وقتی که باید بلند پرواز بود !
فطرت انسان به گونهای است که به هیچ حدی از کمال قانع نشده، به یک معنا بینهایت طلب است. همه ما این تجربه را داشتهایم که وقتی چیزی برای ما خوشایند باشد به هیچ حدی از آن قانع نبوده، تمایل داریم که مراتب بالاتر آن را نیز به دست آوریم. بنابراین اگر کسی به مراتب نازل ایمان اکتفا کند قطعا روزی پشیمان و به عذاب حسرت دچار خواهد شد.
آن هنگام که انسان مشاهده کند عدهای که از جهت امکانات با او مساوی بودند تنها به دوری از گناه و انجام برخی واجبات اکتفا نکرده، بلکه به تقویت ایمان و عمل به لوازم آن اهتمام ورزیده، به درجات بالایی از کمال نایل شدهاند، حسرت خواهد خورد و همین حسرت او را عذاب خواهد داد. این عذاب در امور ساده دنیوی هم به سراغ انسان میآید تا چه رسد به امور اخروی و ابدی! اگر انسان سرمایهای مانند سرمایه دوستش داشته باشد، اما آن را به کار نگیرد و در برابر، دوستش با آن به معامله بپردازد و سود فراوانی کند، با مشاهده سودی که دوست او برده، بسیار حسرت میخورد که چرا تنبلی کردم و مانند رفیقم چنین معاملهای انجام ندادم. آنگاه عذاب حسرت بسیار کشنده خواهد شد که انسان ببیند دیگری با همین سرمایه میلیونها برابر بر سرمایهاش اضافه شده و او به خاطر تنبلی ضرر کرده یا به کلی سرمایهاش را از دست داده است. به همین مناسبت قرآن از روز قیامت با نام یومالحسرة یاد کرده، میفرماید: «وَأَنذِرْهُمْ یوْمَ الْحَسْرَةِ؛ آنان را از روز حسرت بترسان!» بنابر این به دنبال ایمان، باید این انگیزه هم در ما به وجود آید که به مراتب نازل ایمان اکتفا نکرده، به دنبال تقویت آن باشیم.
معرفتی فراتر از مفاهیم ذهنی
اگر ما بخواهیم راه صحیحی را طی کنیم که انبیا و ائمه اطهار صلواتاللهعلیهماجمعین به ما نشان دادند، در قدم اول باید واقعا باور کنیم که نوع دیگری از علم و معرفت وجود دارد که آثاری بیش از آثار معارف ذهنی دارد و در روح و جانْ نورانیتی ایجاد میکند، بلکه گاه قدرت عمل به ما عطا میکند؛ آن هم اعمالی بسیار فراتر از اعمال محسوس و طبیعی که ما میشناسیم.
کسی که قدر معرفت خدا را بداند در این عالم لذتی میبرد مثل لذتی که اولیای خدا در بهشتها میبرند. اگر کسی بویی از آن لذت به مشامش برسد دیگر به هیچ وجه حاضر نیست به لذتهای پست دنیوی نگاه کند
هنگامی که میبینیم پیشوایان معصوم ما صلواتاللهعلیهماجمعین برای چیزی ارزش قائلاند باید با دقت و حساسیت بیشتری به آن توجه نموده، به سادگی از کنار آن عبور نکنیم. برعکس، هنگامیکه با خبر شدیم چیزی در نزد ایشان بیارزش و بیاهمیت است باید بدان اهمیت ندهیم و فکر و زندگی خویش را متوجه آن نکنیم.
متاسفانه ما بسیاری از اوقات آن گونه که شایسته است به مطالعه آیات قرآن و روایات به خصوص نهجالبلاغه چندان اهمیت نمیدهیم. به راستی چند درصد از ما یک دور تفسیر قرآن را به طور کامل، یا همه نهجالبلاغه را همراه با شرحی از آن مطالعه کردهایم؟ مرحوم آقای اشراقی رحمهالله از منبریهای معروف زمان مرحوم آیتالله بروجردی رضواناللهعلیه به جمعی از طلاب که نه شرحی از نهج البلاغه را مطالعه کرده بودند و نه میتوانستند چند شرح برای نهج البلاغه نام ببرند فرموده بودند: من هفتاد شرح نهجالبلاغه را مطالعه کردهام، اما شما نام چند شرح نهجالبلاغه را هم نمیدانید؟! برخی چون علامه طباطبایی رضواناللهعلیه یا امروز آیتالله جوادی حفظهالله عمری را با دقتی مثال زدنی صرف تفسیر قرآن کردند که میتواند برای ما الگویی باشد که از این معارف غفلت نکنیم.
لذت معرفت خدا
در کافی شریف از امام صادق علیهالسلام نقل شده که فرمود: «لَوْ یعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی فَضْلِ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَا مَدُّوا أَعْینَهُمْ إِلَى مَا مَتَّعَ اللَّهُ بِهِ الْأَعْدَاءَ مِنْ زَهْرَةِ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ نَعِیمِهَا وَ كَانَتْ دُنْیاهُمْ أَقَلَّ عِنْدَهُمْ مِمَّا یطَئُونَهُ بِأَرْجُلِهِمْ، وَ لَنُعِّمُوا بِمَعْرِفَةِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ تَلَذَّذُوا بِهَا تَلَذُّذَ مَنْ لَمْ یزَلْ فِی رَوْضَاتِ الْجِنَانِ مَعَ أَوْلِیاءِ اللَّهِ. إِنَّ مَعْرِفَةَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ آنِسٌ مِنْ كُلِّ وَحْشَةٍ وَ صَاحِبٌ مِنْ كُلِّ وَحْدَةٍ وَ نُورٌ مِنْ كُلِّ ظُلْمَةٍ وَ قُوَّةٌ مِنْ كُلِّ ضَعْفٍ وَ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ سُقْم؛5 اگر مردم میدانستند که معرفت خدا چه ارزشی دارد هیچگاه چشم به نعمتهایی نمیداشتند که خداوند به دشمنان از شكوفایى زندگانى دنیا و نعمت آن داده است، و دنیایشان در نظرشان فروتر میشد از آن چه زیر گام خود بمالند و پایمال كنند، و هر آینه به شناختن خدای عزّوجلّ چنان كامجو گردند به مانند كسى كه در گلستانهاى بهشت با دوستان خدا بسر برد. به راستى که معرفت خدای عزّوجلّ از هر هراسی آرامش و در هر گونه تنهائى یار و همدم و در هر تاریكى چراغ فروزان و از هر ناتوانى نیروبخش و براى هر دردى درمان است.»
به راستی که این روایت جای تامل دارد. حضرت میفرمایند: معرفت خدا همان لذتی را برای صاحب آن به ارمغان میآورد که اولیای خدا در بهشت بدان متنعماند؛ لذتهایی که اصلا برای ما قابل وصف نیست. همچنین با معرفت خدا انسان هیچ نگرانی و دردی نخواهد داشت و این بدان معناست که معرفت خدا زندگی انسان را سراسر نورانی میگرداند. آیا این همان معرفتی است که ما با خواندن کتابهای عقاید و فلسفه و ... به دست میآوریم؟! این معرفت نوری است که باید خدای متعال به قلب کسانی افاضه کند که لیاقتش را پیدا میکنند. از این گونه روایات در نهجالبلاغه و کلمات اهلبیت صلواتاللهعلیهماجمعین فراوان است. اکنون که با استفاده از نرمافزارها به راحتی میتوان به روایات دسترسی پیدا کرد شایسته است به مطالعه و استفاده از کلمات نورانی پیشوایان معصوممان اهتمام بیشتری داشته باشیم.
هنگامی که میبینیم پیشوایان معصوم ما صلواتاللهعلیهماجمعین برای چیزی ارزش قائلاند باید با دقت و حساسیت بیشتری به آن توجه نموده، به سادگی از کنار آن عبور نکنیم. برعکس، هنگامیکه با خبر شدیم چیزی در نزد ایشان بیارزش و بیاهمیت است باید بدان اهمیت ندهیم و فکر و زندگی خویش را متوجه آن نکنیم
امام صادق علیهالسلام قصد مبالغه یا مزاح - نعوذبالله – ندارند. کلام ایشان حق محض است که میفرماید: کسی که قدر معرفت خدا را بداند در این عالم لذتی میبرد مثل لذتی که اولیای خدا در بهشتها میبرند. اگر کسی بویی از آن لذت به مشامش برسد دیگر به هیچ وجه حاضر نیست به لذتهای پست دنیوی نگاه کند. بنده حدس میزنم کسانی که بویی از آن لذتها برده باشند به این تلاشهایی که دنیاپرستان برای رسیدن به لذتهای دنیا متحمل میشوند نیشخند میزنند، مانند کسی که به نزاع کودکان بر سر اسباببازیهای بیارزش میخندد. آن اندازه که ما به بازی بچهها به نگاه حقارت مینگریم و ارزشی برای کارشان قائل نیستیم و به خاطر کمعقلی آنها با آنها با مهربانی و ترحم برخورد میکنیم اهل معرفت خدا هم با همین نگاه به دنیاپرستان مینگرند. بازی برای کودکان لازم است، اما ما هیچگاه مانند آنها هوس نمیکنیم که ای کاش ما هم چنین اسباببازیها و عروسکهایی داشتیم.
یکی از همشهریان ما که ثروت کلانی داشت از دنیا رفت. بستگان او از مال خودش کفنی به او پوشاندند، اما در هنگام دفن، کفن آلوده شد و مجبور شدند از کفنهای شهرداری به او بپوشانند و او را دفن کنند. او از همه اموالش یک کفن هم نصیبش نشد. کسانی که به خاطر این دنیای فانی و بیارزش با هم نزاع میکنند نزد اهل معرفتِ خدای متعال بسیار حقیر و کوچکاند. سخن بنده در این جلسه این است که اندکی درباره این آثارِ شناخت خدای متعال تأمل کنیم که در روایات بدانها اشاره شده است و باور کنیم که چنین حقایقی وجود دارد و ما میتوانیم به برکت هدایت انبیا و اولیای خدا و توسل به ذیل عنایتشان معرفتی پیدا کنیم که این آثار را داشته باشد. با معرفت خدای متعال میتوان به آن لذتی دست یافت که اولیای خدا در بهشت به آن متنعماند. اگر این حقیقت را باور و اندکی در این راه تلاش کنیم امیدواریم با عنایت خداوند و توسل به ذیل عنایت اولیای او، راه تحصیل آن را هم بیاموزیم.
منبع : سايت تبيان