هیچ کاری بالاتر از حیات بخشیدن به یک انسان و فراموش کردن خود نیست. پس از تولد فرزند، پدر و مادر شخصیتی متفاوت از آنچه قبلا بوده اند پیدا می کنند.
برای کنار آمدن با این شخصیت جدید، آرزوهای او، طرز تفکرش و کارهایی که انجام می دهد، باید کارهایی انجام داد. در این مطلب به شما کمک می کنیم تا شخصیت جدید خود را دوست داشته باشید.
1. فهرستی از اخلاق های جدید و مثبت خود بنویسید و به آنها عشق بورزید
پس از بچه دار شدن شخصیت شما تغییر می کند. دیگر فرد قبلی نخواهید بود. طرز فکر و شخصیت شما به گونه ای تغییر می کند که پیش از بچه دار شدن تصور هم نمی کردید. افسوس خوردن برای شخصیت قبلی خود کاملا طبیعی است؛ اما آن فرد دیگر وجود ندارد. پدر یا مادر شدن دیدگاه شما را به زندگی تغییر می دهد، درس هایی به شما می دهد و کمک می کند تا پخته تر و عاقل تر شوید. البته اگر به آن اجازه دهید!
زمان آن رسیده تا برای «خود» جدید جشن بگیرید. اول از همه در مورد تغییرات خود بنویسید. به طور مثال، اکنون صبورتر، عاشق تر، همدل تر و آگاه تر هستم. تلاش می کنم تا دیگران را برای رسیدن به آرزوهایشان کمک کنم. اگر چیزخوبی برای نوشتن پیدا نکرده اید، سعی کنید صداهای منفی درونی را خاموش کنید. مسلما بسیار قوی تر و عاقل تر از شخصیت قبلی خود هستید.
اگر تصور می کنید هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد مطمئن باشید بسیار بهتر از افرادی هستید که فکر می کنند همه چیز تمام هستند و پاسخ همه چیز را دارند.
2. خودتان باشید
بسیاری از ما در ذهن خود به دنبال فردی هستیم که دوست داریم باشیم؛ مثلا یک دختر سربه راه، وظیفه شناس و اجتماعی.
برای اینکه دقیقا همان فردی باشیم که ذاتا هستیم، باید شهامت داشت زیرا همه ما تحت فشار افرادی هستیم که دوستمان دارند و می خواهیم فردی باشیم که آنها دوست دارند. به طور مثال، والدین ما دوست دارند پا جای پای آنها بگذاریم، شغل آنها را دنبال کنیم، عقاید آنها راداشته باشیم و همچون آنها رفتار کنیم.
چیزی که می خواهیم بگوییم این است که شجاعت داشته باشید و همان طوری زندگی کنید که خود دوست دارید نه چیزی که دیگران از شما می خواهند. در غیر این صورت زمان می گذرد و متوجه می شوید چه بیهوده عمر خود را هدر داده اید و به هیچ کدام از چیزهایی که همیشه دوست داشته اید عمل نکرده اید. زندگی یک انتخاب است. انتخاب کنید که خودتان باشید.
به چیزهایی که دوست دارید، اینکه چه کسی هستید و چه از زندگی می خواهید، اعتراف کنید. وقتی توانستید مشکلات دور ریختن شخصیت های قدیمی خود را حل کنید و با خود شوخی نداشتید، بدون شک آزادی، انرژی و هیجان بیشتری در زندگی خواهید داشت.
3. دوستانی برای خود پیدا کنید که جایگاه شما را درک می کنند
پس این که تلاش کردید خود واقعیتان باشید، احتمالا متوجه خواهید شد دیگر نمی توانید با افرادی که قبلا بسیار رفیق بوده اید، وجه مشترکی پیدا کنید و از بودن در کنار آنها لذت نمی برید. به همین دلیل، باید دوستان جدیدی برای خود بیابید. دوستانی که اجازه نمی دهند تا خود واقعیتان باشید را باید کنار بگذارید. شاید این کار تا اندازه ای دشوار باشد زیرا ممکن است کمی احساس تنهایی کنید.
بهتر است با خود صادق باشید و ببینید کدام دوستی ها به شما کمک می کند و کدام یک باعث ناراحتی شما می شوند. با دوستانی که سال ها در کنار هم بوده اید نیز می توانید به روشی تازه در ارتباط باشید.
4. به صداهای درونی خود گوش کنید (البته انواع مثبت)
چگونه می توان به صداهای درونی خود گوش کرد وقتی همه اطراف ما پر از افراد و کارهایی هستند که حواس ما را می طلبند؟ بهتر است هر روز قرار ملاقاتی با خود داشته باشید و روی افکار و تصمیمات خود با خود گفتوگو کنید. شاید این کار در ابتدا بسیار کسل کننده به نظر برسد اما با تکرار آن، یاد می گیرید خود را به طور مثبت و سازنده ای راهنمایی کنید.
شما باید بر اساس عقاید خود زندگی کنید. بسیار بهتر است به جای دیگران، خودتان کنترل رفتار و کردار خود را در دست داشته باشید. هنگامی که با افکار، کشمکش ها و علایق درونی خود همسو شدید، بسیار راحت متوجه خواهید شد کدام صدای قلبی شما، شما را در مسیر درست هدایت می کند.
5. برای لذت های خود جا بگذارید
به عنوان پدر یا مادر بودن، بسیار ساده است که زندگی خود را با شغل و کارهای روزانه پر کنیم. ذهن ما مملو از کارهایی می شود که باید انجام دهیم و قلبمان سرشار از نگرانی ها. لذت یکی از اصلی ترین فاکتورهای زندگی است. سعی کنید در زندگی طوری برنامه ریزی کنید که به طور مدام و همیشه از آن لذت ببرید. البته در ابتدا، باید بدانید در حال حاضر چه چیزی در زندگی باعث لذت شما می شود. احتمالا مسایلی که قبلا برایتان لذت بخش بودند، ممکن است پس از بچه دار شدن به شما لذت ندهند. به همین دلیل بهتر است زمانی را برای پیدا کردن لذت های کوچک و بزرگ در زندگی خود اختصاص دهید.