0

خنده درمانی

 
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

خنده درمانی

خندیدن نوعی آنتی بیوتیک طبیعی است که همه انسانها با استفاده از آن، می توانند بسیاری از دردهای خود را تخفیف دهند. خنده واکنشی است غیر ارادی که باعث انقباض هماهنگ پانزده ماهیچه صورت و سریع شدن تنفس و جریان خون و نتیجتاً افزایش ترشح آدرنالین در خون می شود که تاثیر نهایی آن ایجاد احساس لذت و شادابی در فرد است. خنده ارزانترین داروی پیشگیری و مبارزه با بسیاری از بیماریها است و باعث پائین آمدن ضربان قلب و کاسته شدن فشار خون می گردد و از آنجا که شخص را وادار می کند نفس عمیق بکشد، موجب می شود میزان اکسیژن بافتها افزایش یابد، لذا خنده باعث طولانی شدن عمر می شود. ترشح هورمون «ایمونوگلوبولین» در بدن با میزان خندیدن ما ارتباط مستقیم دارد. «ایمونوگلوبولین"» به مبارزه دستگاه ایمنی بدن با باکتریها و میکروبها کمک کرده و شخص را برای مقابله با بیماریها آماده می کند. علاوه بر آن هورمون «سایتاکیناز» که به آن هورمون شادی نیز گفته می شود، در اثر خندیدن، نوعی ماده شیمیایی خاص سیستم عصبی به نام «آندروفین» تولید می شود که در شخص اعتماد به نفس و سرخوشی ایجاد می کند. پژوهشهای دیگر بر روی خندیدن نشان می دهد که انسانها به وسیله خنده، درد را بیشتر تحمل می کنند به این دلیل که خنده ترشح آندروفینها را زیادتر می کند و آندروفینها کشنده های طبیعی درد در بدن هستند.در واقع «آندروفین» ماده ای مشابه مرفین است که در بدن ساخته می شود، مقدار این ماده در خون، در اثر ورزش و فعالیتهای نشاط آور، بالا می رود. دانشمندان انگلیسی بعد از سالها تحقیقات به این نتیجه رسیدند که یک دقیقه از ته دل خندیدن معادل 45 دقیقه ورزش، انسان را سر حال می آورد. بنابر آخرین تحقیقات علمی، خندیدن، باعث کاهش بروز انواع بیماریها ازجمله بیماریهای قلبی می شود. از طرفی خنده با ایجاد تغییراتی در راههای تنفسی، باعث می شود هوای بیشتری در بینی ما جریان یافته و به سرد شدن مغز کمک کند و هر چه مغز خنک تر باشد ما شادتر خواهیم بود. بر روی سایت اینترنتی BBC مقاله ای وجود دارد به این مضمون که، کسانی که دچار حمله قلبی شده اند در روز با حداقل 30 دقیقه خندیدن می توانند احتمال حمله قلبی دوم را تا حد قابل توجهی کاهش دهند. همچنین کسانی که فشار خون دارند نیز با وجود روحیه شاد و خندیدن می توانند فشار خون خود را در حد مطلوب نگه دارند. در حال حاضر این عقیده که قسمت اعظم بیماریها بر اثر احساسات منفی اضطرابها بوجود آمده و پیشرفت می کند،توسط اکثر روانشناسان و روانپزشکان مورد قبول قرار گرفته است . استرسها و اضطرابهای روزانه در طول زمان چنان ناهماهنگیهایی در جسم ایجاد می کند که ممکن است به بحران روانی منتهی گردد. زمانیکه هورمونهای ناشی از فشار روانی بطور دائم به مقدار زیاد تولید گردد، سیستم دفاعی بدن قادر به انجام وظیفه کامل نخواهد بود و همین راه را برای انواع عفونتها و بیماریها هموار کرده و اندامهای داخلی بدن را تحت فشار شدیدی قرار خواهد داد. خندیدن می تواند سلاح موثری برای مقابله با این فشارهای روانی و استرسهای روزمره باشد.

  

زندگی روزانه و حوادث و اتفاقات آن ایجاد عکس العمل هایی در انسان می شود که گاهی شرایط زمان و مکان اجاره بروز آن ها را نمی دهد و در نتیجه مقدار زیادی انرژی در بدن ذخیره می شود .
این انرژی های عصبی به جای آنکه صرف ایجاد معادلاتی از افکار و هیجانات جدید شود به دلیل موانع موجود ، تولید حریانی در اعصاب حرکتی در گروه های مختلف عضلات می کند و سبب ایجاد حرکات نیمه تشنجی می شود که روان شناسان آن را خنده نامیده اند
خنده پدیده ای است که غالباً برای ابراز شادمانی به کار می رود و به راستی به حقیقت این جمله ارد بزرگ پی میبریم که
چه زیبایند آنانی که همیشه لبخندی برلب دارند . در بین موجودات زنده فقط انسان از این توانایی برخوردار است . خنده از نظر روان شناسان معتقدند که چون مقدار زیادی انرژی ذخیره شده و واپس زده روانی به علت شرایط مختلفی چون کنترل شدید محیط ، حوادث اتفاقی و بازداری های ذهنی راهی به بیرون پیدا نمی کنند از طریق خنده از ذهن و بدن تخلیه می شوند .
به همین دلیل است که همیشه پس از خنده احساس آرامش به وجود می آید و با خود تمرکز را به همراه می آورد .
روان شناسان به خنده به عنوان ضریب اطمینان ذهن و روان می نگرند که در مواقع انباشته شدن انرژی های هیجانی و مخرب نقش مهمی در بیرون راندن آن ها ایفا می کند .
به همین دلیل خنده از نظر علم روان شناسی دارای جایگاه ویژه و پر ارزشی است و می تواند به برقراری تعادل روانی درانسان کمک کند و زمینه سلامت روانی او را فراهم سازد . نقش ویژه ای که خنده در تخلیه فشارهای روانی به عهده دارد باعث شده که روان شناسان به متولیان امر توصیه کنند که محیط های کئاری آموزشی و خانوادگی را به محیط های شاد و پر خنده تبدیل کنند . تحقیقات نشان می دهد که واکنش خنده فرایند مغزی عصبی ویژه ای دارد . به هنگام خندید در الگوی امواج مغزی ما تغییرات قابل ملاحضه ای روی می دهد وهمه سطوح کورتکس مغز ، و نه فقط یک جتیگاه واحد ، نسبت به خنده واکنش نشان می دهند .
برخی از دانشمندان نیز خنده را به طوفان مغزی تشبیه کرده اند و معتقدند که خنده نقش شوک عصبی خفیف را بر روی مغزایفا می کند . از آن جا که مغز حیاتی رین ارگان بدن است و بر فعالیتهای جسمانی و روانی کنترل دارد ، هرگونه تغییر ثبتی در عملکرد آن می تواند بر عملکرد کل بدن تاثیر سفید داشته باشد . زمانی مه ما می خندیم ، مقدار بسیار زیادی از اکسیژن را به طرف سلول های بدن به ویژه سلول های مغزی می فرستیم .
می دانیم که مغز در حدود یک پنجم از کل اکسیژن مورد نیاز بدن را به تنهایی مصرف می کند بنابراین زمانی هم که مغز با خونی که از مقدار تکسیژن بیشتری برخوردار است تغذیه می شود عملکرد بهتری در مقایسه بازمانی که کمتر اکسیژن می گیرد ، پیدا می کند و در نهایت همه عملکردهای ذهنی و بدنی ما بهبود می یابند .
ارتباط با خنده :
۱- سیستم ایمنی :
تحقیقات علمی نشان می دهد در حالی که افسردگی به ستگاه ایمنی بدن در برابر بیماری آسیب می رساند خنده با کاهش کورتیزول ، افزایش فعالیت سلولهای کاهنده در افزایش سیتوکنین ، دستگاه ایمنی را تقویت می کند .
وقتی شخص می خندد وجودش از احساساتی مثل آلودگی ، گرما ، رهایی و سرحالی آکنده می شود و این ها همان احساساتی هستند که در بردارنده مفهوم احساس سلامتی اند .
۲- ورزش :
خنده یکی از مهمترین ورزشهاست . هیچ ورزشی نمی تواند مثل خنده بیشتر غضلات بدن را به جنبش در آورد .
یک دقیقه خندیدن برابر با چل مرتبه نفس کشیدن است .
همچنین روزانه ۱۵ دقیقه خندیدن بخش زیادی از منافع حاصل از پیاده روی صبحگاهی را در بردارد .
۳- بیماریهای قلبی
خنده با کاهش وزدودن احساسات منفی نقش مهمی در پیشگیری از حملات قلبی دارد و نوعی ماساژ قوی برای قلب است .
پژوهشها نشان داده است که خندیدن از بروز انواع سکته ها و لخته شدن خون در رگ ها جلوگیری می کند
۴- صبر :
متخصصان اعلام کرده اند کسانی که لبخند بر لب دارند علاوه بر آن که از شکیبایی بیشتری برخوردار اند قدرت بسیاری نیز برای حل مشکلات خود می یابند به گفته ارد بزرگ آنکه همیشه لبخندی بر لب دارد شادی را به همگان هدیه می دهد . و بدین ترتیب روحیه یاس که منجربه بروز انواع بیماری ها می شود از بین خواهد رفت . برخی دیگر از صاحبنظران معتقدند داشتن لبخند بر لب بیانگر نوعی آرامش و تخلیه فشار در افراد است و کسانی که هیچ گاه خنده بر لب ندارند نه تنها در مواجهه با هر حرکتی بلافاصله عصبانی شده و از خود واکنش نشان می دهند بلکه فشار خون آنها نیز افزایش خواهد داد .
۵- فشار خون :
تحقیقات دانشمندان نشان می دهد خنده بهترین درمان برای افرادی به شمار می رود که دوران بهبودی پس از سکته قلبی را می گذرانند زیرا فشار خون آنان را کاهش می دهد .
به گزارش پایگاه اینترنتی ، محققان اتریشی در پژوهشی دریافتند که خنده درمانی افرادی که سکته کرده اند سبب کاهش فشار خون می شود .
۶- درد :
بدن ما به طور طبیعی مجهز به موادشیمیایی ضد دردی است که در صورت لزوم برای تخفیف درد از مغز آزاد می شود و آندورفین نام دارد . خندیدن باعث افزایش ترشح این مواد می شود .
محققان در دانشگاه سریلند به این نتیجه رسیده اند که خنده داروی بسیاری از بیماری هاست و چنان چه این حالت به اندازه طبیعی در بشر بوجود آید هرگز بیماری رشد نخواهد کرد .
روزنامه ای کهدر مسکو با انتشار مقاله ای در این زمینه خاطر نشان کرد تحقیقات دانشمندان در دانشگاه سریلند که با آزماریش روی بیش از ۳۰۰ نفر انجام شده نشان می دهد که خنده بسیاری از دردهای آن ها را از بین برده و ریشه های درمان خود جوش را در این افراد به وجود آورده است .

 

 

۷- فرآیند یادگیری :
از آنجا که اشتغال ذهنی و اضطراب از موانع یادگیری به شمار می رود از این رو خندیدندر ابتدای مطالعه باعث ایجاد آرامش فکری می شود و فرایند یادگیری را اسان می کند .
احساس شادی در پی خندیدن و بهبود حال و هوای افراد در بلند مدت ، هم در افراد سالمن و هم در بیماران سبب بهبود کیفیت زندگی آنان می شود .
محققان برای بوجود آمدن زمینه های خندیدن مناسب ، خواندن انواع رمان محاوره با افراد مختلف و دردیدن فیلم های شیمایی و بالاخره افزایش آداب و معاشرت با دیگران را پیشنهاد می کنند .
بنابراین می توان گفت :
خنده نقش حمایتی و تقویتی را بر روی مغز و بدن ایفا می کند .

زندگی را سخت نگیرید و در فرصت های مختلف بخندید.

برگرفته ازمیهن بلاگ

 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  10:25 AM
تشکرات از این پست
morteza9023
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

معجزه ای به نام "خنده درمانی"

 
 
 

 

آیا تاکنون از خود پرسیده اید که چند بار در روز از ته دل می خندید؟
آیا آدم خوش خنده و خوشرویی هستید یا گرفته و عبوس و به اصطلاح جدی و مبادی آداب؟!

پژوهشهای گوناگون در زمینه اثرات خندیدن بر جسم و روح بیانگر این واقعیت است که خندیدن سبب از بین رفتن بسیاری از فشارهای روحی و روانی شده و راندمان کاری را در افراد بالا می برد. در کشور هندوستان برای تشویق مردم به اینکه از دل مشغولی های روزانه خود دست برداشته برای لحظه ای هم که شده با "خنده" مشکلات خود را فراموش کنند، دست به ابتکار جالبی زده اند و دوره هایی تحت عنوان "خنده درمانی" تشکیل داده اند این دوره ها با استقبال بسیاری روبه رو شده است.

بهره گـیـری از " خنده" برای درمان ناهنجاری های فکـری و عارضـه های جـسمـی، نخستین بار نیست که به مرحله اجرا درمی آید. پیش از این در کشور ژاپن به معجزه خنده پی برده و از آن برای آرامش روح و روان استفاده نموده اند. طی یک برنامه از پیش تعیین شده در کلاس های خنده درمانی برای علاقمندان به آرامش درونی، فواید خنده به طور مبسوط، شرح داده می شود. در این راستا بر این نکته تاکید می شود که بسیاری از ما اکثر وقت خود را در محل کار سپری می نماییم، جایی که بیشترین فشار را از لحاظ کاری متحمل می شویم، بیماری های زیادی مانند "فشار خون"، "نارسایی های قلبی"، "بی خوابی و افسردگی" حاصل فشارهای بیش از اندازه ای هستند که هر کدام از ما روزانه با آنها دست و پنجه نرم می کنیم، اضطراب و استرس محیط کار و فعالیت ممکن است به وضعیت بدتر مانند اعتیاد به مواد مخدر یا تفریحات غیر سازنده منجر شود.

از این رو، تمرین خنده به فواصل زمانی در روز باعث می شود اکسیژن بیشتری به مغز برسد و با آزاد شدن هورمون های انرژی زا در بدن، فرد احساس آرامش بیشتری کند. پس سعی کنید همیشه لبخند بر لبانتان باشد. دست کم پس از هر دو یا سه ساعت کار مداوم یک نفس عمیق کشیده گردن و شانه هایتان را به عقب خم کنید تا به اصطلاح خستگی از تنتان بیرون برود. خنده درمانی سیستم ایمنی بدن را افزایش داده باعث می شود کمتر دچار سرماخوردگی و عطسه شوید همین طور بروز عفونت های حلق و ریه را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش می دهد. خنده استقامت بدن را در ابتلا به بیماری هایی همچون آسم، برونشیت، سردردهای عصبی و میگرن و نیز دردهای ناشی از آرتروز، دیسک کمر و ستون فقرات افزایش می دهد.

خنده درمانی در حقیقت نوعی تمرکز فکری محسوب می شود که افکار انسان را از دنیای فیزیکی جدا می کند تا جایی که ذهن به هیچ چیز دیگری نمی اندیشد. تمام کسانی که از این روش استفاده می کنند به خوبی می دانند که هنگام متمرکز ساختن ذهن، همه افکار بد و منفی از قبیل اندیشه های جرم برانگیز، ترس، عصبانیت، حسادت و خود خواهی را می توان از ذهن بیرون کرد و روحیه ای شاد و سرزنده را با تمرین گذشت و فداکاری، احترام به دیگران، دوست داشتن و محبت ورزیدن و از همه مهمتر "بخشش" در وجود خود زنده ساخت. از این رو افراد باید بیش از هر چیز زوایای شخصیتی خود را به خوبی بشناسند و جنبه های شوخ طبعی را در وجود خود شناسایی کنند اگر چه این خصیصه در همه اشخاص به یک اندازه موجود نیست. طی فرآیند خنده درمانی به افراد آموزش داده می شود که صرف نظر از مشکلات و گرفتاری هایی که برای هر فردی در زندگی ممکن است پیش بیاید خندیدن و خوشحالی بخش جدایی ناپذیری از زندگی فردی انسان ها محسوب می شود.

وقتی ذهن و فکر شما در آرامش کامل باشد قطعاَ راحت تر و آسان تر می توانید تصمیم بگیرید و با آرامش خاطر مشکلات خود را حل کنید. اعضاء کلاس های خنده درمانی ابتدا یکسری فعالیت های جمعی و گروهی را با هم انجام می دهند سپس هر کدام جداگانه همان فعالیت ها را به طور انفرادی و به فواصل زمانی در روز تکرار می کنند. هر فردی دارای استعدادهای بالقوه نامحدودی است که بکر و دست نخورده باقی مانده اند و می باید در مسیر درست و با شناخت صحیح فعالیت یابند. یکی از این راههای شناخت استعدادهای خاموش در وجود انسان خنده درمانی است. یک محقق دانمارکی با الگوگرفتن ازاتاق های "استراحت" و "استعمال دخانیات" در شرکت ها و ادارات پیشنهاد کرد اتاق هایی با نام "اتاق خنده" به این گونه مراکز اضافه شود تا کارمندان بتوانند دست کم 10 الی 15 دقیقه را در آنجا به خندیدن سپری کنند.




 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

دانشنامه اقتصاد و مدیریتبزرگترین مرجع مقالات اقتصاد، مدیریت، ریاضیات و علوم اجتماعی

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  10:36 AM
تشکرات از این پست
morteza9023
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

تاثيرات درماني خنده

سایت فکرنو ،سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی

   
   

www.Fekreno.org

 

 

 

 

 

گفته مى شود كه خنده بهترين داروست. اما تا به حال هيچ كس آن را ثابت نكرده است. اكنون يك دانشمند ژاپنى مشغول آشكار كردن اسرار خنده است. به اعتقاد وى خنده باعث نشاط ژن هاى افراد مى شود.
«كازو موراكامى» دانشمند علم ژنتيك اميدوار است كه با مشاركت همكاران تحقيقاتى خود يعنى كمدين ها، لطيفه ها را به يك درمان كم هزينه و موثر تبديل كند. ژن ها اغلب تغييرناپذير در نظر گرفته مى شوند اما در واقع بيش از 90 درصد آنها غيرفعال هستند و يا در توليد پروتئين فعاليت كمى دارند. بنابراين برخى محرك ها مى توانند ژن ها را بيدار و فعال كنند.
فرضيه تجربى «موراكامى» عنوان مى كند كه خنده يكى از اين محرك هاست كه با تحريك انرژى درون DNA افراد مى تواند به درمان بيمارى ها كمك كند.

«موراكامى» ۷۰ساله كه مدير بنياد پيشرفت علوم بين المللى كشور ژاپن است، مى گويد

«اگر ما ثابت كنيم كه افراد مى توانند ژن ها را با استفاده از يك حالت احساسى مانند خنده روشن و خاموش كنند، ممكن است به يافته قرن دست بيابيم كه ارزش دريافت جايزه نوبل و حتى بيشتر از آن را خواهد داشت.» سه سال پيش، «موراكامى» و شركت يوشيموتو كوگيو كه يك شركت پيشرو در زمينه امور تفريحى است اولين آزمايش خود را به طور مشترك انجام دادند. طى اين آزمايش موقعيتى ايجاد شد كه افراد مبتلا به ديابت بعد از گوش دادن به يك سخنرانى دانشگاهى خسته كننده به تماشاى يك نمايش كمدى كه توسط كمدين هاى حرفه اى اين شركت اجرا شد ترغيب شدند.اين آزمايش دوروزه نشان داد كه سطح گلوكز خون اين افراد با خنديدن در زمان نمايش و در مقايسه با زمانى كه به سخنرانى خواب آور گوش مى دادند كاهش يافت. گلوكز معيار اصلى براى تعيين بيمارى ديابت است.


تازه ترين تجارب مشترك وى با شركت مذكور منجر به يافتن حداقل ۲۳ ژن شد كه قابل فعال شدن هستند. .

.و چرخه سلولي هستند - signal transduction -۱۸عدد از اين ژن ها مسئول ايجاد واكنش هاى ايمنى، ترارسانى پيام

و عملكرد ۵ ژن باقيمانده هنوز شناخته نشده است. اين يافته ها كه «موراكامى» ادعا مى كند اولين يافته ها از نوع خود هستند در مجله آكادميك «روان درمانى و روان تنى» كه در آمريكا منتشر مى شود به چاپ خواهند رسيد. به گفته «موراكامى»: «خنده درمانى عوارض جانبى ندارد؛ بدين معنى كه روش درمانى بسيار مهمى براى طب بالينى است. اينكه روزى مشاهده كنيم بيماران به داروخانه مراجعه كنند و نسخه يك كمدى ويدئويى را جهت درمان دريافت كنند، خنده دار نخواهد بود.» مدت ها است كه خنده واقعى و خوب به عنوان يك عامل درمانى در نظر گرفته مى شود. استادان يوگا در هند خنده را آموزش مى دهند. در اين كشور تعداد زيادى «باشگاه هاى خنده» وجود دارد كه اعضاى آن فقط براى لذت بردن از خنده گرد هم مى آيند.
انتظارها از تحقيقات «موراكامى» مخصوصاً در ژاپن زياد است زيرا هزينه هاى درمانى در اين كشور كه جمعيت آن به سرعت در حال پير شدن است هرساله در حال افزايش هستند. با اينكه تحقيقات «موراكامى» در مراحل اوليه است، يك شركت انتشاراتى بهداشتى تحت راهنمايى هاى تيم تحقيقاتى «موراكامى» شروع به فروش DVDهايى كرده كه در آنها به افراد ديابتى آموزش خنده داده مى شود.
وزارت اقتصاد، تجارت و صنعت ژاپن بر اين عقيده است كه با توجه به افزايش تقاضا براى مراقبت هاى پزشكى پيشگيرانه، خنده درمانى مى تواند به عنوان يك پروژه درمانى مفيد به كار گرفته شود. «هيكارو هوريگوچى» يكى از مقامات اين وزارتخانه مى گويد: «اگر رابطه بين خنده و سلامتى به طور علمى ثابت شود، ممكن است تاثير بزرگى بر روش هاى بهبود سلامتى ايجاد كند.» وى اضافه مى كند: «ما همچنين اميدواريم كه با مرتبط ساختن اين دو زمينه متفاوت _ خنده و درمان پزشكى- يك نوع صنعت جديد ايجاد كنيم.»
در سال 2004 دانشگاه اوزاكا سانگيو در غرب ژاپن با حمايت مالى اين وزارتخانه اقدام به تاسيس يك موسسه شراكتى به نام پروژه تحرك كرد كه محققين، بنگاه ها و پزشكان در آن فعاليت مى كنند. اين موسسه برنامه كاملى از مراقبت هاى پزشكى براى افراد سالخورده فراهم مى كند كه تركيبى از آموزش هاى فيزيكى و خنده درمانى است.
«ميتسوتوشى نيشيكاوا» كه يكى از مسئولين دانشگاهى پروژه تحرك مستقر در شهر اوزاكا است، مى گويد: «اين اولين تلاش كشور و همكارى دولت، بخش صنعت و آموزشگاه هاى عالى براى راه اندازى يك بخش مراقبت هاى پزشكى با به كارگيرى خنده است.»
«نيشيكاوا» مى گويد: «اوزاكا محل ايده آلى براى آغاز پروژه است زيرا اين شهر به خاطر فرهنگ شوخ طبعى خود معروف است و ساكنين آن در مقايسه با اهالى كم حرف توكيو از خنديدن در ملاء عام ترديد نمى كنند.» وى در ادامه مى گويد: «انتظار مى رود كه به كمك اين پروژه هزينه مراقبت هاى پزشكى و پرستارى كاهش يابند. علاوه بر آن، زندگى طولانى همراه با سلامتى براى افراد سالمند امرى مهم است.» طى اين پروژه، شركت كنندگان ضمن لذت بردن از نمايش هاى كمدى كه توسط كمدين هاى حرفه اى اجرا مى شود، تمرينات ژيمناستيك و معاينات پزشكى را دريافت مى كنند. كلاس هاى آموزش تهيه غذاهاى سالم نيز ارائه مى شود. «كيومى ياماناكا» زن خانه دار ۶۱ساله اى كه در اين برنامه شركت كرده مى گويد: «وقتى كه جوان بودم خيلى مى خنديدم اما از زمانى كه پا به سن گذاشتم زياد نمى خندم. ولى بعد از شركت در اين برنامه، گردش خون بدنم روان شده و مى توانم روى زانوهايم بنشينم، كارى كه قبلاً نمى توانستم انجام دهم.» بر اساس گزارش مسئولين اين برنامه، ۹۲ نفر از شركت كنندگانى كه از آنها نظرخواهى شد گفتند كه بعد از پيوستن به اين برنامه هزينه هاى ساليانه مراقبت هاى پزشكى شان 30 درصد كاهش نشان داده است.
«نيشيكاوا» مى گويد: «قصد داريم در آينده درمان پزشكى را به امرى شاد و سرگرم كننده تبديل كنيم نه يك موضوع دلگيركننده. اين هدف اصلى ما است.»

****

منبع : مقاله " تاثيرات درماني خنده " -ترجمه: فرشيد كريمى -روزنامه شرق -پنجشنبه 4 اسفند 1384

 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  10:52 AM
تشکرات از این پست
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

مراحل استاندارد یوگای خنده

نویسنده، برگردان و گردآورنده: مجید پزشكی (كتاب قدرت خنده)

در هر یك از باشگاه‌های خنده، سبك و شیوه خاصی برای اجرای مراحل گوناگون یوگای خنده و خنده‌درمانی گروهی عرضه می‌گردد كه چگونگی آن به موقعیت منطقه‌ای كه باشگاه در آن واقع است، و نیز به سلیقه‌های گردانندگان باشگاه‌ها بستگی دارد. اما شكل استانداردی هم برای اجرای تمرینات یوگای خنده وجود دارد كه مراحل آن به ترتیب زیر است (حداكثر زمان لازم برای اجرای مراحل زیر بیست دقیقه است):
گام‌ اول – تمرین تنفس: اعضای باشگاه، صبح زود در محل از قبل تعیین شده گردهم می‌آیند و تحت فرمان‌های رهبر گروه، به تمرین می‌پردازند. جلسه با تمرین تنفس عمیق، شروع می‌شود‎؛ به این ترتیب كه افراد گروه در حالی‌كه دست‌های‌شان را به‌صورت كاملاً صاف و عمودی به آسمان بلند می‌كنند با فرمان رهبر گروه، پنج بار نفس عمیق می‌كشند. در هر تنفس، اعضای گروه پس از حبس نفس در سینه و منبسط كردن بدن‌شان به آرامی، نفس‌شان را از سینه خارج كرده، در همان حال كمی به سمت پایین خم می‌شوند. این تمرین، شبیه پرانایاما یا تالاسانا در یوگاست.گام دوم – تمرین هوهو هاها: همه اعضا، در حالی‌كه هم‌چنان دست‌های‌شان رو به بالاست كمی دست‌های‌شان را از آرنج خم كرده، هم‌زمان با كف زدن با ریتم ٣ و ٢ و ١... ٢ و ١ شروع به هو‌هو... هاها كردن می‌كنند. برای اجرای این گام، منشأ صداهای خنده باید از قسمت ناف، و دهان در حالت نیمه‌باز باشد و فرد حركت بالا و پایین رفتن شكم را احساس كند. این تمرین حداكثر ده تا پانزده مرتبه صورت می‌گیرد.
گام سوم – نرمش: در این مرحله با فرمان رهبر گروه، نرمش عضلات گردن و شانه‌ها همراه با برخی حركات كششی انجام می‌گیرد (هر نرمش حداكثر پنج بار).
گام چهارم – خنده بزرگ یا خنده از ته دل: با صدور فرمان یك، دو، سه از طرف رهبر گروه، اعضا با بلند كردن هر دو دست‌شان به آسمان و نگاه كردن به چهره دیگر اعضا، در طرف راست و سپس برگشتن و نگاه كردن به چهره افرادی كه در سمت چپ‌شان قرار دارند، با به كار بردن كمترین زور و بیشترین هیجان از ته دل، شروع به خنده می‌كنند. (از این مرحله به بعد، در پایان هر گام تمرینات با سه‌بار كف زدن و دوبار نفس عمیق كشیدن دنبال خواهد شد).
گام پنجم – خنده سلام هندی: اعضا كف دست‌های‌شان را در جلوی صورت‌شان روی هم قرار داده، حداقل به چهار نفر از هم گروه‌های خود با صدای متوسطی از خنده سلام می‌كنند.
گام ششم – خنده بی‌صدا: در این مرحله، اعضا تا آنجا كه ممكن است دهان خود را باز می‌كنند و با نگاه كردن به چهره همدیگر بدون ایجاد صدایی می‌خندند و از همدیگر می‌پرسند و جواب می‌دهند: چطوری؟... عالی‌ام... خیلی عالی.
توجه: به هنگام اجرای خنده بی‌صدا لازم است كه از فشار آوردن بیش از اندازه بر خود پرهیز كنید.
گام هفتم – خنده با دهان بسته: در این نوع خنده، اعضا در حالی‌كه دهان‌شان كاملاً بسته است، سعی می‌كنند، بخندند و در حین خندیدن، اداهای گوناگونی از خود درمی‌آورند. اجرای این تمرین برای ریه‌ها، عضلات شكم، و نیز برای اعضا و احشا داخلی بدن فوق‌‌العاده مفید و مؤثر است.
گام هشتم – خنده متوسط یا خنده نجیبانه: این نوع خنده، بسیار آرام‌بخش و تمدد كننده اعصاب است و صدای آن، نه خیلی بلند است و نه خیلی آهسته. برای اجرای این نوع خنده، اعضا در حالی‌كه دست‌های‌شان را در بالای سر و زیر سینه‌شان به هم می‌كوبند و صداهایی از این طریق تولید می‌كنند، با زل زدن به چشمان، چهار یا پنج عضو دیگر خنده‌های متوسطی سر می‌دهند.
گام نهم – خنده تاب: برای اجرای این مرحله، اعضا با خندیدن به شكل آ ای (AE)... اُ اُ (OO)... ای ای (EE)... اوه اوه (Ooh, Ooh) به آرامی به زمین خم شده و برمی‌خیزند – چنان‌كه گویی گل‌های خنده را از روی زمین برمی‌دارند، آن را به سوی آسمان پرتاب می‌كنند، و همراه با تكان دادن دست و گفتن بای‌بای آنها را بدرقه می‌نمایند.
گام دهم – خنده یك متری:در این مرحله اعضا، دست‌های خود را به طرفین خود باز كرده، با رعایت فاصله‌ای برابر با یك متر از هم، ضمن كش دادن دست‌های خود را به طرفین در سه كشش هه... هه... هه... هاهاها می‌كنند.
گام یازدهم – خنده شیر: اعضا، زبان‌شان را به صورت كامل از دهان‌شان بیرون می‌آورند، چشم‌های‌شان را تا آنجا كه ممكن است باز می‌كنند، دست‌های‌شان را مانند پنجه‌های شیر در جلوی‌شان امتداد می‌دهد، و با صدایی كه منشأ آن عضلات شكمی است، شروع به خنده می‌كنند (به دلیل اهمیت خنده شیر و تأثیرات فوق‌العاده آن، در سطور آینده این نوع خنده، بیشتر سخن خواهیم گفت).
گام دوازدهم – خنده اُشو یا ایسكون: در این مرحله كه، اجرای آن اختیاری است، اعضا دستان خود را رو به بالا می‌كنند و با پیچ و تاب دادن بدن‌شان می‌خندند و صداهایی شاد و بامزه از خود درمی‌آورند.
آخرین گام: در پایان مراحل، اجرای تمرین خنده اعضا هم‌صدا، با رهبر گروه فریاد برمی‌آورند:
من شادترین فرد روی زمین هستم ب... ع... ل... ه‍
من سالم‌ترین فرد روی زمین هستم ب... ع... ل... ه‍
من عضو باشگاه خنده هستم ب... ع... ل... ه‍

البته، در باشگاه‌های گوناگون انواع دیگری از خنده، نظیر خنده رقصان (خندیدن همراه با جست و خیز كردن و به هوا پریدن نظیر خنده‌هایی كه كودكان سر می‌دهند)، خنده كوكتل یا مركب (خنده‌ای كه در آن اعضای باشگاه‌های خنده، به پنج‌گونه متفاوت از هم‌، نظیر هو‌هو، هاها، هی‌هی، اوه‌ اوه، هه هه می‌خندند)، خنده گاربا، و چند نوع دیگر خنده را به عنوان یكی از مراحل یوگای خنده، تمرین می‌كنند.

خنده شیر
خنده شیر از آسانای سیمها مودرای یوگا (حركت شیر) برگرفته شده است و از نقاط مشترك عمده بین تمرین‌های خنده‌درمانی گروهی در باشگاه‌های خنده و تمرین یوگا به شمار می‌رود. برای اجرای خنده شیر، شركت‌كنندگان در جلسات خنده‌درمانی گروهی با بیرون آوردن كامل زبان‌شان و با باز كردن چشم‌های‌شان تا حد ممكن، دست‌های‌شان را همچون پنجه‌های شیر ژست می‌دهند و با حفظ این وضعیت، شروع به خنده می‌كنند. اما در آسنای سیمها مودرای، كه بیشتر در حالت نشسته انجام می‌گیرد، تمرین‌كنندگان پس از گرفتن وضعیت شیر صدایی همچون غرش شیر از گلوی‌شان خارج می‌سازند.
خنده شیر، همچون آسنای سیمها مودرای یوگا دارای منافع بی‌شماری است و برای پاك‌سازی و تجدید حیات اعضای موجود در سر و صورت همچون بینی و چشم و به‌خصوص برای ماساژ دادن و تحریك گلو و لوزه‌ها كاملاً مفید است.
همچنین از آنجا كه اجرای خنده شیر، باعث جریان یافتن بیشتر خون به لوزه‌ها و دفع مواد سمی از آنها می‌گردد، مناسب‌ترین شیوه، برای پیشگیری از ابتلا به بیماری تورم لوزه‌ها، گلودرد و سایر بیماری‌های گلو به شمار می‌رود و با تمرین منظم، آن دیگر احتیاجی به عمل جراحی و برداشتن لوزه‌ها وجود نخواهد داشت.
 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  11:21 AM
تشکرات از این پست
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

دلايل و گونه‌های مختلف خنده از ديدگاه علم روان‌شناسی

نويسنده، برگردان و گردآورنده: مجيد پزشكي

از ديدگاه علم روان‌شناسي، خنده به علل گوناگوني روي مي‌دهد و داراي گونه‌هاي متفاوتي است. با يك جمع‌بندي كلي، مي‌توان گونه‌هاي متفاوت خنده را به شكل زير تقسيم‌بندي كرد:

خنده درنتيجه عوامل شيميايي
استنشاق گاز نيتروزاكسيد و اتر، و نيز استعمال نوشابه‌هاي الكلي و برخي مواد مخدر مي‌تواند منجر به ايجاد شعف و شادماني كاذب گردد و خنده‌هاي مكرري توليد كند. در دو مورد اخير، ايجاد خنده در نتيجه تأثيرات آزاد و سازنده‌اي است كه آنها بر بازدارنده‌هاي مغزي مي‌گذارند و به اين ترتيب موانع عاطفي و عقلي خنده ‌را برطرف مي‌سازد. اما معمولاً پس از چنين خنده‌هايي برخلاف خنده‌هاي طبيعي احساسي از غمي سنگين و نگراني شديد وجود افراد را دربرمي‌گيرد.

خنده ناشي از قلقلك
يكي از راه‌هاي ساده خنداندن افراد، قلقلك دادن آنهاست. كف پاها، زير بغل، پهلوها و شكم از نقاط حساس بدن نسبت به قلقلك است. معمولاً نيز حساسيت‌پذيري كودكان و نوجوانان به قلقلك بيشتر از بزرگ‌سالان است. يكي از نكات جالب در مورد قلقلك اين است كه تحقيقات اخير مشخص ساخته است، كساني كه در دوران كودكي‌شان به اصطلاح قلقلكي هستند، در دوران بزرگ‌سالي بيشتر از افراد غيرقلقلكي از خود استعداد شوخ‌طبعي و بذله‌گويي نشان مي‌دهند.

خنده استهزاء و مسخره
استهزاء و مسخره، معمولاً براي كوچك كردن و تحقير ديگران و يا به قول روان‌كاوي براي ارضاي تمايلات خصمانه سركوب شده، به كار مي‌رود و خنده ناشي از آن خنده‌اي عصبي و كش‌دار است. هر چه شدت تحقير ديگران بيشتر باشد، دامنه اين نوع خنده شديدتر مي‌گردد.

خنده تعجب
اغلب اوقات، انسان شگفتي خود از مسئله‌اي را با جاري كردن خنده‌اي تحسين‌آميز بر لبانش نشان مي‌دهد و اصولاً، خنده يكي از نشانه‌هاي اصلي تعجب انسان به شمار مي‌رود (از ميان فيلسوفان امانوئل كانت و ابوعلي سينا نيز خنده‌شان را ناشي از تعجب مي‌پنداشتند).

خنده ناشي از تكرار
تكرار و ماشيني شدن اعمال و حركات نيز عواملي هستند كه باعث خنده مي‌گردند. اين عامل معمولاً دست‌مايه نمايش‌هاي طنز و كمدي است.

خنده ناشي از برتري‌طلبي
احساس برتري كردن، فتح و پيروزي نيز با خنده همراه است. اين نوع خنده، در چهره اعضاي يك تيم ورزشي پس از غلبه بر طرف ديگر، كاملاً مشهود است. از ميان روان‌شناسان، جمعي تمام خنده‌هاي انسان را ناشي از برتري‌طلبي مي‌دانند و معتقدند كه خنده ما براي اين است كه يك نوع برتري نسبت به شخص و طرفي كه به او مي‌خنديم احساس مي‌كنيم و شرط آن اين است كه اين احساس برتري به ميل و اراده آگاهانه شخصي نبوده، بلكه به‌طور ناخودآگاه و آني صورت گرفته باشد.

خنده، در نتيجه بي‌تناسبي
در هر كيفيتي كه تناسب عادي برقرار نباشد، عواملي خنده‌آور نهفته‌اند. ممكن است اين نبودن تناسب در چهره و اندام ديگران يا در كردار و رفتار آنها و يا گاهي در صفات‌شان باشد.

خنده، براي جلب توجه
گاهي براي اينكه اطمينان داده شود به حرف‌هاي كسي گوش داده مي‌شود و گاهي براي هم‌رنگ شدن با جماعتي كه در حال خنديدن هستند – در حالي‌كه ممكن است موضوعي كه گروه به آن مي‌خندند، براي شخص مورد نظر خنده‌آور نباشد – چنين خنده‌اي بر لبان افراد ظاهر مي‌گردد. خنده‌هاي اغراقي نوجوانان در معابر عمومي و خنده‌هاي دو دلداده به هم نيز در اين گروه قرار دارند.

خنده ناشي از فشار دروني
گاهي هيجانات و فشارهاي دروني كه مفري براي تخليه نمي‌بينند واپس‌زده شده و خنده جايگزين آنها مي‌گردد. به عنوان مثال، گاهي احساس ترس به يك كنش دروني مي‌شود كه اگر عيان نگردد، ممكن است باعث خنده گردد.

خنده، براي پوشاندن حالات ديگر
گاهي خنده، جاي احساسات و هيجانات ديگري نظير شرم، كم‌رويي، خشم. شكست (خيط شدن) و... را مي‌گيرد، آنها را از انظار ديگران پنهان كرده، عوضي جلوه مي‌دهد.

خنده شادماني و نشاط
بخش اعظم خنده‌هاي انسان ناشي از شادي و خوشحالي وي است. اين نوع خنده، انساني‌ترين و تأثيرگذارترين شكل خنده است كه در اين كتاب، سخنان بسياري راجع به آن خواهيم گفت. شادماني و نشاط به هر دليلي كه به وجود آمده باشد، اگر ملايم باشد همراه با لبخند است و اگر شديدتر شود خنده و گاهي قهقهه را موجب مي‌گردد. معمولاً وقتي كسي مي‌خندد گواه خوبي براي خوشحال بودن وي است و انتظار مي‌رود كه با خنده مشابهي جوابگويي شود و يا لااقل لبخندي پاسخ آن باشد.

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  11:24 AM
تشکرات از این پست
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

خنده تو را درمان مي‌كند

نويسنده: وين داير
مترجم: محمدرضا آل ياسين

ممكن است همه زنگ‌هاي بهشت به صدا در آيند.
شايد همه پرندگان بهشت نغمه سر دهند.
چه بسا تمام چاه‌هاي روي زمين فوران كنند.
ممكن است تمام بادهاي روي زمين، همه صداهاي شيرين و دلپذير را گردآوردند؛ صداهايي كه از آنچه تاكنون شنيده‌ايد، شيرین‌تر است.
دست چنگ، نغمه، صداي جنگل و غروب آفتاب، صداي دل‌انگيز آب چاه و صداي وزش باد در هواي گرم و گرفته، اما هنوز يك چيزي باقي است اينكه صداي زنگ آن را پيش از اين كسي نشنيده، كسي به راستي نمي‌داند آيا تا به حال صدايي شيرين‌تر از آن شنيده شده است.
صدايي كه انسان اميدوار است پس از اين در بهشت بشنود آن صداي نيرومند، بلند، نرم و سبك را در صبح‌دم روشنايي وقتي روح لذت و دلخوشي، از خنده پاك و بي‌آلايش كودك موج مي‌زند، تمام ارواح انساني تحت‌ تأثير آن شاد مي‌شوند زنگ‌هاي طلايي با خوشامدگويي غرش مي‌كنند.
هرگز در گذشته، چنين نواي مهربان و جسارت‌آميزي نداشته‌اند همچون دهانه نوراني طلا كه در اينجا پيش از بهشت، نغمه‌سرايي مي‌كنند.
اگر آن پرنده، تاج طلايي يك بلبل بود پس چرا چيزي كه توسط انسان ديده و شنيده مي‌شود، نيمي از شيرين خنده يك كودك هفت‌ساله را ندارد.
اين شعر از الجرنون چارلز سوين برن، شاعر و اديب انگليسي است كه به خاطر طغيان و سركشي‌اش در برابر رسوم قواعد اجتماعي مذهب عهد ويكتوريا و اثرات موسيقي در اشعارش شهرت يافته است.
بكوشيد نواهايي را كه سوين برن در آغاز اين شعر، پراحساس به آنها اشاره كرد در ذهن مجسم كنيد و صداي زنگ‌ها و نغمه پرندگان بهشتي را بشنويد و ببينيد، صداي چاه‌هايي كه از عمق زمين فوران مي‌كنند، صداي وزش بادها، نواي چنگ، صداي خش‌خش برگ‌هاي خشك درختان و نواي پرندگان. اغلب اينها نواهاي طبيعي هستند كه از صلح و آرامش و ويژگي‌هاي طبيعت نشان دارند؛ صداهاي خدا هستند كه چنانچه نرم و آرام شنيده شوند، شادماني و انبساط خاطر مي‌آفرينند.
چارلز سوين‌ برن، شاعر سخت‌كوش اواسط دوران ويكتورياست. او را استاد آهنگ و رنگ كلمه‌ها و عبارت‌ها خوانده‌اند. او با توسل به هنر بي‌نظيرش، زيباترين صداهاي طبيعي جهان را با صداي خنده مقايسه كرد و به اين نتيجه رسيد كه همه آنها حتي نصف لطف و شيريني خنده كودك را ندارند! من با اين شاعر هم عقيده‌ام و مايلم اين شعر را به دفعات بخوانم. به واقع هيچ صدايي شيرين‌تر از صداي خنده، به خصوص خنده كودك نيست.
ساج، كوچك‌ترين دختر ما در دوران كودكي، باشكوه‌ترين خنده‌اي را كه تا به حال شنيده‌ام سر مي‌داد. اگر چيزي به نظرش مضحك و خنده‌دار مي‌رسيد، حتي در ده يا يازده ماهگي از ژرفاي دل مي‌خنديد و شليك خنده‌اش نظر همه را به خود جلب مي‌كرد. وقتي قهقهه مي‌زد و مي‌خنديد، همه اعضاي خانواده گرد او جمع مي‌شدند و مي‌كوشيدند وادارش كنند كه خنده زيبايش را تكرار كند. همه ما دوست داشتيم كه در شادي و سرخوشي او سهيم باشيم.
همين امروز، ساندز، پسر كوچكم در زمين بازي و در حضور چند صد نفر ضربه‌اي شديد به توپ فوتبال وارد ساخت و توپ پس از جهش، در ارتفاعي بالا در ميان شاخ‌هاي درخت گير كرد. پس از چند بار تلاش بي‌حاصل براي پايين آوردن توپ به وسيله پرتاب اشيا من به دوستم استيو پيشنهاد كردم كه روي شانه‌اش بايستم و با شن‌كش توپ را از ميان شاخ‌ها آزاد كنم. منظره دو مرد بزرگ كه به شدت در حال تقلا بودند و مي‌كوشيدند تعادل‌شان را حفظ كنند، بچه‌ها را از خنده روده‌بر كرد. سرانجام ما توپ را به دست آورديم، اما از فرط خنده نمي‌توانستيم تعادل خود را حفظ كنيم. وقتي اين كار تمام شد، تعداد زيادي از افراد، كه ناظر اين قضيه بودند به ما نزديك شدند و گفتند از اين نمايش جنبي كه در حين بازي فوتبال پيش آمد تا چه اندازه لذت بردند. فرزندان ما هم اين خاطره شيرين را كه ضمن حل مشكل، سبب خنده و انبساط خاطرشان شد هرگزاز ياد نبردند. براي اينكه عادت خنده و حس طنز و مزاح را در وجودمان پرورش دهيم، ضرورت دارد بدون توجه به سن و سال با كودكي كه در درون ما آشيان دارد، دوباره آشنا شويم. ما اغلب تمايل داريم كه رشد سن و سال را با جدي شدن مترادف بدانيم، گويي رسيدن به مرحله بلوغ به مفهوم خفه كردن خنده‌هاي كودكانه است. سخنران مورد علاقه من فردي است كه طنز و مزاح را به سخنانش مي‌آميزد، به خصوص كسي كه به جاي خنده به كارهاي ديگران، به خود مي‌خندند. به طور كلي استادان شوخ‌طبع، بيشترين توجه و احترام مرا به سوي خود جلب مي‌كنند. اين كسان بدون توجه به اينكه شيمي، رياضيات و يا ادبيات تدريس مي‌كنند، نكته‌هاي خنده‌آور را با مطالب درسي مي‌آميزند. از مصاحبت و معاشرت با افرادي كه بتوانند اغلب بخندند و همين واكنش را در من برانگيزند، بيشتر لذت مي‌برم.
تمام فرزندان من از چنين خصوصياتي دارند. وقتي تحت‌ تأثير خنده، باز شدن چهره‌شان را مشاهده مي‌كنم، شاد و سرمست مي‌شوم. حتي نوشتن مطلبي درباره خنده آنان، موجي از احساسات خوشايند و دلپذير در وجودم پديد مي‌آورد. انديشيدن به خنده مي‌تواند به خودي خود يك عامل شفادهنده باشد.
در خنده و حس طنز و مزاح چيزي فوق‌العاده شفابخش وجود دارد. من شيفته ديدگاه‌هاي ولتر هستم. او هجو و مزاح را به طور قابل ملاحظه‌اي در نوشته‌هايش به كار برده است. به اعتقاد وي در خنده، نوعي شادي و نشاط وجود دارد كه با تحقير و خشم ناسازگار است. ولتر ارزش خنده را به ما خاطرنشان مي‌كند و مي‌گويد خنديدن و غمگين بودن به طور همزمان كاري ناممكن است. پيشنهاد مي‌كنم كه هر شب قبل از خواب اوقات روزي را كه گذشت، مرور كنيد و اگر از خنده و نشاط خالي و تهي است، با انجام كاري خنده‌آور، موجبات انبساط خاطر خود را فراهم آوريد. به احتمال زياد انجام اين كار، شما را به خنده مي‌آورد. در چنين شرايطي به اين نكته توجه كنيد كه تا چه اندازه از نظر جسماني و هيجاني، احساس بهتري داريد.
وقتي نورمن كازينز مطلع شد كه به نوعي بيماري غير قابل علاج مبتلاست و ضايعه نخاعي نهايتاً به مرگش منجر مي‌شود، از خانواده‌اش تقاضا كرد كه تا مي‌توانند فيلم‌هاي خنده‌دار پيدا كنند و به اتاقش در بيمارستان بياورند. سپس او تمام وقت خود را به تماشاي مكرر فيلم‌هاي سه بازيگر كمدي آن زمان جكيني، آبوت و كاستلو اختصاص داد. به هر حال، خنده تنها داروي شفابخش او بود. به طوري كه بعدها در كتابي تحت عنوان: «تشريح يك بيماري» چگونگي درمان بيماري‌اش را از طريق داروي خنده، توصيف كرد. اين كتاب با استقبال زيادي مواجه شد و عنوان پرفروش‌ترين كتاب آن زمان را به خود اختصاص داد.
وقتي مي‌خنديم، تقريباً تبادلات شيميايي جسم خود را تغيير مي‌دهيم. خنده موجب ترشح پپتين و آندروفين در خون شده، مي‌تواند تأثيرات شفابخش و معجزه‌آسايي بر جسم ما پديد آورد. آيا تفاوت تركيب شيميايي اشك غم، نسبت به تركيب شيميايي، اشك شادي از نظر شما جالب توجه نيست.
پيش از آنكه ما به مدارك علمي و پزشكي حاكي از ارتباط ذهن با بدن دست يابيم و از ارزش خنده‌درماني به عنوان عاملي آرام‌بخش و برانگيزاننده بدون مضرات جانبي آگاه شويم، سوين برن درباره شيريني خنده كودك، مطالب فراواني نوشت. غرايز طبيعي به ما خاطرنشان مي‌كند، كه با خنده پيوند تقارن و هم‌جوري ببنديم، صحنه‌هاي زندگي را با طنز و مزاح بياميزيم و از اين طريق، خود را از شر افكار سنگين و نگرش‌هاي اندوهگين آزاد و رها سازيم. سوين برن در اين شعر دلنشين، صداهاي عادي‌اي نظير نغمه پرندگان، صداي خش‌خش برگ‌هاي درختان هنگام وزش باد، صداي آبشار و باران را زيبا و طبيعي مي‌خواند.
به تعبير نورمن كازينز، صداهاي فرح‌بخش نه تنها موجب درمان جسم مي‌شوند، بلكه ناراحتي‌هاي روحي را نيز التيام مي‌بخشند، يك ضرب‌المثل كهن شرقي به ما يادآور مي‌شود: «وقت صرف شده در خنده و مزاح، با حضور خدا سپري مي‌شود.» به هر تقدير ما به حكم غرايز طبيعي، تمايل داريم خنده را به زندگي‌مان راه دهيم، مي‌خواهيم به زندگي خويش روح ببخشيم، خود را متصل‌تر به يكديگر حس كنيم، ناخوشي‌هاي خود را التيام‌ ببخشيم و بر جهان تأثير مثبت گذاريم. يكي از ساده‌ترين و اساسي‌ترين شيوه‌ها براي دستيابي به اين آرمان‌هاي عالي و باشكوه، اختصاص وقت بيشتر به طنز و مزاح و خنديدن است. سوين برن در قطعه شعرش به اين نكته اشاره مي‌كند: «وقتي روح لذت و دلخوشي از خنده پاك و بي‌آلايش كودك موج مي‌زند، تمام ارواح انساني تحت تأثير آن شاد مي‌شوند.»
من پيش از خواندن اين قطعه، صداي بلند و باشكوه كوچك‌ترين فرزندم را «روح همه شادماني‌ها» تعبير نمي‌كردم. اكنون تمايل طبيعي براي خنديدن را شناخته، براي خنده خود هيچ بهانه يا مانعي نمي‌تراشم. در واقع حس طنز و مزاح، مايه و محرك اصلي من است و مرا سوق مي‌دهد به سوي شرايط گوناگون رانده شوم، به جنبه‌هاي خنده‌آور هر چيز توجه كنم و از حالت رخوت و ركود به در آيم.
براي به كارگيري خرد و حكمت اين قطعه شعر بايد نكاتي چند را مراعات كنيد:
اوقاتي را به مشاهده روابط بچه‌ها با يكديگر اختصاص دهيد. ببينيد كه آنها چقدر ساده و فراوان در روابط و بازي‌‌هاي‌شان با يكديگر مي‌خندند. آنگاه به خود گوشزد كنيد كه كودك درون شما، نيز طالب شادي و سرخوشي است و با اندوه و دل‌مردگي ميانه‌اي ندارد. موانع ذهني‌اي كه شوخي و خنده بزرگ‌سالان را منع مي‌كند از ميان برداريد و مانند كودكان در برابر هر صحنه‌اي كه كمترين انگيزه‌اي براي خنديدن دارد، بخنديد و از اين طريق به كودك درون خويش، مجال دهيد كه با مزاح و شوخي خودي نشان دهد.
ـ اگر برچسب «فردي جدي» را ب خود نهاده‌اي و يا شخصيت‌تان را فاقد حس طنز و مزاح مي‌دانيد، از همين حالا اين نگرش را تغيير دهيد. فقط به دليل آنكه به حس خنده و مزاح خود توجه نكرده‌ايد، خود را از داشتن اين موهبت طبعي محروم نكنيد.
ـ با تلاشي آگاهانه، خنده را با اعمال و رفتار هر روزتان بياميزيد. اجازه ندهيد روزي بدون خنده و انبساط خاطر ناشي از آن، سپري شود. همان‌گونه كه نورمن كازينز اشاره كرد، توجه به اين نكته به‌خصوص در اوقاتي كه دنيا بر وفق مراد نيست، اهميت عمده و اساسي دارد. او از طريق خنده، روزهاي بد و ناگوار خود را به ايام سرشار از تندرستي و سرخوشي تبديل كرد.
ـ تا مي‌توانيد انگيزه‌هاي طنزآميز و خنده‌آور را به زندگي‌تان جذب كنيد؛ رفتن به پارك‌هاي بازي و سرگرمي، حضور در بازي‌هاي خنده‌آور و فيلم‌هاي كمدي مي‌تواند در اين زمنيه راهگشا باشد. تمام اين فعاليت‌هاي خنده‌آور، شما را ياري مي‌كند تا اثر شفابخش خنده را در زندگي‌تان تجربه كنيد: «بچه باشيد، بچه باشيد.»
ـ با روحيه جدي و سخت‌گير خود، مبارزه كنيد. اگر اطرافيان، رفتار شما را سبك و بچه‌گانه خطاب مي‌كنند، به آنان بگوييد: «من به آندروفين اعتياد دارم!».

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  11:27 AM
تشکرات از این پست
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

اگر اجازه مي‌دهيد ما بخنديم، زندگي تراژدي نيست

نويسنده آچاريا
مترجم: رياحی پور، قهرمانی


ميليون‌ها نفر آدم هستید كه اشك‌هاي‌شان خشك شده است. چشم‌هاي آن‌ها برق و جلا و عمق خود را از دست داده و خشك و بي‌طراوت شده است؛ چرا كه نمي‌توانند اشك بريزند و بگيرند، و بنابراين اكش به طور طبعي در چشم‌هاي‌شان خشكيده است. اگر جلوي خنده را سد كنند، راه جاري شدن گريه و اشك را هم بسته‌اند. كسي كه به خوبي مي‌خندد، به خوبي هم مي‌تواند گريه كند. اگر بتواني به خوبي بخندي و گريه كني، مي‌تواني ادعا كني كه زنده هستي.


هوتي، ملقب به بواي خندان، از محبوب‌ترين عرفاي ژاپن است. مشهور است كه هوتي در طول زندگي عارفانة خويش، حتي يك كلمه هم بر زبان نياورد و از زماني كه به نور معرفت و عرفان مشرف شد، تنها شروع به خنديدن كرد و هر گاه كسي از او مي‌پرسيد: «چرا مي‌خندي؟» او در جواب بيشتر مي‌خنديد. هوتي در حال‌كه فقط مي‌خنديد دهكده‌ها و شهرها را يكي پس از ديگري پشت سر مي‌گذاشت.
مردم دور او جمع مي‌شدند و او هم‌چنان مي‌خنديد. به تدريج خندة او به ديگران نيز سرايت مي‌كرد و اشخاص حاضر در جمع يكي‌يكي به خنده مي‌افتادند. در نهايت همه مي‌خنديدند ولي نمي‌دانستند چرا. به خود مي‌‌گفتند: «مسخره است. اين مرد خل و چل است. اصلاً ما چرا داريم مي‌خنديم؟» نگران مي‌شدند و با خود مي‌گفتند: «حالا مردم چه فكر مي‌كنند؟ ما داريم الكي مي‌خنديم.» با اين وجود، هنگامي كه هوتي شهري را ترك مي‌كرد مردم در انتظار بازگشت مجدد او به سر مي‌بردند، زيرا تا آن‌وقت در طول زندگي خويش با اين شدت وحدت نخنديده بودند. آن‌ها احساس مي‌كردند كه بعد از اين خنده، حواسشان پاك و شفاف‌تر شده است و چشمانشان بهتر مي‌بيند. احساس مي‌كردند كه تمام وجودشان آكنده از نور شده است؛ انگار كه پردة سياه سنگيني را از چهرة خود كنار زده بودند.
به اين ترتيب هوتي همة دهكده‌ها و شهرها را يكي پس از ديگري پشت سر مي‌گذاشت و به هر شهري كه مي‌رسيد، آنجا را سرشار از خنده و شادي مي‌ساخت. او به مدت چهل‌وپنج سال تنها يك كار انجام داد، و آن هم خنديدن بود!
جالب است كه در ژاپن، از هيچ‌كس به اندازة هوتي با عزت و احترام ياد نمي‌كنند. در هر خانه‌اي، مجسمه‌اي از هوتي وجود دارد. او هيچ كاري غير از خنديدن انجام نداد؛ ولي خندة او از چنان عمقي سرچشمه مي‌گرفت كه در وجود هر كس كه آن را مي‌شنيد بر جا مي‌ماند و انرژي‌اي تازه در وجودش جاري مي‌ساخت.
هوتي منحصربه‌فرد است. در تمامي اعصار، هيچ ابوالبشري آدم‌ها را تا به اين حد به خنده وانداشته است، آن هم خنده‌اي بدون دليلي خاص! اين خنده مردم را ارضا مي‌كرد و ناپاكي را از وجود آنا مي‌زدود. با اين خنده، احساس خوشايندي به آن‌ها دست مي‌داد كه تا آن زمان تجربه نكرده بودند. اين خنده چيزي را در عمق ناشناختة وجودشان بيدار مي‌كرد و زنگي را در قلب آن‌ها به صدا در مي‌آورد. شايد دنيا هرگز آدمي مثل هوتي را به خود نديده باشد و به همين دليل است كه هوتي از چنين اهميتي برخوردار است.
زندگي او با زندگي يك آدم معمولي خيلي متفاوت بو د. زندگي او چيزي نبود جز خنده‌اي مستمر مي‌گويند كه هوتي حتي گاهي اوقات در خواب هم مي‌خنديد. او شكمي گنده داشت كه موقع خنديدن تكان مي‌خورد و بالا و پايين مي‌رفت. خنديدن براي او به قدري طبيعي و ساده بود كه هر چيزي مي‌توانست او را به خنده بيندازد، حتي در خواب چرا كه زندگي، چه در خواب و چه در بيداري، چيزي نيست جز يك كمدي.
ولي شما از زندگي يك تراژدي ساخته‌ايد. و اين چنين در واقع آن مفتضح كرده‌ايد. حتي وقتي مي‌خنديد، در واقع نمي‌خنديد، بلكه تظاهر مي‌كنيد و حتي اين تظاهر را نيز زوركي انجام مي‌دهيد. خندة شما از قلبتان سرچشمه نمي‌گيرد و از ته دل نيست. اين خنده از هستة وجود شما به بيرون نمي‌تراود، بلكه تنها رنگ و پوششي است كه نماي بيروني شما را مي‌پوشاند. شما به دلايلي مي‌خنديد كه هيچ‌ربطي به خنده ندارند.
در يك شركت تجاري، رئيس مؤسسه مشغول نقل حكايت‌هاي تكراري و بي‌مزة هميشگي بود، و البته همة كاركنان حاضر در دفتر مي‌خنديدند. چون كه مجبور بودند! آن‌ها ديگر حالشان از شنيدن آن قصه‌ها به هم مي‌خورد، ولي بالاخره پاي رئيس در كار بود! وقتي رئيس لطيفه مي‌‌گويد، مرئوس بايد بخندد؛ اين در واقع جزئي از وظايف او است. در اين ميان، فقط يك خانم ماشين‌نويس بود كه نمي‌خنديد و جدي و شق و رق نشسته بود. رئيس از او پرسيد: «چه شده؟ چرا نمي‌خندي؟» او در جواب گفت: «من آخر ماه از اينجا مي‌روم.» پس بنابراين ديگر دليلي وجود نداشت كه بخندد!
آدم‌ها براي انجام هر كاري دلايل خاص خودشان را دارند. در اين ميان، حتي خنديدن هم گونه‌اي معامله شده و جنبة اقتصادي و سياسي پيدا كرده است. خنده ديگر ناب نست؛ خلوص آن از بين رفته است. تو ديگر نمي‌تواني خالصانه و بدون آلايش، مثل يك كودك، بخندي. انسان زماني كه ديگر نتواند با خلوص بخندد، پاكي و طهارت و معصوميت خويش را از دست مي‌دهد.
يك كودك را نگاه كن. خنده‌اش را ببين كه چه‌قدر ژرف است و چه‌گونه از كنه قلبش سرچشمه مي‌گيرد. اولين فعاليت اجتماعي‌اي كه كودك فرا مي‌گيرد لبخند زدن است. البته استفاده از واژة «فرا گرفتن» صحيح نيست، زيرا لبخند، عضوي از اجتماع .مي‌شود.
لبخند او بسيار طبيعي و خودانگيخته و اولين جرقة وجود كودك در اين دنياست. وقتي يك مادر لبخند كودكش را مي‌بيند، خوشحالي عظيمي به او دست مي‌دهد، براي اين‌كه لبخند نمايانگر سلامتي و هوش كودك است. اين لبخند گواه سرزندگي و شاد بودن كودك است و نشان مي‌دهد كه كودك، احمق و عقب‌افتاده نيست. مادر با مشاهدة اين وضعيت، به وجد مي‌آيد.
لبخند زدن اولين فعاليت اجتماعي انسان است، و بايد به عنوان اصلي‌ترين و اساسي‌ترين فعاليت آدمي نيز باقي بماند. آدم بايستي در تمام طول زندگي‌اش بخندد و تنها در اين صورت قدرت مقابله با مشكلات را پيدا مي‌كند. مقابله‌اي كه سبب رشد و بلوغ انسان مي‌شود. من نمي‌گويم كه آدم نبايد گريه كند. در واقع، اگر نتواني بخندي، گريه هم نمي‌تواني بكني. گريه و خنده با هم هستند. آن‌ها جزئي از پديده‌اي هستند كه در مجموع نمايانگر حقيقت و اصالت انسان است. ميليون‌ها نفر آدم هستند كه اشك‌هاي‌شان خشك شده است. چشم‌هاي آن‌ها برق و جلا و عمق خود را از دست داده و خشك و بي‌طراوت شده است؛ چرا كه نمي‌توانند اشك بريزند و بگريند، و بنابراين اشك به طور طبيعي در چشم‌هاي‌شان خشكيده است. اگر جلوي خنده را سد كنند، راه جاري شدن گريه و اشك را هم بسته‌اند. كسي كه به خوبي مي‌خندد، به خوبي هم مي‌تواند گريه كند. اگر بتواني به خوبي بخندي و گريه كني، مي‌تواني ادعا كني كه زنده هستي.
آدم مرده نمي‌تواند بخندد و اشك بريزد. آدم مرده فقط مي‌تواند جدي باشد. برو و به يك جسد نگاه كن. مهارت آدم مرده در جدي بودن، از تو بسيار بيشتر است. فقط آدم‌هاي زنده هستند كه مي‌توانند بخندند و گريه كنند.
گريه و خنده جزئي از حالت‌هاي خلقي و دماغي ما هستند، جزئي از حال و هواي دروني كه ما را غني مي‌كنند. ولي به تدريج با گذر زمان، به فراموشي سپرده شده‌اند. چيزي كه در ابتدا طبيعي و خودانگيخته بوده، اكنون غيرطبعي مي‌شود. ما به كسي احتياج داريم كه با سقلمه و سيخونك و قلقلك به خنده واداردمان. فقط در اين صورت است كه مي‌توانيم بخنديم. براي همين است كه اين همه لطيفه و جوك در دنيا ابداع شده است.
ما فقط موقعي مي‌خنديم كه دليلي وجود داشته باشد و چيزي ما را به خنده وا دارد. يك نفر لطيفه‌اي نقل مي‌كند، و شما مي‌خنديد؛ براي اين‌كه لطيفه، هيجان خاصي در شما ايجاد مي‌‌كند. لطيفه در واقع داستاني است كه در جهتي خاص پيش مي‌رود، ولي مسير آن ناگهان عوض مي‌شود. اين تغيير مسير چنان غيرقابل پيش‌بيني و شديد است كه اصلاً در تصور شما هم نمي‌گنجد. هيجان افزايش مي‌يابد و شما منتظر شاه‌بيت و نكتة اصلي لطيفه هستيد. و ناگهان، چيزي كاملاض‌بر خلاف انتظار شما و در عين حال مضحك و محال به گوشتان مي‌رسد كه اصلاً با آنچه در ذهن خويش تصور مي‌كرديد هم‌خواني ندارد. يك لطيفه هيچ‌وقت منطقي نيست. اگر لطيفه منطقي باشد، ماهيت خنده‌دار بودن خود را از دست مي‌دهد، زيرا آن موقع شما مي‌توانيد پايان آن را حدس بزنيد و قبل از اين‌كه شاه‌بيت لطيفه بيان شود، شما خودتان از طريق قياس و محاسبه به آن رسيده‌ايد. از اين‌رو، ديگر خنده‌دار نخواهد بود. در يك لطيفة ناب، مسير مضمون طوري ناگهاني عوض مي‌شود كه شما اصلاً نمي‌توانيد آن را تصور كنيد و به آن پي ببريد. اين تغيير مسير را مي‌توان به يك جهش تعبير كرد، جهشي كوانتومي به همين دليل است كه يك لطيفة خوب، باعث آزاد شدن انرژي در قالب خنده مي‌شود. لطيفه روشي ظريف براي قلقلك دادن شما از طريق روح و روان است.
بسياري از سخنران‌ها خود را ملزم مي‌دانند كه در ميان صحبت‌هاي‌شان لطيفه تعريف كنند، زيرا بيشتر مخاطبين آن‌ها، آدم‌هايي جدي به نظر مي‌رسند و سخنران مجبور است كه آن‌ها را قلقلك بدهد تا جديتي را كه به آن پايبند هستند، فراموش كنند و از عالم هپروت در بيايند او بايد هرازگاهي اين كار را تكرار كند و شنوندگان را از عالم توهم به دنياي واقعيت برگرداند، چرا كه مردم، همه، به طور فزاينده‌اي تمايل به جدي بودن دارند؛ و جديت نيز رشدي سرطان‌گونه دارد.
خنده به آدمي قوت مي‌دهد. حتي علم پزشكي هم به اين نتيجه رسيده كه خنده يكي از مؤثرترين و فراگيرترين داروهايي است كه طبيعت براي آدمي به وديعه گذاشته است. اگر در زمان ناخوشي بتواني بخندي، سلامت خود را زودتر باز مي‌يابي. اگر نتواني بخندي، حتي اگر سالم هم باش، دير يا زود سلامت خود را از دست داده و مريض مي‌شوي.
خنديدن كمي از انرژي دروني تو را مي‌گيرد و آن را به سطح آورده و آزاد مي‌كند. انرژي نيز، خنده را مثل سايه تعقيب كرده و از طرثق آن به جريان مي افتد. اگر خوب دقت كنيد هنگامي كه در مي‌يابيد كه از ته دل مي‌خنديد، براي چند لحظه در حالت مراقبة عميق به سر مي‌بريد؟ در اين حالت؛ فكر متوقف مي‌شود. غيرممكن است كه آدم در آن واحد هم بخندد و هم فكر كند. اين دو عمل كاملاض‌با يكديگر متضاد هستند شما يا مي‌توانيد بخنديد و يا فكر كنيد. اگر از ته دل بخنديد، فكر كردن متوقف مي‌شود و اگر در هنگام خنديدن فكر كنيد، خندة شما ظاهري و باري به هر جهت خواهد بود، خنده‌اي لك و لك كنان و عليل!
خنده‌اي از ته دل، باعث ناپديد شدن ذهن مي‌شود. كل راه و روش مراقبة «ذن» بر اين است كه انسان را به مرحلة «بي‌ذهني» برساند و خنده يكي از زيباترين راه‌ها براي رسيدن به چنين وضعيتي است.
سماع و خنده بهترين، طبيعي‌ترين، آسان‌ترين و قابل دسترس‌ترين راه‌ها براي رسيدن به وضعيت عدم تفكر و بي‌ذهني هستند. آدم وقتي با تمام وجود به سماع برخيزد، فكر كردن متوقف مي‌شود. شما به سماع ادامه مي‌دهيد، چون گردايي چرخ مي‌زنيد و چرخ مي‌زنيد... در اين حالت، همة حد و مرزها و تقسيم‌بندي‌ها از بين مي‌روند و شما ديگر حتي نمي‌دانيد كه محدودة جسمتان كجا پايان مي‌يابد و حد و حدود هستي از كجا آغاز مي‌شود. چرا كه در هستي حل مي‌شويد و هستي نيز در شما. حد و مرزها با يكديگر در آميخته مي‌شوند. اگر با تمام وجود به سماع بپردازيد و بگذاريد كه سماع شما را هدايت كرده و وجودتان را تسخير كند، ديگر جايي و مكاني براي فكر و ذهن باقي نمي‌ماند. همين اتفاق در خندة عميق نيز رخ مي‌دهد. اگر خنده وجود شما را تسخير كند، فكر كردن متوقف مي‌شود. همان تجربة چند لحظه‌اي عدم ذهنيت، نويدبخش اجر و پاداش بيشتر در آيندة نزديك است. ما بايد بتوانيم هر چه بيشتر به وضعيت كيفي عدم ذهنيت نزديك شويم و از مشغوليت فكري بپرهيزيم.
خنده مقدمة بسيار زيبايي براي ورود به وادي عدم تفكر و ذهنيت است. مي‌گويند كه هوتي هيچ علاقه‌اي نداشت كه خود را استاد ذن بنامد يا اين‌كه مريداني اطراف خويش جمع كند. به جاي اين كار، او با كيسه‌اي پر از شيريني و اسباب‌بازي و آب‌نبات در خيابان‌ها به راه مي‌افتاد و آن‌ها رايين بچه‌هايي كه دور او جمع مي‌شدند و بازي مي‌كردند، تقسيم مي‌كرد.
حال، گاهي اوقات اين بچه‌ها واقعاً بچه بودند، گاهي اوقات اين بچه‌ها را نوجوانان و جوانان تشكيل مي‌دادند، و گاهي‌اوقات نيز آدم‌هاي پير و مسن بودند پس با كلمة «بچه‌ها» گمراه نشويد. آدم‌هاي مسن، حتي آنهايي كه از خود هوتي پيرتر بودند، براي او كودك به شمار مي‌آمدند. در واقع، براي ارتباط برقرار كردن با هوتي، بايستي مثل يك كودك، معصوم بود. تنها چيزهايي كه هوتي بين مردم پخش مي‌كرد، اسباب‌بازي و آب‌نبات و شيريني بود. اين عمل وي نيز جنبه‌اي نمادين داشت. چرا كه مي‌خواست از اين طريق، به عنوان مردي اهل دل و ايمان، اين پيام را به مردم برساند كه زندگي را زياد جدي نگيريد. زندگي چيزي جز اسباب‌بازي نيست. زندگي مثل آب‌نبات است. آن را بچشيد، ولي اسير و بندة آن نشويد. آب‌نبات به تنهايي خاصيت خوراكي ندارد. آدم فقط با آب‌نبات به تنهايي خاصيت خوراكني ندارد. آدم فقط با آب‌نبات نمي‌تواند زندگي كند.
«هوتي» به همه از بچه‌ها گرفته تا سالمندان. او با همه مثل كودك رفتار مي‌كرد. اسباب‌بازي هديه مي‌داد. راهي بهتر از اين براي بيان اين مطلب كه زندگي در اين دنياي فاني بازيچه‌اي بيش نيست و آن چيز كه تو آن را زندگي مي‌پنداري عاري از حقيقت، موهوم و گذرا است، وجود ندارد. نبايد به زندگي چنگ انداخت.
انسان اهل معرفت و مراقبه، مي‌بخشد و شريك مي‌شود احتكار نمي‌كند و خست به خرج نمي‌دهد چنين آدمي خود را مالك هيچ‌چيز نمي‌پندارد. اصلاً چه‌طور مي‌توان در اين دنيا صاحب چيزي بود؟ زماني كه تو نبودي، دنيا صاحب چيزي بود؟ زماني كه تو نبودي، دنيا سر جايش بود. وزي هم مي‌رسد كه تو ديگر نخواهي بود، ولي دنيا همچنان سر جايش است. اگر اهل مراقبه باشي، زندگي تو سراسر بخشش مي‌شود. آنگاه تو هر چه را كه مي‌تواني ببخشي، مي‌بخشي. عشق را، تفاهم، همدردي، انرژي، ذهن، جان و هر چيز ديگر را؛ و از اين كار لذت مي‌بري.
هيچ لذتي بيشتر از لذت ناشي از بخشودن و تقسيم كردن نيست. به همين دليل است كه مردم از دادن هديه لذت مي‌برند. هديه‌دادن به نوبة خود شادي محض به ارمغان مي‌آورد. وقتي چيزي به كسي هديه مي‌دهيد، حتي اگر از نظر مادي چندان هم باارزش نباشد، صرفاً نفس اين عمل خشنودي و رضايت عظيمي براي شما به همراه دارد. حال كسي را در نظر بگيريد كه تمام زندگي‌اش به مثابه هديه‌اي است، كسي كه تمام لحظات زندگي‌اش آكنده از بخشش است. آيا چنين كسي واقعاً در بهشت زندگي نمي‌كند؟ تمام تعاليم هوتي در بخشش و تقسيم كردن خلاصه مي‌شد. آيا چيزي مهم‌تر از اين مي‌توان تعليم داد؟
ذن معتقد است كه حقيقت را در قالب كلمات نمي‌توان بيان كرد، ولي با اشارات و حركات مي‌توان آن را ابراز داشت. انسان نمي‌تواند حقيقت را بيان كند، ولي مي‌تواند آن را نشان دهد.
آدم مي‌تواند در اين دنيا باشد، بدون اين‌كه به آن وابسته باشد. آدم مي‌تواند در جمع حضور داشته، و در عين‌حال تنها باشد. هزار و يك كار بكن، هر چه كه لازم مي‌داني انجام بده، ولي از بابت آن مغرور نشو.
در دنيا بودن هيچ ايرادي ندارد. در اين جهان باش، ولي در عين‌حال آن جهاني بمان. اين والاترين هنر ممكن است، هنر زندگي بين دو قطب متضاد و برقراري تعادل بين اين دو تضاد. اين راه، راهي است بسيار باريك، درست مثل لبة تيغ، ولي تنها راه ممكن است. اگر در چنين راهي تعادل خويش را از دست بدهيد، حقيقت را نيز از كف خواهيد داد.
در اين دنيا حضور داشته باش و به راه خويش ادامه بده، با خندة ناب به عمق وجود خويش رسوخ كن. راه خود را به سوي خداوند با سماع بپيما! و با ترانه و شادي به سوي خالق پيش برو!

 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  11:38 AM
تشکرات از این پست
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

فوايد بهداشتي خنده‌درماني

مترجم: امیر دیوانی

 

 

 

خنده سبب باز شدن گره‌هاي عضلاني، كاهش درد و سفتي ماهيچه‌ها و تقويت دستگاه ايمني مي‌شود. خنده سبب مي‌شود مواد شيميايي تقويت‌كننده خلق و خو، موسوم به اندورفين‌ها، نيز از درون مغز رها شده و دل و دماغ انسان را نيكو سازند و احساس سلامت، تن‌آرامي و رضايت‌خاطر به فرد دست دهد.
پژوهش‌هايي كه پيرامون پيامدهاي خنده صورت گرفته است، نشان مي‌دهد خنده فوايد صحت‌بخش ارزنده‌اي دارد. كركر كردن (نحوي خنديدن) و قهقهه زدن، سلامت تن، ذهن و روح را افزايش مي‌دهد. خنده مستقيماً بر مغز و غده‌هاي درون‌ريز اثر مي‌گذارد و به آزاد كردن مواد شيميايي تنش‌زا و كاهش اثرات هورمون‌هاي آدرنالين و نور آدرناليني كه به جريان خون انتقال يافته‌اند، كمك مي‌كند.

فوايد بهداشتي خنده‌درماني

 

 

1. شل‌شدن عضلات
2. كاهش فشار روحي (استرس)
3. درمان افسردگي
4. تقويت دستگاه ايمني
5. تسكين طبيعي
6. افزايش اطمينان
7. تمرين‌هاي مفيد هوازي (آيروبيك)
8. ضد فشارهاي رواني

 

تأثيرات جسمي خنده

طاق‌باز دراز كشيدن و قهقهه‌زدن، اگر غيرممكن نباشد دشوار است. هنگامي كه حس شوخ‌طبعي ما گل مي‌كند، مي‌خواهيم راست بنشينيم و دست و پا و عضلات تنه‌مان را يكي بعد از ديگري شل و سفت كنيم و ريه‌هاي‌مان را از هوا آكنده كرده و آن را بازدم آهسته و يا طولاني و پر سر و صدا بيرون دهيم. همگي اين حركات، ضربان قلب را تند كرده و ميزان جذب اكسيژن در شش‌ها را افزايش مي‌دهند. همچنين جريان خون حاوي اكسيژن را به مغز افزايش مي‌دهند و به طور موقت، فشار داخلي شكم و لگن خاصره را اضافه مي‌كنند. هر چند چنين حالتي، به ترشح غيرارادي چند قطره ادرار در كودكان، سالمندان، زناني كه دوران يائسگي را پشت سر نهاده‌اند و هر كس ديگري كه داراي مثانه و يا ميزراه (مجراي ادرار) ضعيف است، مي‌انجامد، ولي بايد دانست كه محاسن خنده بيش از معايب آن است.
خنده سبب باز شدن گره‌هاي عضلاني، كاهش درد و سفتي ماهيچه‌ها و تقويت دستگاه ايمني مي‌شود. همچنين سبب به وجود آمدن ياخته‌هاي «تي» مي‌شود كه به مبارزه با عفونت‌ها و تغيير ياخته‌هاي بدخيم و ايجاد پادتن عليه اجسام خارجي يا موجودات زنده تك يا چند ياخته‌اي ياري مي‌كنند.
خنده سبب مي‌شود مواد شيميايي تقويت كننده خلق و خو، موسوم به اندروفين‌ها، نيز از درون مغز رها شده و دل و دماغ انسان را نيكو سازند و احساس سلامت، تن‌آرامي و رضايت خاطر به فرد دست دهد. اينها موادي هستند كه طي تمرين‌هاي ورزشي طاقت‌فرسا ترشح شده و كم‌حوصلگي و افسردگي را كاهش مي‌دهند.
افسردگي كه ارتباط تنگاتنگي با فشار رواني دارد، با تقليل مواد شيميايي نشاط‌انگيز، يعني سروتنين و نور آدرنالين همراه است. (نور آدرنالين، نقش‌هاي متعدد و عمدتاً مثبتي را در بدن ايفا مي‌كند). ترشح اندروفين بر اثر خنده (يا از راه ورزش) قادر است اثر اين كاهش را خنثي كرده و خنده‌اي از ته دل براي انسان به همراه آورد كه اين نوع خنده، طبيعي‌ترين و دست‌يافتني‌ترين ياريگر بهداشت رواني شناخته شده است.
فوايد ديگر خنده، افزايش و عملكرد هوشمندانه و بهبود حافظه كوتاه‌مدت است. (اين فوايد به طور مستقيم يا غيرمستقيم با جريان فزاينده خون حاوي اكسيژن آن عضو بستگي دارد).

كاربردهاي خنده براي درمان
پژوهش‌هاي باليني تأييد شده در ايالات متحده و اروپا، ارزش خنده را با توجه به فوايد آن، به طرز چشمگيري نمايان ساخته و به گسترش «بذله‌گويي‌درماني» در فرانسه و ساير كشورها منجر شده است. در اين شيوه با استفاده از بازيگران كمدي، نوارهاي ويدئويي سرگرم‌كننده و ديگر ابزارهاي شوخ‌طبعي به درمان بيماراني ياري مي‌رسانند كه به امراض مزمني گرفتار شده‌اند.
«بذله‌گويي‌درماني» در مداواي بيماران سرطاني (كه به طرز محسوسي افسرده‌اند) اهميت و اعتبار خاصي دارد. در شرايطي كه مرض مزبور، با مصرف داروهاي متعارف و مجموعه‌اي از درمان‌هاي تكميلي توأم باشد، بر پايه اين راهكار درماني، اثرات مراقبه، ژرف‌انديشي و تجسم، بيش از حد افزايش يافته و شيوه تقويت دستگاه دفاعي بدن به بيماران سرطاني آموخته مي‌شود.
حتي در جايي كه بذله‌گويي يا خنده رسماً به كار نيامده است، فايده استفاده از دلقك‌ها (به شرطي كه ترسناك نباشند) در بخش‌هاي كودكان و قسمت‌هاي سرپايي اطفال تأييد شده است.

خنده‌درماني، در مقابل فشار رواني
خنده، يكي از بهترين عوامل ضد فشار روحي است.
خنده، شل كننده عمده عضلات است و رگ‌هاي خوني را منبسط مي‌كند.
خنده قادرست از مقدار هورمون‌هاي ترشح شده به خاطر فشار عصبي در بدن بكاهد و دستگاه دفاعي بدن را قوت بخشد.

خنده سبب باز شدن گره‌هاي عضلاني، كاهش درد و سفتي ماهيچه‌ها و تقويت دستگاه ايمني مي‌شود. خنده سبب مي‌شود مواد شيميايي تقويت‌كننده خلق و خو، موسوم به اندورفين‌ها، نيز از درون مغز رها شده و دل و دماغ انسان را نيكو سازند و احساس سلامت، تن‌آرامي و رضايت‌خاطر به فرد دست دهد.
پژوهش‌هايي كه پيرامون پيامدهاي خنده صورت گرفته است، نشان مي‌دهد خنده فوايد صحت‌بخش ارزنده‌اي دارد. كركر كردن (نحوي خنديدن) و قهقهه زدن، سلامت تن، ذهن و روح را افزايش مي‌دهد. خنده مستقيماً بر مغز و غده‌هاي درون‌ريز اثر مي‌گذارد و به آزاد كردن مواد شيميايي تنش‌زا و كاهش اثرات هورمون‌هاي آدرنالين و نور آدرناليني كه به جريان خون انتقال يافته‌اند، كمك مي‌كند.

 

 

 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  11:39 AM
تشکرات از این پست
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

خنده را ترويج كنيد

ترجمه مرجان فرجی

وجود افراد بدبخت فقط به اين دليل ساده خطرناك است كه آن‎ها اهميتي به ادامه حيات زمين نمي‎دهند آن‎ها چنان در بدبختي دست و پا مي‎زنند كه در اعماق وجود خويش مي‎انديشند كه چه خوب مي‎شد اگر دنيا به آخر مي‎رسيد و همه چيز نابود مي‎شد. به راستي كسي كه در بدبختي زندگي مي‎كند، چه چيز برايش اهميت دارد؟
فقط افراد سعادتمند، خوشبخت، سرمست و پر نشاطي كه در پايكوبي و سرور زندگي را مي‎گذرانند، علاقه‎مندند كه اين سياره تا ابد به حيات سرزنده و سر سبز خويش ادامه دهد.
جدّيت، صرفاً يك بيماري روحي است، و با صفا و صداقت متفاوت است.
فرد جدّي نمي‎تواند بخندد، نمي‎تواند برقصد، نمي‎تواند بازيگوشي كند. او هميشه در حال كنترل و مهار خويش است. و به زندانباني براي خويش بدل شده است. در حالي كه با خنده، جسم، ذهن و وجود تو با هستي پيوند مي‎يابد، مرزبندي‎ها از بين مي‎روند و شخصيت شيزوفرنيك محو مي‎گردد.
خنده، انرژي‎ات را به تو باز مي‎گرداند. دريغ داشتن خنده، اختگي معنوي است.
شما آدم‎هايي كه دور و بر من گرد آمده‎ايد، مي‎آموزيد چطور شادتر باشيد، بيشتر عشق بورزيد و عشق و خنده را در دنيا بگسترانيد. اين تنها راه حفاظت بشريت در برابر سلاح‎هاي هسته‎اي است.

اگر همه جهانيان، عشق ورزيدن، خنديدن، لذت بردن و پايكوبي كردن را بياموزند، آن وقت رونالد ريگان و ميخاييل گورباچف انگشت به دهان خواهند ماند كه چه خبر است؟ چه اتفاقي افتاده است؟ گويي همه دنيا ديوانه شده!
افرادي كه خوشحال و خشنودند، هيچگاه به كشتن آدم‎هايي كه هيچ آزاري نسبت آن‎ها روا نداشته‎اند گرايش پيدا نمي‎كنند. تعجبي ندارد كه در طول اعصار متمادي، رسم بر اين بوده است كه افراد ارتشي را از نظر جنسي در تنگنا قرار مي‎دهند، زيرا افراد واپس‌خورده جنسي چاره‎اي ندارند جز اينكه مخرّب باشند؛ خود اين واپس‌خوردگي، آنان را به سوي تخريب و ويرانگري سوق مي‎دهد. آيا تا به حال در وجودتان حس كرده‎ايد كه وقتي خوشحال و با نشاط هستيد، ميل داريد چيزي نو خلق كنيد؟ وقتي در بدبختي و رنج به سر مي‎بريد دلتان مي‎خواهد هر چه دم دستتان هست، نابود كنيد. اين نوعي انتقام جويي است. در نظام‎هاي استكباري، افراد ارتشي را در حالتي از واپس خوردگي جنسي نگه مي‎دارند تا در لحظه‎ايي كه خون انساني را مي‎ريزند، به وجود بيايند. به اين ترتيب، دست كم انرژي‎هاي واپس‌خورده آنان مجال بروز مي‎يابد، البته به شكلي بسيار شنيع و غير انساني. اما به هر حال اين انرژي تخليه مي‎شود. آيا تا به حال توجه كرده‎ايد كه نقاشان، شاعران، مجسمه سازان و رقصندگان هيچگاه از نظر جنسي سركوب شده و واپس خورده نيستند؟‌ در حقيقت، آنان از اين لحاظ بيش از حد به اغنا رسيده‎اند؛ آن‎ها بيش از حد عاشق‎اند و به عده زيادي عشق مي‎ورزند. شايد يك نفر به تنهايي قادر به جواب‎گويي عشق آن‎ها نباشد. ساليان متمادي است كه روحاني نمايان، ايشان را مورد نكوهش و انتقاد قرار داده و مي‎گويند «اين شعرا، نقاشان، مجسمه سازان و موسيقي دانان افراد صالحي نيستند.» در حالي كه همين‎ها هستند كه بشريت را به چيزي زيبا بدل كرده و دنيا را از عطر گل‎هاي شادي، نواي دل انگيز موسيقي و رقص زيباي خويش آكنده ساخته‎اند.
اين، يكي از اصول بنيادي زندگي است كه تا وقتي دست به آفرينش نزني، به بالاترين حد كرامت انساني خويش نخواهي رسيد. خلاقيت تو، آزادي، قدرت، هوش و آگاهي به ارمغان مي‎آورد.
كشيش‎ها چه بر سر اين دنيا آورده‎اند؟ اين عده، با جادوگر خواندن زنان، آن‎ها را به آتش انداختند و كساني را كه از اعتقادات ديگري پيروي مي‎كردند، به خاك و خون كشيدند، آنان از خلاقيت بويي نبرده بودند و به هيچ روي باعث ترقي و اعتلاي زندگي و اين كره خاكي نشدند.
ما نياز داريم كه در همه عرصه‎ها به افراد خلاق احترام بگذاريم.
بايد بياموزيم چگونه انرژي‎هاي خود را تغيير شكل دهيم تا بدون سركوب شدن، به عشق، خنده و نشاط بدل گردند. آنگاه خواهيد ديد كه اين سياره بهشت خواهد شد و احتياجي نيست بهشت را در جاي ديگري جست‎وجو كنيد. بهشت چيزي دست يافتني نيست، بلكه خلق كردني است و اين به خود ما بستگي دارد.
اين بحران، به افراد دلير و با شهامت مجال مي‎دهد تا خود را از گذشته جدا كرده و به شيوه‎ايي جديد زندگي را آغاز كنند؛ نه زندگي اصلاح شده گذشته و نه بهتر از گذشته بلكه زندگي‌اي كاملاً جديد را از سر بگيرند و اين كاري است كه همين الان بايد صورت گيرد، چرا كه زمان كوتاه است. تا پايان اين قرن يا ما به نخستين قرن تاريخ بشريت نوين قدم مي‎گذريم و يا هيچ تنابنده‎اي، حتي يك گل وحشي زنده، بر روي زمين باقي نخواهد ماند و همه چيز مي‌ميرد.
علاوه بر بمب‎هاي نوتروني موجود، دانشمندان اتحاد جماهير شوروي و احتمالاً آمريكا سرگرم آزمايشاتي بر روي اشعه مرگبار هستند. تاباندن اشعه مرگباري كه به راحتي انسان‎ها، حيوانات، پرندگان و درختان زنده را به نابودي مي‎كشد، بسيار آسان‎تر از بمباران يك منطقه است. به اين طريق فقط اشياء مرده، مثل خانه‎ها، معابد و كليساها باقي خواهند ماند. اين ديگر فاجعه است. اين اشعه مرگبار قابل رؤيت نيست. ما مي‎دانيم كه اين اشعه وجود دارد و آن‎ها در تلاش براي حل اين معما هستند كه چطور مي‎توان اين امواج را پخش كرد و چطور آن را به هدف زد و همه موجودات زنده‌اي را كه سر راهش قرار مي‎گيرند، نابود ساخت.
ما براي جلوگيري از بروز جنگ جهاني سوم، به افراد خوشحال و با نشاط بيشتري احتياج داريم. سلاح‎هاي هسته‎اي و ماشين‎هاي جنگي مخرب ما خودكار نيستيد، بلكه در كاربرد آن‎ها دست انسان دخالت دارد؛ دستي كه با زيبايي گل سرخ آشناست، نمي‎تواند هيروشيما را بمباران كند و دستي كه با زيبايي عشق آشناست، دستي نيست كه به سلاح مرگبار متوسل شود. كافي است اندكي بينديشيد تا گفته‎هايم را درك كنيد.
حرف من اين است: «خنده را، عشق را،‌ زندگي را در جهان بگستران تا ارزش‎هاي مثبت، گل‎هاي بيشتري را در اين كره خاكي شكفته سازد! هر آنچه زيباست ستايش كن و هر آنچه غير انساني است، محكوم كن!»
اگر مي‎خواهي دنيا را به پديده‎اي كاملاً جديد همراه با آگاهي بشري نوين تبديل كني، بايد دنيا را از شّر سياستمداران و روحاني نمايان شيطان صفت دور نگه داري.
بايستي بشر را از دست اين ديوها آزاد كني. وظيفه ما اين است كه آگاهي، هشياري، عشق، تفاهم و شادي بيشتري را به مردم بياموزيم و جشن و سرور و شادي را در سراسر زمين اشاعه دهيم.
در يك جمله و خلاصه بگويم كه اگر بتوانيم بشريت را سعادتمند و خوشحال كنيم، جنگ جهاني سومي در كار نخواهد بود.
 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 11 بهمن 1391  11:40 AM
تشکرات از این پست
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

چقدرمی خندی هموطن ؟

هموطن-چقدر اهل خنده و شادي و حتي قهقهه هستيد؟ خط خنده در صورت شما عميق‌تر است يا خط اخم؟ متاسفانه خيلي از مردم ما گريه را براي مردها و خنده را براي خانم‌ها زشت و ناپسند قلمداد مي‌كنند و براساس ارزش‌هاي آنها اين موهبت الهي براي هر كدام از اين گروه‌ها مغاير با شان و متانت آنهاست. اين در حالي است كه در تمام اديان و از جمله دين اسلام همواره انسان‌ها به شادي و خنده توصيه شده‌اند و اثرات مثبت گريه و خنده بارها توسط پزشكان مورد تاكيد قرار گرفته‌ است.

خنده و سلامتي
روانشناسان معتقدند؛ خنده از ابتداي تولد داراي نقش ارتباطي و اجتماعي است. هنگامي‌كه نوزاد مي‌خندد، مادر سرشار از محبت مي‌شود و خدمات بي‌شائبه خود را نثار او مي‌كند، اين در حالي است كه اين خنده براي خود نوزاد بي‌مفهوم است. وقتي كودك بزرگ‌تر مي‌شود، كم‌كم رضايت خود را با خنده ابراز مي‌كند و اين خنده مانند پاداشي ارزشمند براي مادر تلقي شده و باعث مي‌شود مراقبت سخت و خسته‌كننده از كودك خود را ادامه دهد.
خنده در سنين بزرگسالي تظاهري از احساس رضايت و شادي در افراد است و باعث آزاد شدن تنش‌هاي نهفته دروني در انسان مي‌شود و تاثير آرامش‌بخش و تسكين‌دهنده دارد، به ‌همين دليل افرادي كه حس طنز قوي‌تري دارند، از شادماني و سلامت رواني بيشتري برخوردار هستند. عواطف و هيجانات در مغز انسان به‌وسيله نيمكره راست ادراك و ابراز مي‌شود و نيمكره چپ به منطق و استدلال مرتبط است. بررسي‌هاي علمي نشان مي‌دهد، محرك‌هاي خنده‌آور و طنزآميز توسط نيمكره راست مغز دريافت مي‌شوند و فعال شدن نيمكره راست به‌وسيله خنده طبيعي، انرژي رواني را به جريان انداخته، پرخاشگري را دفع مي‌كند و تقريبا ميزان فشار عصبي و يا استرس را (كه عامل بسياري از بيماري‌هاست) به صفر مي‌رساند. به‌عبارت ديگر خنده روي واسطه‌هاي عصبي و هورمون‌ها تاثير مثبت مي‌گذارد.
اين درحالي‌است كه افسردگي باعث ضعف دفاعي بدن مي‌شود به‌نحوي كه بدن انسان در برابر بيماري‌هاي عفوني و ويروسي ضعيف مي‌شود (به طور مثال دائم دچار سرماخوردگي مي‌شود). دستگاه دفاعي بدن افراد افسرده نمي‌تواند سلول‌هاي سرطاني را از بين ببرد و اين افراد به ميزان بيشتري در برابر خطر سرطان قرار خواهند داشت.
حتما شما هم شنيده‌ايد كه مي‌گويند «بخند تا دنيا به‌رويت بخندد». اين ضرب‌المثل مانند بسياري از ضرب‌المثل‌هاي ديگر راهي است به‌سوي زندگي بهتر انسان. به‌طور حتم يك انسان اخمو و عبوس در تمام مراحل زندگي خود با اقبال‌هاي كمتر نسبت به يك انسان شاد و سرزنده روبه‌رو خواهدبود. اگرچه لبخند ريز گوشه لب و روي باز كمك زيادي در برخوردهاي موفق اجتماعي خواهد داشت اما بد نيست بدانيد گاهي لازم است به جاي يك لبخند زيباي كوچك، قهقهه بزنيد و از ته دل بخنديد. خنده‌ها و قهقهه‌هاي چند دقيقه‌اي از ته‌دل، روزانه به اندازه ورزش قايقراني و پاروزني بر سلامت جسم و روح شما تاثير مي‌گذارند. با خنده فعاليت قلب و عروق بهتر مي‌شود، امواج مغزي تغيير شكل پيدا كرده و در نتيجه احساس درد در بيماران كاهش پيدا مي‌كند. «خنده بر هر درد بي‌درماني دواست» اگر ادعا كنيم اين جمله بدون اغراق درست است، شايد كمي مبالغه كرده‌باشيم اما تحقيقات حاكي از آن‌است كه نشاط و خنده، فعاليت سلول‌هاي كشنده را مي‌كاهد و با خنده واقعي، بدن در مقابل بيماري‌ها مقاوم‌تر مي‌شود.
يك روانشناس در اين مورد مي‌گويد: شوخي‌ها و خنده‌ها روش‌هاي صادقانه بيان عواطف انساني هستند. نگرش مثبت و منفي انسان‌ها مي‌تواند در لبخند زدن و نشاط هميشگي زندگي و سرزندگي آنان تاثير عميقي داشته‌باشد. هنگام خنديدن هورمون‌هاي شادي‌آور در بدن ترشح مي‌شود. اندورفين هورموني است كه وقتي ما شاد هستيم و مي‌خنديم در بدن ما ترشح مي‌شود و باعث آرامش و افزايش تحمل درد مي‌شود.
امروزه خنده درماني يكي از روش‌هاي موثر درماني ثبت شده‌است. بيماران افسرده و كساني‌كه ديد منفي در زندگي دارند با خنده‌درماني مي‌توانند روحيه قوي‌تر و پراميدي به زندگي پيداكنند.
پوشش عروق خوني بعد از ديدن يك فيلم خنده‌دار تا ميزان قابل توجهي منبسط مي‌شود و مقداري از مواد شيميايي كه براي بدن مفيد هستند، آزاد مي‌شوند. اين مواد التهاب و بسياري از واكنش‌هاي مضر را كاهش مي‌دهند. درحالي‌كه در هنگام انقباض پوشش عروقي مقداري از هورمون‌هاي استرس مانند كورتيزول آزاد مي‌شوند كه در درازمدت اثرات قلبي و عروقي مخربي براي بدن دارند.
تاكنون وقتي در حال خنده هستيد خود را در آينه ديده‌ايد؟ تمام صورت شما منبسط مي‌شود و همين امر باعث شده خنده را نوعي ورزش صورت بدانند. خنديدن نه‌تنها ورزش صورت است بلكه ديافراگم، ماهيچه‌هاي شكم و شش‌ها هم هنگام خنده فعال مي‌شوند. خنده هيجاني باعث مي‌شود، شش‌ها پر از هوا شوند و اكسيژن‌گيري بهتر انجام شود و ضربان قلب هم افزايش پيداكرده، خونرساني به بدن بهتر انجام شود.
باشگاه خنده
با وجود تمام محاسن ارزشمند خنده مي‌ببينيم كه هر اندازه دانشمندان با پيشرفت علم دريچه‌هاي تازه‌تري از تاثيرات مثبت خنده را روي جسم و روان انسان‌ها كشف مي‌كنند، مردم هر روز در اين زندگي ماشيني بيش از پيش با خنده بيگانه مي‌شوند و چهره‌‌هاي عبوس و گرفته بيشتر از قبل جاي خود را به خنده‌هاي واقعي مي‌دهند. دليل رنگ باختن خنده در زندگي‌هاي امروز شايد از بين رفتن انگيزه و احساس نياز مردم به آن باشد. شايد بسياري از مردم بگويند «خنده هم دلخوش مي‌خواهد» و يا معتقد باشند «بدون دليل كه نمي‌شود خنديد».
درست است خنده هم مانند ورزش كردن نياز به انگيزه دارد. به‌راستي چرا مردم ورزش مي‌كنند؟ انگيزه بيشتر مردم براي ورزش ناشي از دانش آنها به اثرات مثبت ورزش روي جسم و روح است. در واقع مردم احساس مي‌كنند كه براي حفظ سلامتي خود به ورزش كردن احتياج دارند و همين نياز و آگاهي، انگيزه آنها را قوي‌تر مي‌كند و آنها به باشگاه‌هاي ورزشي مي‌روند. شايد جالب باشد بدانيد در تمام دنيا باشگاه‌هايي تحت عنوان: «باشگاه‌هاي خنده» دائر شده است تا مردم بتوانند براي خنديدن به آنجا بروند.
ايده تاسيس باشگاه خنده نخستين بار توسط يك پزشك هندي به نام «مادان كارتاريا» مطرح شد. او اولين كسي بود كه نخستين باشگاه خنده را در سال 1995 در پاركي نزديك منزلش در بمبئي راه انداخت. مادان كارتاريا كار خود را با شركت 4 نفر آغاز كرد اما خيلي زود از اين باشگاه‌ها استقبال شد و در سرتاسر هند و سپس در تمام دنيا باشگاه‌هاي خنده يكي پس از ديگري دائر شدند. اگر شما هم جزو كساني هستيد كه مدت‌هاست با خنده قهر كرده‌اند، زودتر تصميم بگيريد و سعي كنيد به شكل ممكن خودتان را وادار به خنديدن بكنيد حتي اگر مجبور شديد مي‌توانيد سري به اين باشگاه‌ها بزنيد.

جلسه هئیت مدیره باشگاه خنده تهران با خانم مدوری کاتاریا در هندوستان

۱۹ دی ماه ۱۳۸۸ آقایان مجتبی غفوری و حمید اصغری نمایندگان هیئت مدیره با شگاه خنده تهران در شهر بمبی با سرکار خانم مدوری کاتاریا جلسه توجیهی و گزارشی از فعالیت باشگاه خنده تهران ارئه نمودند .

در این جلسه دو ساعته از طرف باشگاه خنده تهران "نشان خنده تهران" و یک گلیم از صنایع دستی تهران به خانواده کاتاریا اهدا شدهمچنین ضمن ارائه تصاویر از تمرینات و مراسم های مختلف باشگاه فعالیتهای باشگاه تهران توجیه شد .

خانم کاتاریا ضمن قدرادنی و تشکر از با شگاه خنده تهران ضمن اهدای هدایای متقابل از هئیت مدیره تشکر نمودند .

گزارش تصویری و تکمیلی در آینده نزدیک ارائه خواهد شد .

 

جشن سالگرد باشگاه خنده در فرهنگسرای سرو

در سالگرد تاسیس باشگاه خنده جشن بزرگی در فرهنگسرای سرو با حضور جمع بزرگی از علاقه مندان و اعضای باشگاه و مسئولین سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار شد .

سخنرانی واجرای متن طنز آمیز آقای مریخی در مورد فوائد خنده . سخنرانی آقای دوستعلی رئیس فرهنگسرای سرو . اهدای نشان و تقدیر و تشکر از آقایان روشن ضمیر .دوستعلی .سعید حمیدی نیا و سرکار خانم سیرانلو از دیگر برنامه های این مراسم پرشور بود .

اجرای موسیقی لایم لایت اثر چارلی چاپلین توسط آقای روزبه ضمن تمرینات خنده فضای پرشور و نشاط آوری ایجاد نموده بود . درپایان برنامه اجرای تمرینات باشگاه خنده توسط سر کارخانم فریبا غفوری " مدرس رسمی باشگاه خنده از کشور هندوستان " پایان بخش این برنامه بود .

درحاشیه این مراسم فروش کتاب و سی دی خنده به علاقه مندان این باشگاه نیز در غرفه عرصه محصولات فراهم شده بود .

گزارش تصویری و تکمیلی در آینده نزدیک ارائه خواهد شد .

۴۰ تمرین جدید

دستاورد سفر مان به کشور هندوستان و بازدید از باشگاه خنده هندوستان

تمرینات جدید :خنده وزنه برداری . خنده موتور چمن زنی .خنده نخ دندان .خنده پرواز .خنده جارلی .خنده یخ . خنده پیر و جوان و........دهها تمرین جدید در باشگاه خنده تهران را تجربه کنید .

تاسیس باشگاه خنده موریتانی با حضور رئیس جمهور موریتانی

باشگاه جهاني خنده 14در کشور موریتانی با حضور رئیس جمهور

موریتانی ، عالیجناب Anerood Jugnauth و همسرش خانم Sarojni

برگزار شد

اعضای شرکت کننده دراین مراسم ۳۰۰ نفر بوده اند .رئیس جمهور موریتانی در حاشیه این مراسم ضمن ادای سخنرانی از فوائد خنده و تاثیر آن در زندگی شهر و ندان کشورش صحبت نمود.

کنفرانس خنده در بنگلور

در ۲ ژوئن ۲۰۱۰ آقای مادان کاتاریا قصد دارند در حاشیه برنامه های فناوری اطلاعات برای ۸۰۰۰ نفر برنامه باشگاه خنده را اجرا خواهند نمود .

 

 

 

آیا رکورد خنده امسال در استرالیا شکسته خواهد شد ؟

حضور پرشکوه مردم کپنهاگ در کشوردانمارک در روز جهانی خنده در سال ۲۰۰۰با حضور ۶۰۰۰ نفر تاکنون رکوردار خنده جمعی در دنیاست .پیش بینی می شود امسال رکورد خنده جمعی در سالگرد روز جهانی خنده در استرالیا با حضور ۱۰ هزار نفر شکسته شود و رکوردی جدید در کتاب گینس ثبت شود.

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

پنج شنبه 3 اسفند 1391  8:26 AM
تشکرات از این پست
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:خنده درمانی

چطوری بخندیم چه شکلی بخندیم آموزش طرز خندیدن

“تبسم” از ماده (ب س م) و در لغت برای آن چند معنا ذکر کردهاند: برخی آن را اولِ ضحک که همراه با صدا نباشد معنا کردهاند. [۱] برخی آن را حالتی پایینتر از خنده معنا کردهاند.[۲] و برخی در معنای آن گفته اند گشوده شدن لب ها برای شادمانی و نمایان شدن دندان ها بدون ایجاد صدا[۳] که معادل فارسی آن “لبخند” است.[۴]

 

تبسم در قرآن

در اصطلاح قرآنی و روائی تبسم برای خند? بدون صدا به کار میرود و از آن به مفهومی در مقابل قهقهه به معنای بسیار خندیدن یاد میکنند.[۵] ماده تبسم در قرآن یک بار آمده است، آنجا که سلیمان از سخن مورچه تبسّمى کرد و خندید:

«فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی‏ أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى‏ والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنی‏ بِرَحْمَتِکَ فی‏ عِبادِکَ الصَّالِحینَ »[۶]

«سلیمان از سخن او تبسّمى کرد و خندید و گفت: پروردگارا! شکر نعمتهایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحى که موجب رضاى توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن!»

و معنای مقابل آن (قهقهه) اصلا در قرآن به کار نرفته است. ماده ضحک که معنای عام تبسم است در قرآن ده مرتبه استفاده شده است.

چنانچه گفتیم در آیه ۱۹ سوره نمل “تبسم” به کار رفته است که در آنجا همراه با ماده ضحک است که معنای متفاوتی با تبسم دارد از این لحاظ مفسران برای این ترکیب علتی جستجو کردهاند.

دلیلی که برای این ترکیب در تفاسیر ذکر شده این است که منظور، گذشتن از حد تبسم و نزدیک شدن به خنده است، این دلیل را جوامع الجامع[۷]، الکشاف[۸] و المیزان[۹] آوردهاند.
عالمان اخلاق خنده را در حالی که از حد بگذرد بد می دانند و اگر عادت کسی شود نیکو نیست اما اگر اتفاقی از کسی خنده با صدا رخ دهد کسی بد نمی داند چون این خنده در اختیار او نبوده و انسان به سبب اعمال خارج از اختیار مورد باز خواست قرار نمی گیرد

تبسم در روایات

در روایات که گسترده تر از آیات قرآن به مسائل ریز پرداخته اند میتوان چندین نوع روایت در باب تبسم یافت، از جمله روایاتی که نحوه خندیدن مؤمن را تبسم می دانند، مانند روایتی از امام صادق که میفرمایند:

«ضَحِکُ الْمُؤْمِنِ تَبَسُّم »[۱۰]

«خنده مؤمن تبسّم است.‏»

و همچنین روایات دیگری وجود دارد که تبسم به روی برادر را نیکو و مستحب می دانند؛ این روایات به قدری است که در این باره در کتاب شریف کافی بابی گشوده شده است.در مقابل این روایات گروهی از احادیث وجود دارد که نقطه مقابل تبسم یعنی قهقهه را تقبیح کردهاند مانند روایت معروفی از امام صادق که میفرمایند:

«الْقَهْقَهَةُ مِنَ الشَّیْطَانِ »[۱۱]

«قهقهه زدن از شیطان است.»

از این رو این رفتار در مورد پیامبران بیشتر باید صدق کند و قهقهه زدن از پیامبران قطعا قبیح تر است؛ پس ظاهر روایاتی که حکایت میکند پیامبر اسلام چنان خندیدند که دندانهای پسین ایشان نمایان شد اشتباه است و این روایات تنها می خواهند مبالغه در خنده پیامبر را اشاره کنند.[۱۲]

تبسم در علم اخلاق

در علم اخلاق نیز به پیروی از قرآن و روایات انسان را از بسیار خندیدن و بسیار شوخی کردن بر حذر داشتهاند و در مقابل آن تبسم را نیکو شمرده و مدح کردهاند. از میان عالمان اخلاق میتوان به عالم ربانی علامه ملا احمد نراقی اشاره کرد که در کتاب خود درباره شوخی خنده و تبسم می آورد: خنده مذموم، قهقهه است که با صدا باشد اما تبسم که کسی صدائی از او نشنود مذموم نیست بلکه محمود است و تبسم نمودن پیغمبر معروف و مشهور است.[۱۳]

عالمان اخلاق خنده را در حالی که از حد بگذرد بد می دانند و اگر عادت کسی شود نیکو نیست اما اگر اتفاقی از کسی خنده با صدا رخ دهد کسی بد نمی داند چون این خنده در اختیار او نبوده و انسان به سبب اعمال خارج از اختیار مورد باز خواست قرار نمی گیرد.
نویسنده : روح‌الله رضائی
تنظیم از گروه دین و اندیشه تبیان
پی نوشت ها:
[۱] طریحى، فخر الدین؛ مجمع البحرین،‏‏ کتابفروشى مرتضوى،‏ تهران،‏ ۱۳۷۵ ش، چاپ: سوم، ج‏۶، ص ۱۷

[۲] ابن منظور، محمد بن مکرم‏؛ لسان العرب‏، دار صادر، بیروت‏، ۱۴۱۴ ق‏، چاپ: سوم، ج‏۱۲، ص ۵۰

[۳] فراهیدى، خلیل بن احمد؛ کتاب العین‏، انتشارات هجرت‏، قم‏، ۱۴۱۰ ق،‏ چاپ: دوم، ج‏۷، ص ۲۷۷

[۴] مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدى عربى- فارسى‏، بی تا، بی جا، ص ۲۰۵

[۵] همان، ص ۷۱۰

[۶] النمل/۱۹

[۷] مترجمان‏، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى‏، مشهد، ۱۳۷۷ ش‏، چاپ: دوم، ج‏۴، ص ۴۵۶

[۸] زمخشرى، محمود؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل‏، دار الکتاب العربی‏، بیروت‏، ۱۴۰۷ ق‏، چاپ: سوم‏، ج‏۳، ص ۳۵۶

[۹] طباطبائی، علامه محمد حسین، ترجمه: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان‏، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‏ی مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم‏، سال: ۱۳۷۴ ش‏، چاپ: پنجم‏، ج‏۱۵، ص ۵۰۲

[۱۰] محدث عاملى‏، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، آل البیت‏، قم‏، ۱۴۰۹ ق‏، چاپ: اول‏، ج‏۱۲، ص ۱۱۵

[۱۱] همان

[۱۲] زمخشرى، محمود؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل‏، دار الکتاب العربی‏، بیروت‏، ۱۴۰۷ ق‏، چاپ: سوم‏،، ج‏۳، ص: ۳۵۶

[۱۳] ملا احمد نراقی، معراج السعادة، CD المکتبه الشامله، جزء ۴۲، ص

منبع : داوود آنلاین . کام


مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

دوشنبه 13 خرداد 1392  9:32 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها