نقش خانواده در ترغیب نماز با تأکید بر روشها
سرگشتگی همه در دنیا به علت آن است که نیازهای نامتناهی را سراغ امر متناهی بردهاند و آن “معیشت ضنک”(۱) که قرآن میفرماید تجلی همین سرگشتگی است. همان سردرگمی انسان غربی که با همه ترقیات و کشف ستارهها و ماه و سفر به فضا باز به آن مبتلاست.
انسان در جستجوی نامتناهی است و این میل نشانه بارزی است از یک وجود نامتناهی. انسان در هر امری سراغ نامتناهی میرود و نامتناهی حقیقی خداست. وقتی انسان سجادهای میافکند و به نماز میایستد در حقیقت در مقابل آن نامتناهی سجده میکند، در برابر حیات نامتناهی، زیبای نامتناهی، علم نامتناهی و قدرت نامتناهی که در این دنیا پیدا نمیکند.
سرگشتگی همه در دنیا به علت آن است که نیازهای نامتناهی را سراغ امر متناهی بردهاند و آن “معیشت ضنک”(۱) که قرآن میفرماید تجلی همین سرگشتگی است. همان سردرگمی انسان غربی که با همه ترقیات و کشف ستارهها و ماه و سفر به فضا باز به آن مبتلاست. این همه بیماریها و گرفتاریها نیز برای این است که ازاین نامتناهی حقیقی غافلند و آن میل نامتناهی را متوجه امر محدود کردهاند.
نماز پرواز گاه روح، جویبار تطهیرکننده قلب، روشنایی چشم عارفان، تکیهگاه مطمئن سالکان و رهپویان و پشتوانه آرامش و تسکین روان انسان است.
فرصت نمازگزاردن، بهشتی است که انسان برای اعتلا و انبساط درون خویش میآفریند. آسمانی است که پذیرای بالهای پرواز میباشد و کشتی نجاتی است که از موج خیز حادثهها به ساحل فلاح و سلامت میرساند. گسترش فرهنگ نماز، تضمین مصونیت، تعالی و بندگی و همدلی و یگانگی جامعه است.(۲)
اگر در محیط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر کودکان و فرزندان، پدر و مادر را مقید و معتقد به نماز بیابند، بیهیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که رهآورد آن پرهیز از منکر و فحشا و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب و صفا و صداقت خواهد بود.(۳)
● ارزش خانواده در تفکر اسلامی
خانواده در تفکر اسلامی جایگاهی بسیار رفیع دارد. اگر موضوع خانواده در اسلام را با سایر اموری که مشابه این مقوله است مقایسه کنیم برجستگی خاصی در مسئله خانواده ملاحظه میکنیم که بعضی از آنها مهم و بعضی مهمتر هستند. اما گاهی اموری وجود دارند که واژهای اهم نیز برای آنها کفایت نمیکند و باید به دنبال ادبیات دیگری برای بیان عظمت آنها بود از جمله این موضوعات، موضوع “خانواده” است.
خانواده به چند دلیل دارای اهمیت است یک دلیل آنکه اصولا کل وجود آدمی از درون خانواده ریشه گرفته و در آن تکوین مییابد، به بیان دیگر، پیمانههای وجود آدمی در خانواده شکل میگیرد و همه تاثیرات بیرونی در محدوده این پیمانه تحقق پیدا میکند دلیل دیگر این است که میبینیم آغاز خلقت انسان با خانواده شروع شده است آیا سر این قضیه این نیست که خانواده رکن عالم هستی است؟ آیا این امر بدان معنا نیست که خانواده، رکن عالم هستی است و به کل هستی جهت میدهد؟(۴)
خانواده، منظومهای متشکل از زن و مرد و فرزندان است که سلسله روابط عمیق روحی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان آنان جاری است و با هدف رفع نیاز و کسب آرامش در حیطه روابط بالا و تولید و تربیت نسل، به حیات خود ادامه میدهد.
در حقیقت خانواده مهمترین جایگاه پرورش نیروی انسانی و محیطی مناسب برای رشد اعضای خود به شمار میرود و با رشد اعضای خانواده است که اجتماع رشد میکند.
خانواده آرامشگاه همسران و طبیعیترین بستر رشد و شکوفایی و تعالی آدمی است. پس خانواده کانونی است که در آن ارزشهای اخلاقی، باورهای دینی و معیارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد و زمینه رشد عاطفی و تربیت اخلاقی و اجتماعی اعضای خانواده را فراهم میکند. یکی از راههای رسیدن به استحکام خانواده در تفکر اسلامی داشتن اقتدار عاطفی و منطقی و برخورداری والدین از بصیرت و بینش اجتماعی است. آگاهیهای مستمری که میتواند ضامن رشد مطلوب شخصیت اجتماعی کودکان و نوجوانان شود و در این صورت است که زمینه رشد اعتقادی و پایبند کردن آنان به ارزشهای عبادی و انجام فریضهها در چنین خانواههایی به راحتی قابل طرح و اجراست(۵) در محیط خانوادهای که اعضای آن متعبد هستند فضای آرام حاکم بوده و اعضای آن از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند.
جمع اینگونه خانوادهها همچون ظروف مرتبط هستند که به هنگام کسر شدن یکی از آنها دیگر ظروف جای خالی آن را پرمیکند. بدون اینکه ضرر یا وقفهای در مجموعه ایجاد شود. خانواده در یک نگاه تحلیلی مرکب از قول، فعل، صدق و صفاست.
به عبارتی والدین یا با قولشان یا با فعلشان و یا با صدقشان، فضایی را شکل میدهند تا فرزندان را تربیت کنند.
● خانواده و اصول آموزش نماز
همان طور که توضیح داده شد نهاد خانواده برای تربیت دینی فرزندان پتانسیل بسیار بالایی در خود دارد خداوند این حیات دو نفره را به گونهای قرار داده است که اگر قواعد و اصول مبتنی بر قابلیتهای درونی آن به درستی شناخته شود و اصول تربیتی و یادگیری نیز مورد استفاده قرارگیرد اقدامات بسیار موثری را در خصوص تربیت دینی به طور عام و آموزش نماز به طور خاص میتوان به انجام رساند.
۱) استفاده از انرژی مثبت درون خانواده
در درون خانواده سرمایه عاطفی و انرژی مثبت زیادی قرار داده شده است. با بهرهبرداری از آن خیلی از برنامههای تربیتی را میتوان به اجرا در آورد. این مسئله وقتی انجام میشود که مادر بتواند بین خود و فرزند، صمیمت بسیار فراتر و ریشهدارتر از صمیمتهای تولید شده در سایر ارتباطات در زندگی به وجود آورد.
وقتی مادری در یک فضای مدیریت شده عاطفی به دختر خود یا پسر خود میگوید: دخترم یا پسرم چند لحظه میآیی پیش من؟ این جمله یک فضای روانی و عاطفی خاص در فرزند به وجود میآورد به نحوی که آمادگی او را برای پذیرش برخی از انتظارات والدین فراهم مینماید.
در چنین فضای عاطفی اگر یکی از والدین در مورد نماز یا نمازخوانها موضوعی را و یا قصهای را شرح میدهد به احتمال قوی باتوجه به استماع موثر از ناحیه فرزند مواجه خواهد شد. بدون تردید اگر فردی با علاقه به چیزی گوش بدهد و گوینده نیز محبوب او باشد کلام در او تاثیر گذاشته و زمینه عمل کردن به آن نیز فراهم میشود. پس والدین باید این قدرت عاطفی پنهان در خانواده را بپذیرند و به درستی از آن استفاده کنند.
۲) تناسب پیام و انتظار با شرایط سنی فرزند
هر گروه سنی به مثابه پیمانهای است که بیش از ظرفیت خود پذیرای محتوای اضافی نمیباشد. قبل از هرکسی خود خداوند متعال در تربیت دینی انسانها در طول تاریخ این موضوع را با عمل مطلق خود رعایت کرده است. فلسفه بعثت انبیا و انزال کتب به طور تدریجی ریشه در این محدودیت ذاتی بشر دارد. مربیان و والدین بدون رعایت این اصل نمیتوانند پیامهای خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.
آموزش نماز مانند سایر مسائل تربیتی به شرط قبول متربی اثربخش است لذا از جمله مسائل اساسی که والدین باید از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که: “فرزند دوره ابتدایی من، دارای کدام علایق و چه توان ذهنی است؟” و آیا اینکه “فرزند نوجوان من مطابق یافتههای روانشناسی و آموزههای دینی، کدام ویژگیهای را داراست؟ اینها سوالات مبنایی برای هر پدر و مادر است.
وقتی که فهمید در دوره کودکی “دیدن” بیش از “شنیدن” کار ساز است در پیامهای مربوط به نماز نیز عمدتا از رفتار و عمل بهره میگیرد تا حرف و گفتار.
۳) رعایت استمرار و مداومت
تعلیم و تربیت با اقدامات قطعی و گسسته از هم تحقق پیدا نمیکند. خداوند آدمی را طوری آفریده است که باید اقدامات تربیتی به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربی نهادینه گردد. علت تکرار انجام دستورات دینی در طول روزها و ماهها و سالها نیز در این ویژگی آدمی نهفته است لذا خانواده برای تربیت دینی و تقویت روحیه نمازخوانی در فرزند باید برنامه داشته باشد و این برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معنای مداومت، آن نیست که با تکرار ملالآور خواستههای خود، روح او را آزرده کنیم و شیرینی عبادت و نماز را در کام او تلخ نماییم. خیلی از جنبههای مداومت میتواند نامرئی و غیر مستقیم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوی دیدگان فرزند خردسال پهن میکنیم تا او را نسبت به نماز علاقهمند کنیم. اگر این عمل را به برنامه هر روز خود تبدیل کنیم خواهیم دید که اثر خود را خواهد داشت اصولا اتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نباید رها کرد.
۴) ارتباط خانه و مدرسه
ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غیرقابل اغماض در تربیت دینی است. ضرورت این ارتباط را ویژگی توحیدی تربیت به وجود میآورد. تربیت به طور ذاتی به وحدت و یکپارچگی همه نهادهای تربیتی و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است. به همین دلیل برنامههای آموزش نماز در خانواده باید از طرف آموزش و پرورش حمایت شود. چگونه ممکن است یک کودک در مدرسه به طرق مختلف پیامهای مربوط به نماز را دریافت کند ولی درخانواده چنین فضایی نباشد و او نمازخوان پرورش یابد؟
از جمله اقداماتی که در این مورد میتوان انجام داد آن است که والدین از طریق مدرسه در جریان کامل محتوای آموزشی کتابهای درسی درخصوص نماز قرار گیرند و در منزل نیز در راستای آن محتواها به تقویت رفتار فرزندان خود بپردازند.
۵) رعایت اعتدال
پرهیز از افراط و تفریط قاعده اساسی زندگی است. از طریق رعایت میانهروی به معنای واقعی کلمه میتوان بهتر به هدف رسید. در تربیت دینی و آموزش نماز نیز از این اصل باید پیروی نمود. علایق گوناگون فرد مستلزم فعالیتهای متنوع در زندگی است که هرکدام از آنها تاثیر خاص در مجموعه حیات انسان به جا میگذارد. نماز با همه قداستی که دارد نباید وقت بازی و یا استراحت کودک و نوجوان را بگیرد. اصولا نمازی که مزاحم انجام فعالیتهای طبیعی کودک باشد، نظم تربیتی مطلوب نخواهد داشت. لذا والدین باید با کسب آگاهی از همه جنبههای زندگی فرزند خود، آسانگیری و اعتدال را مراعات کنند.
۶) عکسالعملهای مناسب در قبال رفتارهای دینی فرزند
عمل و عکسالعمل مناسب باعث پیشرفت و اصلاح امور در زندگی انسان میشود. اگر رفتاری از فرد بخصوص از جانب کودک و یا نوجوان سر بزند ولی پاسخی دریافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود. رفتارهای نامطلوب با عکسالعمل درست، تعدیل و اصلاح میشود و رفتارهای مطلوب از طریق عکسالعملهای صحیح تقویت میگردد. در مورد نماز نیز از همین قاعده باید پیروی کرد.
قابل ذکر است که عکسالعمل صرفا به تشویق و یا تنبیه محدود نمیشود ممکن است عکسالعمل مربی یک تذکر مفید باشد، تذکری که نه تشویق است نه تنبیه، ولی اثر مفیدی در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتی که پدر یا مادری به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذین فی صلاتهم ساهون” توضیح مختصری به تناسب درک او بدهد در قالب این نوع تذکرها قرار میگیرد.
● روشهای موثر
آنچه که در قالب اصول، توضیح داده شد بایدها و نبایدهای حاکم بر رفتار مربی یا متربی است که در جمیع شرایط و در همه اقدامات تربیتی قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردی که والدین میتوانند با به کارگیری آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضیح داده میشود.(۶)
۱) روش الگویی
اگر در محیط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانه را معطر کند اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بیابند بیهیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که رهآور آن پرهیز از فحشا و منکر و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب صفا و صداقت خواهدبود.
اگر اعضای خانواده همه با یکدیگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونی دست یابند در بیرون نیز با یکدیگر همگونی و هماهنگی خواهند داشت و موجبات آرامش روانی را برای آنان در پی خواهد داشت زیرا نه در جامعه با یکدیگر تضادی دارند و نه والدین با فرزندان خویش اختلاف اساسی و جدی خواهند داشت. تجارب تربیتی و مهمتر از آن دلالتهای دینی حاکی از آن است که “فعل پدر و مادر” تاثیری فراوان در تقویت روحیه و انجام فرائض دینی از جمله نماز در فرزند به جا میگذارد. زیرا اصولا خداوند انسان را طوری آفریده که از اسوهها و یا نمونههای عینی اثر میپذیرد.
قول والدین مکمل فعل است اما هیچ کدام جای دیگر را نمیگیرد. منتهی هریک در موقعیت مناسب باید به کار گرفته شود، زیرا قول گسسته از فعل، تاثیرگذار نیست.(۷)
۲) فضاسازی معنوی
فرزندی که در خانوادهای لبریز از ذکر و یا در محبت خدا به دنیا میآید هیچگاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند. زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه میگویند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خیرالعمل” دعوت میکنند. در خانهای که مشحون از ذکر خداست فرزند نیز با این ذکر پرورش مییابد و دلی که با ذکر حقتعالی، جلا یابد هرگز از منبع قدرت لایزال الهی نمیگریزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا مییابد.
در خانهای که با والدین به مناجات شبانه بر میخیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟
جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا سوال کرد: یا رسولالله! دانستیم که چگونه خود را از آتش جهنم نگه داریم؟ با انجام واجبات و پرهیز از محرمات! اما ندانستیم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنیم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
الف) اعملو الخیر: خود عامل عمل خیر باشید.
ب) واذکرواهم بالله: یاد خدا را در دلهایشان زنده کنید.
ج) و امروا هم بالمعروف: (اینگونه نباشید که آنها را رها کنید، بلکه با رفق و مدارا و ملایمت) آنها را به معروف هدایت و راهنمایی کنید.
د) و انهیهم عن المنکر: (آنها را در میان امواج متلاطم دنیا رها نکنید بلکه) از آنچه او به فساد و تباهی میکشد منع و بازدارید.
وقتی فرزند براساس محبت خود به نماز ایستاد، آن وقت است که نمازش معنا پیدا میکند چون که نماز بدون محبت، اگر در طریق وصول به معنا نباشد، سودبخش نیست.
وقتی فرزند توجه لازم را داشت، آرام، آرام به این کار انس میگیرد. لطف خدا را در نماز در مییابد و پرده غفلت برای او کنار میرود.
امام سجاد(ع) میفرماید: وظیفه پدر و مادر این است که فرزندان را دلالت به خدا کنند (توجه به خدا) که اعم از نماز خواندن است . اینکه از همان سه سالگی امر به سجده کردن فرزند نماید و سپس کلمه “لااللهالاالله” را به او بیاموزد و باملایمت و آرامی او را در سن هفت سالگی آموزش نماز دهند تا او در ۹ سالگی بتواند با وضو نماز بخواند.
۳) پاسخ به کنجکاویهای کودک به عنوان یک فرصت
کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار میدهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند براین اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز میپرسند فرصت مناسب برای ما به وجود آوردهاند تا بتوانیم با پاسخهای مناسب و یا طرح سوالات موثر در او اثر تربیتی بگذاریم.
به عنوان مثال وقتی که فرزندی از پدر یا مادر خود سوال میکند:
▪ این میوه چقدر شیرین و خوشمزه است، از کجا آمده و یا درست شده است؟
▪ این ماهی چگونه در آب زندگی میکند و نمیمیرد؟
▪ این آسمان و ستارههای زیبا را چه کسی آفریده است؟
و هزاران سوال دیگر، به همین شکل که همه ناشی از حس کنجکاوی کودک است. از طریق همین سوالها با همان زبان کودکانه که مناسب دریافت اوست میتوان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه این دادهها و نعمتها آموخت که چگونه باید تشکر و قدردانی کرد و به نماز به عنوان یکی از شیوههای تشکر کردن اشاره نمود.
۴) حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکی از عوامل موثر در تربیت انسان است. قرآن در آیات متعدد انسانها را به “دیدن” و “فکر کردن” دعوت میکند. بین “دیدن” و “باور کردن” رابطه مستقیم وجود دارد. باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنههای گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن میتواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.
۵) ایجاد ارتباط بین زیبایی و نماز
انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیباییها میرود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است بخصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیباییها را میبیند و دوست دارد. با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران میتوان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد. هرقدر والدین بتوانند زیباییها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفقتر خواهند بود. باتوجه به نکات و راهکارهای فوق در مییابیم که هر اندازه برنامههای مربیان با نیازها و علایق و رغبتهای افراد (متربی) تناسب و هماهنگی داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامهها در افراد افزایش مییابد و هر اندازه این اعمال و روشها با رغبت و علاقه متربی فاصله داشته باشد و یا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بیعلاقگی، بیرغبتی و گاه تنفر و بیزاری در آنان میشود. در هر حال هنر مربیانی که میخواهند نیاز درونی افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند این است که زیباترین شکل و شیواترین آموزشها باید با رغبتهای فراگیران همخوانی داشته باشد تا آموزشها “نهادینه” گردد.