مراسم شب چهارشنبه سوري در روستای خان كندي گرمی
يكي از آيين هاي ويژه قبل از فرا رسيدن سال نو در خان كندي ، مراسم شب چهارشنبه سوري است كه هنوز هم نشانههايي از آداب و رسوم خاص آن بهرغم تغيير و تحولات فرهنگي فراوان در ميان مردم منطقه ديده ميشود، چهارشنبه آخر سال از زمانهاي قديم در خان كندي به «گل چهارشنبه» مرسوم است؛ زيرا همه خانهها دراين روز مثل گل پاكيزه شده و برخلاف چهارشنبه قبل از آن كه به «كول چهارشنبه» يعني چهارشنبه خاكستري معروف است، زيبا و شاديآفرين است.
قورشاخ آتماق
در گذشته نه چندان دور در شب «چهارشنبه سوري» پس از صرف شام، سفره مخصوص اين شب پهن ميشد؛ طبق رسم در اين سفره خشكبار و شيريني قرار داده و با شمعهاي رنگين كه در آن زمان ساختن آن مخصوص خان كندي بود، سفره را مزين ميكردند. طبق اين سنت ديرينه پسران جوان در اين شب كمربندهاي پارچهاي يا دستمال خود را از روشنايي بامها و يا پنجره همسايه و يا اقوام خود آويزان كرده و صاحبخانه بدون آنكه درصدد شناسايي آنها باشند، هدايايي به پارچه ميبستند؛ اين آيين بيشتر توسط جواناني انجام ميشد كه به دختري علاقهمند بوده و به آرزوي وصلت با او براي «قورشاخ آتماق» يعني دستمال انداختن، به خانه دختر رفته و با اين نيت درباره آنچه كه به دستمال يا كمربند آنها بسته ميشد تعبيراتي ميكردند.
البته در حال حاضر برخي سالخوردگان منطقه هنوز هم معتقدند كه چون شنيدن سخنان بد و يا خوب در شب چهارشنبه سوري در زندگي فرد شنونده تاثير دارد، در اين شب نبايد سخنان نا اميدكننده درميان افراد خانوادهها رد و بدل شود،
آيين «شال سالاماخ» در واقع يكي از شاخصههاي چهارشنبه سوري در آذربايجان و خان كندي است كه استاد يار نيز در منظومه «حيدرباباي» خود از آن تحت عنوان «شال سالاماخ» ياد ميكند.
درآيين «قورشاق سالاماخ» جوانان و نوجوانان پارچه بزرگ و بلندي را از پنجره و يا باجه منزل همسايگان و يا اقوام خويش آويزان كرده و عيدي طلب ميكنند، صاحبخانه هم براساس سنتهاي ديرينه جوراب، شكلات، تخم مرغ، نخود، كشمش و يا پول به شال و پارچه بسته، شادي جوانان را كامل ميكنند.
![](http://dl.alamto.com/2012/image/Decorated-eggs/decorated_eggs_14.jpg)
از ديگر برنامههاي مرسوم چهارشنبهسوري در اين منطقه، عيدي گرفتن داماد است؛ به اين معنا كه داماد همراه با سهچهار نفراز دوستان و فاميلهاي جوان و همسن و سال خود دراين روز به خانه عروس رفته و خانواده عروس از آنها با شيريني و چاي پذيرايي ميكند، داماد و همراهان نيز به نوبه خود به داخل پيشدستيهايي كه به آنها شيريني تعارف شده، مبالغي اسكناس تازه گذاشته و مادر عروس يا به عبارتي مادرزن داماد نيز براي حاضرين انعام ميدهد؛ انعام چهارشنبهسوري براي داماد معمولا جوراب پشمي دستباف، پارچه (پيراهني) است و پيراهن سفيد به نشانه مباركي و خوشبختي به وي، اهدا ميشود.
سو اوستونن آتيلماق
بر اساس يك سنت ديرينه همانگونه كه افراد شب چهارشنبه سوري از روي آتش ميپرند در سالهاي نه چندان دور صبح چهارشنبه از روي آب جاري و نهرهاي روان ميگذشتند كه اين رسم در منطقه به آيين «نو اوستي» مشهور مي باشد.
پريدن از روي آب كه در زبان محلي به آن «سواوستونن آتيلماق» ميگويند در صبح روز چهارشنبه اجرا ميشود، به محض پايان شب و آغاز روز چهارشنبه بچهها، جوانان و بزرگسالان به سوي رودخانهها و جويها ميروند و از روي آبهاي جاري ميپرند و هنگام پريدن از روي آب همان جملههايي را تكرار ميكنند كه موقع پريدن از روي آتش ميگويند، در اين روز همچنين زنهاي خانهدار با يك كوزه از چشمهها آب ميآورند و در گوشه اتاقها ميپاشند و معتقد هستند بعد از آن آب، ديگر حشرههاي موذي در اتاقها وارد نميشود.
همچنين بامداد چهارشنبه نيز در مناطق مختلف شهرستان گرمي داراي رسم خاصي بوده و در بسياري از مناطق روستايي مردان قبل از روشن شدن كامل هوا، حيوانات خود را براي سيراب كردن به رودخانه نزديك روستا ميبرند؛ چرا كه به عقيده آنها، اين كار درد و بلا را از حيوانات دور كرده و بركت به ارمغان ميآورد؛ حضور نوعروسان بر سر چشمههاي آب و شستن حناي دستهاي خود با آب خنك، به نشانه خوشيمني از ديگر آيينهاي ويژه چهارشنبهسوري است.
همچنين در برخي مناطق بر اساس يک آيين ديرينه در اولين صبح بعد از چهارشنبه، مادر خانواده، دختران دمبخت خود را با جارو دستي با نيت اين که زود به خانه شوهر بروند، فراري ميدهند!
شاربازي
«شاربازي» ازجمله بازيهاي ويژه جوانان روستا در چهارشنبهسوري است كه در غروب سهشنبه آخر سال و در هواي گرگ و ميش بسياري از جوانان به آن ميپردازند؛ پرتاب تعداد زيادي «شار»درفضاي تاريك آسمان، جلوه خاصي به پيرامون بخشيده و مردم روستا را براي لذت بردن از ستارههاي سرخ آسمان به «خرمنها» ميكشاند. همزمان در بسياري از منازل روستا، مردم آتش روشن كرده و جوانان با پريدن از روي آن شعر سنتي «زردي من از تو، سرخي تو از من» را زمزمه ميكنند. «آتيل ماتيل؛ چرشنبه بختيم آچيل، چرشنبه» شعر مورد علاقه دختران جوان است كه در آرزوي پريدن از روي آتش چهارشنبه سوري لحظهشماري ميكنند؛ كدبانوي خانه نيز درشب چهارشنبه بهترين غذا را براي شام تهيه ميكند،
در منطقه مغان(گرمي) وروستاي خان كندي مردم پيش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، دسته جمعي به کنار رودخانه ميروند، آتشي بر ميافروزند و جوانان در آنجا به سوارکاري ميپردازند و هنگام بازگشت، زنان ظرفهايشان را از آب رودخانه پر ميکنند و به خانه ميآورند و آب آن را به گوشه كنار خانه ميپاشند؛ با اين کار سال جديد، سالي سرشار از روشني و زلالي و پاکي خواهد بود؛
قبر اوستينه گدمك
در آخرين شب جمعه قبل از نوروز، اهالي خان كندي به زيارت قبور نزديكان و فاميلهاي خود ميروند، مقارن عيد، كساني كه نزديكان خود را از دست دادهاند، نوروز را جشن نميگيرند و لباس نو نميپوشند، در مقابل پدر و مادر پسران جواني كه تازه نامزد شدهاند، به خانه عروس رفته كادو و شيريني ميبرند،
دن ايستاتماق
«دن ايستاتماق» ديگر رسم چهارشنبهسوري است؛ به اين ترتيب كه روز ما قبل سهشنبه، بانوي هر خانه عدس و نخود و ... را خيس ميكند كه اين رسم را « دن ايستاتماق» ميگويند، اين حبوبات خيس شده روز سهشنبه به همراه گندم برشته ميشود، به گندم برشته، كنجد يا مغز گردو اضافه شده و بهعنوان آجيل شب چهارشنبه سوري مورد مصرف قرار ميگيرد،