«فراموش نکنید که شاد بودن با لوس بودن تفاوت زیادی دارد!»
_ برای کودک تان از خاطرات کودکی تان بگویید
همه بچهها عاشق شنیدن داستانهایی درباره کودکی و شیطنتهای پدر و مادرشان هستند. با این کار، هم رابطه بین شما و فرزندتان صمیمیتر میشود و هم اینکه زمان خوبی را در کنار یکدیگر سپری خواهید کرد البته به شرط آنکه در هنگام تعریف خاطره، تنها خود خاطره را بگویید و دست از مقایسه و نصیحت برداشته و بگذارید حتی اگر پندی در آن خاطره است، خود کودک به آن دست یابد و یا در نهایت با طرح یک سۆال از او بپرسید که به نظرت من کار اشتباهی کردم؟ اگر تو بودی چه کار میکردی؟
_ باهم خندیدن را فراموش نکنید
خندیدن با فرزند نشان از این دارد که شما از نقش یک والد همیشه سختگیر خارج شده و لحظات خوشی را با او و در کنارش دارید. سعی کنید فضای خندیدن را در محیط خانه به وجود بیاورید. اینکه مدام در آشپزخانهاید یا در حال روزنامه خواندن، شما را از فرزندتان دورتر و دورتر میکند و او به ناچار به دنیای بازیهای رایانهای پناه میبرد. با کودک خندیدن کار مشکلی نیست، ولی با این کار چیزی را به او هدیه میدهید که در تمام عمر به دردش میخورد؛ یعنی شاد بودن.
_ دنیای او را باور کنید هرچند که کوچک باشد
یکی از ارزندهترین هدیهها به فرزندتان این است که در تمام مراحل زندگی او ( از کودکی تا بزرگسالی ) به دقت به او و باورهایش توجه کنید. شما میتوانید با گوش کردن و مسخره نکردن باورهای فرزندتان آنها را کم کم جهت دهید، حتی اگر خیلی ابتدایی یا نادرست به نظر میرسند، آنها را اصلاح کنید. مطمئن باشید با مسخره کردن، آن باور از ذهن او پاک نمیشود، بلکه تنها با شما در میان نمیگذارد.
در عین حال با همین کار ساده میتوانید فرزندتان را از فردی عادی به فردی خلاق تبدیل کنید. این مسئله به ویژه در مورد ترسهای او حائز اهمیت است. به ترسهای او نسبت به تاریکی، هیولا، دیو و…بسیار توجه کنید، زیرا همین ترسهای کوچک، در بزرگسالی به معضلات ریشهای و غیرقابل حلی تبدیل میگردد.
_ با کودک تان به پیاده روی بروید
اگر همراه کودکتان حداقل هفتهای یک بار به پیادهروی بروید (پیاده روی، نه برای خرید!) و دنیا را از دریچه چشم او ببینید و در مورد مسایل گوناگون حرف بزنید، مطمئن باشید در دوره نوجوانی، مجبور نخواهید بود که پیش دوستان تان از تکرویهای فرزندتان بنالید، چون از کودکی به او یاد دادهاید که میتواند برای حرف زدن درباره همه چیز، روی شما حساب کند.
_ به فرزندتان فرصت دهید تا خود را نشان دهد
هر کودکی استعداد مخصوص به خود را دارد. به او فرصت بیان استعدادهایش را بدهید. نه آنها را بیش از حد بزرگ کنید و نه به دیده تحقیر نگاه کنید. به این بیندیشید که فرزندتان در حال تلاش است و همین موضوع، عامل تمام موفقیتهای آیندهاش خواهد بود.
بگذارید در کنار شما زندگی را تجربه کند. اگر با هم به خرید میروید به او یاد بدهید که چگونه جنس خوب را انتخاب کند و پس از مدتی، هنگامی که در فروشگاه قدم میزنید، این کار را به او بسپارید. اگر او دوست دارد که برای شما کتابی بخواند یا فیلمی را تعریف کند، زمانی را برایش مشخص کنید تا این کار را انجام دهد. روزی ۱۵ دقیقه از شما چیزی را کم نمیکند، ولی به کودک تان شادی فراوانی را ارزانی میکند. این ۱۵ دقیقه میتواند هنگامی که شما در آشپزخانه و در حال آشپزی هستید، رخ دهد.
_ همراه با فرزندتان به سراغ کودکان بی بضاعت بروید
همواره در تمام ادیان الهی، انسانها را تشویق به کمک به مستمندان میکنند، زیرا یکی از راههای شاد بودن و رسیدن به آرامش، دیدن خوشحالی در نگاه یک فرد نیازمند است. اگر از کودکی فرزندتان را با بخشیدن و یاری رساندن آشنا کنید، او در بزرگسالی نیز همواره این توشه پربار را به همراه خواهد داشت و علاوه بر اینکه با این کار روح خود را جلا میبخشد، شادی و رضایتمندی را نیز برایش به ارمغان خواهد آورد و مهمتراز همه، قدر زندگی خود را بهتر خواهد دانست و از توقعات بی جا که مسبب ناخشنودی در زندگی هر فردی است، دور میماند.
_ مبارزه با مشکلات و یافتن بهترین راه حل را، به کودکتان بیاموزید
هر فردی (چه کودک و چه بزرگسال) هنگامی که از مسئله یا مشکلی پیروز بیرون میآید، حس خوشایندی پیدا میکند. این مشکلات برای کودک شما ممکن است بسیار ساده باشد: ناتوانی در درست کردن یک پازل یا بستن بند کفش، قهر با یک دوست و…