در سال های 1965 تا 1975 خانواده جدید محصولات ب ام و به نام NEW CLASS سرنوشت این کمپانی آلمانی را تغییر دادند و فصل تازه ای را در تاریخ این خودروساز قدیمی قاره سبز آغاز کردند.سردمدار این حرکت پیروزمندانه،مدل 2002 بود که به عنوان سریع ترین و قوی ترین عضو خانواده NEW CLASS ، برای سال های متمادی در جاده های خارج شهر و در پیست های اتومبیل رانی خوش می درخشید و نام ب ام و را به عنوان سازنده خودروهای سریع و نه چندان گران قیمت مطرح می کرد.پس از خارج شدن این سری از خط تولید، اولین نسل سری سه به عنوان ادامه دهنده راه پر شکوه 2002 به صحنه آمد و نسل های مختلف این سری تا حدودی توانستند موفقیت های جد بزرگ خود را تکرار کنند اما پس از گذشت نزدیک به 3 دهه از پایان تولید 2002 ، مسئولین ب ام و تصمیم گرفتند سری جدیدی را بر اساس همان ویژگی ها به بازار عرضه کنند تا بلکه بتوانند بخشی از بازار خودروهای اسپرت جمع و جور را برای دومین بار در تاریخ از آن خود کنند،چرا که مدل های جدید سری سه در سال های اخیر آنچنان رشدی را از نظر ابعادی تجربه کرده اند که به شکل قابل توجهی از کلاس خودروهای کوچک و آتشین اروپایی فاصله گرفته اند.
به هر روی در سال 2004 اولین مدل های 5 در (هاچ بک) سری یک به عنوان جایگزینی برای مدل های کامپکت سری سه به بازار معرفی شدند و در حدود سه سال بعد نیز مدل های تازه سه درب (هاچ بک) کوپه و کانورتیبل (سقف جمع شونده) از این سری به عنوان جایگزینی شایسته برای 2002 افسانه ای پا به عرصه وجود نهادند.از میان تمام گونه های مختلف سری یک، تنها مدل های هاچ بک چهار سیلندر و نمونه های کانورتیبل 6 سیلندر به کشورمان راه یافته اند.بنابراین یکی از سریع ترین و کامل ترین سری یکهای موجود در ایران مدل 125i کانورتبیل محسوب می شود که در این شماره به بررسی آن پرداخته ایم.
ميراث 2002
خطوط محکم و ساختار جعبه شکل سری یک، یکی از مهمترین میراث 2002 برای نوه قرن بیست و یکمی خود محسوب میشود. طراحی یک ب ام و جدید هیچگاه ساده نیست، چرا که ساختار جلوپنجره دو بخشی سنتی ب ام و در کنار چراغ های چهارگانه همواره محدودیت های فراوانی را برای طراحان رقم می زند. در مورد سری یک محدودیت عرضی نیز به مشکلات معمول افزوده شده و خالقان این خودرو را به طراحی یک سری سه فشرده و غیر متناسب ناچار کرده است.در نمای جانبی دو خط افقی منحنی ، وظیفه ارتباط کمان های دو گلگیر عضلانی خودرو را بر عهده گرفته اند و در نمای عقب ، مجموعه ای زیبا از چراغ های L شکل مخصوص ب ام و با ظرافتی مثال زدنی در کنار خطوط ملایم محل قرار گیری پلاک و خروجی های جذاب اگزوز، یکی از زیباترین نماهای عقب در بین محصولات چند سال اخیر ب ام و را ترسیم کرده اند، البته این نمای عقب چشم نواز تنها به مدلهای کوپه و کابریولت اختصاص دارد و شامل مدل های نه چندان زیبای هاچ بک نمی شود.در اواسط سال گذشته میلادی، مدل های کوپه و کابریولت سری یک هم زمان با عرضه نسل تازه مدل هاچ بک، فیس لیفتی ظریف و قابل لمس را در نمای جلو تجربه کردند اما هیچ یک از مدل های بعد از فیس لیفت تاکنون به کشورمان وارد نشده اند.
از داخل هم ديدن کنيد
فضای درونی کوچک ترین محصول باواریایی ها بر اساس حداقل نیاز راننده و سایر سرنشینان شکل گرفته است.شکی نیست که تمرکز طراحان به ارگونومی و راحتی فضای کاری راننده اختصاص داشته است و سایر سرنشینان در رتبه های بعدی اهمیت قرار داشته اند.سری یک کوپه و کابریولت یک خودروی 2+2 تمام عیار است.بدین معنا که فضای صندلی های جلو برای دو سرنشین بزرگسال کافی است اما 2 سرنشین صندلی فشرده عقب ، باید نوجوان یا بسیار ریز اندام باشند.مشکلی از نظر بلندی قد یا نبود فضای سر برای نفرات پشتی وجود ندارد اما در مورد فضای پا و عرض کلی صندلی ، محدودیتهای فراوان به سراغ افراد بزرگسال و درشت هیکل خواهد آمد.
بنابراین فضای کلی خودرو برای یک خانواده جوان با دو کودک خردسال بسیار مناسب و برای چهار سرنشین بزرگ سال کاملا تنگ و فشرده خواهد بود اما برخلاف برخی از خودروهای کوپه موجود در بازار، فضای سر مناسبی برای سرنشینان عقب وجود دارد که تحمل محدودیت ابعادی را تسهیل می نماید.با تمام این ها درصورت باز نمودن سقف با دنیایی متفاوت رو به رو خواهید شد، به خصوص سوار و پیاده شدن سرنشینان بلند قد در چنین وضعیتی بسیار آسان میشود و حتی به لطف جذابیت های خاص یک خودروی روباز، تحمل فضای تنگ صندلی عقب برای یک مسافرت دو یا سه ساعته نیز ممکن خواهد شد.به لطف سقف پارچه ای ، فضای صندوق عقب در مقایسه با مدل کانورتیبل ب ام و سری سه که از سقف فلزی بهره می برد، بزرگتر است و حتی در زمان باز بودن سقف نیز امکان حمل دو چمدان سایز متوسط در صندوق عقب برای مسافرت آخر هفته دو نفره وجود خواهد داشت.
ناراضي پياده نمي شويد!
پیشرانه 3 لیتری مورد استفاده در این ب ام و که با کد فنی N52B30 شناخته می شود، در واقع یکی از آخرین پیشرانه های شش سیلندر خطی تنفس طبیعی ب ام و به حساب می آید که با شرایط کشورمان سازگاری دارد، چرا که نسل بعدی این پیشرانه یعنی مدل N53 به لطف تجهیز به تکنولوژی پاشش سوخت تزریق مستقیم ، نسبت به بنزین دارای گوگرد بسیار حساس است و در کشور ما از کارایی مناسبی برخوردار نیست.
در جدیدترین نسل از محصولات ب ام و ، پیشرانه های شش سیلندر تنفس طبیعی با نسل تازه پیشرانه های چهار سیلندر توربو (N20) جایگزین شده اند.بنابراین به نوعی می توان گفت، N52 که از بلوک ساخته شده از آلیاژ آلومینيوم و منیزیموم بهره می برد، مدرن ترین پیشرانه از سری موتورهای سنتی ب ام و است که در کشورمان عرضه شده است.همین پیشرانه در کنار سری یک به عنوان قلب تپنده مدل های 325i ، 525i در حد فاصل سال های 2005 تا 2008 و نسل جدید سری پنج (با کد فنی F10) در سال های 2010 و 2011 نیز به کار بسته شده است.
همچنین نمونه های قدرتمندتر همین پیشرانه سه لیتری ، به لطف تنظیمات متفاوت ECU و تکنولوژی تغییر طول رانر های ورودی و تنظیم فشار ثانویه تخلیه سیلندرها ، از 255 تا 272 اسب بخار قدرت تولید می کنند و ضمن کسب جوایز متعدد در جشنواره های طراحی پیشرانه سال 2006 و 2007 ، نیرو بخش تمامی طیف محصولات ب ام و همچون مدل های 330i و 530i و 730i موجود در کشورمان بوده است.از میان چهار مدل مختلف از سری 3 لیتری این پیشرانه، ضعیف ترین و کم مصرف ترین گونه با حداکثر قدرت خروجی 218 اسب بخار و گشتاور بیشینه 270 نیوتن متر برای نیرو بخشیدن به سری یک کابریولت انتخاب شده است.نکته قابل توجه در خصوص قابلیت های دینامیکی این پیشرانه، تولید حداکثر گشتاور در طیف وسیعی از دورهای میانی (2400-4200 RPM) است که تضمینی برای رانندگی لذت بخش در مسیرهای درون شهری و جاده های پر پیچ و خم کوهستانی به شمار می آید.همچنین بالانس و نحوه دور برداشتن N52 نیز همچون سایر شش سیلندر های خطی ب ام و ، تحسین برانگیز است و این جذابیت تا حدود 7 هزار دور در دقیقه ادامه می یابد.
تجربه رانندگی
پس از وارد شدن به فضای درونی کابین، به سرعت درخواهید یافت مدل انتخاب شده توسط پرشیا خودرو، کامل ترین گونه سری یک از نظر امکانات نیست، چند کلید خام نیز در مجموعه کنسول میانی به چشم می خورند و جای خالی مجموعه گرم کن صندلی ها محسوس در هنگام رانندگی در حالت روباز محسوس به نظر می رسد. با این وجود پس از تنظیم برقی صندلی راننده ، از شمای فرمان اسپرت و جذاب این خودرو به همراه شیفتر های تعویض دنده از پشت فرمان لذت خواهید برد. در واقع مجموعه فرمان نصب شده بر روی خودروی مورد آزمایش، کامل ترین و اسپرت ترین گونه بعد از نمونه مخصوص مدل 1M به شمار می آید که از جذابیت ظاهری قابل توجهی نیز برخوردار است. پس از روشن کردن پیشرانه توسط دکمه و درگیر کردن گیربکس تیپ ترونیک 6 سرعته در وضعیت DRIVE ، حرکت را آغاز می نماییم. باز کردن سقف پارچه ای خودرو در زمان حرکت (تا سرعت 40 کیلومتر در ساعت) نیز امکان پذیر است و کل پروسه باز کردن یا بستن سقف تنها 18 ثانیه به طول می انجامد.
با گذر از روی اولین ناهمواری به سرعت در خواهید یافت که رینگ های 18 اینچی برای سری یک بیش از حد بزرگ هستند. لاستیک های اسپرت با سایز 245/35 بر روی این رینگ ها سواری نسبتا خشکی را برای این خودروی اسپرت رقم می زنند و ضربات را بیش از انتظار به کابین منتقل می نمایند. هماهنگی میان پیشرانه و گیربکس عالی به نظر می رسد. صدای پیشرانه به لطف سیستم اگزوز اسپرت در دورهای بالا بسیار گوش نواز است و چنانچه وضعیت گیربکس را در حال اسپرت قرار دهید، ناگهان روح مسابقه ای 2002 کهنسال در کالبد سری یک دمیده می شود. دور موتور تا مرز محدوده غیز مجاز (7000 RPM) بالا رفته و تعویض دنده ها با سرعت بیشتری انجام می شوند. در چنین شرایطی برای رسیدن به سرعت 100 کیلومتر در ساعت از حال سکون در شرایط غیر استاندارد به زمانی در حدود 7.5 ثانیه نیاز خواهید داشت که شاید با توجه به قیمت خودرو رقم فوق العاده ای به نظر نرسد اما در مجموع به لطف صدای جذاب پیشرانه ،شتاب گیری برای سرنشینان لذت بخش و هیجان انگیز خواهد بود.
سری یک به عنوان تنها خودروی دیفرانسیل عقب در کلاس خود (کلاس گلف) محسوب می شود. از این رو ویژگیهای دینامیکی و هندلینگ این باواریایی ریز نقش نیز همچون برادر های بزرگتر خود، بسیار مناسب است.هرچند به دلیل فاصله عرضی کمتر سری یک، نمی توانید انتظار پایداری مثال زدنی سری سه را در گذر از پیچ ها داشته باشید اما چابکی خودرو در گذر از مسیرهای پر پیچ و خم مناسب است و سامانه کنترل پایداری DSC نیز، ضمن نظارت بر شرایط ایمنی،تجربه حالات بیش فرمانی و کم فرمانی را در پیچ های مختلف ممکن می سازد.
کیفیت
در نگاه کلی می توان گفت پوشش پلاستیکی اجزای درونی کابین از کیفیت مناسب برخوردار است اما اگر قیمت بیش از 130 میلیون تومانی خودرو را مد نظر قرار دهید، قطعا انتظار کابینی لوکس تر به همراه قطعات فلزی پولیش شده و چرم را خواهید داشت. جنس پوشش چرمی صندلی ها در حد بهترین ها نیست ولی با سایر خودروهای آلمانی یکسان به نظر می رسد. به دلیل کارکرد بسیار اندک خودروی مورد آزمایش که پس از گذشت دو سال به تنها 9000 کیلومتر رسیده بود، عیوب کیفی قابل توجهی در خودرو مشاهده نمی شد اما ترکیبی از ناهمواری های متعدد سطح مسیر ، فنربندی اسپرت، لاستیک های فاق کوتاه ران فلت (پنچر رو) و ضعف ساختاری شاسی خودروهای کابریولت ،دست به دست هم داده بودند تا لرزش و سر و صدای برخی از اجزای درونی کابین به هنگام گذر از روی ناهمواری ها قابل لمس باشد.به خصوص پوشش درونی ستون های A در این میان نقش پر رنگی در ایجاد سرو صدا بازی می کردند که شاید صدا گیری آن ها به واسطه استفاده از واشرهای لاستیکی چندان دشوار نباشد.
پایان سخن
سری یک کانورتیبل، در مجموع سبک تر ، چابک تر و کم مصرف تر از سری سه کروک و سایر خودروهای بدون سقف موجود در کشور به شمار می آید. همچنین هزینه نگهداری از این خودرو نیز در مقایسه با سریع ترین های سری سه (335i) پایینتر است، بنابراین اگر لذت رانندگی برای شما به مسائلی چون پیروزی در رقابت های خیابانی ارجحیت داشته باشد و با فضای کم و امکانات رفاهی نه چندان کامل این خودرو نیز مشکلی نداشته باشید، این خودرو می تواند یکی از بهترین انتخاب ها به عنوان یک خودروی تفریحی ، جوان پسند و لذت بخش محسوب شود. در پایان از مالک محترم خودرو، آقاي شهریار معزی که امکان تهیه این نوشتار را به وجود آوردند ، تشکر مي کنيم.