یکی از سنت های دیرین ایرانیان از عهد قدیم تاکنون که در ایام عید نوروز رواج داشته است و عنصر جدایی ناپذیر این جشن باستانی است پیک شادی و یا تمرینات درسی ایام تعطیلات عید می باشد.
در کتب تاریخی آمده است که گویا داریوش اول نیز در ایام طفولیت از این پیک های شادی می گرفته و در ایام تعطیلات نیز امورات تحصیلی خود را ادامه می داده است. البته به استناد شواهدی که به دست آمده است و پس از حفاری های که در اطراف تخت جمشید شده است، باستان شناسان به این نتیجه رسیده اند که در آن زمان به پیک شادی، «سنگ شادی» گفته می شده است. از آنجایی که در آن زمان هنوز واردات از چین رونق نداشته است به همین دلیل به جای سنگ های چینی مجبور بودند از سنگ های مرغوب دیگر با هزینه های گزاف استفاده کنند که همین امر باعث می شده تا فقط طبقات مرفه جامعه و پادشاهان و شاهزادگان بتوانند «سنگ شادی» داشته باشند و دیگر طبقات پایین تر جامعه بی سواد بمانند.
شکر خدا به مدد پیشرفت فناوری ها علی الخصوص به وجود آمدن صنعت چاپ دیگر می توان شعار ملی «هر دانش آموز، یک پیک شادی» را سر داد و هم اکنون هر دانش آموز چه فقیر، چه غنی در اقصی نقاط این مرز و بوم از این نعمت باستانی می توانند استفاده کنند!
البته تفاوت هایی بین «سنگ شادی» باستانی با «پیک شادی» های کنونی وجود دارد که در زیر به آنها اشاره خواهد شد:
1- برای حمل ونقل یک سنگ شادی 36 صقحه ای باید حداقل 12 مرد تنومند و یا یک گاری با دو اسب در اختیار دانش آموز قرار می-گرفت ولی برای حمل ونقل پیک شادی همان یک دانش آموز هم زیاد است چون کلا پیک شادی در منزل بماند بهتر است.
2- برای حل تمرینات سنگ شادی، یک لحظه نیت می کردند و 13 روز با چکش و قلم سنگ شکن آن را تکمیل می کردند ولی برای حل تمرینات پیک شادی 12 روز نیت می کنند و یک شبه تا جایی که در توان باشد تکمیلش می کنند.
3- در پیک های شادی علاوه بر اینکه می توان با مداد و خودکار نوشت، می توان آرشیوی از نمونه غذاهایی که در ایام نوروز تناول شده است را نیز ذخیره کرد مثلا در صفحه سوم کمی آبگوشت، در صفحه هشتم قرمه سبزی، پایین همان صفحه کمی ترشی، اگر کنارش دوغ هم باشد که چه بهتر. ولی در سنگ های شادی با یک شست وشوی سر دستی هیچ یک از این موارد باقی نخواهد ماند.
4- پیک های شادی ممکن است به صورت خیلی اتفاقی و بدون قصد و غرض ناپدید شود و دیگر کسی هم نتواند آنها را پیدا کند ولی اگر سنگ شادی گم شود فقط لازم است به بازار سیاه سنگ فروشان رجوع کرده و سنگ ها را از دست قاچاقچیان درآورد.
5- پیک های شادی در ایام نوروز کاربردهای به مراتب بیشتری نسبت به سنگ های شادی دارند به طور مثال پاک کردن سبزی خوردن در پیک نیک ها، باد زدن زغال در سیزده به در، به عنوان سفره در جاهایی که جمعیت زیاد می شود و هزاران کاربرد دیگر.
6- پس از اینکه سنگ های شادی توسط آموزگاران آن زمان بررسی و تصحیح می شده است، یکی از آنها که از همه خوش خط تر و بدون غلط تر بوده است انتخاب شده و برای پادشاه ارسال می شده است که هم اکنون خیلی از الواحی که در موزه های سراسر دنیا به عنوان آثار باستانی ایرانیان نگهداری می شود در اصل همان سنگ شادی برتر بوده است مثلا همین منشور کوروش یکی از انشاهایش در سنگ شادی بوده که الان در دنیا دست به دست می چرخد. پس از انتخاب سنگ شادی برتر مابقی سنگ های شادی برای ساخت وساز مسکن و میز و صندلی مورد استفاده قرار می گرفته است ولی نهایت استفاده ای که می توان از پیک های شادی پس از تصحیح داشت این است که در یک روز خنک اردیبهشت ماه پس از یک بارانی بهاری در کنار ساحل آنها را سوزاند.
با مروری که بر تاریخ پیک شادی ارائه شد می توان به این نتیجه رسید که هرکس بیشتر و بهتر بر حل و تکمیل آن اهتمام ورزد، در آینده به مراتب و مناصب بالاتری خواهد رسید؛ نمونه اش همین داریوش کبیر که با همان سنگ شادی ای که در آن سال برتر شد به مرور زمان توانست میان مردم نام و شهرتی به هم زده و پادشاه ایران بزرگ شود. شاهد مثال این ماجرا ابیاتی از حافظ است که وی نیز بر آن صحه گذاشته است:
دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد
در همین بیت می توان دید که در زمان حضرت سلیمان هم پیک شادی که درآن زمان «پیک بشارت» گفته می شده است چقدر حائز اهمیت بوده است و یا در زمان خود حافظ که به «پیک مشتاقان» معروف بوده است چقدر امر مهمی بوده است که مردم برایش سر و دست شکسته و حتی جان خود را فدا می کرده اند:
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست