حدود 700 سال قبل از میلاد حضرت مسیح علیهالسلام در سرزمین احقاف (در جنوب عربستان) قومى زندگى مىکردند که به آنها قوم عاد مىگفتند.
قوم عاد افرادى تنومند، بلندقامت و نیرومند بودند، از این رو به عنوان جنگاورانى برگزیده به حساب مىآمدند. از نظر تمدن نیز نسبت به قبایل دیگر تا حدود زیادى پیشرفتهتر بودند و شهرهاى آباد، زمینهاى خرّم و سرسبز داشتند.
این قوم در ناز و نعمت به سر میبردند و همچون شیوه بیشتر سرمایه داران ، مست غرور و غفلت بودند.
طغیان، بىبند و بارى، عیش و نوش و شهوت پرستى، جهل و گمراهى، لجاجت و یکدندگى در سراپاى وجودشان دیده مىشد و هرگز حاضر نبودند که از روش خود دست بکشند و در برابر حق تسلیم گردند.
دعوت و مبارزه هود با بتپرستى
حضرت هود علیهالسلام در میان قوم عاد، دعوت خود را چنین آغاز کرد: اى قوم من! خدا را پرستش کنید، چرا که هیچ معبودى براى شما جز خداى یکتا نیست، شما در اعتقادى که به بتها دارید در اشتباهید، و نسبت دروغ به خدا مىدهید.
قوم هود گفتند: اى هود! تو دلیلى براى ما نیاوردهاى و ما خدایان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهیم کرد، و ما اصلا به تو ایمان نمىآوریم، ما فقط درباره تو مىگوییم؛ بعضى از خدایان ما به تو زیان رسانده و عقلت را ربودهاند.
پرهیزکار شوید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، من بر شما از عذاب روز بزرگ نگرانم که شما را فرا گیرد
دعوت هود علیهالسلام
خداوند در آیه 123 و 124 سوره هود مىفرماید: قوم عاد، رسولان خدا را تکذیب کردند، هنگامى که برادرشان هود علیهالسلام آنها را به تقوى و دورى از گناه فرا خواند. آن گاه شیوه دعوت هود علیهالسلام را چنین بیان مىکند:
آیا تقوا را پیشه خود نمىکنید؟ به سوى خدا بیایید، من براى شما فرستاده امینى هستم، از نافرمانى خدا بپرهیزید و از من اطاعت کنید، من هیچ پاداشى در برابر این دعوت از شما نمىطلبم، پاداش من تنها بر پروردگار است.
آیا شما بر هر مکان بلندى، نشانهاى از روى هوى و هوس مىسازید؟ تا خودنمایى و تفاخر کنید، شما قصرها و قلعههاى زیبا بنا مىکنید، و آن چنان به این بناها دل بستهاید که گویى جاودانه در دنیا خواهید ماند . پرهیزکار شوید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، من بر شما از عذاب روز بزرگ نگرانم که شما را فرا گیرد.
عکس العمل لجوجانه قوم عاد در برابر هود علیهالسلام
قوم هود علیهالسلام در برابر اندرزهاى پر مهر حضرت هود علیهالسلام به جاى این که پاسخ مثبت بدهند، به لجاجت و سرکشى پرداختند، با صراحت او را تکذیب کردند، و گفتند:
براى ما تفاوت نمىکند، چه ما را اندرز بدهى یا ندهى. خود را بیهوده خسته نکن، روش ما همان روش پیشینیان است و از آن دست نمىکشیم.
حضرت هود علیهالسلام آن چه توانست قوم خود را پند و اندرز داد، و شب و روز به دعوت آنها به سوى حق پرداخت، و راه روشن نجات را به آنها نشان داد، و با اصرار و تکرار، آنها را از انحراف و گمراهى برحذر مىداشت، ولى تنها اندکى از آن قوم، به هود علیهالسلام ایمان آوردند، و اکثریت قاطع مردم، رو در روى هود علیهالسلام قرار گرفتند و نسبت دروغگویی و جنون به هود علیهالسلام دادند.
قرآن گوشهاى از داستان گفتگوى هود علیهالسلام با قومش را چنین بیان مىکند:
هود: اى قوم من! تنها خدا را بپرستید، جز او معبودى براى شما نیست، آیا پرهیزگارى پیشه نمىکنید؟
بزرگان قوم: ما تو را در مقام نادانى و سبک مغزى مىنگریم، ما به طور قطع تو را دروغگو مىدانیم.
هود: اى قوم من! هیچ گونه ابلهى و سفاهت در من نیست، بلکه من فرستادهاى از سوى خدا به سوى شما هستم، پیامهاى خدا را به گوش شما مىرسانم و خیرخواه امین براى شما هستم.
آیا تعجّب نمىکنید که دستور خداوند توسط مردى از میان شما به شما برسد، و شما را از مجازات الهى بترساند؟
بزرگان قوم: آیا به سراغ ما آمدهاى که تنها خداى یگانه را بپرستیم، ولى آنچه را که پدرانمان مىپرستند، رها سازیم، اگر راست مىگوئى آنچه را که از عذاب به ما وعده مىدهى، بیاور.
هود: پلیدى و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است، آیا با من در مورد نامهایى که شما و پدرانتان بر بتها نهادهاید، ستیز مىکنید؟ در حالى که خداوند هیچ دلیلى درباره آن نازل نکرده است؟ پس شما منتظر باشید، و من نیز در انتظار عذاب شما خواهم بود.
این ابر بارانزا نیست، این همان عذاب وحشتناکى است که براى آمدنش شتاب مىکردید، این تندباد شدیدى است که حامل عذاب دردناکى خواهد بود
عذاب شدید و هلاکت سخت قوم عاد
در سوره حاقه آیه 6 به بعد چنین آمده است:
خداوند تندبادى طغیانگر و سرد و پرصدا را هفت شب و هشت روز پى در پى و بنیانکن بر قوم عاد مسلّط کرد، آن قوم یاغى همچون تنههاى پوسیده و نخلهاى تو خالى در میان آن تندباد کوبنده بر زمین افتادند و به هلاک رسیدند، و همه آنها نابود شدند.
حضرت هود علیهالسلام به آنها فرمود: توبه و استغفار کنید، تا خداوند باران رحمتش را به سوى شما بفرستد. ولى آنها بر عناد و سرکشى خود افزودند و دعوت آن حضرت را به مسخره گرفتند. خداوند به هود علیهالسلام وحى کرد که عذاب دردناکى به صورت باد تند و کوبنده بر آنها مىفرستم.
آن وقت فرا رسید، وقتى ملت گنهکار عاد به آسمان نگریستند ابرى را دیدند که به سوى سرزمین آنها حرکت مىکند، تصور کردند که ابر نشانه باران است، از این رو شادمان شدند، و گفتند: این ابرى است بارانزا که به سوى درهها و آبگیرهایمان رو مىآورد. به استقبال آن شتافتند، و در کنار درهها و سیل گیرها آمدند تا منظره نزول باران پربرکت را بنگرند و روحى تازه کنند.
ولى به زودى به آنها گفته شد: این ابر بارانزا نیست، این همان عذاب وحشتناکى است که براى آمدنش شتاب مىکردید، این تندباد شدیدى است که حامل عذاب دردناکى خواهد بود.
طولى نکشید که آن باد تند و ویرانگر فرا رسید، و اموال و چهارپایان و خود آنها را نابود کرد.
نجات هود علیهالسلام و مۆمنان:
در آیه 58 سوره هود آمده، خداوند مىفرماید: و هنگامى که فرمان عذاب ما فرا رسید، هود و کسانى را که به او ایمان آورده بودند، به رحمت خود نجات دادیم، و آنها را از عذاب شدید رهایى بخشیدیم.