اولین مطلب رو هم خودم میزارم
در جامعه امروز ما این طور داره رواج پیدا میکنه که مردم کسب علم میکنند تا پول درآورند در حالی که در سالهای اوج اسلام مردم از نان شب با لباس نو یا .. میزدند تا به علمشون چیزی اضافه بشه. در واقع هدف از کسب علم در ما تغییر کرده، میشنویم بعضی ها میگن جدایی دین از سیاست، اتفاقی که افتاده جدایی دین از زندگی روز مره هست (البته این نظر شخصی منه و منظورم در همون گروهیه که این اتفاق براش رخ داده و اگه کلیت داشت جامعه ما مثل جامعه اروپایی میشد و دیگه ما وضعمون روز به روز بهتر نمیشد و منم این مطلبو نمینوشتم).
مسئله اینه که ما از علم دور شدیم چون فکر میکنم از خدا دور شدیم در جامعه آرمانی هدف همه ی کارها رضای خداست شناخت خداست تو هر علمی که جلو برن خداشناس تر میشن با ایمان تر میشن بعضی اوقات بعضی آدما رو تو هر علمی یا سر هر کاری چون ممکنه اصلا بیسواد باشن وقتی حرف میزنن معلومه، بعضیاشون یه جوری حرف میزنن انگار دارن از معجزه میگن بعضیاشون یه جوری میگن انگار دارن به چند تا اتفاق عادی که خود به خود پیش اومده اشاره میکنن دو دیدگاه مختلف تو تن صداشون موجوده.
ببخشید قلم ما تا همین قدر کشش داشت