منزلت انسان در كلام امير الموءمنين عليه السلام
اميرالمؤمنين در سه بيت شعر، در مقام معرفى انسان برآمدهاند. انسان وقتى خود را بشناسد، حاضر نمىشود خود را با غير وجود مقدس حضرت حق معامله كند. اميرالمؤمنين مىفرمايد : اگر وجود انسان را در يك كفه ترازو بگذارند و همه دنيا را در يك طرف ديگر، اگر كسى راضى شود كه خود را در برابر همه دنيا بدهد، به بد تجارتى دست زده است :
« لَبِئْسَ المَتْجَرُ أَن تَرى الدُّنيا لِنَفْسِكَ ثَمَناً »15.
بدترين سوداگرى اينست بهاى خود را دنيا قرار دهد .
قيمت شما در اين عالَم خدا است. كسى كه خود را بشناسد، قيمت خود را بشناسد و جايگاه خود را بشناسد، خود را با هيچ چيز غير از خدا معامله نمىكند. درِ اين گونه معامله هم همواره به روى مردم باز است. امروز كه حكومت اسلامى برپا است، اين در، به آسانى به روى همه باز است. در زمان فرعونها و نمرودها هم باز بود. حتى در دربار خود نمرود و فرعون هم در باز بود. آن جا هم اگر بشر مىگفت: من اين قدر در محاصره قدرت فرعونى بودم كه نمىتوانستم متخلق به اخلاق الهى باشم، آن جا هم مىگفتند: دروغ مىگويى.
روز عاشورا سى هزار نفر در كربلا بودند. آيا مىتوانستند از عمر سعد سرپيچى كنند يا نمىتوانستند؟ يقينا مىتوانستند. نمونه آن را هم پروردگار نشان داد كه مىتوان سرپيچى كرد، مىتوان از دفتر اشقيا وارد دفتر سعدا شد. اين مقامات، براى همه انسانها هست. هيچ انسانى نمىتواند به پروردگار دروغ بگويد.
درد و درمان
اميرالمؤمنين در آن شعر كه منسوب به آن حضرت است مىفرمايد :
من به تو دانايى و آگاهى بدهم كه وجود خودت به تنهايى مركز همه داروهاى شفابخش است: «دوائُك فيك ولا تَشْعُر». بدان كه ساختمان وجودى تو، خود يك داروخانه الهى است. نگاه كنيد كه در اين داروخانه، چه داروهايى چيده شده است : فطرت، وجدان، عقل، ذهن، قوه خيال، روح و از همه بالاتر، قلب و حالات. از جمله حالات آن، كمالخواهى و در كمالخواهى هم بىنهايتخواهى. همه داروها در وجود خود تو است : «و دائُك عَنْك ولا تَبْصُر» ؛ همه بيمارىها هم از خود تو است. چشمت را باز كن و با دارويى كه دارى، بيمارىها را به سرعت درمان كن. يك بيمارى خطرناك، جهل است.
خودشناسي
استاد حسين انصاريان