاند، ايشان از همه دنيا استمداد كرده كه اينها كه جاسوس نيستند، اينها يك مردمى هستند دخالت در هيچ كارى ندارند، و روى انساندوستى ايشان اين مسائل را مىگويند. اگر ايشان اين مسائل را نمىگفت، گاهى اذهان ساده احتمال مىدادند كه خوب اينها هم يك مردمى هستند كه و لو اعتقاداتشان فاسد است لكن مشغول كار خودشان هستند و مشغول عباداتى كه به نظر خودشان عبادت است مثلا هستند، و حال آنكه در آن نظر هم نبودند. لكن بعد از اينكه آقاى ريگان گفتهاند، شهادت دادند به اينكه اينها جز مراسم مذهبى چيزى ديگرى ندارند، باز هم ما مىتوانيم باور كنيم؟ از آن طرف وقتى كه حزب توده را مىگيرند شوروى صدايش بلند مىشود كه يك عده مردم بيگناهى كه با جمهورى اسلامى هم موافق بودند، پشتيبان بودند، جمهورى اسلامى را هم اينها مثل ديگران همراهى كردند و حالا هم همين طور هستند، دولت ايران بيخودى آمده است اينها را گرفته است و حبس كرده است. از آن طرف هم آقاى ريگان «2» مىگويد كه اين
صحيفه امام، ج17، ص: 460
بهايىها، بيچارهها مردم آرامى، ساكتى مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبى خودشان را بجا مىآورند و ايران براى خاطر همين كه اينها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند. اگر اينها جاسوس نيستند شما صدايتان در نمىآمد. شما براى خاطر اينكه، اينها يك دستهاى هستند كه به نفع شما هستند، و الّا ما شما را مىشناسيم، امريكا را هم مىشناسيم كه انساندوستىاش گل نكرده است كه حالا براى خاطر 22 نفر بهايى كه در ايران به قول ايشان گرفتار شدند، براى انساندوستى يك وقت همچو صدا كرده و فرياد كرده و به همه عالم متشبّث شده است كه به فرياد اينها برسيد. مردم شما را مىشناسند، شمايى كه عراق را وادار كرديد كه هر روز به سر اين كشور ما آن مىآورد كه مغول نياورد، و به سر كشور خودشان را هم همين طور. عراق كه يك دسته از علماى بزرگ آنجا را مثل آقاى آيت اللَّه آسيد يوسف، «1» كه من او را مىشناسم كه چه مرد سالم و صحيحى است، براى خاطر- به نظر مىآيد- انتقام از مرحوم آيت اللَّه حكيم، ايشان را با عده كثيرى از بچهها و بزرگهاى اين فاميل را گرفته است، شما چنانچه انساندوست بوديد يك كلمه خوب بود بگوييد، اشارتاً بگوييد كه خوب چرا اين كار را مىكنيد؟ يك كلمه در رسانههاى گروهى شما اشكال كنند به اينكه اين كارها در عراق و ايران چى هست كه شما مىكنيد. شما ديديد كه اينها چه كردند و رسيديد به اينكه پروندههاى آنها را مطالعه كرديد و مىگوييد؟ يا غيب مىدانيد؟ اگر دليلى ما نداشتيم به اينكه اينها جاسوس امريكا هستند جز طرفدارى ريگان از آنها و دليلى نداشتيم كه حزب توده جاسوس هستند جز طرفدارى شوروى از آنها، كافى بود. لكن ما به شما بگوييم نه حزب توده را به واسطه حزب توده بودنش و نه بهايى را به واسطه بهايى بودنش اين محاكم ما محاكمه كردند و حكم به حبس دادند. اينها مسائل دارند، حزب توده را خودشان آمدند همه حرفهايشان را زدند و سابقه دارند اينها. بهايىها يك مذهب نيستند، يك حزب هستند، يك حزبى كه در سابق، انگلستان پشتيبانى آنها را مىكرد و حالا هم امريكا دارد پشتيبانى مىكند،
صحيفه امام، ج17، ص: 461
اينها هم جاسوساند مثل آنها. اگر جاسوس نباشند، خوب بسيارى از مردم ديگر هم هستند كه اينها انحرافات عقيدتى دارند، كمونيست هستند، چيزهاى ديگر هستند، لكن محاكم ما به واسطه كمونيست بودن آنها يا انحراف عقيده داشتن آنها، آنها را نگرفتند و حبس بكنند. حزب توده هم مادامى كه توطئه نكرده بود، مادامى كه اشتغال به توطئهاش زياد نشد- البته تحت نظر بودند اينها كه اينها چه مىكنند چون سابقه داشتند اينها- ولى مادامى كه نزديك نشد اين توطئهشان به خيال خودشان، به خيال فاسد خودشان به ثمر برسد، آن وقت بود كه پاسدارهاى عزيز ما آنها را گرفتند و ان شاء اللَّه به موقع خودش به جزاى خودشان هم مىرسند.
مسأله اين است كه طرفدار اينها، شما آقاى ريگان هستيد، و طرفدار آنها آقاى فرض كنيد شوروى هست، و اين دليل بر اين است كه اينها يك وضع خاصى دارند كه آنها نفع به اينها مىرسانند و اينها نفع به اينها مىرسانند، نفع رساندن اينها غير از اين مىتواند باشد كه اخبار ما را به آنها بدهند، جاسوسى بكنند بين ملت ايران و دولت ايران با آنها. اين گرفتاريهايى است كه كشور ما امروز دارد با اين ابرقدرتها و اين منحرفين.