مريم (ع ) سمبل زن در قرآن
فسلفه ها و مكتبهاى مادى نمى توانند پيرامون ارزشها و ضد ارزشهاى زن بحث و گفتگو كنند. همچنانكه نمى توانند در مورد ارزشهاى مرد هم سخن بگويد و اگر بگويند، يا تناقض است و يا نيرنگى ، فريبى و شعارى بيش نيست .
متفكرين مادى ، در شرق و غرب ، سالهاى متمادى است كه انسان را از شرافت و كمال انسانى منخلع ساخته و او را تا حد بهائم و حيوانات تنزل داده و بدتر از آن تا حد ماشين سقوط داده اند.
هنگامى كه روح و نفس انسانى و اصالت آن از سوى ماديون انكار گشته و هدف و غايتى براى آفرينش قائل نشده اند، طبيعى است كه انسانيت و شرافت و كرامت انسانى چيزى تخيلى شمرده شود و در نتيجه ، ارزش ها و ضدارزشها، اخلاق و فضيلت ، هيچ و پوچ تلقى گردد و بالاخره حيات و زندگى انسانى ، نيز مانند حيات و زندگى ساير حيوانات تلقى گردد و هر زشتى و خيانتى در جهان نيز منطقى جلوه نمايد، همانند حيات و زندگى وحوش در جنگل !
گرچه در اعلاميه حقوق بشر مطالب ارزنده اى در مورد انسان و از جمله درباره زن ، درج شده است ولى چنانچه نخست پيرامون تفسير انسان و انسانيت تجديد نظر نكنند، مى گوئيم اين اعلاميه نيز شعار است و تناقض .
زيرا چنانچه نفس و روح ، اصالت نداشته باشند و محرك اصلى در همه امور اقتصاد يا غريزه جنسى شمرده و نيك و بد را مفاهيمى نسبى يا اعتبارى بدانند چگونه مى توان از حيثيت و شرافت انسانى ، از آزادى و حقوق بشر، پاكى و امانت ، اخلاق و بالاخره از ارزشها دم زد؟
متاءسفانه متفكرين مادى حاكم بر فرهنگ غرب ، هرگاه از حقوق ، اخلاق ، آزادى و...دم مى زنند، جز دام و نيرنگ و اخلاق انتفاعى نمى تواند باشد (و همچنانكه در بخشهاى گذشته نيز خاطرنشان ساختيم ) با اينگونه نيرنگها، توانسته اند زن را به بردگى و اسارت جديدى بكشانند و وى را وسيله اى براى نيل به منافع گوناگون خود قرار دهند.
شخصيت زن از ديدگاه قرآن
هادى دوست محمدى