تاریخ دوبله درایران
دوبله ایرانی؛ خلاقیت در لحن و صدا
هنر دوبله در ایران قدمتی بیش از نیم قرن دارد. خوشبختانه با اعتماد به نفس مثال زدنی! می توانیم بگوییم که دوبلورهای ایران جزء بهترین مجموعه دوبلور های جهان هستند. با صداهایی ماندگار و دوبله هایی بی نظیر ...
رد پای هنر دوبلاژ ایران را می توان از ابتدای دهه 1310 دنبال كرد. آغاز این امر به سال 1309 و ورود نخستین فیلم ناطق به ایران برمی گردد. در این سال با افتتاح سینما پالاس در ایران، این پدیده جدید پس از این كه 3 سال از ناطق شدن سینما در ایران می گذشت وارد ایران شد و در همه نقاط دنیا با استقبال زیاد علاقه مندان روبه رو گردید.
در این زمان سالن های سینما برای فهم موضوع فیلم ها از وجود یك نفر مترجم استفاده می كردند كه هنگام نمایش، قصه فیلم را با صدای بلند برای تماشاگران تعریف می كرد. مدتی بعد ترجمه میان فیلم ها متداول شد. به این صورت كه پس از چند دقیقه ای كه از نمایش فیلم می گذشت نوشته ای روی پرده ظاهر می شد و خلاصه آنچه كه گذشته بود در چند جمله به زبان فارسی پدیدار می شد البته این مطالب را اكثر تماشاگران نمی توانستند بخوانند به این ترتیب حضور فردی با سواد جهت خواندن این متون در سالن سینما ضروری شد.
اما مردم این روش ابتدایی را نمی پسندیدند شیوه زیرنویس هم مقرون به صرفه نبود. ضمنا اختصار جملات نمی توانست عطش تماشاگران را سیراب كند نخستین نمونه های نمایش فیلم با گفتار فارسی مربوط به پیش از شهریور 1320 می شود. كه سینماهای تهران فیلم خبری مربوط به افتتاح راه آهن ایران را با این شیوه نمایش دادند. همچنین در دوران جنگ جهانی دوم تعداد زیادی از فیلم های خبری متفقین با گفتار فارسی در سینماهای كشور نمایش داده شد از اوایل دهه 1320 تعدادی از جوانان علاقه مند، به فكر دوبله فیلم افتادند و نخستین شخصی كه در این زمینه پیشگام شد، اسماعیل كوشان بود كه سال 1325 یك فیلم فرانسوی به نام یومیه راندوو ساخته هانری دوكوان را در استانبول تركیه، به فارسی دوبله كرد و نام آن را برای پخش در تهران به دختر فراری تغییر داد.
علت انتخاب تركیه این بود كه در آن كشور چند سالی بود كه تكنیك دوبلاژ رایج شده بود و برخلاف ایران دارای استودیوهای مجهز دوبلاژ بود. دوبله این فیلم حدود یك سال طول كشید و تعدادی از دانشجویان ایرانی و یونانی های مقیم استانبول در آن گویندگی كردند مدتی بعد كوشان چند فیلم را در قاهره دوبله كرد و به ایران فرستاد سپس سال 1325 با وارد كردن تجهیزات فنی صدابرداری، استودیویی به نام میترا در تهران تاسیس و به كمك پرویز خطیبی نمایشنامه نویس مشهور آن زمان تا سال 1330 حدود 10 فیلم را در آن استودیو دوبله كرد.
مقارن با این تلاش ها در تهران، عده ای از جوانان دوستدار سینما نیز اقدام به تاسیس استودیوی دوبلاژ فیلم كردند كه نخستین گام آنها منجر به راه اندازی استودیو ایران نو فیلم در تیرماه 1322 شد. بنیانگذاران اولیه این استودیو منصور مبینی و جلال مغازه ای بودند تلاش های آنها در سال 1327 به بار نشست.
در این مدت با اضافه شدن میرسپاسی، حسین دهلوی، محمد علی، بهاءالدین شریعتمداری، مجتبی بدیعی، فاضل سرجویی، احمد شیرازی، امیر قاسم خانی و عطاءالله زاهد و ساخت دستگاه های فنی، این افراد موفق شدند فیلمی به نام مرا ببخش محصول سینمای فرانسه را به عنوان نخستین محصول خود اكران كنند. در سال 1328 عطاءالله زاهد به همراه برادران ضیاءالواعظین، شیرازی، خانی، مغازه ای و سعید غیاثی، استودیو آریافیلم را تاسیس و فیلم آهنگ شهرزاد را دوبله كردند كه نسبت به كارهای پیشین به مراتب حرفه ای تر و قابل قبول تر بود.
مقارن با این تلاش ها در تهران، عده ای از جوانان دوستدار سینما نیز اقدام به تاسیس استودیوی دوبلاژ فیلم كردند كه نخستین گام آنها منجر به راه اندازی استودیو ایران نو فیلم در تیرماه 1322 شد. بنیانگذاران اولیه این استودیو منصور مبینی و جلال مغازه ای بودند تلاش های آنها در سال 1327 به بار نشست.
به این ترتیب با حرفه ای شدن تدریجی تكنیك دوبلاژ فیلم در ایران و استقبال فراوان مردم از اوایل دهه 1330 استودیوهای دوبلاژ یكی پس از دیگری در تهران گسترش یافتند و با بهره گیری از بازیگران سینما رادیو و تئاتر اقدام به دوبله فیلم های خارجی كردند در آن سال ها دوبله فیلم در ایتالیا بسیار پیشرفته بود به همین سبب شخصی به نام آلكس آقابابیان سال 1331 به رم رفت و در آنجا تشكیلات دوبلاژ را به نام داریوش فیلم راه اندازی كرد و به كمك دانشجویان ایرانی مقیم رم، فیلمی به نام فریدون بینوا را دوبله و روانه سینماهای تهران كرد.
این فیلم به دلیل تغییر اساسی شخصیت ها از ایتالیایی به ایرانی با استقبال فوق العاده سینماروها روبه رو شد. با رونق گرفتن كار دوبلاژ فیلم در رم تعدادی از دوبلورهای ایران به آن سامان مهاجرت كردند و این امر باعث بالاتر رفتن كیفیت دوبله فارسی در رم شد. پس از طی دورانی نسبتا طولانی از اوایل دهه 1340 دوبلاژ فارسی در ایتالیا متوقف شد این اتفاق مقارن با تشكیل سندیكای گویندگان فیلم در تهران و آغاز دوران طلایی دوبلاژ در ایران بود پیشرفت دوبله در ایران با توجه به حساسیت و دقت فراوان دوبلورهای وقت شرایطی را پیش آورد كه دوبله ایران به واسطه كیفیت خوب و استقبال مخاطبان به دوبله ای شاخص و تاثیرگذار در دنیا تبدیل شود.
تاثیر دوبله بر محتوا و مخاطب
امروزه ، دوبله خود با اینكه واسطه دوم انتقال محتوای اصلی است با اجرایی خلاقانه میتواند نقشی فراتر از آنچه به ظاهر روی كاغذ دارد، به عهده بگیرد بنابراین همان طور كه ترجمه یك شعر یا داستان، نقطههای عزیمت و موفقیت خودش را در خلاقیت مترجم در كشف برابرنهادهای مختلف فرهنگی و ادبی بین دو متن از یكسو و در عین حال وفاداری به متن اصلی معرفی میكند، دوبله نیز در چنین موقعیت حساس و خطیری قرار دارد.
یك دوبله موفق باید به مسائلی چون لحنسازی، لحنگردانی و بداههپردازی همانقدر دقت كند كه یك مترجم در معنای واقعی كلمه به گزارش فارسی كلمات مبدا در خلاقانهترین و متناسبترین وجهشان توجه میكند. از طرفی، یك دوبله بیتوجه به آنچه آن را به یك كنش خلاقانه تبدیل میكند، با ارائه صرف گزارشی فارسی از متنی دیگر به عنوان ترجمه تحتاللفظی یا فرهنگ لغتی، تفاوت ماهوی چندانی ندارد.
با این اوصاف، دوبله به عنوان ضلع سوم مثلث انتقالِ دادههای اصلی و در عین حال به عنوان كاتالیزور نهایی این انتقال، مهمترین ركن در جریان آمادهسازی یك برنامه تلویزیونی غیرفارسی است حتی اهمیت دوبله گاه چنان است كه كارگردانان و سرپرستان دوبلاژ با توجه به نوع گریم متفاوت یك بازیگر یا قرارگرفتن او در شرایطی متفاوت با نقشهای قبلیاش، صدای خود بازیگر را به كناری مینهند و از صدای دوبلوری متناسب با شرایط جدید آن بازیگر استفاده میكنند.
باید بپذیریم مناسبات حاكم بر دوبله امروز با شرایطی كه بر گذشته دوبله ایران به عنوان دوران طلایی آن حاكم بود، فرق دارد. در آن روزگار، سرپرستان و مدیران دوبلاژ در نقشگزینی صداپیشگان به مولفههایی دقت داشتند كه امروزه با تعاریف جدید در علم سینما و تلویزیون از یك سو و با پیشرفتهای علم دوبله از سوی دیگر، چندان همخوانی و تجانس ندارد.
مدیران دوبله طرحهای تلویزیونی باید توجه داشته باشند تصورهای سنتی در دوبله هرچند سالها پیش از این بسیار راهگشا بوده و دوبله ایران را به عنوان یكی از بهترین دوبلههای جهان مطرح كردهاند اما امروزه كاراییهای معمول و مرسوم خود را از دست دادهاند، به عبارت دیگر بدیهی است آلن دلونی دیگر، خسرو خسروشاهی دیگری میطلبد.