0

فرقه ‏شناسی مسيحيت‏

 
lenditara1
lenditara1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 9088
محل سکونت : همین دورو ورا

فرقه ‏شناسی مسيحيت‏


بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرقه ‏شناسی مسيحيت‏

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=





در این جستار قصد داریم همچون دیگر مقالات شناخت نسبتا اجمالی از مسیحیت بدست بیاورید ، لذا با اینکه فقط هزاران شاخه امروز در پروتستانتیزم بوجود امده لیکن بررسی کلان فرقه های کهن مسیحیت مد نظر این مقاله است.



فرقه‏هاي مسيحي‏:

مسيحيت مانند هر دين ديگر،فرقه‏هاي متعددي دارد كه برخي از آنها باستاني و برخي‏ نسبتا تازه هستند،همچنين برخي از آنها پيروان بسيار و برخي ديگر پيروان اندك دارند.

مسيحيان فرقه را كليسا مي‏نامند.در مسيحيت سه فرقه بزرگ و تعدادي فرقه كوچك‏ وجود دارد.تفاوت بعضي از فرقه‏ها(مانند كاتوليك و ارتدوكس)با يكديگر بسيار كم‏ است،ولي برخي از آنها(مانند كاتوليك و پروتستان)با هم بسيار تفاوت دارند.هنگام‏بررسي اصلاح دين با برخي از فرقه‏هاي مسيحيت آشنا شديم.اينك به سه فرقه يا كليساي بزرگ مسيحيت اشاره مي‏كنيم:



كليساي كاتوليك‏:

اين فرقه بسيار قديمیاست و تاريخ آن به عصر حواريون،يعني حدود 2000 سال پيش‏ مي‏رسد.كاتوليكها يك رهبر دارند كه پاپ Pope يعني پدرناميده مي‏شود.

از آغاز نشر دعوت رسولان حضرت عيسي(ع)،تدريجا پنج كانون بزرگ مسيحيت‏ در اورشليم،اسكندريه،انطاكيه،قسطنطنيه و رم به وجود آمد.از آنجا كه شالوده كليساي‏ رم به دست پطرس نهاده شد و پولس براي مدتي معلم و رهبر آن بود،آن كليسا خود را از ساير كليساها برتر مي‏ديد،و تفوق آن بر ساير كليساهاي مسيحي تدريجا مسلم شد.

اسقف اعظم آن كليسا را از روي تعظيم پاپ(پاپاس)خوانده مي‏شد و در مرافعات و اختلافات‏ بين كليساها از رأي و فتواي وي پيروي مي‏شد.قبل از انتقال قطعي تختگاه امپراطوري به‏ بيزانس،هنگامي كه اسقفهاي پنج مركز فوق پاتريك(پاتريارك)خوانده مي‏شدند،اسقف‏ رم اين لقب را نپذيرفت و همان عنوان پاپ را براي خود كافي دانست و آن را مايه امتياز شمرد. واژه«كاتوليك» (Catholic)در زبان يوناني به معناي جامع است.



كليساي ارتدوكس‏:

اين فرقه قريب هزار سال پيش پديد آمد و از نظر عقيدتي با فرقه كاتوليك اختلاف‏ چنداني ندارد.ارتدوكسها رهبري واحد را قبول ندارند و مي‏گويند اسقف رم(پاپ) مي‏تواند يكي از چند رهبر ديني باشد.كليساي ارتدوكس علاوه بر پاتريك نشين قديمي‏ قسطنطنيه،اسكندريه،انطاكيه و اورشليم)، چهار پاتريك نشين‏هاي جديد روسيه، صربستان، روماني، بلغارستان و گرجستان را نيز در بر مي‏گيرد؛ همچنين كليساهاي‏ قبرس، يونان، جمهوري چك، جمهوري اسلواكي، لهستان و آلباني ارتدوكس هستند.

مسيحيان ارمني نيز از نظر عقيدتي ارتدوكس به شمار مي‏روند.ارمنستان نخستين‏ سرزميني است كه مسيحيت را به عنوان دين رسمي خود پذيرفت و آن هنگامي بود كه‏ پادشاه اين سرزمين،به نام تيرداد دوم در سال 301،به دعوت گريگوري نوربخش، مسيحي شد.البته كليساي ارمني با كليساهاي كاتوليك و ارتدوكس متحد نيست و رهبر آن كليسا كاتوليكوس(جاثليق)شهر اچميازين است.

ارتدوكس ها در برخي مسائل كلامي نيز با كاتوليك ها اختلاف دارند؛ همان طور كه قبلا گفته شد،ارتدوكس ها معتقدند روح القدس تنها از خداي پدر صادر شده است،در حالي‏ كه كاتوليك ها و پروتستان ها صدور او را هم از خداي پدر و هم از خداي پسر مي‏دانند و اين تفاوت مهم است. همچنين وجود مطهر(يعني پالايشگاه گناهان در عالم پس از مرگ)را نمي‏پذيرند.(واژه«ارتدوكس» (Orthodox)در زبان يوناني به معناي‏ راست كيش است).



كليساهاي پروتستان‏:

از حدود پانصد سال پيش تاكنون فرقه‏هاي پروتستان بي‏شماري در مسيحيت پديد آمده‏اند.پروتستانها به رهبري متمركز عقيده ندارند و براي روحانيت مسيحي ارزش‏ چنداني قائل نيستند.پروتستانها بسياري از اعتقادات فرقه‏هاي ديگر را رد مي‏كنند و نوعي مسيحيت پيراسته را مي‏پذيرند.البته پروتستانها نيز بسياري اعتقادات غير عقلاني، مانند تثليث و فدا را همچنان حفظ كرده‏اند. «پروتستان(Protestant)واژه‏اي‏فرانسوي است كه از زبان لاتيني آمده و معناي آن معترض است.



شوراي واتيكاني دوم‏:

آخرين شوراي جهاني،كليسا شوراي واتيكاني دوم بود كه به دعوت پاپ ژان بيست و سوم‏ تشكيل شد.اين شورا از سال 1962 تا 1965 ادامه داشت و هدف آن نوسازي كليساي‏ كاتوليك به مقتضاي نيازهاي عصر جديد بود.در اين شورا اسقفاني از تمام مناطق‏جهان شركت كردند.همچنين ناظراني از كليساهاي ارتدوكس و پروتستان و ميهماناني‏ از اسلام،يهوديت و اديان ديگر حضور داشتند.

شوراي واتيكاني مذكور شانزده سند منتشر كرد كه هدف آنها نوسازي همه مظاهر ايمان و رفتارهاي ديني بود.مهمترين تعاليم شورا به قرار زير است:

1.منزلت ممتاز كتاب مقدس در ايمان كليسا؛

2.روحاني قلمداد شدن همه مسيحيان؛

3.تعهد به پيگيري تلاش براي وحدت مسيحيت؛

4.تعهد جدي به مبارزه براي بر قراري عدالت،صلح و حقوق بشر؛

5.برگزاري مراسم عبادت به زبان محلي؛

6.وجود نجات الهي براي پيروان اديان ديگر.

عنوان يكي از سندهايي كه شورا منتشر كرد،چنين است:«اظهار نظر پيرامون رابطه‏ كليسا با اديان غير مسيحي.»بخش مخصوص به اسلام در سند ياد شده،نخستين منبع‏ كليسايي است ،كه در آن موضوع مسلمانان به طور رسمي بررسي مي‏شود.اينك‏



خلاصه‏اي از آن بخش:

-مسيحيان بايد به مسلمانان به ديده احترام بنگرند و آنان را ارج نهند؛

-مسلمانان و مسيحيان خداي واحدي را مي‏پرستند كه آفريدگار آسمان و زمين،توانا و مهربان است و با بشر سخن گفته است؛

-مسلمانان و مسيحيان به طور يكسان مي‏كوشند كه تسليم فرمانهاي او باشند؛

-هر دو گروه ايمان خود را به ايمان ابراهيم استناد مي‏دهند؛

-مسلمانان به عيسي به عنوان يك پيامبر تعظيم مي‏كنند و مريم باكره را گرامي مي‏دارند؛

-مسلمانان و مسيحيان در انتظار روز داوري و رستاخيز مردگان هستند؛

-مسلمانان زندگي مبتني بر اخلاق را ارج مي‏نهند؛

-مسلمانان خدا را مي‏پرستند،بويژه از طريق نماز،روزه و انفاق.



اظهار نظر شوراي واتيكاني دوم پيرامون اسلام چنين خاتمه مي‏يابد:

از آنجا كه در طول قرنهاي گذشته درگيريها و دشمنيهاي زيادي بين مسيحيان و مسلمانان پديد آمده است،شورا مؤكدا از همگان مي‏خواهد كه گذشته را به فراموشي‏ بسپارند و صميمانه به تفاهم گرايش پيدا كنند و با يكديگر براي حفظ و تقويت صلح، آزادي،عدالت اجتماعي و ارزشهاي اخلاقي به سود همه افراد بشر بكوشند.

در سال 1965 پاپ پل ششم در واتيكان دبيرخانه گفتگوي اديان را تأسيس كرد و پس از آن كميته‏اي را براي گفتگو با مسلمانان به آن افزود كه از اهداف آن،تقويت احترام‏ متقابل و ايجاد تهاهم ميان مسيحيان و مسلمانان از طريق سخنرانيهاي علمي،مطالعات وطرحهاي مشترك در زمينه امور اجتماعي و جريانات مربوط به توسعه و اخلاق است.



دين مسيح در عصر حاضر:

جامعه مسيحيت در آغاز باور داشت كه عيسي به زودي با شكوه تمام باز مي‏گردد و به‏ اين دليل آن جامعه بي‏صبرانه منتظر روز پاياني بود.انتظار مذكور و شوق بازگشت مسيح‏ در بخشهاي قديمتر عهد جديد مانند رساله اول و دوم به تسالونيكيان منعكس شده است؛ ولي رساله‏هاي متأخرتر مانند رساله اول و دوم به تسالونيكيان منعكس شده است؛ ولي رساله‏هاي متأخرتر مانند رساله اول و دوم به تيموتاؤس،رساله به تيطس و رساله‏هاي پطرس به تشكيل جامعه زندگي مسيحي در اين جهان اهتمام ورزيده‏اند.

با آنكه اكثريت مسيحيان با گذشت زمان دانستند كه بازگشت مسيح نزديك نيست، اقليتي از آنان بر اين عقيده باقي ماندند كه وي به زودي مي‏آيد.ايشان مطالب كتاب‏ مكاشفه يوحنّا پيرامون جنگ بين خير و شر را تفسير لفظي مي‏كردند و به اين علت در انتظار بازگشت نزديك عيسي به سر مي‏بردند تا وي بيايد و حكومتي هزار ساله ايجاد كند،حكومتي كه به روز داوري پايان خواهد يافت.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

برگرفته از كتاب : آشنايي با اديان بزرگ،

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

مولف : حسين توفيقي انتشارات سمت

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که صد البته نزدیک است.

چهارشنبه 7 فروردین 1392  11:43 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها