0

برکات زیارت و تربت کربلا

 
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

برکات زیارت و تربت کربلا

مشخصات و تاریخچه مرقد امام حسین

           

اگر چه قبر حقيقى سيدالشهدا (ع) در دلها و قلبهاست كه بناى آن از دوران كودكى در سرزمين دل شيعيان و عاشقانش گذارده شد؛ اما مرقد شريف آن حضرت همواره از آثار و بركات متعددى برخوردار بوده است . 

ضريح مقدس و حرم مطهر امام حسين (ع) يادگارى از جان نثارى و فداكارى او و يارانش در راه خدا مى‏باشد. مرقدى كه جاى عترت آدميان براى ابد و دوام خواهد بود، و سزاوار است كه اين بارگاه شريف و غم‏انگيز و شور آفرين، همواره زيارتگاه مردم جهان شده و انسانها ، فداكارى و عشق و صفا را از خفتگان اين مرقدهاى شريف ، سرمشق گيرند.

 

حرم حسين كعبه دلهاست . و اين كعبه طوافگاه زائران و قبله اميدواران و دارالشفاى دردمندان و پناهگاه توبه كنندگان و گنهكاران است.

آرى، عاشقان كويش و دلباختگان رويش ، پروانه‏وار خود را در اطراف ضريح مطهرش گردانيده و به آتش عشق و محبت او، پر و بال خويش را مى‏سوزانند و اشك شوق و اشتياق بر چهره و رخسار مى‏افشانند، و بر مظلومى و مصيبتهاى او و خاندانش ناله سر مى‏دهند براستى «اين چه شمعى است كه جانها همه پروانه اوست».

 

برگرد حريم تو ، كه دست طلب ماست‏

چون دامن شمعى است، كه پروانه بگيرد

فضل و شرافت كربلا و مرقد مطهر سيدالشهدا (ع) چنان است كه امام صادق (ع) فرمود: «قبر ابى عبدالله الحسين (ع) از آن روزى كه در آنجا دفن شد، باغى از باغهاى بهشتى است» (1).

با ذكر اين مختصر ، شايسته است جهت آگاهى و آشنايى با چگونگى حرم و مرقد شريف امام حسين (ع) و تحولات عمارت شريف ، مطالبى به طور اجمال ذكر گردد.

محل دفن آن حضرت كه همان گودال قتلگاه است ، اكنون داراى سقفى است كه روى آن صندوق مبارك نهاده شده و روى صندوق ، ضريح در ميان روضه منوره ، و روضه نيز در بين مسجد (مسجد بالا سر و مسجد پشت سر) و در طرف پايين پا در زاويه روضه قبور شهدا مى‏باشد اين مجموعه هم اكنون حرم امام حسين (ع) را تشكيل مى‏دهد، و حرم نيز ميان رواق و رواق در وسط صحن و صحن محور آبادانى زمين كربلا بوده و مى‏باشد.

 

ضريح مقدس در وسط واقع است و از نقره خالص ساخته شده كه در پيش روى آن با طلا و به خط نسخ نوشته شده: «ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»، و در بالاى سر، «آيه نور» نوشته شده است .

 

صحن مطهر حسين (ع) داراى هفت باب است كه عبارتنداز:

1- باب قبله كه ساعتى بر فراز آن نصب است ،

2- باب قاضى الحاجات

3- باب زينبيه كه در حدود تل زينبيه قرار دارد

4- باب سلطانى

5- باب بازار بزازها

6- باب سدره كه در شمال صحن بوده و به بازار و اطراف راه دارد

7- باب صافى كه به درب بين الحرمين نيز معروف است.

 

تاریخچه :

از اخبار چنين بر مى‏آيد كه بارگاه حسينى هفت مرتبه - به غير از عمارت موجود - بنا نهاده شده است .

عمارت اول: بارگاه سيدالشهدا (ع) پس از ساختن قبر شريف آن حضرت براى اولين بار در دوران بنى اميه بنا گرديد ، اخبار و روايات بسيارى آمده كه در زمان بنى اميه سقفى بر روى مزار امام و مسجدى (ظاهراً توسط بنى اسد) نزديك آن ساخته شد و تا زمان هارون الرشيد (سال 193 ) همچنان باقى بود.

عمارت دوم : بعد از تخريب مرقد شريف ، توسط هارون ، در زمان مأمون خليفه عباسى، عمارت دوم بنا شد، و تا سال 232 باقى بود .

اما از آن سال تا سال 247 متوكل چهار بار امر به خرابى و انهدام قبر كرد، و اوقاف حاير مبارك را برد و ذخاير آن را تاراج كرد.

عمارت سوم : سومين بار مرقد مطهر امام به دست «منتصر» تجديد بنا شد، و تا سال 273 باقى بود.

عمارت چهارم : تجديد بناى مرقد امام براى چهارمين بار به دست محمد بن زيد بن حسن بن محمد بن اسماعيل بن زيد بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب ، ملقب به «داعى صغير» پادشاه طبرستان انجام گرفت.

عمارت پنجم : بناى عضد الدوله ديلمى بود، كه در سال 369 بنا شد، و در زمان او بود كه رواقى به دست عمران بن شاهين معروف به «رواق عمران» در حاير حسين ساخته شد.

عمارت ششم : ششمين بار بارگاه حسين به دست حسن بن مفضل بن سهلان ابومحمد رامهرمزى ، وزير سلطان الدوله ديلمى نوسازى شد.

عمارت هفتم : عمارت موجود است كه در سال 767 بعد از سرنگونى دولت آل بويه به سال 310 به دستور سلطان اويس ايلخانى ساخته شد، و در سال 786 فرزندش احمد بن اويس در تكميل آن كوشيد و تاريخ آن در بالاى محراب و نزديك سر شريف آن حضرت نگاشته شده است . (2)

 

پی نوشتها :

1- سيرهء امامان (ترجمهء اعيان الشيعه ), علامه سيد محسن امين , ص 220ـ و زندگانى چهارده معصوم ,
عمادزاده , ج 2 ص 137
2- وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 323

 

 

 

شنبه 23 دی 1391  10:08 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

ثواب زائر قبر حسين عليه السلام

ثواب زائر قبر حسين عليه السلام:
روايت شده است كه حضرت خاتم الانبياء (ص ) در خانه عايشه بود، حسين عليه السلام آمد، عايشه خواست مانع شود، رسول خدا(ص ) جريان آتيه حسين عليه السلام و مقامات او و زائرش را ذكر مى فرمايد: كه حسين عليه السلام در زمين كربلا كشته و مدفون مى گردد، هركس او را زيارت كند ثواب يك حجّ و يك عمره من به او داده مى شود، عايشه تعجّب كرد و گفت : ثواب حجّ و عمره شما!
فرمود: بلى ثواب دو حجّ و دو عمره من .
باز عايشه تعجّب كرد! و رسول خدا(ص ) فرمود ثواب سه حجّ و سه عمره من .
همينطور زياد فرمود، كه در روايت چنين است ثواب نود حجّ و نود عمره رسول خدا (ص ) براى زائر قبر حسين عليه السلام است .
البته از اين حجّ و عمره تا نود با اعتبار حال و معرفت و محبّت زائر قبر حسين عليه السلام است ، با چه علاقه اى رو به قبر حسين عليه السلام رفته است .
و نيز فرمودند چنين ثوابهاى عظيمى كه براى زيارت كننده قبر حسين عليه السلام است موجب دلشادى من گرديد. (1)

 

جوار امام حسين عليه السلام بهتر از بهشت
اگر كسى از گناهان مى ترسد و نمى داند كه آيا توبه اش پذيرفته شده است يا خير؟ رسول خدا (ص ) وعده فرموده است كه زوّار قبر حسين عليه السلام و عزادارانش را تنها نگذارد، در وحشتها و ظلمتها از آنان فرياد رسى بفرمايد.
در صحراى محشر كه هر كس سر گرم خودش مى باشد عدّه اى در جوار امام حسين عليه السلام زير سايه عرش رحمتند، به قدرى از مجالست با امام حسين عليه السلام مأ نوسند و لذّت ميبرند كه وقتى حوريان از بهشت برايشان پيغام مى فرستند كه ما منتظر شمائيم ، چرا نمى آئيد پاسخ مى دهند ما لذّت مجلس امام حسين عليه السلام را به مصاحبت با شما ترجيح ميدهيم .
راستى كه جاى اميدوارى است بقول شيخ شوشترى اگر مقام ما به حدّى نرسيده باشد كه در اوّل محشر نزد امام حسين (ع ) زير سايه عرش باشيم اميدواريم كه در چاله و ظلمتكده جهنّم هم نباشيم پيغمبر ما نجات دهد.

 

 

زیارت کربلا معادل ثواب احیای هزار شب قدر

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: كه هر كس يك روز در خدمت حضرت سيّد الشّهداء عليه السلام به سر برد ( يعنى در تربت كربلا، جايى كه خون ابا عبداللّه الحسين عليه السلام و ياران و فرزندانش ظلما ريخته شد) در نامه اعمال او ثواب احياء هزار شب قدر نوشته مى شود.(2)

 

مباهات خدا بر زائر كربلا
از ذريح محاربى منقول است كه گفت : به حضرت امام جعفر صادق (ع ) شكايت كردم آنچه به من مى رسد از قوم و فرزندان من هر گاه به ايشان نقل مى كنيم ثواب زيارت قبر حضرت امام حسين (ع ) را تكذيب من مى كنند و مى گويند:
تو دروغ مى بندى بر امام جعفر (ع ) حضرت فرمود: اى ذريح ! بگذار مردم را كه به هر جا كه خواهند بروند.
والله ، كه حق تعالى مباهات مى كند به زايران حضرت امام حسين (ع ) و آنها كه از راه هاى دور به زيارت آن حضرت مى روند، با ملائكه مقرّبين و حاملان عرش خود حتّى آنكه مى فرمايد به ايشان كه : آيا نمى بينيد زيارت كنندگان قبر حسين بن على (ع ) را كه آمده اند با نهايت شوق به سوى آن حضرت و به سوى فاطمه زهرا(س ).
به عزّت و جلال و عظمت خود سوگند مى خورم كه : واجب گردانم براى ايشان كرامت خود را كه ايشان را گرامى دارم و داخل گردانم ايشان را در بهشتى كه مهيّاكرده ام براى دوستان خود پيغمبران و رسولان خود.
اى ملائكه من ! اينها زيارت كنندگان حسين اند كه محبوب محمّد (ص ) است كه او پيغمبر و حبيب من است
و هر كه مرا دوست مى دارد حبيب مرا دوست مى دارد و هر كه حبيب مرادوست مى دارد محبوب او را دوست مى دارد.
و هر كه حبيب مرا يا محبوب او را دشمن مى دارد بر من لازم است كه او را به بدترين عذاب هاى خود عذاب كنم و به آتش خود او را بسوزانم . و جهنّم را جايگاه او گردانم و او را عذاب كنم كه هيچ يك از عالميان را عذاب نكرده باشم .(3)
 

همراهی زائر امام توسط ملائکه

از حضرت امام جعفر صادق (ع ) منقول است كه : چون شخصى از خانه خود بيرون آيد به عزم زيارت حضرت امام حسين (ع ) به سوى كربلا مشايعت كنند او را از هفتصد ملك از بالاى سر او و زير پاى او از جانب راست و چپ و پيش رو و پشت سر او تا او را به اهلش برسانند. پس چون زيارت كند آن حضرت را ندا كند او را منادى كه : (گناهانت آمرزيده شد پس ‍ از سر گير عمل را).
پس با او برمى گردند آن ملائكه تا داخل خانه خود شود. پس به او مى گويند كه : (تو را به خدا سپرديم ).
پس پيوسته به زيارت او مى آيند تا روز مردن او وبعد از مرگ او، هر روز. و زيارت مى كنند حضرت امام حسين (ع ) را و ثوابش از آن مرد است .(4)

 

فضيلت زيارت كربلا
عبداللّه ابن حماد نقل مى كند: روزى امام صادق (ع ) به من فرمود:
اى حماد نزد شما فضيلتى هست كه مثل آن به احدى داده نشده است . و گمان ندارم آن چنان كه بايد آن را بشناسيد و بر او محافظت نمائيد! و قيام به حقّ آن كنيد. و از براى آن فضيلت اهلى هست كه ايشان را براى آن كار نام برده اند، و به ايشان توفيق عطاء كرده اند، و اين رحمتى است كه خداوند تعالى به ايشان بخشيده است .
پرسيدم : آن فضيلت كه نام برديد و وصف نموديد كدام است ؟
فرمود: زيارت جدّم حضرت امام حسين (ع ) است . زيرا كه او غريب است و در زمين غريب مدفون شده است .
هر كه به زيارت او مى رود، بر او برمى گريد. و هر كه به زيارت او نمى رود، بر مصيبت او اندوهناك مى باشد و دلش مى سوزد. هر كه او را به ياد مى آورد ترحّم مى كند.
و هر كه نظر كند به سوى قبر پسرش در پائين پاى او، در بيابانى كه خويشى و دوستى نزد او نيست و حق او را غصب كردند، و جمع شدند جمعى از كافران و مرتدّان از دين ، و ياورى يكديگر كردند تا او را كشتند، در بيابانى دفن نكرده انداختند، و منع كردند از او آب فراتى كه سگان مى خوردند، و ضايع كردند حق رسول خدا (ص ) را، و وصيّتى كه در حقّ او و اهل بيتش ‍ كرده بود.
پس او مدفون گرديد، جفا يافته در ميان قبرهاى خويشان و شيعيان خود. هر كه نزد او مى رود، وحشت مى يابد از تنهائى او، و دورى از جدّ بزرگوارش . و در منزلى افتاده است كه نمى رود نزد او مگر كسى كه خدا دلش را به ايمان امتحان كرده است ، و حقّ ما را به او شناسانده باشد.
پس گفتم : فداى تو شوم من مى رفتم به زيارت آن حضرت ، تا آنكه مبتلا شدم به خدمت خليفه و حفظ اموال او و من نزد ايشان مشهور شده ام . لهذا در اين ولا از براى تقيّه ترك كرده ام و من مى دانم كه زيارت آن حضرت ثواب بسيارى دارد.
فرمود كه : (مى دانى كه كسى كه به زيارت آن حضرت ميرود چه فضيلت دارد و او را نزد ما چه نيكى ها است ؟!).
گفتم : نه .
فرمود كه : (امّا فضيلت زيارت كننده او: پس مباهات مى كنند به او ملايكه آسمان ها و امّا آنچه نزد مابراى او هست پس ترحّم مى كنيم براى او هر صبح و شام ).
وبه تحقيق كه خبر داد مرا پدرم كه : روضه آن حضرت از روزى كه مدفون شده است هرگزخالى نبوده است از كسى كه صلوات فرستد بر او از ملائكه يا جنيّان يا آدميان يا وحشيان صحرا. و هيچ چيز نيست مگر آرزوى حال زيارت كننده آن حضرت مى كند و خود را از براى بركت بر او مى مالد و به نظر كردن به سوى او اميد خبر مى دارد براى آنكه بركت يافته است به نظر كردن به سوى قبر آن حضرت .
بعداز آن فرمودكه :
(شنيده ام كه قومى از نواحى كوفه و غير ايشان مى روند نزد قبر آن حضرت و زنان مى روند و ندبه و نوحه مى كنند در نيمه ماه شعبان پس بعضى قرآن مى خوانند و بعضى قصّه هاى جانسوز آن حضرت را ذكر مى كنند و بعضى مرثيه مى خوانند؟).
گفتم : بلى فداى تو شوم ديدم بعضى از اينهايى كه مى فرمائى .
فرمودكه : (حمد و سپاس خداوندى را كه در ميان مردم جمعى را مقّرر فرموده است كه مى آيند به سوى ما و ما را مدح مى كنند و مرثيه از براى مصيبت ما مى گويند و مى خوانند. و دشمن ما گردانيده است كسانى را كه طعن كنند بر آنها از خويشان و غير ايشان و استهزاءكنند بر ايشان و قبيح شمارند كردار ايشان را).(5)

 

پی نوشتها :

  1. سيّد الشهداء ص 227 .
  2. بحار الانوار ج 10 ص 86.
  3. كامل الزيارت ص 143 بحارالانوار ج 101 ص 75 -76.
  4. كامل الزيارات ص 145 ،بحارالانوار ج 101 ص 67 روايت 59.
  5. بحارالانوار ج 101 ص 74 - 73 المستدرك ج 2 ص 203 نورالعين ص 108
 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:09 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

پاسخ به: برکات زیارت و تربت کربلا

در طول تاريخ انسانهايى بوده و هستند كه پس از مرگشان ، زندگى و حياتشان ادامه پيدا كرده و با مرگ بدنشان ، وجودشان و شخصيت و انديشه‏شان ادامه يافته است . مردان خدا و شخصيتهاى الهى، همانگونه كه در زمان حيات خويش استوانه دين و محور انسانيت و پشتوانه حق و عدالت هستند ، در زمان پس از مرگ نيز آرامگاه و زيارتگاهشان پشتوانه حق و عدالت و فضيلت است . و در اين ميان ، زيارت مشهد حسينى از ويژگيهاى برجسته‏اى برخوردار است . آنانكه توفيق پيدا مى كنند و به زيارت مرقد مطهرش مشرف مى شوند ، روى به آستان امام حسين (ع) آورده و به جانب اين مدرسه عشق و فضيلت و دانشگاه كمال و تربيت مى‏گرايند . اينگونه تربيت اجتماعى و يك چنين موسسه تهذيب اخلاق و ادب ، براى هيچ ملتى از ملل گيتى ميسر و مقدورنيست . 

 

البته ملحدين و معاندين و مخالفين مكتب تشيع به خيال خود شبهات و اشكالهاى مى كنند و مى گويند: «زيارت قبور، بت پرستى است ؟!» در حالى كه هر كس كه به زيارت قبور ائمه (ع) مى رود هرگز به عنوان «بت» آنها را زيارت نمى‏كند . چه كسى است كه حسين بن على (ع) را خدا بداند؟!! شيعه، امام را مقرب درگاه خدا مى‏داند و با توسل به او قربى به خدا پيدا مى كند، همانطور كه خودش در قرآن مجيد فرمود:«به سوى او وسيله بگيريد» (1) امام را وسيله الهى مى‏داند. زيرا توسل و شفاعت، بعدى از ابعاد زيارت است كه زائر از اين طريق خود را به درگاه الهى نزديك مى‏كند، و پيشوايان ما وعده فرموده‏اند كه از زائران خود دستگيرى كنند.

 

  امام رضا (ع) مى فرمايد: «هر امامى بر گردن دوستان و پيروانش عهد و پيمانى دارد و وفاى به اين عهد، بإ؛،،ّّ زيارت قبر آنان ممكن مى‏باشد . و كسى كه به شوق زيارت آنها و با تصديق به فضيلت آنها به سوى قبور آنها برود مورد شفاعت ائمه در قيامت قرار مى‏گيرد.

پس هر زائرى بايد بكوشد تا از اين شفاخانه فيض، استشفاى دردهاى درونى و امراض قلبى و اندرونى خود را خواسته، خواستار آن شود كه صفاى دل و دوستى خاطر و پاكيزگى روح و قداست روان و سلامت تن ، از خدمت آفريدگار جهان به وى عطا گردد ، تا اينكه هم ظاهر او به جمال و كمال آراسته شود و هم باطن وى از آلودگى‏ها پاك و مصفا گردد.

  هر زائرى كه با معرفت و شناخت مقام صاحب اين مرقد و اهداف او به زيارت برود، از صاحب قبر الهام مى‏گيرد و اصول و تعاليم مكتب را به ياد مى‏آورد ، و هر زيارت و سلام او سرشار از اين آموزشها و الهام‏ها است.

  از طرفى زيارتنامه‏هاى وارده، و خواندن هر كدام از آنها، خواننده و زائر را به دقت و تفكر واداشته ، متذكر تاريخ و احوال انبيا و اولياى معصوم مى‏گرداند. تأمل در زيارت عاشورا و ديگر زيارات ، اين مطلب را به خوبى روشن مى سازد كه امامان به اين وسيله در صدد ساختن انسانهاى مؤمن و متعهد بوده‏اند ، لذا به آنها تعليم داده‏اند كه در زيارت امام حسين (ع) از خداوند بخواهند كه زندگى و مرگشان را «حسين گونه» قرار دهد، و آنها را در دينا و آخرت همراه آن حضرت بدارد: «اللهم اجعل محياى محيا محمد و آل محمد ، و مماتى ممات محمد و آل محمد ... و ان يجعلنى معحكم فى الدنيا و الاخرة».

به اميد به اينكه خداوند متعال توفيق زيارت حضرتش را در دنيا و شفاعتش را در روز قيامت نصيب ما گرداند، به آثار و بركاتى كه زيارت سيدالشهدا (ع) به دنبال دارد مى‏پردازيم:  

1- آرامش بخشيدن به زائر

قبل از آنكه به آثار و بركاتى كه برگرفته از روايات اسلامى است اشاره كنيم ، اين نكته لازم به ذكر است كه زيارت مرقد شريف امام حسين (ع) مانند ساير ائمه ، به مردمان و زيارت كنندگانش ، نوعى آرامش و اطمينان مى‏بخشد . در اين عصر كه انسان را موجودى مضطرب مى نامند، و پيوسته دست به گريبان با پديده‏هايى چون ترديد، ناكامى، تشويش، ترس و ناسازگارى با محيط و زندگى ماشينى و محروميت و جنگ و حتى كنار نيامدن خود است، و هر روز شاهد كاهشها و فرسايشها است و نمى تواند از اضطراب در امان بماند ، اين زيارت مرقد مردان خدا و پيشوايان دين است كه به انسان آرامش خاطر مى دهد.

در زيارت يك نوع كشش و نياز الزام آورى انسان را وا مى‏دارد كه فشارها و فريادهاى درونى را از راهى خارج كند . زائر آن مرقد شريف در پرتو دعا و گفتگو با پاكان و استمداد از ارواح پاك مقربان درگاه الهى، نيرو گرفته و نابسامانيها را با توسل بدانها برخود هموار مى سازند ، و خستگى‏ها و فشارهاى وارد بر روان ، و نيز اضطرابها و يأسها را از خودمى زدايند و به آرامش و اطمينانى براى ادامه زندگى دست مى‏يابند.

 

2- در امان خدا بودن

به امام صادق (ع) عرض كردند: كمترين اثرى كه براى زائر قبر امام حسين (ع) چيست؟ فرمود: «كمترين تأثيرش اين است كه خداوند متعال، او و خانواده و مالش را حفظ مى كند تا به سوى اهل خويش برگردد ،و چون روز قيامت فرا رسد، خداوند حافظ او خواهدبود ».(2)

 

3- زائر خدا محسوب شدن

زيد بن شحام گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم : براى زائر قبر امام حسين (ع) چه مى‏باشد؟ فرمود: «همانند كسى است كه خدا را در عرش ديدار نموده باشد». گفتم: براى كسى كه يكى از شما را زيارت كند چه مى‏باشد؟ فرمود:

«همانند كسى است كه رسول خدا (ص) را زيارت نموده است » . (3)

 

4- برآورده شدن حاجات و دفع پريشانى

امام صادق (ع) فرمود: «همانا نزد شما قبرى است كه هيچ فرد پريشانى نزد آن نمى‏آيد مگر آنكه خداوند از او دفع پريشانى نمايد و حاجتش را برآورد» . (4)

و نيز به ابوصباح كنانى فرمود: «همانا نزد شما قبرى است كه هيچ فرد پريشانى نزد آن نمى‏رود مگر آنكه خداوند از او پريشانى را دفع نموده و حاجتش را برآورده مى نمايد، و همانا نزد او چهار هزار فرشته هستند كه از هنگام شهادتش آشفته و غم آلود تا روز قيامت بر او مى‏گريند. هر كس او را زيارت كند، وى را تا خانه‏اش بدرقه مى‏كنند، و هر كه مريض شود به عيادتش مى‏روند، و هر كه بميرد جنازه‏اش را تشييع مى‏كنند». (5)

 

5- زيادتى در عمر و رزق

امام باقر (ع) فرموده است : «شيعيان ما را به زيارت قبر حسين (ع) امر كنيد ، زيرا زيارت او موجب فزونى در رزق و طول عمر و دفع بلايا و ناگواريها مى‏شود » . (6)

 

6- آمرزش گناهان

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس حسين (ع) را زيارت كند در حاليكه عارف به حق او بوده و به امامتش اقرار داشته باشد خداى سبحان ،گناهان گذشته و آينده‏اش را مى‏آمرزد». (7)

و جابر جعفى در ضمن يك حديث طولانى از امام صادق (ع) روايت كرده است كه فرمود: «چون از نزد قبر حسين (ع) بازگشتى ، ندا كننده‏اى تو را ندا مى‏دهد كه اگر آن را مى‏شنيدى ، تمام عمر را نزد قبر شريف حسين (ع) اقامت مى‏گزيدى. آن منادى گويد:خوشا به حال تو اى بنده خدا كه سود فراوان بردى و به سلامت (در دين ) دست يافتى. عمل از سربگير كه گناهان گذشته‏ات آمورزيده شد» . (8)

 

7- محسوب نشدن ايام زيارت از عمر زائر

امام صادق (ع) فرمود: «همانا ايام زيارت زائران حسين بن على (ع) از عمرشان محسوب نگشته و جزء حياتشان به شمار مى‏آيد» . (9)

 

8- حفاظت زائر در دنيا و آخرت

عبدالله بن هلال به امام صادق (ع) عرض كرد: فدايت شوم، كمترين نصيبى كه زائر امام حسين (ع) دارد، چيست ؟ فرمود: «اى عبد الله، كمترين چيزى كه براى او مى‏باشد، اين است كه خداوند او و خانواده‏اش را حفظ مى كند تا وى را به سوى خانواده‏اش باز گرداند، و چون روز قيامت فرا رسد، خداوند حافظ او مى‏باشد» . (10)

 

9- عنايت و توجه سيدالشهدا (ع)

امام صادق (ع) فرمود: «حسين در نزد پروردگارش ... به زائرانش نظر مى كند . او نگاه مى كند كه چه كسى براى آن حضرت گريه مى كند، پس براى او طلب آمرزش كرده و پدرانش را مى‏خواند تا براى آن زائر دعا كرده و طلب آمرزش و مغفرت نمايند. سپس امام (حسين) مى فرمايد: اگر زائر من مى‏دانست كه خدا چه چيزى براى او عطا مى فرمايد شادى او بيشتر از جزع و بى‏تابى وى مى‏گرديد» . (11)

و امام حسين (ع) فرمود: «هر كس مرا در زندگانيش زيارت كند، پس از مرگش بازديدش خواهم كرد» . (12)

 

10- خير و بركت زياد

امام صادق (ع) فرمود: «اگر مردم مى‏دانستند كه چقدر خير و بركت در زيارت امام حسين (ع) وجود دارد ، براى زيارت كردنش با يكديگر مقاتله مى‏كردند، و هر آينه اموالشان را براى رفتن به زيارتش مى‏فروختند» (13)

و امام باقر (ع) فرمود: «اگر مردم مى‏دانستند كه زيارت قبر شريف حسين (ع) چه مقدار فضيلت و بركت دارد، از شوق زيارت جان مى سپردند و نفسهايشان از شدت حسرت بند مى‏آمد» (14).

 

11- برابرى زيارت قبر حسين (ع) با حج

عبدالله بن عبيد انبارى گويد: به امام صادق (ع) عرضه داشتم : فدايت شوم ، همه ساله وسايل تشرف به حج برايم فراهم نمى‏شود. فرمود: «چون قصد حج نمودى و اسباب برايت فراهم نگشت ، به زيارت قبر حسين (ع) برو، كه يك حج برايت نوشته مى شود و چون قصد عمره نمودى و وسايل مهيا نشد ، عزم زيارت قبر حسين (ع) نما، كه يك عمره برايت منظور مى شود»(15)

 

12- نام زائر در اعلى عليين ثبت مى‏شود

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس به زيارت قبر حسين (ع) برود در حالى كه عارف به حق او باشد، خداوند نام او را در اعلى عليين مى‏نويسد» . (16)

 

13- غرق شدن در رحمت الهى

از امام صادق (ع) پرسيدند: ثواب كسى كه قبر امام حسين (ع) را زيارت كند، در حالى كه كبر و غرور نداشته باشد چيست ؟ فرمود: «برايش هزار عمره و حج مقبول نوشته مى شود . اگر شقى باشد، سعيد نوشته مى‏گردد، و پيوسته در رحمت الهى غوطه‏ور خواهد بود» . (17)

 

14- دعاى معصومين براى زائر

معاوية بن وهب از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود: «اى معاويه، زيارت قبر حسين (ع) را از روى ترس وامگذار ، زيرا هر كه آن را ترك كند ، چنان دچار حسرت مى‏شود كه آرزو نمايد قبرش نزد او باشد . آيا دوست ندارى كه خداوند تو را در زمره كسانى به حساب آورد كه رسول خدا (ص) و على و فاطمه و امامان معصوم (ع) برايش دعا مى‏كنند؟» (18)

و نيز فرمود: «همانا فاطمه (س) دختر محمد (ص) نزد زائران قبر فرزندش حسين (ع) حضور يافته و براى گناهانشان طلب آمرزش مى‏كند». (19)

 

15- تجلى خدا

امام صادق (ع) فرمود: «به درستى كه خداى تبارك و تعالى، قبل از اهل عرفات ، براى زائران قبر حسين (ع) تجلى مى نمايد، حوايج آنان را بر آورده مى‏كند ، گناهانشان را آمرزيده و درخواستهايشان را به اجابت مقرون مى‏سازد ، و سپس متوجه اهل عرفات شده و در مورد آنان نيز اينگونه عمل مى‏كند». (20)

 

16- سعادت

امام صادق (ع) به عبدالملك خثعمى فرمود: «زيارت حسين بن على (ع) را ترك مكن و دوستانت را نيز به آن فرمان بده، تا خداوند بر عمرت افزوده و روزيت را زياد گرداند. خداوند سبحان زندگانى تو را در سعادت قرار خواهد داد، و نمى‏ميرى مگر سعادتمند ، و تو را در سلك سعادتمندان خواهند نوشت » . (21)

 

17- تأثير زيارت در روز عاشورا

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس قبر حسين را در روز عاشورا زيارت كند ، همانند كسى است كه در برابر او به خون خود غلطيده باشد» .(22)

 

18- قرار گرفتن در جوار پيامبر و على و فاطمه (ع)

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس مى‏خواهد در جوار پيامبر (ص) و على و فاطمه (ع) باشد، نبايد زيارت حسين بن على (ع) را ترك كند» (23).

 

19- تأثير زيارت در روز قيامت

امام صادق (ع) فرمود: «هيچ كس در روز قيامت نيست مگر آنكه آرزو مى‏كند كه اى كاش از زائرين امام حسين (ع) مى‏بود زيرا مشاهده مى‏نمايد كه با زائران حسين (ع) به واسطه مقامى كه در نزد پروردگار دارند، چگونه عمل مى‏شود» . (24)

و نيز فرمود: «هر كس دوست دارد در روز قيامت بر سر سفره‏هايى از نور بنشيند پس بايد از زائرين حسين بن على (ع) باشد» .(25)

و زرارة بن اعين گويد: «امام صادق (ع) فرمود: «زائرين حسين يك برترى نسبت به ساير مردم دارند» پرسيدم : برتريشان چيست ؟ فرمود: «چهل سال قبل از مردم وارد بهشت مى‏شوند در حالى كه ديگران هنوز در حال حساب هستند» . (26)

 

20- رهايى از شدايد قيامت

رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: «من تعهد مى‏كنم كه در روز قيامت هنگامه رستاخيز ، ضمن ملاقات با زائر حسين (ع)، دستش را بگيرم و از مراحل هول‏انگيز و سختيهاى قيامت نجاتش بخشيده و او را به بهشت وارد كنم».(27)

 

21- نجات از آتش جهنم

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس قبر حسين (ع) را به خاطر خداوند و در راه خدا زيارت نمايد، خداوند او را از آتش دوزخ آزاد مى‏سازد، و روز ترس بزرگ (قيامت) او را ايمن مى‏دارد . از خداوند نيز هيچ حاجتى از حوائج دنيا و آخرت را طلب نمى‏كند مگر آنكه به او عطا مى‏نمايد» (28).

اين آثار و آثار ديگرى كه به خاطر اجتناب از طولانى شدن مطلب ذكر نكرديم ، همگى به بركت وجود حضرت سيدالشهدا (ع) است كه اميدوارم هر چه زودتر توفيق زيارت مرقد مطهرش نصيب تمام عاشقان گردد.

 

پى نوشتها:

  1. سورهء مائده , آيهء 39
  2. ثواب الاعمال شيخ صدوق , ص 116
  3. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 281
  4. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 337
  5. همان مأخذ.
  6. همان مأخذ , ص 289
  7. كافى , مرحوم كلينى , ج 4 ص 582
  8. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 295
  9. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 322
  10. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 247
  11. امالى شيخ طوسى , ص 55
  12. بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 101 ص 16
  13. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 87
  14. سفينة البحار, محدث قمى , ج 1 ص 565
  15. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 306
  16. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 324
  17. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 328
  18. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 199
  19. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 204
  20. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 346
  21. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 292
  22. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 331
  23. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 230
  24. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 330
  25. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 331
  26. بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 235
  27. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 278
  28. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 324

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:10 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

فضيلت كربلا بر مكه

امام صادق عليه السلام فرمودند:

مكه سخن گفت به كرامت هاى خداوند تفاخر نمود و گفت : كيست مانند من و حال آنكه خانه خدا روى من بنا شده و مردم از اطراف به جانب من مى آيند، چون مكّه تفاخر نمود وحى شد، كه اى مكّه بجاى خود باش ، نيست فضل خانه كه سبب فضل تو است در جنب فضل كربلا، مگر به مانند سوزنى كه در دريا فرو برند، پس چه اندازه آب از دريا برميدارد،
و اگر خاك كربلا نبود تو را فضيلت نميدادم ، و اگر آن شخص (امام حسين عليه السلام ) كه در آنجا مدفون است نبود نه تو را و نه خانه را خلق مى كردم پس بجاى خود باش و تواضع و خشوع نما، و تكبّر مكن بر كربلا و الّا تو را به جهنّم خواهم انداخت . (1)

 

متن عربی این حدیث :عن الصّادق عليه السلام انّ ارض الكعبة قال مَن مِثلى و قد بنى بيت اللّه على ظهرى ياتينى النّاس من كل فجّ عميق و جعلت حرم اللّه و امنه ، فاوحى اللّه اليها كفّى و قرّى ما فضل ما فضّلت به فيها اعطيت ارض كربلا الّا بمنزلة الّا برّة غمت فى البحر فحملت من مأ البحر و لولا تربة الحسين عليه السلام ما فضّلتك و لولا ما ضمّنة كربلا لما خلقتك و لا خلقت الذّى افتخرت به فقرىّ و استقرّى و كونى دنيا متواضعا ذليلا مهيمنا غير مستنكف و لا مستكبر لارض كربلا والّا مسخنده و هويت بك فى نار جهنّم .

  

و قال على بن الحسين عليه السلام اتّخذ اللّه ارض كربلا حرما قبل ان يتّخذ مكّة حرما باربعة عشرين الف عام و انّها تزهر لاهل الجنّة كالكوكب الدّرى (2)

امام سجّاد عليه السلام فرمودند:

خداوند زمين كربلا را حرم قرار داد 24 هزار سال قبل از آنكه مكّه را حرم قرار دهد، و آن زمين ميدرخشد براى مردم بهشت مانند ستاره درخشان .
و عن ابى جعفر عليه السلام قال خلق اللّه كربلا قبل ان يخلق الكعبة باربعة عشرين الف عامٍ و قدّسها و بارك عليها فما زالت قبل ان يخلق اللّه الخلق مقدّسة و مباركة و لاتزال كذلك و جعلها اللّه افضل الارض فى الجنّة .
و امام باقر عليه السلام مى فرمايد: خداوند كربلا را خلق كرد 24 هزار سال قبل از آنكه كعبه را خلق نمايد و آن زمين را مقدس نمود و بركت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسى و مباركى مانند آن زمين و خداوند زمين كربلا را در بهشت افضل زمينها قرار داده است .(3)

 

پی نوشتها :
1- خصائص الحسينيه ص 327.
2- بحار الانوار ج 10 - تحفة الزّائر
3- كشكول النور ج 1 ص 14

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:11 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

فوائد بی نظیر تربت امام حسین(ع)

فضيلت و آثار و بركاتى كه براى تربت حسينى است ، براى هيچ تربتى و قطعه‏اى از قطعات زمين نيست . خاك كربلا قطعه‏اى از بهشت است كه خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از يك فداكار در راه دين كه تمام هستى خود را فدا كرده ، در آن خاك، بركت و فضيلت و شفا قرار داده است . 

كربلايش قطعه‏اى از جنت است‏       باب نور و باب لطف و رحمت است‏

 

چرا تنها اين خاك داراى چنين ويژگيها و آثار و بركات است؟

بايد گفت : هر چيزى كه در اين عالم ، شرافت ظاهرى و يا معنوى پيدا مى‏كند، يا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و يا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمى است كه به آن شرافت و بركت داده است .

در تربت كربلاى سيدالشهدا (ع) هر دو امر محقق شده است ، زيرا خاك كربلا بنا بر رواياتى ، هم شرافت ذاتى و خدا دادى ، و هم امر عظيم و واقعه‏اى مهم در آنجا واقع گرديده كه آن شهادت حسين بن على (ع) و ياران وفادارش مى‏باشد ، لذا داراى فضيلت و آثارى خاص است .

آمده است كه چون بر قبر امام حسين (ع) آب بستند، پس از چهل روز آب فرو نشست و اثر قبر محو گرديد، يكى از اعراب بنى اسد آمد و از خاك قبضه قبضه برداشت و بوييد تا بر قبر حسين رسيد، و چون او را مى‏بوسيد گريه مى‏كرد و مى‏گفت : پدر و مادرم به فدايت ، چه اندازه خوشبويى كه قبر و تربت تو چنين خوشبو است ، سپس شروع كرد به سرودن : خواهند نهان سازند قبرش ز حبيبش‏             خوشبويى خاك قبر گرديده دليلش‏

آرى خاك مزار حسين (ع) سرمه چشم عاشقان و شيفتگانش بوده و ايشان را مجنون وار به سوى خود مى‏كشاند.

 

 

آثار و بركاتى كه مى توان براى تربت پاك حسينى برشمرد عبارتنداز:

1- تأثير تماس اعضاى بدن با تربت

يكى از آثار و بركات تربت سيدالشهدا (ع) اين است كه متبرك نمودن بدن و صورت با آن تربت شريف تأثير معنوى زيادى بر انسان خواهد گذاشت ، از اين رو از بعضى بزرگان دين و امامان معصوم نقل شده كه بعد از نماز ، بدن و صورت خويش را با مهر كربلا متبرك مى كنند. و نيز دستور داده‏اند كه قبل از خوردن تربت جهت شفا گرفتن، آن را بوسيده و با اعضاى بدن تماس داده شود.

امام صادق (ع) فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسين (ع) را شفاى هر درد، و ايمنى از هر خوفى قرار داده است؛ پس هرگاه يكى از شما خواست از آن خاك تناول كند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر ساير اعضاى بدنش تماس دهد...» (1)

2- سجده بر تربت

يكى ديگر از بركات و آثار خاك مزار امام حسين (ع) اين است كه سجده بر آن تربت پاك حجابهاى ظلمانى را كنار زده و در توجه حق تعالى به نمازگزار مؤثر است . امام صادق (ع) در اين باره مى‏فرمايد: «همانا سجود بر تربت حسين (ع) حجابهاى هفتگانه را پاره مى كند»(2)

لازم به ذكر است كه مراد از «حجاب» در كتاب و سنت ، همان حجابهايى است كه بين بنده و خالق حايل شده و او را از شهود خداوند محجوب مى سازد كه در مرحله اول، حجابهاى ظلمانى و در مرحله دوم ، حجابهاى نورانى بر طرف مى‏شود اما مراد از حجابهاى هفتگانه ، ظاهراً حجابهاى ظلمانى است . سجده بر تربت حضرت سيدالشهدا(ع) اين خاصيت را دارد كه در صورت معرفت به حق حضرت و ولايت او، حجابها را دريده و راهگشاى وصول به كمالات انسانى باشد.

سجده بر خاك سركوى تو آرند خلايق‏            جان فداى تو كه هم قبله و هم قبله نمايى‏

و اما در خصوص اينكه در ميان شيعه معمول است از خاك مقدس كربلا يعنى تربت كنار قبر سيدالشهدا (ع) خاك برداشته و با آن مهر درست كرده و غالباً در نماز، به آن سجده مى‏كنند بدين خاطر است كه از خاك زمين بوده و به تمامى خاكها مى‏توان سجده كرد، و از طرفى خاك كربلا به لحاظ شهادت امام حسين (ع) و ياران باوفايش شرافت پيدا كرده است ، به طورى كه اهل بيت (ع) نيز به ما فرموده‏اند در هر نمازى كه سجده بر تربت كربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول مى‏كند. چنانكه حضرت صادق (ع) از خاك كربلا درون كيسه‏اى ريخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن كيسه را باز مى‏كرد و بر آن سجده مى‏نمود.

 

3- شفا يافتن

از جمله آثار و بركات قطعى تربت پاك سيدالشهدا (ع) شفا بودن آن براى دردهاو آلام انسان است . رواياتى كه دلالت بر اين امر دارند به سه دسته تقسيم مى‏شوند:

دسته اول : رواياتى است كه شفا بودن را براى تربتى كه از خود قبر شريف برداشته شود مخصوص كرده است ، چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «به درستى كه نزد سر حسين (ع) تربت سرخى است كه شفاى هر دردى غير از مرگ مى باشد» (3)

دسته دوم : رواياتى است كه با تعبيرات مختلف توسعه‏اى از بيست ذراع تا پنج فرسخ و يا ده ميل را براى آن قائل است . چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «حريم مزار حسين (ع) پنج فرسخ از چهار جانب قبر است »(4)

دسته سوم : رواياتى است كه به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نموده‏اند . چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «خاك مزار امام حسين (ع) براى هر دردى شفاست». (5)

تا شفا بخشد روان و جسم هر بيمار را         در حريم وصل خود خاك شفا دارد حسين‏

و نيز امام رضا (ع) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوك، حرام است مگر گل مزار حسين (ع) ، بدرستى كه در آن شفاى هر درد و امنيت از هر ترسى است» (6)

 

حكايت: عالم زاهد پرهيزگار حجةالاسلام و المسلمين مرحوم آقاى حاج شيخ محمد حسن عالم نجف آبادى قدس سره نقل فرمودند: «من در زمان مرجعيت مرحوم آية الله آخوندى خراسانى (ره) كه در نجف اشرف مشغول تحصيل بودم مريض شدم و اين بيمارى مدتى طول كشيد و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند . پس از چندى بيمارى من به قدرى شديد شد كه اطبا از شفا يافتنم مأيوس شدند و ديگر براى معالجه‏ام نيامدند، و من در حال تب شديد گاهى بيهوش مى‏شدم و گاهى به هوش مى آمدم.

يكى از رفقا كه مرا پرستارى مى‏كرد شنيده بود كه عالم زاهد مرحوم آية الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى قدس سره مقدارى از تربت اصلى حضرت سيدالشهدا (ع) را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وى خواسته بود كه قدرى از آن تربت را بدهد كه به من بخورانند تا شفا يابم. ايشان فرموده بود : من به قدر يك عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام كه بعد از مرگم در كفنم بگذارند . آن آقا ناراحت شده و گفته بود : حالا كه ما از همه جا مأيوس شده و به شما پناه آورده‏ايم شما هم از دادن تربت خوددارى مى‏كنيد؟ اين بيمار در حال احتضار است و مى‏ميرد.

مرحوم آية الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بيمار سوخته و قدرى از آن تربت كه از جان خودش عزيزترش مى داشت به آن شخص داده بود . تربت را با آب مخصوصى كه وارد شده در آب حل كرده و به حلق من ريخته بودند . من كه در حال بيهوشى به سر مى‏بردم ، ناگهان چشمان خود را باز كرده و ديدم رفقا اطراف بسترم نشسته‏اند ، خوب دقيق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را كه به حلقم ريخته بودند برايم شرح دادند.

  كم كم در خود احساس نيرو و نشاط كردم و حركتى به خود داده نشستم ، ديدم نشاط بيشترى دارم برخاستم و ايستادم ، و چون يقين كردم كه به بركت ترتبت مقدس امام حسين (ع) شفا يافتم حال خوشى پيدا كردم و به رفقا گفتم : از شما خواهش مى كنم كه از حجره بيرون برويد، چون مى‏خواهم زيارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بيرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى كه قابل و صف كردن نيست مشغول خواندن زيارت حضرت سيدالشهدا (ع) شدم » (7)

آرى ، شفاى بيماران به وسيله تربت آن حضرت يكى از بركاتى است كه خداوند متعال در عوض شهادت امام حسين (ع) به وى عطا فرموده است .

تربتت راز شفاى همه درد است حسين        تن و جان را نبود مثل تو آگاه طبيب‏

 

4- تأثير كام برداشتن اطفال با تربت

كام برداشتن اطفال با تربت امام حسين (ع) موجب ايمنى كودك مى شود چنانكه امام صادق (ع) فرمود:

«كام فرزندانتان را با تربت حسين (ع) باز كنيد كه آن امان است » (8)

 

5- تأثير تربت حسين ، همراه جنازه

صاحب كتاب «مدارك الاحكام» مى نويسد: در زمان حضرت صادق (ع) زن زاينه‏اى بود، بچه‏هايى كه از زنا بدنيا مى آورد در تنور مى‏انداخت و مى‏سوزانيد. وقتى كه مرد، پس از غسل و كفن او را به خاك سپردند ، اما زمين جنازه‏اش را بيرون انداخت .جاى ديگر او را دفن كردند باز زمين او را نپذيرفت تا سه مرتبه ، آنگاه مادرش به امام صادق (ع) متمسك شد: اى پسر پيغمبر به فريادم برس.

  فرمود: كارش چه بود ؟ عرض كردند زنا و سوزاندن بچه‏هاى حرامزاده . فرمود: هيچ مخلوقى حق ندارد مخلوقى را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض كرد حالا چه كنم؟ فرمود: مقدارى از تربت حسين (ع) با او در قبر بگذاريد . تربت حسين (ع) امان است . همراهش گذاشتند زمين او را پذيرفت.

در توقيع مبارك حضرت حجة بن الحسن (عج) نيز اذن داده شده است . يكى از شيعيان به حضرت (در زمان غيبت صغرى توسط نايب خاص حضرت ) مى‏نويسد: آيا جايز است ما تربت حسين (ع) را با ميت در قبر بگذاريم ، يا با تربت حسين روى كفن بنويسيم؟

حضرت در پاسخ مرقوم مى‏فرمايند: هر دو كار پسنديده است . البته بايد رعايت احترام تربت بشود . مهر يا تربت، مقابل يا زير صورت ميت باشد ، بلكه به بركت خاك قبر حسين (ع) قبر ميت محل امنى از هر بلا و آفت و عذابى گردد (9)

 

6- تسبيح تربت

از حضرت صاحب الزمان (عج) روايت شده كه فرمود: «هر كس تسبيح تربت امام حسين (ع) را در دست گيرد و ذكر را فراموش كند، ثواب ذكر براى او نوشته مى‏شود». (10)

و امام صادق فرمود: «يك ذكر يا استغفار كه با تسبيح تربت حسين (ع) گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چيز ديگر گفته شود»(11)

 

پى نوشتها:

1- وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 4 ص 1033
2-  كافى , مرحوم كلينى , ج 4 ص 588
3-  كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 272
4-  مكارم الاخلاق , طبرسى , ج 1 ص 360
5-  كافى , مرحوم كلينى , ج 1 ص 360
6-  تهذيب الاحكام , شيخ طوسى , ج 6 ص 74
7-  نقل از كتاب سيد الشهدا آيت الله شهيد دستغيب , ص 166
8- وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 4 ص 1033
9-  وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 4 ص 1033
10-  بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 280
11-  نقل از كتاب درسى كه حسين (ع ) به ما آموخت شهيد هاشمى نژاد, ص 451

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:12 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

مناظره با اهل تسنن درباره تربت کربلا

يكى از علماى اهل تسنّن كه از فارغ التحصيلان دانشگاه «الازهر» مصر است به نام «شيخ محمد مرعى انطاكى» از اهالى سوريه ، بر اثر تحقيقات دامنه دار به مذهب تشيّع گراييد، و در كتابى به نام «لماذا اخترت مذهب الشّيعه» علل گرايش خود را با ذكر مدارك متقن ذكر نموده است ، در اينجا به يكى از مناظرات او با دانشمندان اهل تسنّن پيرامون سجده بر مهرى كه از تربت حسينى است . توجّه كنيد:

محمد مرعى در خانه اش بود، چند نفر از دانشمندان اهل تسنّن كه بعضى از آنها از دوستان سابق او در دانشگاه الازهر بودند، به ديدار او آمدند و در آن ديدار، بحث و گفتگوى زير رخ داد:

دانشمندان : شيعيان بر تربت حسينى سجده مى كنند، آنها به همين علّت كه بر مهر تربت حسينى سجده مى كنند، مشرك هستند.

محمد مرعى : سجده بر تربت ، شرك نيست ؛ زيرا شيعيان بر تربت براى خدا، سجده مى كنند، نه اينكه براى تربت سجده كنند، اگر به پندار شما به فرض محال ، در درون تربت چيزى وجود دارد، و شيعيان به خاطر آن چيز، آن را سجده كنند، نه اينكه بر آن سجده نمايند، البته چنين فرضى ، شرك است ، ولى شيعيان براى معبود خود كه خدا باشد سجده مى كنند، نهايت اينكه هنگام سجده براى خدا، پيشانى را بر تربت مى گذارند.

 

به عبارت روشنتر: حقيقت سجده ، نهايت خضوع در برابر خدا است ، نه در برابر مهر تربت .

يكى از حاضران (به نام حميد): احسن بر تو كه تجزيه و تحليل زيبايى نمودى ، ولى اين سؤ ال براى ما باقى مى ماند كه چرا شما شيعيان ، اصرار داريد كه بر تربت حسينى سجده نماييد؟ چرا بر ساير چيزها سجده نمى كنيد؟ همان گونه كه بر تربت سجده مى كنيد؟

محمّد مرعى : اينكه ما بر خاك سجده مى كنيم ، بر اساس حديثى است كه مورد اتفاق همه فرقه هاى اسلامى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «جُعِلَتْ لِىَ الاَرضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً»: «زمين براى من سجده گاه و پاكيزه قرار داده شده است ».

بنا بر اين به اتّفاق همه مسلمين ، سجده بر خاك خالص ، جايز است ، از اين رو ما بر خاك سجده مى كنيم.

حميد: چگونه مسلمانان بر اين امر اتّفاق نظر دارند؟

محمد مرعى : هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از مكّه به مدينه هجرت كرد، در همان آغاز، به ساختن مسجد دستور داد، آيا اين مسجد فرش داشت ؟

حميد: نه ، فرش نداشت .

محمّد مرعى : پس پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان بر چه چيزى سجده مى كردند؟

حميد: بر زمينى كه از خاك ، فرش شده بود، سجده مى كردند؟

محمّد مرعى : بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله ، مسلمانان در عصر خلافت ابوبكر و عمر و عثمان بر چه سجده مى كردند؟ آيا مسجد فرش ‍ داشت ؟

حميد: نه ، فرش نداشت ، آنها نيز بر خاك زمين مسجد سجده مى نمودند.

محمّد مرعى : بنابراين به اعتراف شما، پيامبر صلى الله عليه و آله در همه نمازهاى خود بر زمين سجده كرده است ، همچنين مسلمانان در عصر او و در عصر بعد از او، روى اين اساس ، قطعاً سجده بر خاك ، صحيح است .

حميد: اشكال من اين است كه شيعيان ، تنها بر خاك ، سجده مى كنند، آن هم خاكى كه از زمينى گرفته و به صورت مهر در آورده ، آن را در جيب خود مى نهند و بر آن سجده مى نمايند.

محمد مرعى : اوّلاً؛ به عقيده شيعه ، سجده بر هر گونه زمين ، خواه سنگ فرش باشد و خواه زمين خاكى باشد، جايز است .

ثانيا؛ نظر به اينكه شرط است محل سجده پاك باشد، پس سجده بر زمين نجس يا خاك آلود جايز نيست ، از اين رو قطعه اى از گِل خشكيده (به نام مهر) را كه از خاك پاك تهيّه شده ، با خود حمل مى كنند، تا در نماز بر خاكى كه مطمئناً پاك و تميز است سجده كنند، با علم به اينكه آنها سجده بر خاك زمين را كه نجس بودن آن را نمى دانند، جايز مى دانند.

حميد: اگر منظور شيعه ، سجده بر خاك پاك خالص است چرا مقدارى از خاك را حمل نمى كنند، بلكه «مُهر» حمل مى كنند؟

محمد مرعى : نظر به اينكه حمل خاك موجب خاك آلودگى لباس مى شود، از اين رو خاك را در هر جا بگذارند طبعاً دست و لباس ، خاك آلود مى شود، شيعيان همان خاك را با آب مى آميزند و گل مى كنند و سپس همان گل در قالب زيبا، خشك مى شود و به صورت مهر در مى آيد، كه ديگر حمل آن ، زحمت نيست و موجب خاك آلودگى لباس و دست نخواهد شد.

حميد: چرا شما بر غير خاك ، مانند حصير و قالى و زيلو و... سجده نمى كنيد؟

محمد مرعى : گفتيم غرض از سجده ، نهايت خضوع در برابر خدا است ، اينك مى گوييم ، سجده بر خاك ، خواه خشكيده (مهر) و خواه نرم ، دلالت بيشترى بر خضوع در برابر خدا دارد؛ زيرا خاك ، ناچيزترين اشيا است ، و ما بالاترين عضو بدن خود (يعنى پيشانى ) را بر پايين ترين چيز (خاك ) در حال سجده مى نهيم ، تا با خضوع بيشتر، خدا را عبادت كنيم ، از اين رو، مستحب است كه جاى سجده پايينتر از جاى دستها و پاها باشد، تا بيانگر خضوع بيشتر گردد، و همچنين مستحب است در سجده ، سر بينى خاك آلود شود، تا دلالت بيشتر براى خضوع داشته باشد، بنابراين ، سجده بر قطعه اى از خاك خشكيده (مهر)، بهتر از سجده بر ساير اشيايى است كه سجده بر آن روا است ، چرا كه اگر انسان در سجده ، پيشانى خود را بر روى سجّاده گرانقيمت يا بر قطعه طلا و نقره و امثال آنها و يا بر قالى و لباس گرانبها بگذارد، از تواضع و خضوعش ، كاسته مى شود، و چه بسا هيچ گونه دلالتى بر كوچكى بنده در برابر خدا نداشته باشد.

با اين توضيح : آيا كسى كه سجده بر خاك خشكيده (مهر) مى كند تا تواضع و خضوعش در پيشگاه خدا، رساتر باشد، مشرك و كافر خواهد بود؟ ولى سجده بر چيزى (مانند قالى و سنگ مرمر و...) كه مخالف تواضع است ، تقرّب به خدا است ؟!، هر كس چنين تصوّر كند، تصوّر باطل و بى اساسى نموده است .

حميد: پس اين كلمات چيست كه بر روى مهرهايى كه شيعه بر آنها سجده مى كنند، نوشته شده است ؟

محمد مرعى : اوّلاً؛ همه تربتها داراى نوشته نيست ، بلكه بسيارى از آنها بدون نوشته است .

ثانياً؛ در بعضى از آنها نوشته شده كه : «سُبْحانَ رَبِىَّ الاَعْلى وَ بِحَمْدِهِ» كه اشاره اى به ذكر سجده است ، و در بعضى نوشته شده كه اين تربت از زمين كربلا گرفته شده ، تو را به خدا سوگند آيا اين نوشته ها، موجب شرك است ؟ و آيا اين نوشته ها، تربت را از خاكى كه سجده بر آن صحيح مى باشد، خارج مى كند؟

حميد: نه ، هرگز موجب شرك و عدم جواز سجده بر آن نيست ، ولى يك سؤ ال ديگر دارم و آن اينكه در تربت زمين كربلا، چه خصوصيّتى وجود دارد، كه بسيارى از شيعيان مقيّد هستند تا بر تربت حسينى ، سجده كنند؟

محمد مرعى : رازش اين است كه در روايات ما از امامان اهلبيت عليهم السلام نقل شده كه : ارزش سجده بر تربت امام حسين عليه السلام بر تربتهاى ديگر بيشتر است .

امام صادق عليه السلام فرمود: «اَلسُّجُودُ عَلى تُرْبَةِ الْحُسَيْنِ يَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعِ»: «سجده بر تربت حسين عليه السلام حجابهاى هفتگانه را مى شكافد» يعنى موجب قبولى نماز، و صعود آن به سوى آسمان مى گردد.

نيز روايت شده كه : «آن حضرت فقط بر تربت حسين عليه السلام سجده مى كرد، به خاطر تذلّل و كوچكى در براى خداى بزرگ »

بنابراين ، تربت حسين عليه السلام داراى يك نوع برترى است كه در تربتهاى ديگر، آن برترى نيست .

حميد: آيا نماز بر تربت حسين عليه السلام موجب قبول شدن نماز در پيشگاه خدا مى شود، هر چند باطل باشد؟

محمد مرعى : مذهب شيعه مى گويد: نمازى كه فاقد يكى از شرايط صحّت نماز باشد، باطل است و قبول نخواهد شد، ولى نمازى كه داراى همه شرائط صحّت است ، اگر در سجده اش بر تربت امام حسين عليه السلام سجده گردد، قبول مى شود و موجب ارزش و ثواب بيشتر خواهد شد.

حميد: آيا زمين كربلا از همه زمينها، حتى از زمين مكّه و مدينه برتر است ، تا گفته شود كه نماز بر تربت حسين عليه السلام بر نماز بر همه تربت ها برتر مى باشد؟

محمّد مرعى : چه مانعى دارد كه چنين خصوصيّتى را خداوند در تربت زمين كربلا قرار داده باشد.

 

حميد: زمين مكّه كه همواره از زمان آدم عليه السلام تا كنون ، جايگاه كعبه است ، و زمين مدينه كه جسد مطهّر پيامبر صلى الله عليه و آله را در بر گرفته است ، آيا مقامى كمتر از مقام زمين كربلا دارند؟ اين عجيب است ، آيا حسين عليه السلام بهتر از جدّش پيامبر صلى الله عليه و آله است ؟

محمد مرعى : نه ، هرگز؛ بلكه عظمت و شرافت حسين عليه السلام به خاطر عظمت مقام و شرافت رسول خدا صلى الله عليه و آله است ، ولى راز اين كه خاك كربلا برترى يافته اين است كه امام حسين عليه السلام در آن سرزمين در راه دين جدّش به شهادت رسيده است ، مقام حسين عليه السلام جزئى از مقام رسالت است ، ولى نظر به اينكه آن حضرت و بستگان و يارانش ، در راه خدا و برپا دارى اسلام ، و استوارى اركان دين ، و حفظ آن از بازيچه هوسبازان ، جانبازى كرده و به شهادت رسيده اند، خداوند متعال به خاطر آن ، سه ويژگى به امام حسين عليه السلام داده است :

  1. دعا در زير قبّه مرقد شريفش به استجابت مى رسد.
  2. امامان ، از نسل او هستند.
  3. و در تربت او، شفا هست .

آيا اعطاى چنين خصوصيتى به تربت حسين عليه السلام اشكالى دارد؟ و آيا معنى اينكه بگوييم زمين كربلا از زمين مدينه برترى دارد، اين است كه بگوييم امام حسين عليه السلام بر پيامبر صلى الله عليه و آله برترى دارد، تا شما به ما اشكال كنيد؟!

بلكه مطلب به عكس است ، بنابراين ، احترام به تربت امام حسين عليه السلام احترام به حسين عليه السلام است و احترام به او، احترام به خدا، و جدّ امام حسين عليه السلام يعنى رسول خدا صلى الله عليه و آله است .

وقتى كه سخن به اينجا رسيد، يكى از حاضران كه قانع شده بود، در حالى كه شادمان بود برخاست و بسيار سخن مرا ستود و از من تمجيد كرد و كتابهاى شيعه را از من درخواست نمود و به من گفت : گفتار تو بسيار بجا و شايسته است ، من خيال مى كردم كه شيعيان ، حسين عليه السلام را برتر از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى دانند، اكنون حقيقت را دريافتم ، و از بيانات زيبا و گوياى شما سپاسگزارم ، از اين پس خودم مهرى از تربت كربلا را همراه خود بر مى دارم و بر آن نماز مى خوانم .

 

منبع : مناظراتى از شخصيتهاى بزرگ اسلام ، محمد محمدى اشتهاردى : ص 211.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:13 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

تربت بهشتی کربلا ، هدیه ملائک است

ر كتاب كامل الزيارة ازفخرالسّاجدين حضرت زين العابدين عليه السلام روايت شده است كه خداوند سبحان و تعالى كرب بلا را حرم امن و با بركت قرار داده بيست و چهار هزار سال قبل از آن كه كعبه را خلق نمايد، و چون حقّ تعالى در ابتداى قيامت زمين را به زلزله در مى آورد، و زمين كربلا را با خاكش نورانى و صاف بالا برند.
پس آن را بهترين باغ از باغهاى بهشت مى گرداند و بهترين مساكن از مسكنهاى بهشت كه ساكن نمى شود در آن مگر مقربان و پيامبران و رسولان و آن زمين روشنائى مى دهد در بهشت چنانكه ستاره هاى بسيار روشن در ميان ستاره ها براى اهل زمين روشنائى مى دهند كه نورش ديده هاى اهل بهشت را خيره ميكند.
و آن زمين مقدّس ندا ميدهد در ميان بهشت منم آن زمين طيّب و مباركى كه در آغوش گرفتم و در بر داشتم نعش بهترين شهيدان و سيد جوانان اهل بهشت حسين بن على عليه السلام را. (1)

 

خاك كربلا و هديه ملائك
در روايات ميباشد كه خداوند عالم خاك كربلا را تحفه و هديه حورالعين قرار داده است ، چنانچه در كتاب شريف سفينة النّجاة روايت شده است كه :
هر گاه ملائك ملا اعلى و مقرب درگاه خداوند بر زمين نزول مى كنند حورالعين به ايشان ميگويند كه از براى ما خاك كربلا و تسبيحى از آن ارض ‍ منوّر بياوريد. (2)

 

زيارت ملائكه از كربلا

در كتاب كامل الزيارة روايت شده است كه حق تعالى امر فرمود، به ملائكه كه زيارت كنند موضع دفن حضرت سيّدالشّهداء عليه السلام را هزار سال پيش از شهادت آن بزرگوار، و همچنين روايت شده است كه در وقت هر نماز از نمازهاى پنجگانه هفتاد هزار ملائك به زيارت آن سرور مشرّف ميشوند و تا روز قيامت نوبت زيارت به ايشان ميسّر نمى شود.(3)

 

كربلا پاره اى از بهشت است
قال رسول اللّه (ص ): يا جابر زُر قبر الحسين عليه السلام بكربلا فانّ كربلا قطعة من الجنّة .
رسول خدا (ص ) فرمود:اى جابر زيارت كن قبر حسين عليه السلام را در كربلا، پس هر آينه كربلا پاره اى از بهشت است .
خدا هم طول عمر به جابر داد و موفّق گرديد قبر حسين را زيارت نمايد. يقينا حديث مشهور زيارت جابر در روز اربعين را حسين عليه السلام شنيده ايد.
اگر چشم بصيرتى باشد سزاوار است خاك كربلا را توتياى چشم كنيم . خاكى كه رسول خدا (ص ) به آن متبرّك مى شدند.(4)

 

پی نوشتها :

(1) كامل الزّيارة ص 86 .

(2)سفينة النّجاة ص 56

(3) كامل الزيارة - كشكول النور ص 352.

(4) پرتوى از عظمت حسين عليه السلام ص 84.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:14 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

برکات حرم امام حسین علیه السلام

آثار و بركات مرقد شريف و حرم مطهر سيدالشهدا (ع) عبارتند از:   

  1. مرقد حسينى ، نيروبخش است
    با ذكر اجمالى تحولاتى كه در عمارت مرقد مطهر امام حسين (ع) صورت گرفته است به خوبى معلوم مى‏گردد كه زيارت قبر آن حضرت در مبارزه با حكومت بنى عباس تأثير مهمى داشته است ، و به همين دليل بود كه عباسيان قبر آن امام را دشمن خود مى‏دانستند و به ويرانى آن دست مى‏زدند ، زيرا اين قبر شريف به مركز تجمع مخالفان و مبارزان تبديل شده بود.
    مشاهده مزار و مرقد شهيدان كربلا و به نظر در آوردن آن مصائب جانگذار ، حالت بيننده را دگرگون ساخته و استقامت حال او را به هم زده و وارونه مى سازد، كه چگونه عده‏اى قليل در مقابل جمعى كثير و سپاهى مجهز و مهيا تن به مرگ داده و روى عقيده و ايمان خود ثبات قدم داشته و تا آخرين قطره خون خود مبارزه و جانفشانى نمودند.


2- محل نزول فرشتگان الهى
امام صادق (ع) فرمود: «ما بين قبر حسين (ع) تا آسمان، محل رفت و آمد فرشتگان الهى است ». (1)
  و نيز فرمود: «قبر حسين بن على (ع) بيست ذراع در بيست ذراع است . آن باغى از باغهاى بهشت ، و محل عروج فرشتگان به آسمان مى‏باشد هيچ فرشته مقرب و پيامبر مرسلى نيست جز آنكه از خدا مى‏خواهد كه او را زيارت كند پس گروهى فرود مى‏آيند و گروهى بالا مى‏روند» (2).


3- نماز قبول مى‏شود
اگر انسان زائر ، حق امام را شناخته و با معرفت و ولايت او در كنار قبر مطهرش نماز گذارد ، مورد قبول حق تعالى قرار مى‏گيرد . چنانكه امام صادق (ع) در شأن و مقام كسى كه به مرقد و بارگاه شريف حضرت مشرف شده و نماز بخواند ، فرمود: «خداوند متعال اجر نمازش را قبولى آن قرار مى‏دهد» (3)

4- تمام خواندن نماز
حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمود: «نماز در چهار مكان تمام خوانده مى‏شود (يعنى اگر چه از حد مسافت شرعى هم بيشتر باشد اما شكسته نمى‏شود) : 1- مسجد الحرام (مكه) ، 2- مسجد الرسول (مدينه)، 3- مسجد كوفه، 4- حرم امام حسين (ع) » (4)
و نيز روايت شده كه «ابن شبل» از امام صادق (ع) پرسيد: آيا قبر امام حسين (ع) را زيارت كنم ؟ فرمود: پاك و خوب زيارت كن و نمازت را در حرمش تمام بخوان . پرسيد نمازم را تمام بخوانم؟ فرمود: تمام. عرض كرد : بعضى از اصحاب و شيعيان شكسته مى‏خوانند؟ فرمود: اينان دو چندان عمل مى‏كنند » (5)
لذا چنانكه در رساله‏هاى عمليه نيز آمده است ، در حرم امام حسين (ع) مى‏توان نماز را، هم شكسته خواند و هم به بركت آن حضرت تمام بجا آورد.

5- اجابت دعا و برآورده شدن حاجت
خداوند سبحان در ازاى ايثار و فداكارى سيدالشهدا (ع) و تحمل هرگونه سختى چون تشنگى و غم و اندوه فراوان براى حفظ اسلام، در مرقد شريفش بركاتى را قرار داده كه از جمله آنها اجابت دعا و برآورده شدن حاجات است . چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «هر كس دو ركعت كنار قبر حسين (ع) نماز بخواند ، از خداوند چيزى رإ؛88ّّ مسئلت نكند جز اينكه به او عطا شود» . (6)
و نيز فرمود: «خداوند در عوض قتل امام حسين (ع) امامت را در ذريه آن حضرت ، شفا را در تربتش ، اجابت دعا را در كنار مرقدش قرار داده ، و ايام زيارت كنندگان او از عمرشان حساب نمى‏شود» . (7)

 

 

پى نوشتها:

  1. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 195
  2. منتخب كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 252
  3. وسائل الشيعه , شيخ حر عاملى , ج 10 ص 549
  4. كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 248
  5. كامل الزيارات , ابن قولويه , ص 123
  6. امالى شيخ طوسى , ص 317
  7. امالى شيخ طوسى , ص 319
     
 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:15 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

شفای مریضان با تربت کربلا

شيخ اجل ، ابن قولويه ، استاد شيخ مفيد رحمه الله در كتاب كامل الزيارة به اسناد خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت : به مدينه رفتم و بيمار شدم . حضرت امام محمد باقر عليه السلام مقدارى آشاميدنى در ظرفى كه دستمال بالاى آن بود، به وسيله غلام خود برايم فرستاد و گفت : «اين را بخور كه امام على عليه السلام به من امر فرموده است كه بر نگردم تا اين دارو را بياشامى»

چون گرفتم و خوردم شربت سردى بود در نهايت خوش طعمى و بوى مشك از آن بلند بود.

پس غلام گفت : «حضرت فرمود چون بياشامى به خدمتش بروى»

 

من تعجب كردم كه گويا از بندى رها شدم . برخاستم به در خانه آن حضرت رفته ، رخصت طلبيدم . حضرت فرمود: «صحّ الجسم فادخل : بدنت سالم شده داخل شو»

گريه كنان داخل شدم و سلام كردم . دست و سرش را بوسيدم . فرمود: «اى محمد! چرا گريه مى كنى ؟»

عرض كردم : «قربانت گردم مى گويم بر غربت و دورى راه از خدمت شما، و كمى توانايى در ماندن در ملازمت شما كه پيوسته به شما بنگرم »

فرمود: «اما كمى قدرت ، خداوند تمام شيعيان و دوستان ما را چنين ساخته و بلا به سوى ايشان گردانيد؛ امّا غربت تو، پس مؤمن در اين دنيا در ميان اين خلق منكوس غريب است ، تا از اين دار فنا به رحمت خداوند برود و در بعد مكان به حضرت ابى عبداللّه الحسين عليه السلام تأ سّى كن كه در زمينى دور از ما در كنار فرات است و اما آنچه از محبت قرب و شوق ديدار ما گفتى و بر اين آرزو و توانايى ندارى ، پس خداوند بر دلت آگاه است و تو را بر اين نيت پاداش خواهد داد».

بعد فرمود: «آيا به زيارت قبر حسين عليه السلام مى روى ؟»

گفتم : «بلى با بيم و ترس بسيار.»

فرمود: «هر قدر ترس بيشتر است ثوابش بزرگتر است و هر كس در اين سفر خوف بيند از ترس روز قيامت ايمن باشد و با آمرزش از زيارت بر گردد»

بعد فرمود: «آن شربت را چگونه يافتى ؟»

گفتم : «گواهى مى دهم كه شما اهل بيت رحمتيد و تو وصى اوصيايى . هنگامى كه غلام شربت را آورد، توانايى نداشتم كه بر پا بايستم و از خودم نااميد بودم و چون آن شربت را نوشيدم چيزى از آن خوش بوتر و خوش ‍ مزه تر و خنك تر نيافتم . غلام گفت : مولايم فرمود بيا؛ گفتم : با اين حال مى روم هر چند جانم برود و چون روانه شدم گويا از بندى رها شدم . پس ‍ سپاس خداى را كه شما را براى شيعيان رحمت گردانيده است »

فرمود: «اى محمد! آن شربت را كه خوردى از خاك قبر حسين عليه السلام بود و بهترين چيزى است كه من به آن استشفا مى نمايم و هيچ چيزى را با آن برابر مكن كه ما به اطفال و زنان خود مى خورانيم و از آن خير بسيار مى بينيم »

فرمود: «شخصى آن را بر مى دارد و از حائر بيرون مى رود. آن را در چيزى نمى پيچد، پس هيچ جن و جانورى و چيزى كه درد و بلايى كه داشته باشد نيست ، مگر آنكه آن را استشمام مى كند و بركتش برطرف مى شود و بركتش ‍ را ديگران مى برند و آن تربت كه به آن معالجه مى كنند نبايد چنين باشد و اگر اين علت كه گفتم نباشد، هر كه آن را به خود بمالد يا از آن بخورد البته در همان ساعت شفا مى يابد و نيست آن مگر مانند حجرالاسود كه نخست مانند ياقوتى در نهايت سفيدى بود و هر بيمارى و دردناكى خود را بر آن مى ماليد در همان ساعت شفا مى يافت و چون صاحب آن دردها و اهل كفر و جاهليت خود را بر آن ماليدند سياه شد و اثرش كم گرديد»

عرض كردم : «فدايت شوم آن تربت مبارك را من چگونه بردارم ؟»

فرمود: «تو هم مانند ديگران آن تربت را بر مى دارى ، ظاهر و گشوده و در ميان خرجين در جاهاى چركين مى افكنى پس بركتش مى رود»

گفتم : «راست فرمودى»

فرمود: «قدرى از آن به تو مى دهم ، چطور مى برى ؟»

عرض كردم : «در ميان لباس خود مى گذارم »

فرمود: «به همان قرارى كه مى كردى برگشتى . نزد ما از آن هر قدر كه مى خواهى بياشام و همراه مبر كه براى تو سالم نمى ماند»

آن حضرت دو مرتبه از آن به من نوشانيد و ديگر آن درد به من عارض ‍ نشد.

 

منبع : كرامات امام حسين ، مصطفى اهوازى : ص 52. گناهان كبيره ، ج 2، ص 346. داستانهاى حسين ، ميررضا حسينى : ص 69.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:15 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

پاداشهاى عظيم زیارت کربلا

آنچه در زيارت حسين بن على(ع) بسيار چشمگير است، ثوابهاى كلان و پاداشهاى عظيم و محير العقولى است كه در روايات ائمه، براى آن بيان شده است.

 امام صادق(ع) در روايتى، براى زيارت حسين بن على، ثوابى همچون پاداش نبرد در ركاب پيامبر و امام عادل بيان مى‏كند.(1) در جاى ديگر، پاداشى همچون اجر شهيدان ( بدر ) را نويد مى‏دهد.(2) و در احاديث بسيارى، ثواب حج و عمره مكرر رابراى آن بر مى‏شمارد.

در سخنى، امام صادق(ع) براى كسى كه به زيارت حسين برود، با اين خصوصيت كه نسبت به حق آن حضرت، معرفت و شناخت داشته باشد ( عارفا بحقه ) پاداش آزاد كردن هزار برده، و آماده كردن هزار اسب براى مجاهدان راه خدا را بشارت داده است.(3) و با تعبيرات ديگر، پاداشهايى كمتر و بيشتر نقل شده است.

 

 راز این همه ثواب چيست؟

مى‏دانيم كه هر عمل،با توجه به اينكه در چه زمانى، در چه مكانى، و در چه شرايطى و از سوى چه كسى و با چه انگيزه و هدفى و با چه ميزان رشد و آگاهى و بصيرت، انجام بگيرد، ارزشهاى متفاوت و تاءثيراتى مختلف پيدا مى‏كند.

مرحوم علامه مجلسى،در بيان رمز اين اختلاف پاداشها و گوناگونى تعبيرها در ثواب آن، مى‏گويد:

( ...شايداختلاف اين اخبار، در اندازه ارزش و فضيلت و ثواب زيارت را توان بر اختلاف اشخاص و عملها، و نيز، كم و زيادى ترس در راه زيارت، يا دورى و نزديكى مسافت و ...حمل كرد.زيرا هر عمل نيكى، نسبت به اختلاف مراتب اخلاص و شناخت و تقوا و ديگر شرايطى كه موجب كمال يك عمل است، داراى ثواب و ارزشهاى متفاوت مى‏شود.علاوه بر اينكه در بسيارى از احاديث، امامان، طبق درك و شعور و اندازه ايمان و ظرفيت و گنجايش فكرى طرف، سخن مى‏گفتند...)(4) آنچه مسلم است، زیارت‏كربلا، هميشه آزاده نبوده، بلكه همراه با گرفتاريها و محدوديتهايى بوده است كه موجب دشوارى زيارت مى‏گشته است ولى ائمه، براى همين شرايط هم، تكليف را ساقط ندانسته و به زيارت حسين(ع) دستور مى‏دادند.

 

به اين قطعه از تاريخ، دقت كنيد:

يكى از شيعيان، به‏نام حسين، نوه ( ابو حمزه ثمالى )، نقل كرده است كه:

در اواخر دوره بنى اميه به قصد زيارت حسين بن على، بيرون آمدم ‏ولى مخفيانه حركت مى‏كردم تا اهل شام، نفهمند، تا اينكه شب فرا رسيد و مردم به خواب رفتند.شب، از نيمه گذشته بود كه غسل زيارت كردم و به سوى قبر سيدالشهدا عزيمت كردم.

نزديكيهاى‏ قبر كه رسيدم، با مردى رو به رو شدم، زيبا روى و خوشبو و سفيد چهره، كه به من گفت:

برگرد، الان‏نمى‏توانى زيارت كنى.برگشتم.

اواخر شب باز رفتم، باز هم آن مرد را ديدم كه گفت:دسترسى پيدا نمى‏كنى.

گفتم:چرا نتوانتم‏ به زيارت فرزند پيامبر و سالار جوانان بهشت برسم؟من پياده از كوفه در اين شب جمعه به اينجا آمده‏ام.مى‏ترسم كه صبح شود و هوا روشن گردد و نيروهاى مسلح بنى‏اميه مرا بكشد.

گفت:برگرد، فعلا نمى‏شود...چون حضرت موسى و فرشتگان، هم اكنون به زيارت مشغولند.

برگشتم و صبر كردم تا اينكه سحر د.غسل كردم و نزديك قبر رفتم و آن مرقد را زيارت نمودم و نماز صبح را در آنجا خواندم و از ترس شاميان، بسرعت از آنجا برگشتم ).(5)

آيا كسى كه‏در چنين وضعيت مخفيانه، به زيارت قبر مولايش حسين برود و همراه با دلهره و هراس از نگهبانانى كه ماءمور كنترل و ممانعت از زئران تربت كربلا هستند، زيارت كند، مستحق ثوابى بيشتر نيست؟!

 

( معاويه بن وهب ) مى‏گويد وارد منزل حضرت صادق(ع) شدم.در نمازخانه منزلش، به نماز ايستاده بود، صبر كردم تا نمازش تمام شد.ديدم پس از نماز، دست به دعابرداشت و براى زائران قبر حسين بن على دعا كرد، آنانكه با انفاق مال و تلاش بدنى به زيارت مى‏روند، براى پيوند با ائمه و شاد كردن رسول خدا و پاسخگويى به فرمان امامان و خشمگين ساختن دشمنان و راضى كردن خداوند.و چنين دعا كرد:

خدايا، از آنان‏راضى باش، و خود و خانواده‏شان را، شب و روز، نگهدار، و همراهى‏شان كن و از شر هر جبار سركشى و ستمگر، و از گزند شياطين نهان‏و آشكار در امانشان بدار و نيازهايشان را برآور...خدايا به آنان، بخاطر اينكه از وطن، دور ماندند و ما را بر فرزندان و بستگان خود برگزيدند، بهترين پاداشها را عطا كن.خدايا!دشمنان ما، اين زائران را به خاطر سفر، ملامت كردند ولى اين سرزنشها، هرگز پيروان ما را از اين زيارت، مانع نگشت.آمدند تا با مخالفان ما مخالفت كرده باشند!خدايا!آن چهره‏ها را كه آفتاب در اين راه تغيير داد، رحمت كن، آن صورتهائى را كه بر تربت حسين، قرار گرفت، مورد لطف قرار بده، آن چشمهايى را كه در راه ما اشك ريخت، آن دلهايى‏كه براى ما و تشنگى ما سوخت، آن ناله‏هايى كه براى ما سر داده شد، رحمت كن.

خدايا!من آن بدنها و جانها را تا قيامت، تا هنگام ورود به كوثر در آن روز تشنگى بزرگ، به تو امانت مى‏سپارم...

امام، همچنان دعا مى‏خواند و سجده مى‏كرد.

پس از فراغت‏از نماز، گفتم:اين دعاهايى را كه از شما شنيدم، اگر در حق كسى بود كه خدا را نمى‏شناخت، مى‏پنداشتم كه هرگز به آتش دوزخ نخواهد سوخت به خدا قسم، (با اين دعاهاى شما؟آرزو كردم كه اى كاش به حج نرفته بودم و حسين را زيارت مى‏كردم.

امام فرمود:توبه او بسيار نزديكى.پس چه چيز مانع از آن مى‏شود كه به زيارتش بروى؟اى معاويه بن وهب!مبادا كه اين كار را ترك كنى؟

گفتم:نمى‏پنداشتم‏كه كار، به اين ارزش و عظمت مى‏رسد.(6) همين معاويه بن وهب، نقل مى‏كند كه:

امام صادق(ع)به من فرمود، هرگز زيارت حسين(ع) را به خاطر ترس، رها مكن.هر كس زيارت آن حضرت را واگذارد و به سبب ترس، زيارت نكند، حسرت فراوان خواهد ديد.اى معاويه!آيا دوست ندارى كه خداوند تو را در ميان كسانى ببيند كه پيامبر دعايشان كرده است؟آيا دوست ندارى كه با فرشتگان همدوش باشى و در قيامت، بى گناه به محشر آيى و جزء كسانى باشى كه با پيامبر دست مى‏دهند؟!...(7) رسول خدا ، در ضمن گفتار مفصلى‏به اميرالمومنين، كه فضيلت زيارت قبر على و فرزندش حسين و تشويق به زيارت آنان را بيان مى‏كند و ثواب اخروى آنرا مى‏گويد، مى‏فرمايد:

ليكن عده‏اى پست‏و فرومايه، زائران قبر شما را سرزنش و ملامت مى‏كنند، آنچنانكه زن بدكاره را ملامت مى‏كنند، آنان، بدترين افراد امت من مى‏باشند كه هرگز به شفاعتم نرسند و بر حوض كوثر وارد نشوند...)(8)

 

در سخنى ديگر، پيامبر اسلام، خطاب به حسين، هنگامى كه جاى شمشير را بر پيكر او مى‏بوسيد، فرمود:

تو و پدرت و برادرت، شهيد خواهيد شد.

حسين، مى‏پرسد:از امت تو، چه كسانى ما را زيارت خواهند كرد؟

پيامبر فرمود:مرا،و پدر و برادرت و خودت را، جز كسانى از امت راستين من، زيارت نمى‏كند.)(9)

در حديث هم، زيارت ائمه، در رديف جهاد با دشمنان به حساب آمده است.(10)

زيارت حسين، براى تهيدستان، به جاى زيارت حج محسوب مى‏شود و خداوند، پاداش حج را به آنان مى‏دهد.(11)

 

يكى از زنان‏شيعه، به نام ( ام سعيد احمسيه ) كه اهل عراق بود و براى زيارت قبور شهداى احد، به مدينه مشرف شده بود، در مدينه، به خدمتكار خود گفت:مركبى براى رفتن به مزار شهدا كرايه كن.

آنگاه،تصميم گرفت تا آماده شدن مركب، به ديدار فرزند پيامبر، حضرت صادق(ع) برود.

در حالى كه ديداروى با امام در منزل آن حضرت، طول كشيده و كرايه‏چى، معطل گشته بود، خدمتكارش آمد و به ( ام احمسيه ) گفت:مركب، آماده است.

امام صادق(ع) پرسيد:چه مركب؟كجا مى‏خواهى بروى؟

آن زن،مى‏گويد:گفتم:سر خاك شهدا، حضرت صادق(ع) فرمود:تعجب از شما مردم عراق است، براى زيارت شهدا، راهى طولانى و سفرى دراز را طى‏مى‏كنيد ولى ( سيدالشهدا ) را وا مى‏گذاريد و به زيارتش نمى‏رويد! گفتم:سيد الشهدا كيست؟

فرمود:حسين بن على.

گفتم:من زنى بيش نيستم.

امام:باشد!... براى‏كسى مثل تو، مانعى ندارد كه به زيارتش بروى، آنگاه از ثواب عظيم اين زيارت، برايم بيان فرمود.)(12) در مورد زيارت شائقانه‏و عاشقانه كه از يور محبت و شيفتگى انجام گيرد، نيز، احاديثى نقل شده است كه به ذكر دو نمونه اكتفا مى‏شود:

 

امام صادق(ع) فرمود:

روز قيامت،يك منادى ندا مى‏دهد:( زائران حسين كجايند؟) جمعى بر مى‏خيزند.به آنان گفته مى‏شود:در زيارت حسين، چه مى‏خواستيد و چه اراده كرديد؟

مى‏گويند:زيارت‏ما، بخاطر محبت به پيامبر و على و فاطمه بود.

به آنان گفته مى‏شود:اينك،اين محمد و على و فاطمه و حسين و حسين! پس به آنان بپيونديد.شما در درجات آنان هستيد.به پرچم پيامبر ملحق شويد.

آنگاه،آنان، در سايه سار لواى خاصى كه در دست على بن ابى طالب است قرار مى‏گيرند تا وارد بهشت گردند.(13) محبت، انسان را در دنيا به اين دودمان، پيوند ميدهد.زيارت محبت آميز هم، در نهايت انسان را در آخرت به خاندان رسالت پيوند ميدهد.آشنايى انسانها را در اين دنيا با دستگاه‏ولايت و خاندان پيامبر عامل جذب به اين ( عروه الوثقى ) است كه در آن دنيا هم ( حبل المتين ) نجات و سعادت خواهد شد.

 

از امام صادق(ع) روايت شده است كه:

خواستار سكونت در بهشت بايد زيارت ( مظلوم ) را رها نكند.

مى‏پرسند:مظلوم كيست؟

مى‏فرمايد:حسين است.هر كس با شوق به او و محبت به رسول الله‏و فاطمه و على، او را زيارت كند بر سفره‏هاى بهشتى مهمان اهل بيت خواهد بود.(14) تاءكيدى كه امام، روى عنصر ( مظلوميت ) در زيارت سيد الشهدادارد، جاى دقت و تامل است و انگيزه حمايت از مظلوم و احياء ياد او و سپاس از فداكارى انسانى والا در برابر ظالمان را بيان مى‏كند.

ائمه، در صدد تشويق‏مردم به زيارتند.يعنى ايجاد شوق و رغبت و انگيزه و علاقه،و اين اشتياق، در صورتى فراهم مى‏آيد كه آثار يك عمل و نتايج يك اقدام، براى شخص، روشن باشد.

در زيارت كربلا، چه پاداشى مى‏تواند بزرگتر از ( بهشت ) باشد؟

و چه انگيزه‏اى‏قوى‏تر از ( مرضى حق ) بودن، و خشنودى رسول خدا را جذب كردن؟و چه نتيجه اى بالاتر از پيوند با اهل بيت، در دنيا و آخرت؟

 

اين همه تاكيد، چرا؟

علاوه بر پاداش‏زيادتر و تاءكيد بيشتر نسبت به زيارت قبر حسين بن على (ع)، از نظر مناسبتهاى زمانى هم آن فوق العادگى، كاملا محسوس است.

همانگونه‏كه شيعيان آن حضرت، در هر مناسبت و مجلس و محفلى - حتى مراسم شادى و جشن هم - از حسين ياد مى‏كنند و ياد او رانمك هر مجلس مى‏دانند، ائمه‏هم نسبت به زيارت او - از دور يا نزديك - اينگونه اصرار و تاءكيد داشته‏اند.

درروايات مربوط به زيارت هم، در هر فرصت و مناسبتى، در تمام ايام‏و فصول سال، در همه حالات سفر و حضر، غم و شادى ، اعياد و وفيات، شبهاى قدر، مبعث، فطر،نيمه شعبان، غدير، عاشورا، و ...دستور يه زيارت حسين بن على(ع) داده‏اند.و بيش از همه ائمه و حتى رسول خدا، به زيارت سيدالشهدا تاكيد شده است.

اينهابراى چيست؟مى‏توان گفت براى اين است كه، عاشوراى حسين و حادثه كربلا، ( سمبل ) است.

همچنانكه مخالفت‏و دشمنى دشمنان هم، بيش او همه، با نام و ياد و مزار مظلوم كربلا بوده است چرا كه كربلا در نظرشان سمبل مقاومت بوده است.

البته بايدبه تاريخ نگاه كرد، تا هم عمق تاءثير عاشورا را در سرنوشت اسلام‏و مسلمين دريافت، و هم ميزان خصومت دشمنان را با اين (مزار) و ( تربت )، شناخت.تبلور درخشان خط ائمه، در حركت عاشورا بود و كينه توزى شديد دشمنان حق و اهل بيت هم، در مخالفت با آن حضرت، و اثرات شهادتش انجام مى‏گرفت.حتى سالها بعد از نابودى امويان هم، بخش عظيمى از جامعه، همچنان دچار ضايعات و عوارض و آثار سوء تبليغات‏و تعليمات مسمومى بود كه در آن دوره خفقان و در آن ( هزار ماه سياه ) ايجاد شده بود.

تشويق موكدبه زيارت كربلا، در جهت خنثى كردن و محو نمودن هر چه بيشتر آن ضايعات و سموم بود.

كربلا، از يك سو،سمبل مظلوميت آن پيشوايان عدل بود، و از سويى، مظهر دفاع بزرگ آل على و عترت پيامبر، از اسلام و قرآن، حتى به قيمت جانهاى عزيز و گرانقدرو قتل عامهاى شگفت و هولناك.

توجه و روى‏آوردن به مزار سيد الشهدا، در واقع تكرار و يادآورى همه روزه‏و همواره حق و مظلوميت و تكليف و تعهد بود، تا دلها به آن جهت و آن سو، تمايل پيدا كند و امت اسلام، ( كربلايى ) شود و فكر و ذكر و نشست و برخاست و آغاز و انجام شيعه، همواره ( حسينى ) گردد.

خداوند اگر براى زيارت كربلاى حسين، پاداش هزار حج و عمره مى‏دهد، چون حج هم به بركت عاشورا باقى مانده است.حج را هم حسين زنده كرد.حيات اسلام در سايه خون پاك شهيدان كربلا بود.اگر نامى و سخنى از پيامبر و كعبه و قبله و وى و دين و قرآن مانده است، به بركت وجود حسين و خون و شهادت اوست.

اسلام، مديون‏سيد الشهداء است.از اينجاست كه مى‏گوييم:كربلا، همه چيز ماست، چون اساس دين را حفظ كرد.

مگر نه اينكه‏امويان، كمر به هدم اسلام بسته بودند؟! مگر نه اينكه برنامه‏هاى ضد اسلام رجعت طلبان، در راستاى ارزشهاى جاهلى، يكى پس از ديگرى احيا مى‏شد؟مگر نه اينكه آل اميه، اسلام را به بازيچه گرفته بودند و خلافت اسلام را همچون توپى ميان خود دست به دست مى‏گرداند؟! مگر نه اينكه حسين بن على فرمود:

در شرايطى كه‏امت اسلامى به والى و زمامدار ناپاك و نالايقى همچون ( يزيد ) گرفتار شده است، ( فعلى الاسلام السلام ) بايد با اسلام خداحافظى كرد و با دين، بدرود گفت؟! بنابر اين، حركت عاشورا، پيش از آنكه يك نهضت شيعى و در جهت احياى حق آل محمد باشد، يك حركت اسلامى و براى نجات دين خدا بود، كه در آستانه زوال و نيستى قرار داشت.

پس كربلا، تنها مربوط‏به شيعيان نيست، بلكه قبله گاه همه مسلمين است، چرا كه فسق علنى يزيد و بدعتها و تحريفها و ستمها و اسلام زدايى‏هاى بنى‏اميه،ازنظر اهل سنت هم مطرود و محكوم است و ايستادن در مقابل آن رجعت فاحش يك عمل ارزشمند!... سخن خود حسين، اين بود كه اگر استوارى و استقامت دين جدم با مرگ من است، پس:اى تيغها بياييدفر فرق من فرود...ان كان دين محمد لا يستقم الا بقتلى يا سيوف خذينى.

آن همه تاءكيد،براى آن است كه حسين، اسلام را زنده كرد و خون او، بقاء دين را بيمه نمود.و .... پيامبر، در وجود حسين، تداوم يافت.

حديث معروف:

( حسين‏منى و انا من حسين ) شايد يكى از معانى‏اش اين باشد كه همچنانكه حسين از من است، من هم از حسينم، يعنى اگر نام من و دينم و كتاب آسمانى‏ام، حيات وابديت يافته است.به بركت حسين است و من نيز از حسينم.

پس، چون‏كربلاى حسين، مظهر و سمبل و اسوه است، مزار او نيز چنين است و زيارت قبرش هم، بيش از همه مورد سفارش پيشوايان دين است.

 

 پاورقى :

1 - ثواب الاعمال، ص 81.

2 - كامل الزيارت ، ص 183.

3 - همان، ص 164.

4 - بحار الانوار، ج 98 ص 44.

5- بحار الانوار، ج 98 ص 57 و 59 (دو حديث است، با اندكى اختلاف در تعبيرات).

6 - كامل‏الزيارات، ص 116، بحار الانوار، ج ص 8 و 52.و سائل الشعيه، ج 10 ص 320.

7 - كامل الزيارات، ص 117.

8 - بحار الانوار، ج 97 ص 121.

9 - بحار الانوار، ج 97 ص 119، كامل الزيارات، ص 70.

10 - بحار الانوار، ج 97 ص 124 .

11 - وسائل الشيعه، ج 10 ص 360.

12- همان ص 339، بحار الانوار، ج 98 ص 36 و 71 (با اندكى اختلا و تغييير در عبارتها).

13 - وسايل الشيعه ج 10 ص 387.

14 - همان.

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:16 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

پاداشهاى عظيم زیارت کربلا

آنچه در زيارت حسين بن على(ع) بسيار چشمگير است، ثوابهاى كلان و پاداشهاى عظيم و محير العقولى است كه در روايات ائمه، براى آن بيان شده است.

 امام صادق(ع) در روايتى، براى زيارت حسين بن على، ثوابى همچون پاداش نبرد در ركاب پيامبر و امام عادل بيان مى‏كند.(1) در جاى ديگر، پاداشى همچون اجر شهيدان ( بدر ) را نويد مى‏دهد.(2) و در احاديث بسيارى، ثواب حج و عمره مكرر رابراى آن بر مى‏شمارد.

در سخنى، امام صادق(ع) براى كسى كه به زيارت حسين برود، با اين خصوصيت كه نسبت به حق آن حضرت، معرفت و شناخت داشته باشد ( عارفا بحقه ) پاداش آزاد كردن هزار برده، و آماده كردن هزار اسب براى مجاهدان راه خدا را بشارت داده است.(3) و با تعبيرات ديگر، پاداشهايى كمتر و بيشتر نقل شده است.

 

 راز این همه ثواب چيست؟

مى‏دانيم كه هر عمل،با توجه به اينكه در چه زمانى، در چه مكانى، و در چه شرايطى و از سوى چه كسى و با چه انگيزه و هدفى و با چه ميزان رشد و آگاهى و بصيرت، انجام بگيرد، ارزشهاى متفاوت و تاءثيراتى مختلف پيدا مى‏كند.

مرحوم علامه مجلسى،در بيان رمز اين اختلاف پاداشها و گوناگونى تعبيرها در ثواب آن، مى‏گويد:

( ...شايداختلاف اين اخبار، در اندازه ارزش و فضيلت و ثواب زيارت را توان بر اختلاف اشخاص و عملها، و نيز، كم و زيادى ترس در راه زيارت، يا دورى و نزديكى مسافت و ...حمل كرد.زيرا هر عمل نيكى، نسبت به اختلاف مراتب اخلاص و شناخت و تقوا و ديگر شرايطى كه موجب كمال يك عمل است، داراى ثواب و ارزشهاى متفاوت مى‏شود.علاوه بر اينكه در بسيارى از احاديث، امامان، طبق درك و شعور و اندازه ايمان و ظرفيت و گنجايش فكرى طرف، سخن مى‏گفتند...)(4) آنچه مسلم است، زیارت‏كربلا، هميشه آزاده نبوده، بلكه همراه با گرفتاريها و محدوديتهايى بوده است كه موجب دشوارى زيارت مى‏گشته است ولى ائمه، براى همين شرايط هم، تكليف را ساقط ندانسته و به زيارت حسين(ع) دستور مى‏دادند.

 

به اين قطعه از تاريخ، دقت كنيد:

يكى از شيعيان، به‏نام حسين، نوه ( ابو حمزه ثمالى )، نقل كرده است كه:

در اواخر دوره بنى اميه به قصد زيارت حسين بن على، بيرون آمدم ‏ولى مخفيانه حركت مى‏كردم تا اهل شام، نفهمند، تا اينكه شب فرا رسيد و مردم به خواب رفتند.شب، از نيمه گذشته بود كه غسل زيارت كردم و به سوى قبر سيدالشهدا عزيمت كردم.

نزديكيهاى‏ قبر كه رسيدم، با مردى رو به رو شدم، زيبا روى و خوشبو و سفيد چهره، كه به من گفت:

برگرد، الان‏نمى‏توانى زيارت كنى.برگشتم.

اواخر شب باز رفتم، باز هم آن مرد را ديدم كه گفت:دسترسى پيدا نمى‏كنى.

گفتم:چرا نتوانتم‏ به زيارت فرزند پيامبر و سالار جوانان بهشت برسم؟من پياده از كوفه در اين شب جمعه به اينجا آمده‏ام.مى‏ترسم كه صبح شود و هوا روشن گردد و نيروهاى مسلح بنى‏اميه مرا بكشد.

گفت:برگرد، فعلا نمى‏شود...چون حضرت موسى و فرشتگان، هم اكنون به زيارت مشغولند.

برگشتم و صبر كردم تا اينكه سحر د.غسل كردم و نزديك قبر رفتم و آن مرقد را زيارت نمودم و نماز صبح را در آنجا خواندم و از ترس شاميان، بسرعت از آنجا برگشتم ).(5)

آيا كسى كه‏در چنين وضعيت مخفيانه، به زيارت قبر مولايش حسين برود و همراه با دلهره و هراس از نگهبانانى كه ماءمور كنترل و ممانعت از زئران تربت كربلا هستند، زيارت كند، مستحق ثوابى بيشتر نيست؟!

 

( معاويه بن وهب ) مى‏گويد وارد منزل حضرت صادق(ع) شدم.در نمازخانه منزلش، به نماز ايستاده بود، صبر كردم تا نمازش تمام شد.ديدم پس از نماز، دست به دعابرداشت و براى زائران قبر حسين بن على دعا كرد، آنانكه با انفاق مال و تلاش بدنى به زيارت مى‏روند، براى پيوند با ائمه و شاد كردن رسول خدا و پاسخگويى به فرمان امامان و خشمگين ساختن دشمنان و راضى كردن خداوند.و چنين دعا كرد:

خدايا، از آنان‏راضى باش، و خود و خانواده‏شان را، شب و روز، نگهدار، و همراهى‏شان كن و از شر هر جبار سركشى و ستمگر، و از گزند شياطين نهان‏و آشكار در امانشان بدار و نيازهايشان را برآور...خدايا به آنان، بخاطر اينكه از وطن، دور ماندند و ما را بر فرزندان و بستگان خود برگزيدند، بهترين پاداشها را عطا كن.خدايا!دشمنان ما، اين زائران را به خاطر سفر، ملامت كردند ولى اين سرزنشها، هرگز پيروان ما را از اين زيارت، مانع نگشت.آمدند تا با مخالفان ما مخالفت كرده باشند!خدايا!آن چهره‏ها را كه آفتاب در اين راه تغيير داد، رحمت كن، آن صورتهائى را كه بر تربت حسين، قرار گرفت، مورد لطف قرار بده، آن چشمهايى را كه در راه ما اشك ريخت، آن دلهايى‏كه براى ما و تشنگى ما سوخت، آن ناله‏هايى كه براى ما سر داده شد، رحمت كن.

خدايا!من آن بدنها و جانها را تا قيامت، تا هنگام ورود به كوثر در آن روز تشنگى بزرگ، به تو امانت مى‏سپارم...

امام، همچنان دعا مى‏خواند و سجده مى‏كرد.

پس از فراغت‏از نماز، گفتم:اين دعاهايى را كه از شما شنيدم، اگر در حق كسى بود كه خدا را نمى‏شناخت، مى‏پنداشتم كه هرگز به آتش دوزخ نخواهد سوخت به خدا قسم، (با اين دعاهاى شما؟آرزو كردم كه اى كاش به حج نرفته بودم و حسين را زيارت مى‏كردم.

امام فرمود:توبه او بسيار نزديكى.پس چه چيز مانع از آن مى‏شود كه به زيارتش بروى؟اى معاويه بن وهب!مبادا كه اين كار را ترك كنى؟

گفتم:نمى‏پنداشتم‏كه كار، به اين ارزش و عظمت مى‏رسد.(6) همين معاويه بن وهب، نقل مى‏كند كه:

امام صادق(ع)به من فرمود، هرگز زيارت حسين(ع) را به خاطر ترس، رها مكن.هر كس زيارت آن حضرت را واگذارد و به سبب ترس، زيارت نكند، حسرت فراوان خواهد ديد.اى معاويه!آيا دوست ندارى كه خداوند تو را در ميان كسانى ببيند كه پيامبر دعايشان كرده است؟آيا دوست ندارى كه با فرشتگان همدوش باشى و در قيامت، بى گناه به محشر آيى و جزء كسانى باشى كه با پيامبر دست مى‏دهند؟!...(7) رسول خدا ، در ضمن گفتار مفصلى‏به اميرالمومنين، كه فضيلت زيارت قبر على و فرزندش حسين و تشويق به زيارت آنان را بيان مى‏كند و ثواب اخروى آنرا مى‏گويد، مى‏فرمايد:

ليكن عده‏اى پست‏و فرومايه، زائران قبر شما را سرزنش و ملامت مى‏كنند، آنچنانكه زن بدكاره را ملامت مى‏كنند، آنان، بدترين افراد امت من مى‏باشند كه هرگز به شفاعتم نرسند و بر حوض كوثر وارد نشوند...)(8)

 

در سخنى ديگر، پيامبر اسلام، خطاب به حسين، هنگامى كه جاى شمشير را بر پيكر او مى‏بوسيد، فرمود:

تو و پدرت و برادرت، شهيد خواهيد شد.

حسين، مى‏پرسد:از امت تو، چه كسانى ما را زيارت خواهند كرد؟

پيامبر فرمود:مرا،و پدر و برادرت و خودت را، جز كسانى از امت راستين من، زيارت نمى‏كند.)(9)

در حديث هم، زيارت ائمه، در رديف جهاد با دشمنان به حساب آمده است.(10)

زيارت حسين، براى تهيدستان، به جاى زيارت حج محسوب مى‏شود و خداوند، پاداش حج را به آنان مى‏دهد.(11)

 

يكى از زنان‏شيعه، به نام ( ام سعيد احمسيه ) كه اهل عراق بود و براى زيارت قبور شهداى احد، به مدينه مشرف شده بود، در مدينه، به خدمتكار خود گفت:مركبى براى رفتن به مزار شهدا كرايه كن.

آنگاه،تصميم گرفت تا آماده شدن مركب، به ديدار فرزند پيامبر، حضرت صادق(ع) برود.

در حالى كه ديداروى با امام در منزل آن حضرت، طول كشيده و كرايه‏چى، معطل گشته بود، خدمتكارش آمد و به ( ام احمسيه ) گفت:مركب، آماده است.

امام صادق(ع) پرسيد:چه مركب؟كجا مى‏خواهى بروى؟

آن زن،مى‏گويد:گفتم:سر خاك شهدا، حضرت صادق(ع) فرمود:تعجب از شما مردم عراق است، براى زيارت شهدا، راهى طولانى و سفرى دراز را طى‏مى‏كنيد ولى ( سيدالشهدا ) را وا مى‏گذاريد و به زيارتش نمى‏رويد! گفتم:سيد الشهدا كيست؟

فرمود:حسين بن على.

گفتم:من زنى بيش نيستم.

امام:باشد!... براى‏كسى مثل تو، مانعى ندارد كه به زيارتش بروى، آنگاه از ثواب عظيم اين زيارت، برايم بيان فرمود.)(12) در مورد زيارت شائقانه‏و عاشقانه كه از يور محبت و شيفتگى انجام گيرد، نيز، احاديثى نقل شده است كه به ذكر دو نمونه اكتفا مى‏شود:

 

امام صادق(ع) فرمود:

روز قيامت،يك منادى ندا مى‏دهد:( زائران حسين كجايند؟) جمعى بر مى‏خيزند.به آنان گفته مى‏شود:در زيارت حسين، چه مى‏خواستيد و چه اراده كرديد؟

مى‏گويند:زيارت‏ما، بخاطر محبت به پيامبر و على و فاطمه بود.

به آنان گفته مى‏شود:اينك،اين محمد و على و فاطمه و حسين و حسين! پس به آنان بپيونديد.شما در درجات آنان هستيد.به پرچم پيامبر ملحق شويد.

آنگاه،آنان، در سايه سار لواى خاصى كه در دست على بن ابى طالب است قرار مى‏گيرند تا وارد بهشت گردند.(13) محبت، انسان را در دنيا به اين دودمان، پيوند ميدهد.زيارت محبت آميز هم، در نهايت انسان را در آخرت به خاندان رسالت پيوند ميدهد.آشنايى انسانها را در اين دنيا با دستگاه‏ولايت و خاندان پيامبر عامل جذب به اين ( عروه الوثقى ) است كه در آن دنيا هم ( حبل المتين ) نجات و سعادت خواهد شد.

 

از امام صادق(ع) روايت شده است كه:

خواستار سكونت در بهشت بايد زيارت ( مظلوم ) را رها نكند.

مى‏پرسند:مظلوم كيست؟

مى‏فرمايد:حسين است.هر كس با شوق به او و محبت به رسول الله‏و فاطمه و على، او را زيارت كند بر سفره‏هاى بهشتى مهمان اهل بيت خواهد بود.(14) تاءكيدى كه امام، روى عنصر ( مظلوميت ) در زيارت سيد الشهدادارد، جاى دقت و تامل است و انگيزه حمايت از مظلوم و احياء ياد او و سپاس از فداكارى انسانى والا در برابر ظالمان را بيان مى‏كند.

ائمه، در صدد تشويق‏مردم به زيارتند.يعنى ايجاد شوق و رغبت و انگيزه و علاقه،و اين اشتياق، در صورتى فراهم مى‏آيد كه آثار يك عمل و نتايج يك اقدام، براى شخص، روشن باشد.

در زيارت كربلا، چه پاداشى مى‏تواند بزرگتر از ( بهشت ) باشد؟

و چه انگيزه‏اى‏قوى‏تر از ( مرضى حق ) بودن، و خشنودى رسول خدا را جذب كردن؟و چه نتيجه اى بالاتر از پيوند با اهل بيت، در دنيا و آخرت؟

 

اين همه تاكيد، چرا؟

علاوه بر پاداش‏زيادتر و تاءكيد بيشتر نسبت به زيارت قبر حسين بن على (ع)، از نظر مناسبتهاى زمانى هم آن فوق العادگى، كاملا محسوس است.

همانگونه‏كه شيعيان آن حضرت، در هر مناسبت و مجلس و محفلى - حتى مراسم شادى و جشن هم - از حسين ياد مى‏كنند و ياد او رانمك هر مجلس مى‏دانند، ائمه‏هم نسبت به زيارت او - از دور يا نزديك - اينگونه اصرار و تاءكيد داشته‏اند.

درروايات مربوط به زيارت هم، در هر فرصت و مناسبتى، در تمام ايام‏و فصول سال، در همه حالات سفر و حضر، غم و شادى ، اعياد و وفيات، شبهاى قدر، مبعث، فطر،نيمه شعبان، غدير، عاشورا، و ...دستور يه زيارت حسين بن على(ع) داده‏اند.و بيش از همه ائمه و حتى رسول خدا، به زيارت سيدالشهدا تاكيد شده است.

اينهابراى چيست؟مى‏توان گفت براى اين است كه، عاشوراى حسين و حادثه كربلا، ( سمبل ) است.

همچنانكه مخالفت‏و دشمنى دشمنان هم، بيش او همه، با نام و ياد و مزار مظلوم كربلا بوده است چرا كه كربلا در نظرشان سمبل مقاومت بوده است.

البته بايدبه تاريخ نگاه كرد، تا هم عمق تاءثير عاشورا را در سرنوشت اسلام‏و مسلمين دريافت، و هم ميزان خصومت دشمنان را با اين (مزار) و ( تربت )، شناخت.تبلور درخشان خط ائمه، در حركت عاشورا بود و كينه توزى شديد دشمنان حق و اهل بيت هم، در مخالفت با آن حضرت، و اثرات شهادتش انجام مى‏گرفت.حتى سالها بعد از نابودى امويان هم، بخش عظيمى از جامعه، همچنان دچار ضايعات و عوارض و آثار سوء تبليغات‏و تعليمات مسمومى بود كه در آن دوره خفقان و در آن ( هزار ماه سياه ) ايجاد شده بود.

تشويق موكدبه زيارت كربلا، در جهت خنثى كردن و محو نمودن هر چه بيشتر آن ضايعات و سموم بود.

كربلا، از يك سو،سمبل مظلوميت آن پيشوايان عدل بود، و از سويى، مظهر دفاع بزرگ آل على و عترت پيامبر، از اسلام و قرآن، حتى به قيمت جانهاى عزيز و گرانقدرو قتل عامهاى شگفت و هولناك.

توجه و روى‏آوردن به مزار سيد الشهدا، در واقع تكرار و يادآورى همه روزه‏و همواره حق و مظلوميت و تكليف و تعهد بود، تا دلها به آن جهت و آن سو، تمايل پيدا كند و امت اسلام، ( كربلايى ) شود و فكر و ذكر و نشست و برخاست و آغاز و انجام شيعه، همواره ( حسينى ) گردد.

خداوند اگر براى زيارت كربلاى حسين، پاداش هزار حج و عمره مى‏دهد، چون حج هم به بركت عاشورا باقى مانده است.حج را هم حسين زنده كرد.حيات اسلام در سايه خون پاك شهيدان كربلا بود.اگر نامى و سخنى از پيامبر و كعبه و قبله و وى و دين و قرآن مانده است، به بركت وجود حسين و خون و شهادت اوست.

اسلام، مديون‏سيد الشهداء است.از اينجاست كه مى‏گوييم:كربلا، همه چيز ماست، چون اساس دين را حفظ كرد.

مگر نه اينكه‏امويان، كمر به هدم اسلام بسته بودند؟! مگر نه اينكه برنامه‏هاى ضد اسلام رجعت طلبان، در راستاى ارزشهاى جاهلى، يكى پس از ديگرى احيا مى‏شد؟مگر نه اينكه آل اميه، اسلام را به بازيچه گرفته بودند و خلافت اسلام را همچون توپى ميان خود دست به دست مى‏گرداند؟! مگر نه اينكه حسين بن على فرمود:

در شرايطى كه‏امت اسلامى به والى و زمامدار ناپاك و نالايقى همچون ( يزيد ) گرفتار شده است، ( فعلى الاسلام السلام ) بايد با اسلام خداحافظى كرد و با دين، بدرود گفت؟! بنابر اين، حركت عاشورا، پيش از آنكه يك نهضت شيعى و در جهت احياى حق آل محمد باشد، يك حركت اسلامى و براى نجات دين خدا بود، كه در آستانه زوال و نيستى قرار داشت.

پس كربلا، تنها مربوط‏به شيعيان نيست، بلكه قبله گاه همه مسلمين است، چرا كه فسق علنى يزيد و بدعتها و تحريفها و ستمها و اسلام زدايى‏هاى بنى‏اميه،ازنظر اهل سنت هم مطرود و محكوم است و ايستادن در مقابل آن رجعت فاحش يك عمل ارزشمند!... سخن خود حسين، اين بود كه اگر استوارى و استقامت دين جدم با مرگ من است، پس:اى تيغها بياييدفر فرق من فرود...ان كان دين محمد لا يستقم الا بقتلى يا سيوف خذينى.

آن همه تاءكيد،براى آن است كه حسين، اسلام را زنده كرد و خون او، بقاء دين را بيمه نمود.و .... پيامبر، در وجود حسين، تداوم يافت.

حديث معروف:

( حسين‏منى و انا من حسين ) شايد يكى از معانى‏اش اين باشد كه همچنانكه حسين از من است، من هم از حسينم، يعنى اگر نام من و دينم و كتاب آسمانى‏ام، حيات وابديت يافته است.به بركت حسين است و من نيز از حسينم.

پس، چون‏كربلاى حسين، مظهر و سمبل و اسوه است، مزار او نيز چنين است و زيارت قبرش هم، بيش از همه مورد سفارش پيشوايان دين است.

 

 پاورقى :

1 - ثواب الاعمال، ص 81.

2 - كامل الزيارت ، ص 183.

3 - همان، ص 164.

4 - بحار الانوار، ج 98 ص 44.

5- بحار الانوار، ج 98 ص 57 و 59 (دو حديث است، با اندكى اختلاف در تعبيرات).

6 - كامل‏الزيارات، ص 116، بحار الانوار، ج ص 8 و 52.و سائل الشعيه، ج 10 ص 320.

7 - كامل الزيارات، ص 117.

8 - بحار الانوار، ج 97 ص 121.

9 - بحار الانوار، ج 97 ص 119، كامل الزيارات، ص 70.

10 - بحار الانوار، ج 97 ص 124 .

11 - وسائل الشيعه، ج 10 ص 360.

12- همان ص 339، بحار الانوار، ج 98 ص 36 و 71 (با اندكى اختلا و تغييير در عبارتها).

13 - وسايل الشيعه ج 10 ص 387.

14 - همان.

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:17 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

درجات بی نظیر سرزمین كربلا

زمين كربلا پنج درجه دارد.
درجه اوّل : از آب و خاك است مثل باقى زمين ها و اراضى كه درخت و گياه در آن ميرويد و زراعت ميشود.

درجه دوّم : مقام فيض و رحمت است ، كه از اين خاك مقدّس بواسطه قبول نمودن آن خضوع و انكسار را، در عالم تكليف تكوينى ، بنا به حديث ( و لا من ارض و لا مإ الّا عوقب لترك التواضع ) كه چنان فضيلت و رحمت در آن تربت پاك قرار فرموده اند كه همه عوالم امكان از آن تربت اقدس بهره و فيض ميبرند، بلكه فضائل و مناقب آن زمين مقدّس برترى دارد بر تربت مراقد همه ائمّه اطهار عليه السلام به مرقد انور حضرت محمّد (ص ) زيرا كه چند فضيلت در تربت حضرت سيّد الشّهدأ عليه السلام هست كه در تربت هيچ پيغمبرى و وصّى او نيست و در تربت هاى سائر ائمّه عليه السلام نيز نيست .

 

درجه سوّم : كربلا محل اندوه و محنت است و هر يك از مقرّبين درگاه الهى و انبياء و اؤ لياء و اوصيّاء در وقت ورود به آن زمين فيض نزديك مى شود مهموم و اندوهگين مى باشند چنانكه حضرت صادق عليه السلام در خصوص زائرين آن مظلوم مى فرمايد: كه زائر بايد تشنه و گرسنه و ژوليده مو و خاك آلوده و گريان و مهموم باشد.
تأ سّيا له و للمستشهدين بكربلا و اهل بيته المظلومين المهمومين .

درجه چهارم - كربلا نعيم جنّات است ، زيرا كه همه بهشت را خداوند متعال از نور مقدّس و منوّر مدفون كربلا، خامس آل عبا عليه السلام خلق نموده است ، و حضرت امام صادق عليه السلام در خصوص ترك كنندگان زيارت آن سرور فرموده است :
مَن تَرَكَ زيارَة الحسين عليه السلام و هو يزعم شيعة فليس هو الشيعة و ان كان من اهل الجنّة هو ضيفان اهل الجنّة .
ترجمه : امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كس ترك كند زيارت امام حسين عليه السلام را و در حالى كه خيال كند از شيعيان ماست ، بلكه او شيعه ما نيست و اگر هم وارد بهشت شود، ميهمان اهل بهشت خواهد بود، ( نه صاحب خانه ).
رسول خدا (ص ) مى فرمايد:
اِنّى اَشِمُ رائِحَة الجَنَّة مِن الحسين عليه السلام ،
يعنى ، همانا از حسين عليه السلام بوى بهشت را استشمام مى كنم .

پس بر طالبين بهشت لازم است كه داخل كربلاى ظاهرى شوند و او از باب خاصّه آن كه عبارت از بكاء و اقامه مجالس عزا بشود تا در يوم النّشور به مقام قرب و مصاحبت آن بزرگوار در جناب النّعيم باشد.

درجه پنجم : رضوان اللّه يعنى مكان خوشنودى كه فوق همه نعمتها و راحتها و فيضهاست زيرا كه تربت پاك بنا بخضوع كه در عالم تكوين قبول نمود داراى نور الانوار همه انوار شده و خداوند عالم آن تربت طاهره را كه باعث ضياء و روشنائى همه فرموده و مكان و مقام پيامبران اولوالعزم در بهشت عنبر سرشت در تربت كربلا خواهد شد، و همين خاك كربلا است كه در مقام فخر و مباهات فرياد مى نمايد:
اِنّاارض اللّه المقدّسة المباركة .
من همان زمين مقدّس و مبارك خدا هستم . با اعتقاد پاك دفن شده گان آن خاك از بيم و هراس يوم الحساب آسوده و مطمئن شده و بدون حساب داخل بهشت و ساكن حُسن المأ ب ميشوند.
بلكه بر روايت حضرت صادق عليه السلام حتى هر خر و اشترى كه در كربلا بميرد به بهشت مى رود.

 

منبع : كنز الغرائب - سفينة النّجاة ص 63.

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:18 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

واجب بودن زیارت امام حسین (ع)

راى زيارت‏ هيچ امامى، به اندازه زيارت حسين بن على(ع) در ( كربلا ) تاكيد نشده است.

حتى براى زيارت رسول خدا(ص) هم آن همه سفارش و دستور نيست.

گاهى در روايات،زيارت ( كربلا )، از زيارت ( كعبه ) هم برتر و بالاتر به حساب آمده است و براى زيارت سيدالشهدا، پاداشى برابر دهها و صدها حج و عمره بيان شده است، بايد راز قضيه را فهميد.

لحن و بيانى‏كه در احاديث مربوط به زيارت سيدالشهدا(ع) به كار رفته است، بسيار جدى و آميخته با تاءكيدات فراوان است.

ضرورت‏زيارت را در هر حال و همواره مطرح مى‏كند، آن را براى يك شيعه و پيرو امام، در حد يك ( فريضه ) مى‏شمارد، ترك آن را بسيار ناپسند مى‏داند و هيچ عذر و بهانه و خوف و خطر را مانع از آن به حساب نمى‏آورد و به رسميت نمى‏شناسد.

  

ازانبوه روايات گوناگون، به چند نمونه اشاره مى‏كنيم:

 امام صادق(ع)در ديدار با يكى از اصحاب برجسته اش به نام ( ابان بن تغلب ) ، از وى مى‏پرسد:اى ابان:

كى به زيارت قبر حسين رفته‏اى ؟

ابان - مدتى است طولانى كه به زيارتش نرفته‏ام.

امام - سبحان‏الله...تو از بزرگان و روساى شيعه‏هستى‏ودر عين حال، حسين(ع) را رها كرده و به زيارتش نمى‏روى؟...(1)

 

امام باقر(ع) از يكى از شيعيان پرسيد:فاصله ميان شما و حسين (ع) چه قدر است؟

- بيست‏و شش فرسخ (يا:شانزده فرسخ) - آيا به زيارت قبرش مى‏رويد؟

- نه!- چه‏قدر جفا كرديد!...(2) زيارت حسين رفتن، يك تكليف مكتبى براى شيعه او و پيرو مكتب عاشورا است.

بدون پيوند باآن مرقد و مزار، ( شيعه بودن ) داراى خلل است.اين مطلبى است كه خود ائمه دين فرموده‏اند.

 

امام صادق(ع؟فرمود:

هر كس به زيارت‏حسين(ع) نرود تا بميرد، در حاليكه خود را هم شيعه ما بداند، هرگز او شيعه ما نيست.و اگر از اهل بهشت هم باشد، او مهمان بهشتيان است:

( من لم ياءت قبرالحسين(ع) و هم يزعم انه لنا شيعه حتى يموت، فليس هولنا بشيعه و ا ن كان من اهل الجنه فهو ضيفان اهل الجنه )(3) امام صادق(ع) در جاى ديگر فرمود:

كسى كه‏توانايى زيارت حسين را داشته باشد ولى زيارت نكند، نسبت به پيامبر اسلام و ائمه ( عاق ) شده است.(4) و نيز، آن حضرت فرموده است:

زيارت‏حسين بن على(ع)، بر هر كسى كه ( حسين ) را از سوى خداوند، (امام) مى‏داند لازم و واجب است:

( زياره الحسين‏بن على واجبه على كل من يقر للحسين بالاءمامه من ا لله‏عزوجل.)(5) و اينكه:هر كه تا هنگام مرگ، به زيارت حسين(ع) نرود، دين‏و ايمانش نقصان دارد.(6)

 

امام باقر(ع) فرموده است شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على دستور بدهيد.چرا كه زيارت او، بر هر مومنى كه به ( امامت الهى ) حسين(ع)، اقرار دارد، فريضه است.(7) و در سخنى ديگر فرموده است:شيعيان ما را دستور دهيد تا حسين(ع) را زيارت كنند.همانا زيارت او عمر را زياد، رزق را افزون، و بديها را دفع مى‏كند و زيارت او، بر هر مومين كه به امامت او از سوى خداوند اعتقاد دارد واجب است.(8) گويا بين اعتقاد به امامت و رهبرى، با رفتن به زيارت، ملازمه‏است و زيارت عمل به تعهد و وفاى كامل به پيمانى است كه بين هر امام و پيروان او برقرار است.

 

پاورقى :

1 - كامل‏الزيارات، ص 331، سفينه البحار، ج !ص 565، بحار الانوار، ج (بيروتى) ص‏7.

2 - كم بينكم‏و بين الحسين؟قلت:ست و عشرون فرسخا.قال له:او ما تاءتونه؟قلت:لا قال:ما اجفا كم!...(وسائل الشيعه، ج 10 ص 337 و 338، حديث 16 و 20، بحار الانوار، ج 98 ص 5).

3 -وسائل الشيعه، ج 10 ص 336، حديث 11 بحار الاءنوار، ج 98 ص 4.

4 - وسائل الشيعه، ج 10 ص 333، حديث 2.

5 - وسائل الشيعه، ج 10 ص 346 حديث 5.

6 - ...كان منتقص‏الدين، منتقص الايمان.(بحار الانوار ، ج 98 (بيروتى) ص 4).

7 - مروا شيعتنابزياره قبر الحسين بن ع لى، فان اتيانه مفترض على كل مومن يقر للحسين بالامامه من الله.(كامل الزيارت، ص 121، بحار الانوار، ج 98 ص 1،3 و 4).

8 - وسائل الشيعه، ج 10 ص 321، حديث 8 و ص 345 حديث 1 و 5.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:19 PM
تشکرات از این پست
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

هشت خاصّيت بی همتای تربت كربلا

 تربت حضرت سيد الشّهداء بر اساس روايات موثّق آثار فراوانى دارد، از آن جمله :
1 - طبق روايات رسيده سجده كردن بر تربت حضرت حسين عليه السلام موجب قبولى نماز است ، كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
السُّجُودُ عَلى تُربَة الحُسين عليه السلام يَخرِقُ الحُجبُ السَّبعة .
سجده كردن بر تربت امام حسين عليه السلام هفت حجاب را از (منع قبولى آن ) نماز بر مى دارد.
 

2 - ذكر با تسبيح تربت سيّدالشّهداءبراى هر ذكر چهل حسنه در نامه اعمال مى نويسند، و حتّى بدون ذكر، تسبيح را در دست چرخاندن هر يك بيست حسنه دارد.
3 - هر گاه كام نوزاد را با تربت سيّد الشّهداء باز كنند مانند اكسيرى كه مس ‍ را به طلا مبدل ميسازد و وجود نوزاد را از هر پليدى دور نموده و محبّت اهل بيت رسول خدا(ص ) را در دل او مى كارد.
4 - بر لحد يعنى قبر هر ميّتى كه تربت كربلا باشد از عذاب قبر رهانيده ميشود.
5 - تربت كربلا بر هر درد بى درمانى شفا بخش مى باشد كما اينكه بسيار تجربه شده است و در كتب مختلف ذكر گرديده است .
6 - خاك مقتل حسين بن على عليه السلام حصن ، يعنى حصار مى باشد از هر آفات و هر گزندى ، و هر كس آن را با خود حمل نمايد، محفوظ خواهد ماند.
7 - آرام بخش تلاطم موّاج درياهاست يعنى هرگاه دريا به تلاطم آيد، و چاره از همه جا قطع گردد و كمى تربت كربلا بر آن بپاشند دريا آرام ميگيرد.
8 - تربت مظلوم كربلا تحفه حوريان بهشت است آن گاه كه در روز قيامت ماه و خورشيدى نيست تا نور افشانى كند و ظلمات محشر همه جا را فرا مى گيرد، به دستور خداوند خاك كربلا كه تربت سيّدالشّهداء عليه السلام مى باشد برداشته شده و در بالاى بهشت قرار داده مى شود
و نور عظيمى از تربت آن حضرت همه جا را روشن مى كند و همه ديدگان را خيره مى سازد كما اينكه خورشيد چشم انسان را مى زند و كسى نمى تواند مستقيم به آن نگاه كند.

 

 

منبع : كشكول النور ج 1 ص 186.

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

شنبه 23 دی 1391  10:22 PM
تشکرات از این پست
mahdiamini2010
mahdiamini2010
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 215
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به: برکات زیارت و تربت کربلا

کربلا قبله دل هاست خدا می داند ...

شنبه 23 دی 1391  10:23 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها