روستای قروه در کیلومتر15 جاده ترانزیتی ابهر به تاکستان قرار دارد.
معماری سیویل و صخرهای این روستا بسیار جالب و در خور معرفی و مطالعه بوده و قابل مقایسه با معماری صخرهای علم کندی است.
هنوز آثار و بقایای منازلی که در دل کوه کنده شده با منظره بدیعی در روستای قروه خود نمایی میکند.
روستای قروه از آثار و جاذبههای بسیار با ارزشی برخوردار است که اهمیت گردشگری و تاریخی بالایی دارد.
مسجد قروه یکی از آثار ارزشمند دوران سلجوقی است که در قلب روستای قروه جای گرفته است.
*مسجد جامع قروه شاهکار معماری سلجوقی در زنجان
مسجد جامع قروه همچون مساجد دوران سلجوقی به سبک چهار طاقی ساخته شده و گنبد بسیار زیبایی بر اضلاع چهارگانه به واسطه چهار فیلپوش استوار شده است.
مسجد کنونی قروه شامل یک شبستان گنبددار و دو شبستان در طرفین آن است که شبستانهای اخیر از مصالح خشت و آجرهای حاصل از تخریب دیوارهای قدیمی ساخته شده و سقف آن چوبی است.
محراب مسجد مزین به کتیبه جالبی به خط نسخ است که حکایت از احداث آن در سال 413 هجری قمری دارد.
این مسجد از آثار ارزشمند اوایل قرن پنجم هجری قمری بوده که قابل مقایسه با شبستانهای مسجد جامع قزوین و سجاس است.
*مسجد قروه نیازمند مرمت و کاوش است
متاسفانه عدم مرمت و کاوشهای علمی باستانشناسی در مسجد تاریخی قروه سبب ناشناخته بودن آن و آثار و نقوش با ارزش این مسجد تاریخی شده است.
*پیر سکینه خاتون و دلاوریهای سلطان سنجر
بقعه پیر سکینه خاتون در شمال ابهر بر سر راه ابهر به خرمدره قرار دارد.
گنبد بقعه پیر سکینه خاتون گنبد کوچکی از خشت خام بوده که بنای آن کثیرالاضلاع هشت ضلعی است به گونهای که هر ضلع آن حدود 2 متر بوده است.
درباره پیر سکینه خاتون ماجرایهای جالبی نقل شده است.
این زن پیر، درویش و صوفی بود و در خانقاه خود پیران زنجان و علمای تصوف حضور داشتند و او در پشت پرده از مناقب بزرگان تصوف سخن میگفته به گونهای که نفس گرم این زن دلهای بسیاری را به جوش و خروش میآورده است.
*پیر سکینه خاتون حلاج زنان بود
پیر سکینه حلاج زنان بوده است، البته او سرنوشت حلاج را پیدا نکرد اما بی نیازی و بزرگی پیر سکینه خاتون پادشاهان و امرا و سرداران بسیاری را به پا بوس او تا به ابهر کشانید.
میگویند سلطان سنجر که در جنگ ارمنستان شکست خورده بود در عقبنشینی شتاب زدهاش بر حسب اتفاق برای آنکه به دست دشمنان نیفتد به خانه پیر سکینه پناه آورد، زن وارسته او را پناه داد و چون میبیند این شکست به سختی دل سنجر را شکسته و او را ناامید کرده است، به او امیدواری میدهد.
*دلاوریهای سلطان سنجر و سخنان عارفانه سکینه خاتون
سلطان سنجر در آن روزگار سیاه و هزیمت این حرف پیر را فقط به عنوان یک دلداری میشنود، ولی سکینه خاتون سنجر را با خود در عالم جذبه و مستیهای عرفان فرو برد و بر او از ایثار و توکل ماجراها خواند و دعاها زمزمه کرد، چنانکه شاه هزیمت یافت، پلهوانی شد شمشیر برکشید و در آن حمله ماجراهایی از دلاوریها و بی باکیهای سنجر پدید آمد که تاریخنویسان مبهوت ماندهاند.
پیر زاهد سکینه خاتون از نسوان مستجابالدعوه ابهر بوده و هم عصر با ابوبکر ابهری عبدالله بن طاهر زندگی میکرده است.