0

مقالات پرستاري مراقبت ويژه

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقالات پرستاري مراقبت ويژه

 1 : پرستاري مراقبت ويژه بهار 1391; 5(1):1-10.
 
تجربه پرستاران از مديريت بخش اورژانس: يک مطالعه کيفي
 
محمودي حسين,محمدي عيسي*,عبادي عباس
 
* گروه پرستاري، دانشكده علوم پزشكي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

اهداف: هيچ بيمارستاني بدون اورژانس فعال و داراي عملکرد مناسب، نمي تواند به عنوان يک مرکز درماني ايده آل محسوب شود. سهم مهمي از اين عملکرد فعال و مناسب به مديريت بخش اورژانس که تحت تاثير شرايط و عوامل زمينه اي است بر مي گردد. مطالعه حاضر، با هدف «تبيين تجربه پرستاران از مديريت بخش اورژانس»، از ديدگاه پرستاران انجام شد.
روش ها: با رويکردي کيفي و روش آناليز محتوي از نوع قراردادي، هجده پرستار در مدت يک سال، به روش نمونه گيري مبتني بر هدف، در دو بيمارستان آموزشي شهر تهران مورد مصاحبه بدون ساختار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کيو تجزيه و تحليل شد.
يافته ها: يافته هاي اين پژوهش نشان دهنده اين است که تجربه پرستاران از مديريت بخش اورژانس در سه زمينه اصلي 1. بي توجهي نسبت به نيازهاي اساسي منابع انساني، 2. بي توجهي نسبت به بهسازي منابع انساني و 3. چالش ها و کاستي هاي مديريتي در زمينه و عملکرد بود.
نتيجه گيري: مديران، با توجه به کاستي ها و نارسايي هاي مديريتي در بخش اورژانس، بايد به نيازهاي اساسي و متعالي پرستاران توجه نموده، ضمن ايجاد حمايت از پرستاران، توجه به پيشنهادات و توسعه آموزش، به رفع چالش ها و کاستي هاي مديريتي همت گمارند.

 
كليد واژه: پرستار اورژانس، مديريت بخش اورژانس، آناليز محتوي، مطالعه کيفي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
شنبه 19 اسفند 1391  12:27 PM
تشکرات از این پست
rashon
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقايسه ميزان بروز آسپيراسيون تنفسي دو روش تغذيه لوله اي بلوس متناوب و قطره اي متناوب کيسه اي

 2 : پرستاري مراقبت ويژه بهار 1391; 5(1):11-16.
 
مقايسه ميزان بروز آسپيراسيون تنفسي دو روش تغذيه لوله اي بلوس متناوب و قطره اي متناوب کيسه اي
 
موسي زاده سميه,خالق دوست محمدي طاهره*,هاساواري فريده,كاظم نژادليلي احسان,دهنادي مقدم انوش
 
* دانشكده پرستاري مامايي، دانشگاه علوم پزشكي گيلان، گيلان، ايران
 
 

اهداف: آسپيراسيون محتويات معده، يکي از عوارض جدي و قابل پيش گيري در بيماران با تغذيه اي لوله ايست که حتي مي تواند منجر به مرگ شود در مورد ايمن ترين روش تغذيه جاي بحث وجود دارد. از اين رو اين مطالعه با هدف «تعيين ميزان بروز آسپيراسيون تنفسي دو روش تغذيه لوله اي بلوس متناوب و قطره اي متناوب کيسه اي»، انجام شد.
روش ها: در اين مطالعه نيمه تجربي، 72 بيمار بستري در بخش آي سي يو و تروما که به روش لوله اي تغذيه مي شدند، به روش تدريجي و پس از بررسي متغيرهاي زمينه اي، به دو گروه بلوس متناوب و روش قطره اي متناوب کيسه اي تقسيم شده و هر دو گروه به طور مستقل و به مدت سه روز تغذيه شدند. سپس هر دو گروه از نظر ميزان بروز آسپيراسيون تنفسي مورد بررسي و مقايسه قرار گرفتند. جمع آوري اطلاعات با استفاده از فرم ثبت مشخصات فردي، تغذيه اي، تنفسي و اطلاعات مربوط به دو روش تغذيه اي واحدهاي مورد پژوهش از مرکز آموزشي - درماني منتخب شهر رشت در سال 1389 انجام شد. تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از آمار توصيفي، استنباطي و نرم افزار SPSS16 انجام شد.
يافته ها: ميزان بروز آسپيراسيون تنفسي در روش تغذيه لوله اي بلوس متناوب 5.6 درصد و در نوع قطره اي متناوب کيسه اي صفر بود و آزمون دقيق فيشر، تفاوت آماري معني داري را بين دو گروه نشان نداد (p=0.47).
نتيجه گيري: با توجه به عدم معني دار بودن ميزان آسپيراسيون تنفسي در دو گروه مي توان ذکر نمود که روش بلوس متناوب هنوز هم به عنوان يک روش تغذيه اي استاندارد در کتب معرفي شده و اگر بر اساس اصول صحيح انجام گيرد خطر آسپيراسيون را کاهش مي دهد.

 
كليد واژه: آسپيراسيون تنفسي، تغذيه لوله اي، روش بلوس متناوب، روش قطره اي متناوب کيسه اي
 
 

 

شنبه 19 اسفند 1391  12:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي تاثير آموزش امداد و انتقال هوايي به روش سخنراني بر سطوح يادگيري پرستاران

 
بررسي تاثير آموزش امداد و انتقال هوايي به روش سخنراني بر سطوح يادگيري پرستاران
 
فرشي معصومه,باباتباردرزي حسين*,مختاري نوري جميله,محمودي حسين
 
* دانشكده پرستاري، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، تهران، ايران
 
 

مقدمه: پرستاران به عنوان يکي از اعضاي تيم پروازي بايد با شرايط و نحوه صحيح انتقال بيماران آشنا باشند تا انتقالي ايمن صورت گيرد. آشنايي و آموزش پرستاران براي افزايش آگاهي، عملکرد و نگرش آنان سبب شد تا پژوهشي با هدف بررسي تاثير آموزش امداد و انتقال هوايي به روش سخنراني بر ميزان دانش، فهم و کاربرد پرستاران انجام شود.
روش ها: در اين مطالعه نيمه تجربي، سي نفر از پرستاران شاغل در يکي از بيمارستان هاي منتخب تهران به روش نمونه گيري آسان در سال 1390 انتخاب شدند و آموزش در زمينه امداد و انتقال هوايي به روش سخنراني انجام شد. پرسشنامه محقق ساخته داراي سي سوال، ميزان تاثير آموزش را در سه سطح دانش، فهم و کاربرد در حيطه شناختي قبل، بلافاصله و يک ماه بعد از آموزش بررسي نمود. روايي پرسشنامه با نظرات اعضاي هيات علمي و پايايي پرسشنامه با آزمون کودريچارسون 21 (0.72) تاييد شد. داده ها با نرم افزار SPSS17 و آزمون کاي اسکوار و آنواي اندازه هاي تکراري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: ميانگين (و انحراف معيار) نمرات در سطح دانش قبل و بعد از آموزش و چهار هفته بعد، به ترتيب 4.17 (±1.64)، 7.67 (±1.4)، 7.27 (±1.9)، در سطح فهم به ترتيب 4.53 (±1.2)، 6.9 (±1.9)، 5.7 (±1.5) و در سطح کاربرد به ترتيب 3.3 (±1.4)، 6.53 (±1.6)، 6.33 (±1.6)، به دست آمد. نمرات مجموع سطوح به ترتيب قبل، 12.03 (±2.8)، بلافاصله بعد از آموزش 21.1 (±3.3) و چهار هفته بعد، 19.3 (±4.01) از مجموع سي نمره بود. اختلاف معني داري در روند يادگيري در تمام سطوح مشاهده شد (p<0.001).
نتيجه گيري: نتايج نشان دهنده تاثير آموزش بر سطوح يادگيري بود. بنابراين آموزش پرستاري امداد و انتقال هوايي به شيوه سخنراني مي تواند مفيد باشد، اما پيشنهاد مي شود روش هاي نوين آموزشي نيز به منظور آموزش موثرتر بررسي شود.

 
كليد واژه: امداد و انتقال هوايي، آموزش سخنراني، سطوح يادگيري، حيطه شناختي، پرستاران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 19 اسفند 1391  12:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير آرام سازي پيش رونده عضلاني، بر کيفيت خواب بيماران تحت همودياليز

 
تاثير آرام سازي پيش رونده عضلاني، بر کيفيت خواب بيماران تحت همودياليز
 
سعيدي مريم,اشك تراب طاهره*,ساعت چي كيارش,زايري فريد,اميرعلي اكبري صديقه
 
* دانشكده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد بهشتي، تهران، ايران
 
 

اهداف: اختلال خواب در بيماران مرحله آخر کليوي شايع است. آرام سازي پيش رونده عضلاني، روشي است که براي کاهش تنش و اضطراب طراحي شده است. پژوهش حاضر، به منظور تعيين تاثير آرام سازي پيش رونده عضلاني بر کيفيت خواب بيماران تحت همودياليز انجام شد.
روش ها: پژوهش حاضر يک پژوهش نيمه تجربي يک گروهي قبل و بعد بود. تعداد 39 بيمار تحت درمان با همودياليز نگهدارنده، در بيمارستان هاي وابسته به دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي - درماني شهيد بهشتي سال 1389، به روش نمونه گيري مبتني بر هدف انتخاب شدند. کيفيت خواب نمونه ها، قبل و پس از آرام سازي، با استفاده از شاخص کيفيت خواب پيتزبرگ سنجيده شد. آموزش آرام سازي پيش رونده عضلاني، در سه جلسه به بيماران داده شد و از آنها خواسته شد که به مدت يک ماه، روزي دو بار (يک بار در طي روز و يک بار قبل از خواب شبانه)، به انجام آرام سازي بپردازند و پس از هر بار انجام آرام سازي، برگه ثبت آرام سازي را تکميل کنند. سپس کيفيت خواب بيماران، قبل و پس از آرام سازي، با هم مقايسه شدند. براي تجزيه و تحليل داده هاي آماري از آزمون هاي تي زوجي و ويلکاکسون استفاده شد.
يافته ها: ميانگين نمره کلي کيفيت خواب نمونه ها پس از آرام سازي به طور معني داري کمتر از زمان قبل از آرام سازي بود (p<0.001). همچنين نمره هر يک از ابعاد کيفيت خواب (به غير از مصرف داروهاي خواب آور) به طور معني داري کمتر از زمان قبل از آرام سازي بود (p<0.001).
نتيجه گيري: با توجه به نتايج اين پژوهش، آرام سازي پيش رونده عضلاني بر کيفيت خواب بيماران تحت همودياليزي تاثير مطلوبي دارد و مي تواند به عنوان يک روش مفيد در بهبود کيفيت خواب بيماران در بخش هاي همودياليز، اجرا و آموزش داده شود.

 
كليد واژه: آرام سازي پيش رونده عضلاني، بيماران تحت همودياليز، کيفيت خواب
 
 

 

شنبه 19 اسفند 1391  12:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير دعا بر سلامت معنوي بيماران همودياليزي

 
تاثير دعا بر سلامت معنوي بيماران همودياليزي
 
شريف نيا سيدحميد,حجتي حميد*,نظري رقيه,قرباني مصطفي,آخوندزاده گلبهار
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علي آباد كتول، گروه پرستاري، علي آباد كتول، ايران
 
 

مقدمه: همودياليز، با اختلال در عملکرد و کيفيت زندگي فرد، سلامت روان را دچار مشکل مي کند. استعانت مذهبي و دعا کردن نقش مهمي در قبول بيماري ها دارد و با کاهش آشفتگي هاي معنوي سبب انگيزه مثبت درماني مي شود. از آن جايي که يکي از زمينه هاي عمده بيماري ها و مشکلات رواني و عوارض جسمي و اجتماعي احساس پوچي، بيهودگي و تزلزل روحي است که از فقدان بعد معنوي افراد سرچشمه مي گيرد، اين مطالعه با هدف «بررسي تاثير دعا بر سلامت معنوي بيماران همودياليزي» انجام گرفت.
روش ها: اين پژوهش نيمه تجربي بر روي 88 نفر از بيماران تحت درمان با همودياليز (44 نفر گروه مورد 44 نفر شاهد) مراجعه کننده به بيمارستان امام رضاي شهر آمل در سال 1388 انجام شد. اين پژوهش به صورت طرح سالامون اجرا شد. براي گروه مورد به مدت ده هفته هر روز صبح به مدت بيست دقيقه به طور متناوب دعاي توسل پخش مي شد. بعد سلامت معنوي توسط پرسشنامه استاندارد سلامت معنوي پولوتزين و اليسون، در دو گروه سنجيده شد. نتايج بعد از وارد نمودن داده ها به نرم افزار آماري SPSS16 توسط آمار توصيفي و آمار استنباطي مورد تجزيه تحليل قرار گرفت.
يافته ها: يافته ها، سلامت معنوي را در گروه مورد 3±103 به ميزان بالا و در گروه شاهد 10±93 در حد متوسط نشان داد. آزمون آناليز واريانس دو طرفه بين سلامت معنوي گروه مورد و شاهدي که هم پيش آزمون و هم پس آزمون داده بودند ارتباط معني داري نشان داد (p<0.01). اين آزمون بين دو گروهي که تنها پس آزمون داده بودند ارتباط معني داري را نشان داد (p<0.01).
نتيجه گيري: دعا، يک روش مناسب براي سازگاري با بيماري است. چون علاوه بر تسکين اضطراب، موجب ارتقاي معنويت مي شود. از آن جايي که رويکرد زندگي اين بيماران بر پايه معنويت بنا شده است، لازم است که پزشکان و پرستاران از نقش کليدي باورهاي اعتقادي در زندگي اين بيماران آگاه باشند. از اين رو اميد است با همکاري جدي بين دست اندرکاران تيم سلامت، براي اجراي احکام شرعي، که امروزه به عنوان مراقبت هاي مذهبي مطرح است، شاهد تاثير اين گونه مراقبت ها، ايجاد احساس آرامش و تسريع بهبودي در بيماران باشيم.

 
كليد واژه: دعا، سلامت معنوي، همودياليز
 
 

 

شنبه 19 اسفند 1391  12:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اختلال جنسي در مردان مبتلا به نارسايي سيستوليک قلبي و فاکتورهاي مرتبط با آن

 
اختلال جنسي در مردان مبتلا به نارسايي سيستوليک قلبي و فاکتورهاي مرتبط با آن
 
ضيغمي محمدي شراره*,شهپريان ماندانا,فهيدي فرزاد,فلاح ابراهيم
 
* دانشكده پرستاري و مامايي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد كرج، كرج، ايران
 
 

اهداف: نارسايي قلبي ريسک فاکتور بزرگي براي اختلال در نعوظ است. هدف از انجام اين مطالعه، بررسي شيوع و فاکتورهاي مرتبط با اختلال نعوظ در بيماران مبتلا به نارسايي سيستوليک قلبي بود.
روش ها: اين يک مطالعه مقطعي بود که بر روي يک صد مرد بيمار مبتلا به نارسايي سيستوليک قلبي در سال 1389 انجام شد. روش نمونه گيري به روش نمونه گيري آسان بود. داده ها توسط فرم انتخاب نمونه، پرسشنامه بين المللي عملکرد نعوظ، پرسشنامه کيفيت زندگي مينه سوتا و پرسشنامه افسردگي مربوط به مرکز مطالعات اپيدميولوژيک جمع آوري شد. اطلاعات توسط نرم افزار آماري SPSS و با استفاده از آمار توصيفي، تي تست، آناليز واريانس يک طرفه و ضريب همبستگي پيرسون تحليل شد.
يافته ها: يافته ها نشان داد که ميانگين نمره اختلال نعوظ 14.02±6.26 بود و هشتاد درصد مردان مبتلا به نارسايي سيستوليک قلبي اختلال نعوظ داشتند. اختلال نعوظ با سن (p<0.001)، تحصيلات (p=0.019)، شغل (p=0.002)، سطح هموگلوبين (p=0.003) و کسر جهشي بطن چپ (p=0.030)، کلسترول خون (p=0.001)، ابتلا به بيماري کليوي (p=0.009)، مصرف ديگوگسين (p=0.014)، مسدود کننده هاي گيرنده هاي آنژيوتانسين (p<0.001)، بتابلوکر (p=0.001) و ديورتيک (p=0.035)، افسردگي (p<0.001) و کيفيت زندگي (p<0.001) ارتباط آماري معني دار داشت.
نتيجه گيري: در بيماران مبتلا به نارسايي سيستوليک قلبي، اختلال نعوظ شايع بوده و با سن، وضعيت پزشکي، ناخوشي هاي همراه، درمان هاي دارويي و اختلالات رواني رابطه دارد. در بيماران مبتلا به نارسايي قلبي اختلال نعوظ بر کيفيت زندگي اثر منفي مي گذارد.

 
كليد واژه: نارسايي قلبي، اختلال نعوظ، افسردگي، کيفيت زندگي
 
 

 

شنبه 19 اسفند 1391  12:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي تاثير بکارگيري مدل مراقبت مشارکتي بر کيفيت زندگي بيماران مبتلا به نارسايي قلبي

بررسي تاثير بکارگيري مدل مراقبت مشارکتي بر کيفيت زندگي بيماران مبتلا به نارسايي قلبي
 
برهاني فريبا,خوشاب هادي*,عباس زاده عباس,رشيدي نژاد حميدرضا,محمدي عيسي
 
* دانشگاه علوم پزشكي كرمان، كرمان، ايران
 
 

اهداف: نارسايي قلبي يکي از مهمترين و شايع ترين بيماري هايي است که با وجود پيشرفت هاي پزشکي هنوز از مشکلات عمده نظام هاي بهداشت و درمان است. امروزه يکي از اهداف برنامه هاي مراقبت پرستاري، بهبود کيفيت زندگي بيماران مبتلا به نارسايي قلبي است. هدف از اين مطالعه ارزيابي تاثير مدل مراقبت مشارکتي بر کيفيت زندگي بيماران نارسايي قلبي بود.
روش ها: در اين مطالعه از نوع کارآزمايي باليني 90 نفر از بيماران مبتلا به نارسايي قلبي بستري در بخش هاي ويژه بيمارستان هاي وابسته به دانشگاه علوم پزشکي کرمان در سال 1389 به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب و به صورت تصادفي به دو گروه مساوي 45 نفري آزمون و کنترل تقسيم شدند. براي سنجش کيفيت زندگي (متغير وابسته) از پرسشنامه استاندارد شده کيفيت زندگي در بيماران نارسايي قلبي، حاوي 22 سوال در مورد سه بعد اصلي کيفيت زندگي (جسمي، روحي رواني و اجتماعي اقتصادي) استفاده شد. مداخله در طول سه ماه در گروه آزمون طبق مراحل طراحي شده در مدل مراقبت مشارکتي اجرا شد. نتايج پس از جمع آوري توسط نرم افزار SPSS18 با استفاده از آزمون هاي آماري t زوجي،t  مستقل و آناليز واريانس تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: بين ميانگين کلي کيفيت زندگي (از 60.11±10.7 به 35.43±8.6 در گروه آزمون و از 45.63±7.3 به 57.42±11.9 در گروه کنترل) و نيز ابعاد آن (جسمي، روحي رواني و اجتماعي اقتصادي) در دو گروه آزمون و کنترل تفاوت آماري معني داري نشان داده شد (p<0.05).
نتيجه گيري: نتايج حاکي از آن است، در گروه آزمون که بر اساس مدل مراقبت مشارکتي تحت مراقبت و درمان قرار گرفته اند ميانگين نمرات کيفيت زندگي در هر سه بعد نسبت به گروه کنترل، بهبودي معني داري يافته است و استفاده از اين مدل در مراقبت و درمان بيماران نارسايي قلبي توصيه مي شود.

 
كليد واژه: نارسايي قلبي، کيفيت زندگي، مدل پرستاري، مراقبت مشارکتي
 
 

 

شنبه 19 اسفند 1391  12:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي ارتباط بين فشارخون و کفايت دياليز در بيماران دياليزي

بررسي ارتباط بين فشارخون و کفايت دياليز در بيماران دياليزي
 
طيبي علي,شصتي سمانه*,عبادي عباس,عين الهي بهزاد,تدريسي سيدداوود
 
* دانشكده پرستاري، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، تهران، ايران
 
 

اهداف: عدم کفايت دياليز يکي از عوامل تعيين کننده ناتواني و مرگ و مير در بيماران دياليزي است. بالا بردن کفايت دياليز در بهبود پيش آگهي بيماران دياليزي بسيار تاثيرگذار است. عوامل متعددي در کفايت دياليز موثر است. هدف اين مطالعه بررسي ارتباط ميان فشارخون و کفايت دياليز است.
روش ها: پژوهش حاضر، مطالعه اي توصيفي - مقطعي است. نمونه ها شامل صد بيمار مراجعه کننده به بخش همودياليز بعثت نهاجا و بقيه اله (عج) در سال 1389 است که به روش سرشماري انتخاب شدند. براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته براي اطلاعات دموگرافيک و فشارخون که با استفاده از پرونده بيماران بود، استفاده شد. محاسبه کفايت دياليز با فرمول KT/V انجام شد. شاخص URR نيز محاسبه شد. داده ها به وسيله آزمون هاي توصيفي و استنباطي و به کمک نرم افزار SPSS16 تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين سني نمونه ها 62.21±13.7 بود. ميانگين شاخص هاي کفايت دياليز KT/V معادل 1.23±0.38 و URR معادل 63.14±11.04 بود. ارتباط معني داري ميان فشارخون و شاخص هاي کفايت دياليز KT/V و URR در بيماران همودياليزي مشاهده نشد.
نتيجه گيري: بين فشارخون و شاخص هاي کفايت دياليز KT/V و URR همبستگي خطي وجود نداشت و در اين مورد نياز به بررسي جامع تر با تعداد نمونه بيشتر است.

 
كليد واژه: فشارخون، کفايت دياليز، همودياليز
 
 

 

شنبه 19 اسفند 1391  12:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير دعا بر شدت وخامت حال بيماران در بخش ‌هاي مراقبت ويژه

 
تاثير دعا بر شدت وخامت حال بيماران در بخش ‌هاي مراقبت ويژه
 
تقي زاده كراتي كيوان,اسدزندي مينو*,تدريسي سيدداوود,عبادي عباس
 
* دانشكده پرستاري، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، تهران، ايران
 
 

اهداف: ايمان ‌درماني از جمله درمان ‌هايي است که بيمار را با قدرت حضرت حق مرتبط ساخته تا از او طلب شفا ‌کند. هدف اين مطالعه «تعيين تاثير دعادرماني در کاهش شدت وخامت حال بيماران» بود.
روش ها: اين تحقيق يک مطالعه کارآزمايي باليني شاهددار و دو گروهي، مبتني بر هدف با هفتاد نفر بود که در بخش هاي مراقبت هاي ويژه بيمارستان بقيه اله الاعظم (عج)، در سال 1389 انجام شد. بيماران مبتلا به انسداد مزمن ريه و بيماران احتقاني قلبي مورد بررسي قرار گرفتند. بيماران در گروه مداخله به مدت سه روز از دعاي ضبط شده منسوب به حضرت محمد (ص) استفاده کردند. در گروه شاهد هيچ اقدامي صورت نگرفت. براي بررسي شدت وخامت حال بيماران دو گروه از ابزار SOFA و براي تحليل آماري از آزمون پارامتري و غيرپارامتري با نرم افزار SPSS15 استفاده شد.
يافته ها: نتايج با آزمون من ويتني نشان داد که اختلاف ميانگين شدت وخامت حال بيماران در روز اول با دوم در دو گروه0.82 (±0.92) -(p>0.05) و در روز اول با سوم 2.08 (±1.29)-(p<0.001) و در روز دوم با سوم 1.25 (±0.91)-(p<0.001) بود.
نتيجه گيري: دعادرماني تاثير مثبت در کاهش شدت وخامت حال بيماران دارد.

 
كليد واژه: دعادرماني، شدت وخامت حال، بخش مراقبت ويژه، طب مکمل، معنويت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
دوشنبه 21 اسفند 1391  9:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقايسه‌ تاثير آموزش ترياژ به روش سخنراني و نرم ‌افزار چند رسانه ‌اي بر يادگيري پرستاران

مقايسه‌ تاثير آموزش ترياژ به روش سخنراني و نرم ‌افزار چند رسانه ‌اي بر يادگيري پرستاران
 
سياوش وهابي يداله,تدريسي سيدداوود*,قيم شهناز,عبادي عباس,دانشمندي محمد,ثقفي نيا مسعود
 
* دانشكده پرستاري، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، تهران، ايران
 
 

اهداف: ترياژ، سنگ ‌بناي مديريت حوادث است و آموزش ترياژ به پرستاران در برنامه ‌ريزي بلايا و حوادث بسيار اهميت دارد؛ اين مطالعه با هدف «مقايسه‌ اثربخشي دو روش آموزش سخنراني و نرم افزار چند رسانه ‌اي بر يادگيري پرستاران» انجام شد.
روش ‌ها‌: در يک مطالعه‌ نيمه ‌تجربي دو گروهي قبل و بعد، نود نفر از پرستاران يکي از بيمارستان هاي اصفهان، با روش تخصيص تصادفي به دو گروه مساوي آموزش به روش سخنراني و آموزش با نرم‌ افزار چند رسانه ‌اي در سال 1389 تقسيم شدند. يادگيري پرستاران در حيطه شناختي و عاطفي با آزمون چند گزينه ‌اي محقق ‌ساخته در سه مرحله‌ قبل، بعد و يادآوري بعد از مداخله در زمينه ترياژ اندازه ‌گيري شد. سپس داده‌ ها با آزمون‌ هاي تي مستقل و تحليل واريانس اندازه ‌هاي تکراري و نرم افزار
SPSS 15 مورد تحليل قرار گرفتند.
يافته‌ ها: ميزان يادگيري پرستاران در خصوص ترياژ در هر دو روش افزايش يافت (
p<0.001) ولي تفاوت معني ‌داري بين دو گروه مشاهده نشد (p>0.05). تفاوت معناداري در ميانگين نمرات کل (حيطه شناختي و عاطفي) قبل از مداخله در دو گروه مشاهده نشد (p>0.05). يعني دو گروه با هم همگن بودند. اما در اندازه ‌گيري مرحله دوم، (پس آزمون) ميانگين نمرات کل در گروه سخنراني نسبت به گروه نرم ‌افزار چند رسانه ‌اي بالاتر بود (p<0.001). همچنين در مرحله‌ يادآوري تفاوت معني ‌داري بين ميانگين نمرات کل (حيطه شناختي و عاطفي) دو گروه ديده نشد (p>0.05ولي ميانگين نمرات مرحله يادآوري در گروه نرم افزار چند رسانه اي بيشتر از گروه سخنراني بود.
نتيجه ‌گيري: نتايج، بيانگر اثربخشي هر دو شيوه‌ سخنراني و نرم‌ افزار چند رسانه ‌اي است؛ اما با توجه به ويژگي ‌هاي آموزش مجازي شامل يادگيري بر اساس علاقه فراگير، به صرفه بودن، کارآيي، در دسترس بودن، انعطاف ‌پذيري، طراحي مناسب، فراگير محور و گسترش پذير بودن، اين شيوه موثر توصيه مي ‌شود.

 
كليد واژه: ترياژ، نرم افزار چند رسانه اي، آموزش مجازي، سخنراني، پرستار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
دوشنبه 21 اسفند 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير مديريت احياي قلبي، ريوي و مغزي در بيمارستان بر پيامدهاي ناشي از احيا

تاثير مديريت احياي قلبي، ريوي و مغزي در بيمارستان بر پيامدهاي ناشي از احيا
 
سالاري امير*,محمدنژاد اسماعيل,ونكي زهره,احمدي فضل اله
 
* مجتمع درمانگاهي و اورژانس امام خميني (ره)، دانشگاه علوم پزشكي تهران، تهران، ايران
 
 

اهداف: در حال حاضر درصد ناچيزي از عمليات احيا، موفق بوده و منجر به بقاي بيماران مي شود. لذا اين مطالعه با هدف «بررسي تاثير مديريت احياي قلبي - ريوي و مغزي در بيمارستان بر پيامدهاي ناشي از احيا» انجام شد.
روش ها: اين مطالعه به صورت نيمه تجربي و از نوع قبل و بعد انجام شد. در مرحله قبل هشتاد بيمار در يک بيمارستان منتخب آموزشي در شهر تهران که تحت عمليات احيا قرار گرفته بودند، از نظر پيامدهاي کوتاه و بلندمدت احيا در سال 1388 مورد بررسي قرار گرفتند. فرايند مديريت احياي قلبي - ريوي و مغزي به مدت پنج ماه انجام شد. پس از تثبيت اين سيستم جديد، پيامدهاي ناشي از احيا در مورد هشتاد بيمار ديگر دوباره بررسي شد. براي ثبت پيامدهاي کوتاه و بلندمدت عمليات احيا از فرم استاندارد Utstein استفاده شد. تجزيه و تحليل آماري با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و آمار توصيفي تحليلي انجام شد.
يافته ها: پيامد کوتاه مدت از 18.8 درصد (قبل) به 31.3 درصد (بعد) و پيامد بلندمدت نيز از صفر (قبل) به 2.5 درصد بعد از مداخله افزايش يافت. بطور کلي بعد از مداخله، 66.3 درصد موارد احيا ناموفق، 31.3 درصد آنها بطور کوتاه مدت موفق و 2.5 درصد آنها منجر به بقاي بلندمدت شد و بيماران با عملکرد مغزي متوسط تا مطلوبي از بيمارستان ترخيص شدند. اين نتايج با مرحله قبل تفاوت معني داري داشت (p<0.05).
نتيجه گيري: اجراي فرايند مديريت احيا مي تواند به عنوان الگويي براي عملکرد مديران مراکز بهداشتي - درماني، براي افزايش ميزان بقاي بيماران پس از عمليات احيا استفاده شود.

 
كليد واژه: مديريت احياي قلبي - ريوي و مغزي، بقا، پيامدهاي کوتاه مدت و بلندمدت احيا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
دوشنبه 21 اسفند 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

نقش ويژگي‌ هاي فردي و الگوي قضاوت در نگرش به اتانازي

نقش ويژگي‌ هاي فردي و الگوي قضاوت در نگرش به اتانازي
 
آقابابايي ناصر*,حاتمي جواد,رستمي رضا
 
* گروه روانشناسي، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه تهران، تهران، ايران
 
 

اهداف: در حالي که اتانازي از بحث ‌انگيزترين موضوعات در حوزه‌ مراقبت ‌هاي پايان حيات است، درباره‌ هم ‌بسته ‌هاي روان‌ شناختي نگرش به آن، به ويژه در ايران اطلاعات چنداني در دست نيست. پژوهش حاضر، با هدف «سنجش ميزان پذيرش اتانازي، و بررسي نقش متغيرهاي شخصيتي و ديني در نگرش به اتانازي» انجام شد.
روش ‌ها: اين مطالعه که از نوع توصيفي - تحليلي است روي 233 دانشجوي دانشگاه تهران انجام شد. ابزار مطالعه، پرسشنامه ‌هاي زير بودند: پذيرش اتانازي، مقياس نگرش به اتانازي، مقياس پنج عامل بزرگ شخصيت و مقياس سبک‌ هاي دين‌ داري. ‌همچنين، شرکت کنندگان سناريوي واگن را مطالعه کردند و به داوري درباره‌ آن پرداختند. داده‌ ها با نرم ‌افزار
SPSS و روش ‌هاي آمار توصيفي و استنباطي شامل فراواني، آزمون تي، همبستگي و رگرسيون تجزيه و تحليل شدند.
يافته‌ ها: نتايج نشان داد
63.9 درصد و 58.8 درصد شرکت کنندگان به ترتيب با اتانازي فعال و غيرفعال مخالف بودند. ميزان مخالفت با اتانازي فعال، بيش از مخالفت با نوع غيرفعال بود (p<0.05). جنسيت و سن شرکت‌ کنندگان رابطه ‌اي با پذيرش اتانازي و نگرش به آن نداشت. از ميان متغيرهاي شخصيتي و ديني، تنها متغيرهاي ديني با نگرش به اتانازي رابطه (منفي) داشتند و الگوي قضاوت مخالفان و موافقان اتانازي، تفاوت چنداني نداشت.
نتيجه‌ گيري: بر اساس يافته ‌هاي پژوهش حاضر، بيشتر دانشجويان ايراني با اتانازي مخالفند و مخالفت آنها با اتانازي فعال، بيش از نوع غيرفعال اتانازي است. نقش دين ‌داري در مخالفت با اتانازي متاثر از عوامل شخصيتي نيست. يافته‌ هاي اين پژوهش ضمن برجسته‌ تر ساختن تفاوت اتانازي فعال و غيرفعال، حمايت ضعيفي از استدلال شيب لغزنده فراهم آورد
.

 
كليد واژه: اتانازي، نگرش به اتانازي، معماي واگن، ويژگي هاي فردي، اخلاق پزشکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
دوشنبه 21 اسفند 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تفاوت تظاهرات باليني سکته‌ قلبي در زنان و مردان

تفاوت تظاهرات باليني سکته‌ قلبي در زنان و مردان
 
شريف نيا سيدحميد*,حقدوست علي اكبر,نظري رقيه,رضايي رزيتا,ساعت ساز سوسن,سيدي اندي سيدجليل,چان واي اچ
 
* دانشكده پرستاري و مامايي آمل، دانشگاه علوم پزشكي بابل، بابل، ايران
 
 

اهداف: بيماري هاي قلبي عروقي از علل اصلي مرگ و مير در مردان و زنان است به طوري که تفاوت علايم سکته حاد قلبي در مردان و زنان بر تشخيص و زمان تصميم گيري جهت درمان و در نتيجه پيامد بيماري تاثير دارد. بنابراين آگاهي از علايم متفاوت با توجه به جنسيت بر پيش آگهي بيماري تاثير دارد. اين مطالعه با هدف «بررسي تفاوت تظاهرات باليني سکته قلبي در زنان و مردان» انجام شد.
روش ها: در اين مطالعه توصيفي مقطعي، 169 بيمار بستري در بخش مراقبت ويژه قلب بيمارستان امام رضا در شهر آمل با تشخيص سکته حاد قلبي، به روش نمونه گيري مبتني بر هدف، در سال 1388 مورد مطالعه قرار گرفتند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه اي فرم اطلاعات دموگرافيک و چک ليست علايم استفاده شد و علايم سکته حاد قلبي به صورت مصاحبه با بيماران بررسي شد. نتايج با استفاده از نرم افزار SPSS16 و روش هاي آمار توصيفي و نسبت شانس تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: زن بودن شانس علامت ضعف را 2.76 برابر، استفراغ را 1.96 برابر، خستگي را 2.47 برابر، اضطراب را 2.20 برابر و سکسکه را 2.37 برابر نمود. همچنين جنس زن، شانس درد مرتبط با سکته حاد قلبي در نواحي فک را 3.49، گردن را 2.78 برابر، گلو را 3.24 برابر، شانه را 2.43 برابر و کتف چپ را 2.83 برابر کرد.
نتيجه گيري: علايم آتيپيک بخصوص در زنان، ممکن است موجب تاخير در مراجعه بيماران و نيز تصميم گيري براي تشخيص و درمان توسط تيم پزشکي شود. از اين رو کارکنان بخش هاي ويژه و بيماران، نيازمند اطلاعات بيشتر و تخصصي تري در زمينه شناخت علايم سکته حاد قلبي، به خصوص با توجه به جنسيت هستند.

 
كليد واژه: سکته قلبي، جنسيت، تظاهرات باليني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
دوشنبه 21 اسفند 1391  9:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عوامل تنش‌ زاي مادران نوزادان نارس بستري در بخش ‌هاي مراقبت ويژه‌ نوزادان

 
عوامل تنش‌ زاي مادران نوزادان نارس بستري در بخش ‌هاي مراقبت ويژه‌ نوزادان
 
بريم نژاد ليلي*,مهرنوش نسرين,سيدفاطمي نعيمه,حقاني حميد
 
* دانشكده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، تهران، ايران
 
 

اهداف: تولد نوزاد نارس با بستري و جدايي از خانواده همراه است. در واقع والدين تنش زيادي را متحمل مي ‌شوند. مطالعه حاضر با هدف «تعيين عوامل تنش ‌زا از ديدگاه مادران داراي نوزاد نارس بستري در بخش ‌هاي مراقبت ويژه‌‌ نوزادان»، انجام شد.
روش‌ ها: اين مطالعه توصيفي با شرکت تصادفي 140 مادر داراي نوزاد نارس بستري در بخش مراقبت ويژه‌ نوزادان سه مرکز آموزشي درماني دانشگاه علوم پزشکي ايران، با استفاده از پرسشنامه تنش والدي مايلز و فونک 1998 انجام گرفت. داده‌ ها با آمار توصيفي و تحليلي و با استفاده از نرم افزار
SPSS 16 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ‌ها: از بين موارد مربوط به عوامل تنش ‌زاي ناشي از محيط، وجود دستگاه يا ماشين تنفسي براي نوزاد (
27.9 درصد)، صداي ناگهاني زنگ اخبار مانيتور (25.7 درصد) و از موارد ظاهر و رفتار نوزاد و درمان ‌هاي خاص، توقف تنفس نوزاد (70.7 درصد)، تغيير رنگ ناگهاني پوست نوزاد (55 درصد) و از عوامل ارتباط والدين با نوزاد، جدا بودن از نوزاد (69.3 درصد)، احساس درماندگي از محافظت نوزاد از درد و روش‌ هاي دردناک (60.7 درصد)، به ترتيب از بيشترين عوامل تنش ‌زاي تجربه شده در مادران گزارش شدند. همچنين، بعد «ظاهر و رفتار نوزاد و درمان ‌هاي خاص» بيش از ساير ابعاد تنش ‌زا بود.
نتيجه ‌گيري: بر مبناي يافته ‌هاي پژوهش، پيشنهاد مي ‌شود پس از تولد، به والدين نوزادان نارس، بخصوص مادران، آمادگي‌ هاي لازم براي مواجهه با نوزاد در بخش مراقبت ‌هاي ويژه و برقراري ارتباط مناسب با نوزاد ارايه شود.

 
كليد واژه: بخش مراقبت ويژه نوزادان، عوامل تنش زا، مادران نوزاد نارس، نوزاد نارس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
دوشنبه 21 اسفند 1391  9:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

کيفيت دستورالعمل ‌هاي پرستاري مبتني بر شواهد از ديدگاه پرستاران

کيفيت دستورالعمل ‌هاي پرستاري مبتني بر شواهد از ديدگاه پرستاران
 
نظام زاده مريم,مختاري نوري جميله*,خادم الحسيني سيدمحمد,عبادي عباس
 
* دانشكده پرستاري، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله (عج)، تهران، ايران
 
 

اهداف: دستورالعمل ‌هاي باليني مبتني بر شواهد، ابزارهاي مهمي در افزايش کيفيت کار باليني پرستاران هستند. لذا اين مطالعه، با هدف «بررسي کيفيت دستورالعمل‌ هاي باليني مبتني بر شواهد موجود از ديدگاه پرستاران» انجام شد.
روش ها: در اين مطالعه توصيفي - مقطعي، 116 پرستار به روش سرشماري از بخش ‌هاي ويژه‌ يکي از بيمارستان‌ هاي منتخب شهر تهران در سال 1389 در آن شرکت کردند. براي جمع ‌آوري اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روايي صوري توسط پرستاران و روايي محتوي توسط اعضاي هيات علمي بررسي و پايايي آن با آزمون مجدد و با استفاده از آزمون‌ هاي مک نمار و اسپيرمن (
r=0.72) تاييد شد. داده‌ ها با نرم افزار SPSS17 و روش ‌هاي آمار توصيفي و آزمون ‌هاي استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ‌ها: تنها بين متغير تاهل و نمره کيفيت ارتباط معني ‌دار آماري (
p=0.04) مشاهده شد. 53.4 درصد پرستاران کيفيت دستورالعمل ‌ها را خوب، 39.7 درصد متوسط و 6.9 درصد ضعيف بيان کردند.
نتيجه ‌گيري: با وجود اين که کيفيت دستورالعمل‌ ها، از نظر حدود نيمي از پرستاران خوب ارزشيابي شد، اما به روز کردن دستورالعمل هاي موجود و ارايه‌ دستورالعمل ‌هاي مختص هر بخش به منظور اجرايي کردن دستورالعمل‌ ها احساس مي ‌شود.

 
كليد واژه: دستورالعمل هاي باليني مبتني بر شواهد، ديدگاه پرستاران، بخش مراقبت ويژه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

 
 
دوشنبه 21 اسفند 1391  9:33 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها