با سلام خدمت دوستان عزیز راسخونی
راستش من خاطرات زیادی از راسخون دارم!
خیلی زیاد...
3 سال و نیم پیش ...به قصد اینکه 1 سرویس دهی وبلاگ دهی خوب پیدا کنم اومدم راسخون ! راستش من اولین بار توسط دوست عزیزم با نام کاربری GraySe7en با راسخون آشنا شدم! تا اینکه ما شروع کردیم به وبلاگ نویسی !
بعد از 1 مدت فهمیدم که راسخون فقط 1 سرویس دهنده وبلاگ نیست بلکه خیلی چیزای زیادی داره...شروع کردم به جمع کردن حسنه ! و از فروشگاه رایگانی که اونوقت داشت خرید میکردم!
تو 1 سال اول زیاد توی انجمن ها نبودم تا این که یه مدتی اومدم ببینم اینجا چه خبره! خیلی جذب راسخون شده بودم ! روزی 10 ساعت و شاید هم بیشتر مینشستم و در راسخون میگشتم!
چه مسابقه های زیادی که برگزار شد و من برنده شدم و چه خاطره هایی که از در کنار هم بودن من و دوستانم پیش اومد!
یادش بخیر...اول سال 1 نشریه درست کردم با عنوان راسخون! برای مدرسه ! مسابقه هم اجرا کردم!
راستش هرچی که چیز تبلیغاتی و بروشور های راسخون رو بین دوستانم تقسیم میکردم!
راستی تابستون پیش اینقد جذب شده بودم که خوهرم هم جذب راسخون شد!و اون هم مثل من...
کلا خونمون شده بود راسخون ! به هرجا نگاه میکردی نشونه هایی از راسخون میدیدی!
تو مدرسه همه به اسم راسخون میشناختنم! حتی 1 بار یکی از ناظما خواست صدام بزنه گفت راسخونی :)
تو این مدت سعی و تلاش میکردم که قسمتی از راسخون رو به دست بگیرم ! خلاصه چند با با مسئول انجمن ها صحبت کردم و با اصرار فراوان قرار شد که تالار نوجوان تاسیس بشه و بنده مدیرش بشم
خیلی خوشحال بودم! دوست داشتم که همیشه تو راسخون باشم! ولی در واقع راسخون همیشه پیش من بود. "یار همیشه همراه"
خلاصه این مدت کمی کم سر میزدم به راسخون ! آخه امتحانا و درسا و...
ولی هر طور که شده بود سعی میکنم که به راسخون بیام ولی وقت نمیکنم که پست بزارم و...
کاش دوباره اون لحظه ها تکرار میشد! انشاالله که امسال هم تابستون که شد همش میام راسخون
راستش یکی از خوش ترین لحظه ها این بود که با هر دردسری بود به اینترنت وصل شدم(اینترنتم قطع شده بود) و رفتم و دیدم که برندگان مسابقه وبلاگ نویسی عیدانه رو زدن!
من مشهد مقدس برنده شده بودم! الحمدالله کارت هدیه به دستم رسید و با جلسه قرآن که به مشهد رفتیم اونجا خرجش کردم !
تو این مدتی که تو راسخون بودم خیلی چیزای زیادی یاد گرفتم ! دوستان زیادی پیدا کردم! به موفقیت هایی دست پیدا کردم!
و همش رو مدیون کارکنان راسخون و دوستانی که تو این مدت زحمت کشیدن هستم!
تو این مدت دوستان زیادی هم در دنیای مجازی پیدا کردم ! از جمله bivafa و qolameali و qodrat و farshon و samsam و architect0811 و reza_rasekhekhoon و و و و...
از جمله کسایی که خیلی دوستشون دارم rasekhoon_ravabet که واقعا خیلی زحمت میکشن و در کل خیلی دوستشون دارم!
و همچنین iman_karbala....
این سرگذشت من از راسخون بود!
یازهرا!