0

بهترین سن ازدواج

 
fereshte_khoda
fereshte_khoda
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 1674

بهترین سن ازدواج

سن در ازدواج از دو نظر دارای اهمیت است؛ یکی از نظر روانی و دیگری از نظر فیزیولوژیکی. انسان در فرایند رشد از نظر روانی در سنین مختلف دارای ویژگی های متفاوت است. روان شناسی کودک با روان شناسی نوجوان، جوان و پیر متفاوت است. خصوصیات روانی یک نوجوان با ویژگی های روانی یک فرد سالخورده در بیشتر زمینه ها قابل مقایسه نیست...

بنابراین ازدواج یک مرد پنجاه یا شصت ساله با یک دختر ۱۸ ساله به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. دیر یا زود به علت عدم ارضای نیازهای روانی، این عروس جوان با دلمردگی به انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می نماید، یا خواهان طلاق می شود. از سوی دیگر این مرد کهنسال برای ارضای نیازهای همسر جوانش مجبور به تظاهر به جوانی و رفتارهای نامناسب با سن خود می شود و در نتیجه او نیز از مسیر طبیعی زندگی خارج می گردد و از نظر اجتماعی زبانزد خاص و عام می شود و در مجالس و محافل ممکن است همسرش را با فرزندش اشتباه بگیرند و همه جا مجبور است وضعیت خود را توجیه کند.
او برای کسب رضایت همسرش، چنانچه ثروتمند باشد به خریدن جواهرات و لباس های گران قیمت و خانه و اتومبیل متوسل می شود و چنانچه عالم باشد کتاب ها و آثار خود را به او تقدیم می کند ولی هیچیک از اینها او را ارضا نمی کند. عکس این حالت، یعنی ازدواج زن پیر با مرد جوان نیز همین وضع را خواهد داشت.
بنابراین کسانی که قصد ازدواج دارند نباید تحت تاثیر پول، مقام اجتماعی، مقام علمی و سایر امتیازهای ارزشمند، سن همسر آینده خود را نادیده بگیرند. دوم از جنبه فیزیولوژیکی که علاوه بر جنبه های روانی، ارضای غرائز جنسی خود مسئله مهمی است. بنابراین چنین ازدواجی به هیچ وجه فرجام خوبی نخواهد داشت و پایانش فساد و انحراف یا دلمردگی و آرزوی نجات از این بحران خواهد بود.
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت است. معمولا در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پایین تر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ می شود، مهم این است که دختر و پسر احساس کنند از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند. تشخیص زمان مناسب ازدواج از سوی دختر و پسر تازه بالغ مشکل است. در این مورد راهنمایی پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروری است.
معمولا چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوترند و رشد آنان سریعتر است، زودتر بالغ و برای ازدواج آماده می شوند. به همین علت در اسلام سن تکلیف دختران نه سال و پسران ۱۵ سال می باشد.
در اینجا ذکر این نکته لازم است که چون اسلام دین جهان شمولی است، بنابراین حداقل سن تکلیف برای تمام مناطق اعم از سرد و گرم مشخص شده؛ یعنی روی زمین مناطقی هست که دختر در ۹سالگی بالغ است ولی این بدان معنا نیست که این دختر ۹ ساله باید حتما ازدواج کند. ازدواج زمانی واجب است که شرایط آن از نظر فیزیولوژیکی، روانی، فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد و چنانچه انجام نگیرد فرد به گناه بیفتد. در ایران به طور عرف اکثر دختران بین ۱۸ تا ۲۵ سال ازدواج می کنند. پسرها نیز در روستاها در سنین پایین تر و در شهرها بین ۲۵ تا ۳۰ و گاه تا ۳۵ سالگی ازدواج می کنند. تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است.
گاه تفاوت سن تا ۱۰سال هم مشکلی ایجاد نمی کند. یکی از فرمول هایی که در این مورد پس از آمارگیری های سن ازدواج پیشنهاد شده، آن است که در سنین پایین تر، نصف سن پسر به اضافه هفت سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود. ولی این به هیچ وجه فرمول قطعی و یا استاندارد محاسبه شده ای نیست. آنچه در این مورد می توان به طور قطعی پیشنهاد کرد آن است که بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.
● مشاوره ازدواج در ارتباط با سن
مشاوران در ارتباط با مراجعانی که برای ازدواج در مورد سن مشکل دارند، باید به روش های زیر عمل کنند:
۱) در مورد دختر و پسری که برای بار اول می خواهند ازدواج کنند و بین ۱۸ تا ۳۰ سال دارند، اختلاف ۵ تا۶ سال مناسب است. یعنی به علت رشد سریع دختران، اگر پسر پنج تا شش سال بزرگتر باشد از نظر روانی و فیزیولوژیکی وضع مناسبی خواهد داشت.
۲) در مورد مرد و زنی که برای بار دوم ازدواج می کنند. دو حالت وجود دارد. زن برای بار دوم و مرد برای بار اول، و یا برعکس مرد برای بار دوم و زن برای بار اول قصد ازدواج داشته باشند. در هر یک از حالت های فوق زندگی متفاوت است.
ممکن است صحبت از داشتن فرزند قبلی باشد و شرایط اقتصادی و فرهنگی متفاوت؛ به هر حال باید وضعیت هر یک را به طور انفرادی بررسی کرد و اطلاعات لازم را در اختیار مراجع قرار داد. در مورد سن در ازدواج دوم اهمیت مسئله به اندازه ازدواج اول نیست. ممکن است زن مطلقه ای با دو فرزند و ۳۰ سال سن با مرد ۴۵ ساله مجردی ازدواج کند و چون گرفتاری فرزندان او نیز به زندگی او اضافه می شود، احتمال آن که با همسرش که گذشت کرده و با وجود فرزندانش حاضر به ازدواج با او شده، با گذشت بیشتر بسازد و زندگی شاد و سعادتمندی داشته باشند.
۳) از آنجا که مرگ و میر مردان بیشتر، و آمار زنان در بسیاری از جامعه ها درصد بالاتری را حائز است، برای جلوگیری از فحشا و انحراف های جنسی باید چاره ای اندیشه شود. در جوامع غربی اصل آزادی جنسی با همه مفاسدش پذیرفته شده است ولی در اسلام به علت اهمیت تربیت فرزند و استحکام خانواده، اصل دیگری را در زناشویی مجاز دانسته اند و آن تعدد زوجات می باشد. تعدد زوجات نیز به دو صورت است؛ ازدواج دائم و ازدواج موقت.
ممکن است مردی که ازدواج کرده و زن مهربان و واجد شرایطی هم دارد ولی از روی بوالهوسی بخواهد ازدواج دوم کند، به مشاور مراجعه کند. در اینجا مشاور باید او را در هر دو شرایط (زندگی با زن اول و زندگی با دو زن) آگاهی دهد و وضعیت او را به دقت و از جهات مختلف از نظر از دست دادن ملاطفت و عطوفت زن اول، از نظر فرزندان (خواهران و برادران ناتنی)، از نظر تأمین هزینه های زندگی، از نظر جنگ های روانی مرتبط با زنان متعدد و بالاخره به هم ریختگی محیط گرم خانوادگی موجود به بهای ارضای هوس زودگذر هشدار دهد.
بدیهی است تصمیم گیری نهایی پس از بصیرت کامل با مراجع خواهد بود. گاه قدرت هوس به اندازه ای است که ممکن است با همه اطلاعات و بصیرت داده شده، مراجع از ازدواج دوم صرفنظر نکند. مشاور می تواند پس از مواجهه او با ناملایمات بعدی، باز هم او را با توجه به شرایط جدید راهنمایی کند.
۴) در صورتی که زنها از قبل با علم و آگاهی، شرایط چند زنی مرد را پذیرفته و حاضر به ازدواج شده اند و مرد نیز شرایط لازم را رعایت کند، شاید مشکلی ایجاد نشود ولی در فرهنگ ایرانی مسئله تعدد زوجات و نیز ازدواج موقت به عنوان یک سیره جاری پذیرفته نشده و اغلب کسانی که از این روش استفاده کرده اند، اگر چه تمام جوانب شرعی را مراعات کرده اند، اما علاوه بر نارضایی همسران، مورد طعن و سرزنش دیگران قرار گرفته و زندگی شاد و با ثباتی نداشته اند. از آنجا که مشاوران نیز از فرهنگ عمومی تبعیت می کنند باید به افرادی که به این سیره تمایل نشان می دهند، اطلاعات لازم را بدهند و تمام پیامدهای چنین اقدامی را به آنها گوشزد کنند.
۵) در مورد زنان جوانی که از مردان پیر خوششان می آید و یا پیرمردانی که به خیال خود زن جوان می گیرند تا جوان شوند، باید نظرشان را از لحاظ فیزیولوژیکی و روانی با توجه به اصول علمی بررسی کرد و آنان را به نادرست بودن باورهایی که در این مورد پیدا کرده اند، توجه داد.
مشاور باید دختر یا زن جوانی را که دوست دارد با پیرها ازدواج کند، به این مسئله توجه دهد که پیرمرد نه از نظر روانی و نه از لحاظ فیزیولوژیکی قادر به به ارضای نیازهای او نیست و فرضا اگر چند صباحی نظر او را تأمین کند، در نهایت با مشکل مواجه خواهد شد و این ازدواج عاقبت خوشی نخواهد داشت.
دادن اطلاعات لازم در این مورد احتمالا نظر زن جوان را به طرف مردانی با اختلاف سن معقول تغییر خواهد داد. به هر حال دادن آگاهی و بررسی همه جانبه به مراجع بصیرت خواهد داد که به گزینش مناسب بپردازد و تصمیم عاقلانه و مناسبی اتخاذ کند.

پنج شنبه 12 بهمن 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
abdo_61
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:بهترین سن ازدواج

 

آیا سن ازدواجتان گذشته است؟

ezdevag2[WwW.Kamyab.IR]

 

یکی از معضلات فکری همه ی دختر خانم ها این است که می خواهند ازدواج کنند اما احساس می کنند هیچ مردی حاضر به توجه به آنها نیست. البته در این میان دخترهایی هستند که که از ازدواج متنفرند اما بدانید آنها نیز روزی پشیمان خواهند شد و این حس را پیدا می کنند که می خواهند ازدواج کنند و تشکیل خانواده دهند.
اما اگر شما از آن دسته از خانم های مجردی هستید که از تجرد خود یک بحران و غصه ساخته اید بدانید که احتمالا شما در حال حاضر آمادگی کامل ازدواج را ندارید، مطمئن باشید هر گاه وقتش برسد شما هم مانند تمام دخترهای دیگر به سر و سامان می رسید. ولی اگر احساس می کنید که مردهای زیادی اطرافتان هستند که با شما مشترکات زیادی دارند اما به عنوان دوست فقط به شما نگاه می کنند و برای ازدواج نمی خواهندتان بایستی خود را برای ازدواج و محبوب شدن در نظر آنها آماده تر کنید. البته این محبوبیت را از رفتار و باطنتان پرورش دهید نه از ظاهر. در این مقاله به نکاتی اشاره خواهیم کرد که با رعایت کردن این نکات می توانید گامی مثبت در جهت جذب کردن مردان اطرافتان بردارید.

منفی باف نباشید

منفی باف نباشید و هیچوقت از اینکه مجرد و تنها هستید ابراز ناراحتی نکنید. به جای این‌که مدام از ازدواج نکردن‌تان حرف بزنید سعی کنید در مورد موضوعاتی که برای طرف مقابل‌تان جالب است گفت‌وگو کنید. می‌توانید با توجه به شخصیت فرد مقابل‌تان از سیاست، مذهب، هنر، سرگرمی یا ورزش صحبت کنید و اگر هم کسی از شما پرسید که چرا ازدواج نکرده‌اید، به جای آه و ناله کردن خیلی منطقی بگویید که هنوز با فردی که برای‌تان مناسب باشد روبه‌رو نشده‌اید.
دوستی‌های‌تان را خراب نکنید

برای جلب توجه دیگران به هر شیوه‌ای متوسل نشوید. اگر شما یک دوست یا همکار‌ دارید که نسبتا به شما نزدیک است و احساس می‌کنید، می‌تواند فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نکنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما ثابت شود که آیا می‌توانید زوج خوبی برای هم باشید یا این‌که او هم همین علاقه را به شما دارد؟ هیچ وقت با فرستادن یک پیامک عاشقانه و ابراز عشق‌تان به زبان بی‌زبانی، رابطه دوستی‌‌تان را خراب نکنید زیرا ممکن است او با دیدن چنین واکنش‌هایی از طرف شما، کاملا از شما فاصله بگیرد و همین دوستی آرام و ساده را هم از دست بدهید. از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقه‌مند است، واکنش خصمانه‌ای نشان ندهید و دوستی‌‌تان را به هم نریزید. به این فکر کنید که این فرد در مقام یک دوست ساده چقدر به زندگی شما آرامش می‌دهد و تنهایی‌‌تان را از بین می‌برد. با این اوصاف آیا هنوز هم ارزش این را دارد که به‌خاطر این‌که عاشق‌تان نیست از زندگی‌‌تان بیرون برود؟

زندگی‌‌تان را شلوغ کنید
برای مشغول کردن ذهن‌تان و شلوغ کردن زندگی‌‌تان راه‌های دیگری پیدا کنید. درست است که هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچ‌چیز نمی‌تواند جای یک همراه خوب را برای شما پر کند اما اگر از تک‌بعدی بودن دست بردارید و مشغولیت‌های دیگری برای خود‌تان ایجاد کنید خیلی چیزها تغییر می‌کند. سعی کنید کار مورد علاقه‌‌تان را پیدا کنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگی‌‌تان دلیلی پیدا کنید. این دلیل می‌تواند کار، تحصیل، دوستان‌، خانواده یا هر چیز دیگری باشد. همانطور که گفتیم این موارد نمی‌تواند جای یک رابطه حمایت‌گرانه و عاطفی را پر کند اما اگر شما زندگی‌‌تان را پوچ و بی‌معنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار کردن به‌خود و زندگی‌‌تان داشته باشید، حال‌تان خیلی بهتر از حالا می‌شود.

قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند که قصد ازدواج دارند و روز به روز هم تعدادشان کمتر می‌شود. ممکن است با ازدواج‌کردن هر کدام آن‌ها از خود بپرسید که چرا شما نتوانسته‌اید یکی از گزینه‌ها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند که مورد توجه قرار می‌گیرند اما به جای این فکر و خیال‌ها سعی کنید در خود معیارهایی را پرورش دهید که از نظر همه برای انتخاب یک همسر ایده‌آل ضروری هستند. آدم‌های اطراف شما براساس رفتارهایی که در همین لحظات عادی زندگی‌‌تان انجام می‌دهید روی شما قضاوت می‌کنند. بدخلقی‌ها، بهانه‌گیری‌ها، رفتارهایی که با خانواده‌‌تان دارید و بسیاری موارد دیگر می‌تواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد. پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزار‌تان می‌دهد، به همه این جزئیات توجه کنید. ظاهر‌سازی‌ کافی نیست بلکه باید با دل و جان همه این‌ها را تغییر دهید.

از رابطه‌های‌‌تان درس بگیرید
ممکن است شما پیش از این، چند رابطه شکست خورده را تجربه کرده باشید و این شکست‌های مکرر اعتماد به نفس شما را از بین برده باشد. به‌جای این‌که احساس ناتوانی کنید سعی کنید از این شکست‌ها درس بگیرید. رابطه‌های شما به چه دلایلی شکست خورده؟ چه اشتباهاتی کرده‌اید و چه کارهایی می‌توانستید و نکرده‌اید؟ اگر واقعا دوست دارید که ازدواج کنید باید برای شروع یک رابطه تازه آماده باشید. مهم نیست که این رابطه در چه زمانی شکل می‌گیرد بلکه شما باید همیشه برای چنین ارتباطی آماده باشید. رابطه‌ها و زندگی‌های مشترک اطرافیان‌تان هم می‌تواند برای شما الگوی خوبی باشد این‌که چه رفتارهایی انجام می‌دهند که از نظر‌تان اشتباه است و باید از آن‌ها بپرهیزید و چه رفتارهایی می‌تواند الگوی مناسبی برای زندگی آینده شما باشد. از طرف دیگر به رفتارها و شخصیت مردان اطراف‌تان هم دقت کنید. شاید با همین بررسی‌ها بتوانید در تصمیم‌گیری آینده‌‌تان هم موفق‌تر باشید و بدانید که چه مردی می‌تواند شاهزاده سوار بر اسب شما باشد.

وسواس را کنار بگذارید
محافظه کاری‌های بی‌مورد را کنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف‌های‌شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان‌تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می‌کنند اما شما اهمیتی نمی‌دهید، باید کمی در نگاه‌تان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایده‌آلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفته‌ای با خواستگارهای‌تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم‌ها را بهانه نه گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می‌توان از آن‌ها ایراد گرفت. شما نمی‌توانید یک شخصیت بی‌عیب و نقص را به‌عنوان همسر‌تان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید

تکلیف‌تان را روشن کنید
شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلکه باید تنها برای ساختن یک زندگی بهتر در کنار فردی که به شما آرامش می‌دهد چنین قدمی بردارید. اگر نمی‌دانید چطور باید انتخاب کنید و چطور پیش بروید بهتر است سراغ یک مشاور بروید.
با شرکت در کلاس‌های آمادگی ازدواج می‌توانید تا حدودی تکلیف‌تان را روشن کنید و هم آگاهانه‌تر انتخاب کنید و هم منطقی‌تر پیش بروید.

 

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

چهارشنبه 18 بهمن 1391  8:58 AM
تشکرات از این پست
fereshte_khoda
دسترسی سریع به انجمن ها