جوراب بیچاره
هر جا که می رفتم
جوراب پایم بود
مثل رفیقی خوب
با کفش هایم بود
یک روز از جوراب
انگشت من در رفت
از بس که با جوراب
انگشت من ور رفت
جوراب بی چاره
وقتی که شد سوراخ
از توی کفش انگار
آمد صدای ... آخ!