0

شعر «هنوز حرف دلش را نگفته مى‏دانى»

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

شعر «هنوز حرف دلش را نگفته مى‏دانى»

محمدعلى کعبى
پرنده‏اى که تن از تنگنا در آورده است
شکسته بالش و موجى شناور آورده است
به جز تو کیست به پروازشان برانگیزد؟
کبوتران دلش را که پرپر آورده است
هنوز حرف دلش را نگفته مى‏دانى


غمى از آنچه بگوید فراتر آورده است
کسى که خفته در این نقطه خوب مى‏بینم
خضوع سبز جهان را به بستر آورده است
مسیر رویش جنگل به سمت خورشید است
چه دست‏هاى فقیرى به محضر آورده است!
زمان دوباره از اینجا شروع خواهد شد
جهان به دست خودش رو به آخر آورده است
نمى‏پرد مگر از روى دست‏هاى شما
پرنده‏اى که تن از تنگنا در آورده است

یک شنبه 24 دی 1391  5:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها