0

حضرت هود(ع) وقوم عاد

 
samanehtajafary
samanehtajafary
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 2436
محل سکونت : خراسان رضوی

حضرت هود(ع) وقوم عاد

حضرت هود(ع)

 

حدود 700 سال قبل از میلاد حضرت مسیح علیه‏السلام در سرزمین احقاف (در جنوب عربستان) قومى زندگى مى‏کردند که به آن‏ها قوم عاد مى‏گفتند.

قوم عاد افرادى تنومند، بلندقامت و نیرومند بودند، از این رو به عنوان جنگاورانى برگزیده به حساب مى‏آمدند. از نظر تمدن نیز نسبت به قبایل دیگر تا حدود زیادى پیشرفته‏تر بودند و شهرهاى آباد، زمین‏هاى خرّم و سرسبز داشتند.

این قوم در ناز و نعمت به سر می‏بردند و همچون شیوه بیشتر سرمایه داران ، مست غرور و غفلت بودند.

طغیان، بى‏بند و بارى، عیش و نوش و شهوت پرستى، جهل و گمراهى، لجاجت و یکدندگى در سراپاى وجودشان دیده مى‏شد و هرگز حاضر نبودند که از روش خود دست بکشند و در برابر حق تسلیم گردند.

 

دعوت و مبارزه هود با بت‏پرستى‏

حضرت هود علیه‏السلام در میان قوم عاد، دعوت خود را چنین آغاز کرد: اى قوم من! خدا را پرستش کنید، چرا که هیچ معبودى براى شما جز خداى یکتا نیست، شما در اعتقادى که به بتها دارید در اشتباهید، و نسبت دروغ به خدا مى‏دهید.

قوم هود گفتند: اى هود! تو دلیلى براى ما نیاورده‏اى و ما خدایان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهیم کرد، و ما اصلا به تو ایمان نمى‏آوریم، ما فقط درباره تو مى‏گوییم؛ بعضى از خدایان ما به تو زیان رسانده و عقلت را ربوده‏اند.

پرهیزکار شوید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، من بر شما از عذاب روز بزرگ نگرانم که شما را فرا گیرد

 

 

دعوت هود علیه‏السلام‏

 

خداوند در آیه 123 و 124 سوره هود مى‏فرماید: قوم عاد، رسولان خدا را تکذیب کردند، هنگامى که برادرشان هود علیه‏السلام آن‏ها را به تقوى و دورى از گناه فرا خواند. آن گاه شیوه دعوت هود علیه‏السلام را چنین بیان مى‏کند:

آیا تقوا را پیشه خود نمى‏کنید؟ به سوى خدا بیایید، من براى شما فرستاده امینى هستم، از نافرمانى خدا بپرهیزید و از من اطاعت کنید، من هیچ پاداشى در برابر این دعوت از شما نمى‏طلبم، پاداش من تنها بر پروردگار است.

آیا شما بر هر مکان بلندى، نشانه‏اى از روى هوى و هوس مى‏سازید؟ تا خودنمایى و تفاخر کنید، شما قصرها و قلعه‏هاى زیبا بنا مى‏کنید، و آن چنان به این بناها دل بسته‏اید که گویى جاودانه در دنیا خواهید ماند . پرهیزکار شوید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، من بر شما از عذاب روز بزرگ نگرانم که شما را فرا گیرد.

 

عکس العمل لجوجانه قوم عاد در برابر هود علیه‏السلام‏

قوم هود علیه‏السلام در برابر اندرزهاى پر مهر حضرت هود علیه‏السلام به جاى این که پاسخ مثبت بدهند، به لجاجت و سرکشى پرداختند، با صراحت او را تکذیب کردند، و گفتند:

براى ما تفاوت نمى‏کند، چه ما را اندرز بدهى یا ندهى. خود را بیهوده خسته نکن، روش ما همان روش پیشینیان است و از آن دست نمى‏کشیم.

حضرت هود علیه‏السلام آن چه توانست قوم خود را پند و اندرز داد، و شب و روز به دعوت آن‏ها به سوى حق پرداخت، و راه روشن نجات را به آن‏ها نشان داد، و با اصرار و تکرار، آن‏ها را از انحراف و گمراهى برحذر مى‏داشت، ولى تنها اندکى از آن قوم، به هود علیه‏السلام ایمان آوردند، و اکثریت قاطع مردم، رو در روى هود علیه‏السلام قرار گرفتند و نسبت دروغگویی و جنون به هود علیه‏السلام دادند.

 

قرآن گوشه‏اى از داستان گفتگوى هود علیه‏السلام با قومش را چنین بیان مى‏کند:

هود: اى قوم من! تنها خدا را بپرستید، جز او معبودى براى شما نیست، آیا پرهیزگارى پیشه نمى‏کنید؟

بزرگان قوم: ما تو را در مقام نادانى و سبک مغزى مى‏نگریم، ما به طور قطع تو را دروغگو مى‏دانیم.

هود: اى قوم من! هیچ گونه ابلهى و سفاهت در من نیست، بلکه من فرستاده‏اى از سوى خدا به سوى شما هستم، پیامهاى خدا را به گوش شما مى‏رسانم و خیرخواه امین براى شما هستم.

آیا تعجّب نمى‏کنید که دستور خداوند توسط مردى از میان شما به شما برسد، و شما را از مجازات الهى بترساند؟

بزرگان قوم: آیا به سراغ ما آمده‏اى که تنها خداى یگانه را بپرستیم، ولى آنچه را که پدرانمان مى‏پرستند، رها سازیم، اگر راست مى‏گوئى آنچه را که از عذاب به ما وعده مى‏دهى، بیاور.

هود: پلیدى و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است، آیا با من در مورد نامهایى که شما و پدرانتان بر بتها نهاده‏اید، ستیز مى‏کنید؟ در حالى که خداوند هیچ دلیلى درباره آن نازل نکرده است؟ پس شما منتظر باشید، و من نیز در انتظار عذاب شما خواهم بود.

این ابر باران‏زا نیست، این همان عذاب وحشتناکى است که براى آمدنش شتاب مى‏کردید، این تندباد شدیدى است که حامل عذاب دردناکى خواهد بود

 

 

عذاب شدید و هلاکت سخت قوم عاد

 

در سوره حاقه آیه 6 به بعد چنین آمده است:

خداوند تندبادى طغیانگر و سرد و پرصدا را هفت شب و هشت روز پى در پى و بنیانکن بر قوم عاد مسلّط کرد، آن قوم یاغى همچون تنه‏هاى پوسیده و نخل‏هاى تو خالى در میان آن تندباد کوبنده بر زمین افتادند و به هلاک رسیدند، و همه آن‏ها نابود شدند.

حضرت هود علیه‏السلام به آن‏ها فرمود: توبه و استغفار کنید، تا خداوند باران رحمتش را به سوى شما بفرستد. ولى آن‏ها بر عناد و سرکشى خود افزودند و دعوت آن حضرت را به مسخره گرفتند. خداوند به هود علیه‏السلام وحى کرد که عذاب دردناکى به صورت باد تند و کوبنده بر آنها مى‏فرستم.

آن وقت فرا رسید، وقتى ملت گنهکار عاد به آسمان نگریستند ابرى را دیدند که به سوى سرزمین آن‏ها حرکت مى‏کند، تصور کردند که ابر نشانه باران است، از این رو شادمان شدند، و گفتند: این ابرى است بارانزا که به سوى دره‏ها و آبگیرهایمان رو مى‏آورد. به استقبال آن شتافتند، و در کنار دره‏ها و سیل گیرها آمدند تا منظره نزول باران پربرکت را بنگرند و روحى تازه کنند.

ولى به زودى به آن‏ها گفته شد: این ابر باران‏زا نیست، این همان عذاب وحشتناکى است که براى آمدنش شتاب مى‏کردید، این تندباد شدیدى است که حامل عذاب دردناکى خواهد بود.

طولى نکشید که آن باد تند و ویرانگر فرا رسید، و اموال و چهارپایان و خود آن‏ها را نابود کرد.

 

نجات هود علیه‏السلام و مۆمنان:

در آیه 58 سوره هود آمده، خداوند مى‏فرماید: و هنگامى که فرمان عذاب ما فرا رسید، هود و کسانى را که به او ایمان آورده بودند، به رحمت خود نجات دادیم، و آن‏ها را از عذاب شدید رهایى بخشیدیم.

 

چهارشنبه 11 بهمن 1391  9:53 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها