" اخلاق امام سجاد(ع)"
شخصی به حضور امام سجاد(ع) آمد و نسبت به آن حضرت جسارت کرده و سخنان زشت و ناسزا گفت.
امام سجاد(ع) سکوت کرد و هیچ سخنی به او نگفت و او رفت.
امام به همراهان فرمود: دیدید که این مرد چگونه برخورد کرد؟ اینک دوست دارم با من نزد او بیایید تا بنگرید جواب او را چگونه خواهم داد.
همراهان با امام حرکت کردند و شنیدند که آن حضرت در مسیر راه،مکرر این آیه را می خواند: والکاظمین الغیظ؛ از ویژگیهای پرهیزکاران این است که خشم خود را فرو می برند.
همراهان دریافتند که امام با او برخورد شدید نخواهد کرد.
وقتی امام(ع) به درخانه او رسید، او را صدا زد.
او از خانه بیرون آمد، درحالی که تصور می کرد با برخورد شدید امام، رو به رو خواهد شد؛ اما برخلاف انتظار شنید که امام(ع) به او فرمود: برادرم اگر آنچه به من گفتی، در من وجود دارد، از درگاه خداوند طلب آمرزش می کنم، و اگر آن چیزها در من وجود ندارد، از خدا می خواهم که تو را بیامرزد.
آن مرد بین دو چشم امام را بوسید و عرض کرد: آنچه گفتم، در وجود تو نیست؛ بلکه من به آن سزاوارترم.
اعلام الوری ص 256.
قصه ها و پندها،جلد2،سید ناصر حسینی