لباسهای به درد نخور تو و غرور شکسته من!!
در جوامع بشری همواره دو گروه "برخوردار" و "نیازمند" پیدا میشود. افراد برخوردار باید به گونهای نیاز فقرا را برآورند، چگونگی برآوردن نیاز افراد نیازمند، بسیار حائز اهمیت است. برآوردن نیاز افراد میتواند همراه منتگذاری و تحقیر فرد بوده یا همراه حفظ کرامت و شخصیت انسان نیازمند باشد.
سیره اهل بیت (علیهم السلام)
از دیدگاه ائمه (علیهم السلام) این وظیفه هر انسانی است که به برادر دینی خویش یاری رساند و در وقت نیاز همراهش باشد و در حد توان نیازش را برطرف نماید:
حسن بن کثیر گوید: «نزد امام باقر (علیه السلام) از فقر و بریدن برادران شکوه کردم. امام فرمود: بدترین برادر، برادری است که تو را به وقت توانگری در نظر داشته باشد و هنگام فقر، از تو ببرد. سپس به غلامش دستور داد کیسه ای بیاورد که در آن هفتصد درهم بود. امام فرمود: این را خرج کن و هر گاه تمام شد مرا آگاه کن». (اهل بیت در قرآن و حدیث، ج 1، ص 445)
در ماجرایی نقل شده است که:
«رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از یاران را برای خریدن پیراهنی برای خودشان فرستادند. پس او رفت و برای ایشان پیراهن مناسب گران قیمتی، به قیمت 12 درهم خریداری کرد، سپس بازگشت، پس رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به او نگاه کردند و فرمودند: من میتوانم با پیراهنی کمتر از این هم قانع باشم. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و بعضی از اصحاب دوباره به بازار رفتند. در راه کنیزی را دیدند که گریه میکرد، پس از او پرسیدند: چرا گریه میکنی؟ کنیز پاسخ داد: صاحب و ارباب من پولی را به من داد و آن را گم کردم، پیامبر چهار درهم به او عطا کرد سپس راهشان را ادامه دادند و دو پیراهن به قیمت هشت درهم خریداری کردند سپس یکی را به شخص عریان عطا کردند و در حین بازگشتشان نیز کنیزی را که گریه میکرد دیدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدند: چرا گریه میکنی؟ کنیز گفت: بسیار دیر کردهام و میترسم هنگامی که به نزد اربابم بازگردم او مرا بزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بیا، با هم میرویم تا شفاعتت کنم. کنیز را به همراه خود بردند و رفتند تا اینکه به خانه رسیدند سپس کنیز به در منزل اشاره کرد پس رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) از پشت در ندا دادند: سلام بر شما ای اهل خانه، ... و فرمودند: من برای شفاعت این کنیز آمدهام، او تأخیر کرده است. گفتند یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) همانا به خاطر قدوم شما به سوی ما او آزاد است فرمودند: خدا را شکر که با دوازده درهم دو نفر پوشیده شدند و کنیزی آزاد شد». (مکارم أخلاق المعصومین علیهم السلام، ص 32)
برخی به فکر دادن دیه زندانیان بیگناه میافتند، عدهای برای همشهریان سرپناهی میسازند و برخی لباسی نو بر تن هموطن خویش میسازند و این گونه گره از کار دیگری گشوده و شادی و سرور را در دلها داخل میسازند و توشهای بس عظیم برای آخرت خویش برمیگیرند
این توجه و اهتمام در خاندان پیامبر (علیهم السلام) نیز جاری و ساری بوده است. داستان سبب نزول سوره دهر مشهور میباشد:
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «فاطمه (علیها السلام) مقداری جو داشت که از آن کاچی فراهم آوردند. چون آن را پختند و برای خوردن در پیش روی خود نهادند، مسکینی بیامد و گفت: خداوند به شما رحم کند! علی (علیه السلام) برخاست و یک سوم خوراک را بدو داد. طولی نکشید یتیمی آمد و گفت: خدا به شما رحم کند! علی (علیه السلام) برخاست و یک سوم خوراک را بدو داد و سپس اسیری بیامد و گفت: خدا به شما رحم کند! و علی (علیه السلام) یک سوم باقیمانده را بدو داد و هیچکدام آن خوراک را نچشیدند. پس خداوند، این آیات را در حق آنها نازل فرمود». (اهل بیت در قرآن و حدیث، ج 1، ص 365)
چگونه ببخشیم؟
در قرآن انفاق چیزهای حقیر و بیارزش و تحقیرآمیز، نکوهش شده است. (بقره/161 تا 167) هیچ کس دوست ندارد با گرفتن چیزهای بیارزش به عنوان صدقه و یا کمک، شخصیت و کرامت خود را زیر پا بگذارد. در این آیه از همین مسئله روانی بهره گرفته شده و وجدان انفاقکننده به داوری فراخوانده شده است که نیکو بنگر که اگر کسی به تو چنین چیزی بدهد و شخصیت تو را نابود کند چقدر موجب آزردگی و ناخشنودیت میگردد؟!
این امر در زندگی معصومین (علیهم السلام) به خوبی مشاهده میشود. به عنوان نمونه در گزارشات تاریخی آمده است که امام سجاد (علیه السلام) از آنچه دوست داشت، صدقه میداد. راویان اخبار میگویند: امام، بادام و شكر به فقرا صدقه میداد از علت آن پرسیدند، در پاسخ این آیه را تلاوت كرد: (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ).
امام سجاد (علیه السلام) برای مستمندان احترام قائل بود و عواطف و احساسات ایشان را در نظر داشت و هرگاه به سائلی چیزی میداد آن را میبوسید تا اثر ذلّت و نیازمندی را در آن احساس نكند و چنان بود كه هرگاه كسی به او مراجعه میكرد، میفرمود: «خوش آمدی، مرحبا به كسی كه بار مرا برای سفر آخرت به دوش میكشد و به سرای آخرت میرساند». (تحلیلی از زندگانی امام سجاد،ج 1، ص 127)
هیچ کس دوست ندارد با گرفتن چیزهای بیارزش به عنوان صدقه و یا کمک، شخصیت و کرامت خود را زیر پا بگذارد. در این آیه از همین مسئله روانی بهره گرفته شده و وجدان انفاقکننده به داوری فراخوانده شده است که نیکو بنگر که اگر کسی به تو چنین چیزی بدهد و شخصیت تو را نابود کند چقدر موجب آزردگی و ناخشنودیت میگردد؟!
به راستی احترام مستمند، آن هم تا این حد از مهر و محبّت باعث همبستگی جامعه و گسترش محبت در میان افراد جامعه میگردد.
آیین نیکوکاری
آیین نیکوکاری، راه و رسم جوانمردان است. آنان که جز خویش به دیگر افراد نیز توجه داشته و جز آرامش خود و خانوادهیشان به یاد دیگر اقشار اجتماع نیز هستند. نزدیک عید نوروز که میشود هر کس در حد توان خویش به یاری نیازمندان میشتابد و با بخشش خویش، عطر نوعدوستی را در جامعه پخش میکند.
برخی به فکر دادن دیه زندانیان بیگناه میافتند، عدهای برای همشهریان سرپناهی میسازند و برخی لباسی نو بر تن هموطن خویش میسازند و این گونه گره از کار دیگری گشوده و شادی و سرور را در دلها داخل میسازند و توشهای بس عظیم برای آخرت خویش برمیگیرند.
شاید امسال ما نیز بتوانیم مشکلگشای دیگری باشیم و با زبان بیزبانی به هموطنان نیازمند خویش بگوییم:
به یادتان هستیم